خاتمی: «رفع حصر» به صلاح کشور است
سیدمحمدخاتمی گفت: به صلاح کشور، نظام و همه است که کسانی که در بند و حصر هستند آزاد شوند از فضای امنیتی به فضای سیاسیِ قانونی گام بگذاریم.
رئیسجمهور اسبق کشورمان در دیدار جمعی از اعضای مجمع زنان اصلاحطلب و بانوان که به مناسبت ایام ولادت حضرت فاطمه(س) برگزار شده بود، اظهار کرد: در اخبار شنیدم که معاون رئیسجمهور گفتهاند تلاش میکنیم همه یا بخشی از زنان دربند آزاد شوند.
این امر نیکویی است اما آنچه ما میگوییم و به صلاح کشور، نظام و همه است، این است که همه کسانی که در بند و حصر هستند آزاد شوند و ما از فضای امنیتی به فضای سیاسیِ قانونی گام بگذاریم، از همه نیروها استفاده کنیم و همه نیروها بتوانند برای حل معضلات کشور مشارکت کنند.
وی ادامه داد: یکی از انتظاراتی که از تحول بزرگِ روی کار آمدن دولت آقای روحانی پدید آمد و هنوز هم هست، تغییر فضا بود. البته نمیخواهم بگویم زنان هم آزاد نشوند، بلکه چه خوب است که همه آزاد شوند؛ گرچه زنان به خاطر نقشی که دارند و آسیبپذیری آنان و خانواده شاید اولویت داشته باشند اما اولویت به این معنا نیست که عده دیگری در حصر و بند بمانند.
خاتمی با انتقاد از تحقق نیافتن آزادی برای برخی فعالان سیاسی اظهار کرد: گرچه در مورد آزادی زندانیان متأسفانه آنقدر تأخیر شد که اگر پرونده دیگر درست نکنند، خیلی از آنها به زودی آزاد میشوند، ولی اگر یک روز هم زودتر آزاد شوند، مسأله مبارکی است و همچنین درمورد رفع حصر که امیدوارم صورت بگیرد.
رئیس بنیاد باران همچنین با اشاره به وقایع مربوط به بند ۳۵۰ زندان اوین، گفت: در خصوص قضایای اخیر که دوستان گفتند و اظهار نگرانی کردند، من هیچ قضاوتی نمیکنم ولی آنچه گفته شده، نگرانکننده است و خطابم به رئیسجمهور محترم و عزیز است که همه ما باید تلاش کنیم تا این دولت که گامهای خوبی برداشته اما مشکلاتی بر سر راه دارد، موفق شود. در این مورد هم امیدوارم اقدام و رفع نگرانی کنند؛ هرچند شنیدم که دستور رسیدگی دادهاند و مجلس محترم هم پیگیر امر است. امیدوارم رسیدگی جدی شود تا لااقل در آینده شاهد این وقایع نباشیم.
رئیسجمهور اسبق کشورمان با اشاره به وظیفه قانونی رئیسجمهور مبنی بر «اجرای قانون اساسی»، از برداشتهای محدود کننده نسبت به این بند قانونی انتقاد کرد و افزود: عدهای معتقدند منظور از «اجرای قانون اساسی» در حیطه اختیارات قوه مجریه است؛ اگر چنین بود ذکر آن در قانون اساسی معنی نداشت زیرا همه در چارچوب وظایف خود موظف به اجرای قانون اساسی هستند.
اینکه در قانون اساسی آمده رئیسجمهور مسئول اجرای قانون اساسی است، یعنی هرجا تخلفی شد مسئول، رئیسجمهور است و حداقل این است که رئیسجمهور تذکر بدهد و بازرسی کند. در خصوص موضوع اخیر هم من قضاوتی ندارم؛ هرچند که در صداقت برخی کسانی هم که این مطالب را بیان کردهاند شکی ندارم اما مجلس اقداماتی کرده و رئیسجمهور و دولت هم بحمدالله پیگیر قضیه هستند. به هر حال این عزم نشان داده شود که عزم بر پیگیری قانون اساسی و اعمال مختصر اختیارات باقی مانده است، جلوی خیلی از نقضهای قانون اساسی گرفته میشود که اگر مواردی در جامعه هست که تخلف شده و میشود، دولت پیگیر باشد بخشی از مشکلات حل می شود.
خاتمی در ادامه یادآور شد: در زمان ما هم روزنامه بسته میشد و خیلیها دستگیر میشدند یا تحت فشار قرار میگرفتند اما جامعه احساس میکرد دولت مدافع آزادی و حق و حرمت جامعه است. این احساس باید در جامعه وجود داشته باشد که عدهای نسبت به این موضوع پیگیر هستند و البته باید با سایر دستگاهها هم تعامل داشت و نباید رو در روی آنها قرار گرفت.
متن کامل سخنان رئیس بنیاد باران در این دیدار بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ولادت با سعادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) که نه تنها سرور زنان عالم، بلکه الگو و سالار انسانهای حقیقت جو، اصحاب معرفت، آزادیخواه و عدالت طلب بود را به شما خانم ها که در عرصه اجتماعی فعال هستید و به ملت ایران و همه آزادگان جهان تبریک گفته و از خداوند شناخت آن بزرگواران و توفیق عملی کردن راهکارها و سلوکی که در زندگی داشتند را می خواهم.
در مورد زنان صحبت های زیادی شده و می شود و ما در عمل هم شاهد پیشرفتهایی در جامعه و هم تنگناهایی هستیم. من نکته ای از همان اوایل دوران ریاست جمهوری عرض کردم و باز تکرار می کنم - که البته نمی خواهم زیاد در مورد آن بحث کنم - و قرار بود خانم دکتر شجاعی و همکاران تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و راهکار بدهند؛ اما موضوع شاید بزرگتر از آن بود که یک معاونت ریاست جمهوری بتواند به آن بپردازد و نیازمند تلاش متکفران دینی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی است تا بتوانیم بصورت مطمئن مشکلات را حل کنیم.
طبیعی است که برای ما مسلمانان، شرقی ها و کل جهان، مساله خانواده موضوع بسیار مهمی بوده است و تردیدی وجود ندارد که نقش زن در شکل گیری، تثبیت و تداوم خانواده بسیار ممتازتر از مرد است و حتماً باید این موضوع را مورد توجه قرار دهیم. به خصوص با توجه به سستی پایه های خانواده در دنیای امروز که مشکلات فراوان اجتماعی، روانی، اقتصادی و سیاسی حتی در غرب ایجاد کرده و اگر مهمترین هسته جامعه لطمه ببینید کل جامعه لطمه دیده است. در این موضوع تردیدی نیست و اسلام هم خیلی روی خانواده تأکید کرده است. اما از طرف دیگر همانطور که بارها گفته ام اگر ما برای انسان - اعم از زن و مرد - رشد را در همه ابعاد بخواهیم - از توسعه اجتماعی گرفته تا رشد عقلی، اخلاقی، مهارتی و... - و زن و مرد را در رسیدن به رشد مساوی بدانیم - که می دانیم - و غرض آفرینش را این بدانیم که انسانها رشید شوند و کار پیامبران بلاغ بوده و ما در سایه ابلاغ آنها باید از لحاظ رشد اخلاقی، اجتماعی، مدیریتی و... رشد کنیم، باید بدانیم که این هدف در «جمع» تحقق می یابد.
این مساله بسیار مهمی است و اینکه فکر کنیم رشد به معنای عام کلمه و در همه ابعاد، مجزا از جمع می تواند تحقق یاید امر باطلی است و هم علم این را می گوید و هم از مبانی دین و فرهنگ جامعه خودمان می توانیم این مسأله را دریابیم. رشد یک امر اجتماعی است و کمال در جمع تحقق مییابد؛ اگر زن هم شایسته رشد است - که هست - و اگر باید در رشد جامعه به عنوان یک پایه انسانیت نقش داشته باشد، حتما باید در عرصه حیات اجتماعی حضور فعال داشته باشد و بر اساس آن حقوق، نظامات سیاسی و سازوکارهای این حضور فراهم شود. اگر باید یک مدیر توانای زن داشته باشیم، او باید تحصیل کند، بتواند فعالیت کند و برای رشد خود کارگاه داشته باشد و مدیریت را تمرین کند. اگر ما برای اینکه زنان در بخش هایی توانمندتر هستند، که البته نمی توان در این مورد زود قضاوت کرد، بلکه باید ابتدا زمینه های حضور را در عین حفظ موازین فراهم کرد و آنگاه گفت که آیا زنان در علم یا زمینه های دیگر از مردان رشد بیشتری دارند یا خیر؟ بلکه باید به درستی جامعه را اداره کرد، نه با تفکیک جنسیتی. ممکن است مردان هم در زمینههایی کمتر از زنان بتوانند رشد کنند.
پس رشد اجتماعی مسأله مهمی است، زن هم حق رشد دارد و دیگر اینکه زمینه های رشد آنان در جامعه فراهم شود؛ در عین حال نگاه ما به خانواده هم خواهد بود و نقش زن بسیار مهم است و یادمان نرود که برای یک خانواده خوب، مردان هم تکالیفی دارند تا خانواده مستقر شود. این موضوع از لحاظ روانشانسی اجتماعی و فلسفی بسیار مهم است و باید روی آن کار کرد.
نکته مهم این است که جامعه ما و نظام ما اسلامی است و از معارف دینی بیشتر یه جنبه فقه و شریعت توجه می شود. البته شریعت مهم است، اما همه دین نیست و بیشتر مربوط به ظواهر می شود. اینجاست که نقش فقیهان در فعال شدن زنان و مردان جامعه و تعیین جایگاه آنان و امکان رشد آنها، مهم است. من اینجا دو تعبیر از امام نقل می کنم که محور و مدار انقلاب بودند و سالروز میلاد ایشان هم هست که من اینجا این مناسبت را تبریک می گویم. یک مورد، در خصوص در نظر گرفتن زمان و مکان در فقه و اجتهاد اسلامی است که بر اساس تغییر نیازهای انسان ها، احکام اسلامی هم تغییر می کند و دوم اینکه ایشان تعبیری دارند که ما در صورتی اجتهاد پویا خواهیم داشت که از زمان و مکان خودمان جلوتر باشیم؛ گاهی اوقات زمان چیزهایی را به انسان تحمیل می کند و یک وقت هم هست که انسان پیشاپیش راه خود بسوی آینده بهتر را پیدا می کند. شما دیدگاههایی که در مورد زنان تا چند دهه قبل - حتی در آستانه انقلاب - وجود داشت را با دیدگاههای فعلی مقایسه کنید که تقریبا کسی در مورد حضور زنان و به عهده گرفتن مسئولیت ها از سوی آنها حرفی ندارد و در این زمینه اجماع وجود دارد؛ در حالی که پنجاه سال قبل اینگونه نبود و از جمله اشکالاتی که وجود داشت و امام آن را اصلاح کردند این بود که به زنان حق رأی دادن دادند و گذشت زمان درستی این نگاه را نشان داد. اما اگر ما جلوتر از زمان باشیم و مسائل فردا را ببینیم می توانیم راحل های منطقی که با معیارهای فقهی و دینی سازگار باشد را پیدا کنیم. اما آن رویکرد اجتهادی که در خصوص تصویب قوانین باید باشد بسیار مهم است و مهم است که کدام جان تحول یافته این مسئولیت را بر عهده دارد که هم متوجه اصل نظام است و هم متوجه این که چه رویکردی وجود داشته باشد.
نکته سوم این است که همیشه (اما امروز بیشتر از گذشته به خاطر غولآسا شدن تکنیک و ارتباطات غولآسا و مجهز شدن قدرت به ابزارهای وحشتناک) حاکمیت خشونت بر زندگی جوامع وجود داشته است؛ در جوامعی که دارای فصای بسته و غیر دموکراتیک هستند یک نوع خشونت وجود دارد و در جوامع دیگر نوع دیگر خشونت هست. در جامعه بین الملل هم خشونت و زور حاکمیت دارد. وقتی بحث گفتوگوی تمدنها شد، من گفتم منظور ما این نیست که فقط دور هم بنشینیم و صحبت کنیم؛ بلکه منظور ما ایجاد یک پارادایم یا سرمشق برای روابط انسانها و جوامع است. از گذشته تاکنون روابط جوامع عمدتا بر اساس زور بوده است؛ البته ممکن است بعضا عاطفی هم بوده باشد و راوبط حکومتها هم عمدتا بر اساس زور بوده است؛ البته امروز لااقل به لحاظ فطری مردم محور قدرت بوده و ناظر بر قدرت هستند، اما از گذشته حکومت بوده است که با دست باز قدرت را بکار می برده است و حاصل این روند چند جنگ بزرگ در قرون اخیر بوده است. امروز هم قدرتها با جهان با زبان زور سخن میگویند و در داخل بسیاری از کشورها هم دید، دید امنیتی است و این احساس تقویت می شود که دشمن وجود دارد و راهکار هم سرکوب است.
دشمن حتما هست، اما اینکه این را به روابط داخل خودمان بکشانیم امر وحشتناکی است و آن جریان خشونتگرای تروریسم هم از سوی دیگر تقویت می شود و این سیکل معیوب خشونت از سوی قدرتمندان و پاسخ تروریست ها همچنان ادامه پیدا می کند و این مساله بسیار مهمی است و ما باید در همه عرصه ها پرچم صلح، تفاهم و انس را بلند کنیم. البته رویکردها و دیدگاهها هم باید عوض شده و بر اساس آن قوانین و سازوکارهایی بدست آید و انسان باید فکر خود را در این زمینه تکمیل کند.
زنان در زمینه لطافت روح از مردان قویتر هستند و مردان هم در کارهای عملی قویتر هستند؛ آیا نیاز مهم ما حاکم شدن این روحیه عاطفی بر جهان نیست؟ آیا جهان امروز نیازمند روحیه زنانه برای دفع خشونت و ایجاد صلح و همزیستی نیست؟ اتفاقا حضور زنان در مدیریتها و مسئولیت ها می تواند زندگی بشر را لطیف و مهربانانهتر کند؛ البته نه به این معنا که در مدیریت فقط زنان حضور داشته باشند، بلکه مردان هم باشند؛ البته این دیدگاه با فمینسم به معنای امروزی آن متفاوت است، ولی دفاع کردن از این است که برای حل یک بحران و مشکل بزرگ می توانیم از این خصوصیت زنانه - که زنان به آن افتخار می کنند - برای کاستن از این بحران بشری و دردها و رنج ها تلاش کنیم. البته باید تأکید کنم که این امور نیازمند قوانین و ضابطه است و با گپ زدن مسائل حل نمی شود.
نکته آخر؛ در اخبار شنیدم که معاون رئیسجمهور گفتهاند تلاش می کنیم همه یا بخشی از زنان دربند آزاد شوند؛ این امر نیکویی است اما آنچه ما می گوییم و به صلاح کشور، نظام و همه است، این است که همه کسانی که در بند و حصر هستند آزاد شوند و ما از فضای امنیتی به فضای سیاسیِ قانونی گام بگذاریم، از همه نیروها استفاده کنیم، همه نیروها بتوانند برای حل معضلات کشور مشارکت کنند و واقعا هم یکی از انتظاراتی که از تحول بزرگِ روی کار آمدن دولت آقای روحانی پدید آمد و هنوز هم هست، تغییر فضا بود. البته نمی خواهم بگویم زنان هم آزاد نشوند بلکه چه خوب است که همه آزاد شوند؛ گرچه زنان به خاطر نقشی که دارند و آسیبپذیری آنان و خانواده شاید اولویت داشته باشند اما اولویت به این معنا نیست که عده دیگری در حصر و بند بمانند.
گرچه در مورد آزادی زندانیان متأسفانه آنقدر تأخیر شد که اگر پرونده دیگر درست نکنند، خیلی از آنها به زودی آزاد می شوند ولی اگر یک روز هم زودتر آزاد شوند، مساله مبارکی است و همچنین درمورد رفع حصر که امیدوارم صورت بگیرد.
در خصوص قضایای اخیر که دوستان گفتند و اظهار نگرانی کردند، هم من هیچ قضاوتی نمی کنم ولی آنچه گفته شده است نگران کننده است و خطابم به رئیسجمهور محترم و عزیز است که همه ما باید تلاش کنیم این دولت که گام های خوبی برداشته اما مشکلاتی بر سر راه دارد، موفق شود. در این مورد هم امیدوارم اقدام و رفع نگرانی کنند هر چند شنیدم که دستور رسیدگی دادهاند و مجلس محترم هم پیگیر امر است. امیدوارم رسیدگی جدی شود تا لااقل در آینده شاهد این وقایع نباشیم.
اما مساله اساسی تر اینکه ریاست محترم جمهوری دو مسئولیت مهم دارند؛ یکی ریاست هیأت وزیران و دیگری اجرای قانون اساسی. گرچه رئیسجهمور ابزار لازم برای اجرا ندارد و حتی ما که تلاش کردیم، از ترس نگرفتن همین حداقل اختیارات از پیگیری آن لایحه که به نفع انقلاب بود صرفنظر کردیم. در آن زمان می گفتند منظور از «اجرای قانون اساسی» در حیطه اختیارات قوه مجریه است؛ اگر چنین بود ذکر آن در قانون اساسی معنی نداشت زیرا همه در چارچوب وظایف خود موظف به اجرای قانون اساسی هستند. اینکه در قانون اساسی آمده رئیسجمهور مسئول اجرای قانون اساسی است، یعنی هرجا تخلفی شد مسئول، رئیسجمهور است و حداقل این است که رئیسجمهور تذکر بدهد و بازرسی کند. در خصوص موضوع اخیر هم من قضاوتی ندارم؛ هرچند که در صداقت برخی کسانی هم که این مطالب را بیان کرده اند شکی ندارم اما مجلس اقداماتی کرده و رئیسجمهور و دولت هم بحمدالله پیگیر قضیه هستند. به هر حال این عزم نشان داده شود که عزم بر پیگیری قانون اساسی و اعمال مختصر اختیارات باقی مانده است، جلوی خیلی از نقض های قانون اساسی گرفته می شود که اگر مواردی در جامعه هست که تخلف شده و می شود، دولت پیگیرباشد بخشی از مشکلات حل می شود.
در زمان ما هم روزنامه بسته میشد و خیلیها دستگیر میشدند یا تحت فشار قرار می گرفتند اما جامعه احساس میکرد دولت مدافع آزادی و حق و حرمت جامعه است. این احساس باید در جامعه وجود داشته باشد که عده ای نسبت به این موضوع پیگیر هستند و البته باید با سایر دستگاهها هم تعامل داشت و نباید رو در روی آنها قرار گرفت.
امیدوارم به لطف خداوند شاهد جامعه مهربانتر، همسوتر و دلهای به هم نزدیکتر باشیم و همه در مقابل توطئه های خارجی و مشکلات داخلی برای اعتلای این کشور تلاش کرده و دلهایمان به هم نزدیک شود و از فضای خوب بعد از انتخابات به فضای بازتری برسیم که هم دولت بهتر می تواند کار کند، همه نظام احساس استحکام می کند وهم امنیت حقیقی بیشتر می شود.»
در ابتدای این دیدار، شماری از اعضای مجمع زنان اصلاح طلب و بانوان استانهای مختلف کشور که شامل فعالان مدنی و سیاسی، خانواده زندانیان سیاسی، هنرمندان و... بودند سخنانی را ایراد و دیدگاههای خود را درباره مسائل مختلف کشور مطرح کردند.
نظر کاربران
بخدایکی یه دونه ای
می خواهم اصلا اذاد نشوند بلکه اعدام گردنند مگر اینها کی هستند دو تاقانون شکن الهی خداوند گردنشان قطع کند چقدر اسیب به مردم زدنند