مشروح هفتمین دادگاه پرونده محمد امامی
نماینده دادستان در هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و ۳۳ متهم دیگر گفت: آقایان پنج شرکت صوری با مدیران بیبضاعت تشکیل دادند و از بابلسر برخی افراد را که اعتیاد دارند یا برخی را که بیکار یا بازنشسته بودند آوردند و مدیر شرکت کردند.
انتخاب: نماینده دادستان در هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و ۳۳ متهم دیگر گفت: آقایان پنج شرکت صوری با مدیران بیبضاعت تشکیل دادند و از بابلسر برخی افراد را که اعتیاد دارند یا برخی را که بیکار یا بازنشسته بودند آوردند و مدیر شرکت کردند.
قاضی مسعودی مقام در ابتدای جلسه ضمن اعلام رسمیت جلسه و قرائت و تفهیم مفاد مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری، افزود: در جلسه قبل نماینده دادستان بخشی از مطالب را پیرامون ضمانتنامههای بانکی در باب شرکتهای متقاضی بیان کردند و در این جلسه نیز ادامه مطالب را بیان میکنند.
امیر رسول قهرمانی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: موضوع امروز ما در خصوص ضمانتنامههایی است که در قالب پنج شرکت است که مدیران آن از افراد بی بضاعت و فاقد سابقه مالی بودند و افتتاح حساب آنها با ۲۰۰ هزار تومان بوده و بی شناسنامه هستند.
وی ادامه داد: در این شرکتها اسمی از امامی و فرزام راد و افراد زیر مجموعه آنها نبود. این پنج شرکت ۵۰۹ میلیارد تومان ضمانتنامه گرفتند و به کالا تبدیل و از کشور خارج کردهاند.
قهرمانی با بیان اینکه در ضمانت نامه سه رکن ضمانت خواه، ذی نفع و بانک ضامن وجود دارد، گفت: آقایان پنج شرکت صوری با مدیران بی بضاعت تشکیل دادند و از بابلسر برخی از افراد را که اعتیاد دارند یا برخی را که بیکار یا بازنشسته بودند آوردند و مدیر شرکت کردند.
وی گفت: خانمی هست که در ساختمانها نظافت میکرده و یک آقایی بوده که پیک موتوری بوده و با استفاده از این افراد شرکت تاسیس کردند و در حد کلان قیر گرفتند.
قهرمانی با تاکید بر اینکه صدور ضمانت نامه نیازمند وثایق محکم است، افزود: هیچ یک از ضمانت نامهها پشتوانه ندارد و وثیقه ضمانت نامه قرارداد لازم الاجرا است. به عبارتی وثیقه صفر است و هیچ وثیقهای وجود ندارد.
نماینده دادستان گفت: قیر در اختیار آقایان قرار گرفت و از کشور خارج کردند و در تاریخ سر رسید چکها، برگشت خوردند و زمانی که پیگیری به عمل آمد مشخص شد ضمانت خواهها یکی پیک موتوری و دیگری بی بضاعت بوده است.
وی اضافه کرد: به این نتیجه رسیدیم که برای اینکه به ذی نفع نهایی پی ببریم باید مهندسی معکوس کنیم و همین کار را نیز کردیم. مهندسی معکوس را از شرکتهای ضمانت خواه شروع و مدیران را آوردیم و پرسیدیم که چگونه این مبالغ ضمانت نامه گرفتید که گفتند ما نمیدانیم ضمانت نامه چیست بر این اساس فهمیدیم که این موضوع پشت صحنهای دارد.
قهرمانی اظهارداشت: یکی از مدیران شرکتها میرسعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد است. ما که او را آوردیم گفت افرادی به سراغ او آمدهاند. یکی از این اشخاص فردی به نام محمدی بود که همان محمد تقی روحی است و دیگری فردی به نام قریشی است که تیمی از مدیران بی بضاعت را در بابلسر جمع کرد. روحی در اوایل تحقیقات همکاری خوبی کرد و گفت که خودش نیز برای دیگری کار میکند و به این نتیجه رسیدیم که کارهای مالی شرکتها را فردی به نام نادر دولتشاهی انجام میداد که گفت کارمند است و مشخص شد لایه اول فرزام و امامی هستند. دولتشاهی اعلام کرد این مجموعه دو سر دارد که یکی امامی و دیگری غندالی است و اینها برای ما سرنخ شد.
در ادامه جلسه دادگاه میر سعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد به دستور ریاست دادگاه و به درخواست نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در پاسخ به این سوال نماینده دادستان که آیا شما قراردادی در خصوص خرید محصول قیر فلهای در هرمز پاسارگاد امضا کرده اید، گفت: برگه سفید از من گرفتند من در دادگاه شاهد برخی از حرفها بودم که با عملکرد این افراد مطابقت دارد.
حسینی گفت: این افراد به صورت جمعی عمل میکردند؛ آن چیزی که امامی میگوید درست است و به صورت باندی عمل میکردند و عملکرد اینها خیلی هماهنگ شده بود.
وی ادامه داد: اکنون در این پرونده سه متهم، مدیران فراری هستند و اگر دستگیر شوند همه وضعیت مشخص میشود.
حسینی افزود: من در میدان نوبنیاد این مدارک را امضا کردم. به من گفتند که میخواهند پنج میلیون وام بگیرند و سند میگذارند. امامی ادعا کرد که در سال ۹۴ تسویه حساب کرده این در حالی است که ضمانت نامههای بانکی را نقد کرده و بدهی خود را داده و ملک را آزاد کرده است.
حسینی گفت: من ۱۱۲ میلیون تومان چک برگشتی داشتم، نام شرکت را نیز نمیدانستم و فقط استعلامهایی که گرفته بودند بر روی آن نوشته شده بود بانک سرمایه شعبه اسکان. زمانی که به موضوع مشکوک شدم پرس و جو کردم که علی ابراهیمان و تقی روحی به من گفتند تو کاری به این کارها نداشته باش. در ادامه به سراغ پویان مهر رییس شعبه رفتند و پرسیدند که آیا من در اینجا حساب و کتاب دارم از من پرسید کیستم کارت ملی خود را دادم که به من گفتند بفرمایید بنشینید و اعلام کردند در حساب جاری شما دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پول است و دو فقره ضمانت نامه ۳۵ میلیارد تومانی پنج روز قبل به نام من صادر شده است. من گفتم اصلا در بانک نیامدم چگونه چنین چیزی ممکن است.
حسینی اظهارداشت: در ادامه به رو به روی ساختمان اسکان که یک پاساژ است رفتم و نامهای تایپ کردم که این شرکت کلاهبرداری است. این پنج فقره شرکتها را من لو دادم، اینها بالای ۲۰ شرکت دارند و همه بانکها را خالی کردند.
وی افزود: در ادامه امامی و فرزام با بی ام و و سانتافه آمدند به من گفتند چکار کردی و با هم درگیر شدیم. گفتند تو را از شرکتها بیرون میآوریم و مرا سوار ماشین کردند و به دفتر ثبت اسنادی در خیابان دولت بردند و گفتند که برو. من به آنها گفتم نامه دهید که من بدهی ندارم.
وی بیان کرد: با عنایت محمود قریشی مرا از شرکت بیرون آوردند، بعد از یک هفته به سراغ پویان مهر رفتم که گفت بنویس حساب را آزاد کن. گفتم که نامه دهید که به بانک بدهکار نیستم؛ اما این کار را نکردند و رفتم مراحل قانونی را طی کردم. شکایتی کردم و قبول نکردند.
حسینی اضافه کرد: اینها یک شرکت اوراقی را میگرفتند اعضای جدید میگذاشتند و مبلغ ۳۰، ۴۰ میلیارد افزایش سرمایه میدادند. با توجه به اینکه به پویان مهر نوشتم این شرکت کلاهبرداری است فردی به نام یوسفیان مقدم را جای من گذاشتند و ۶۵ میلیارد تومان از همان شرکت به او دادند.
وی افزود: در موقعی که این موضوع پیش آمد پیش مدیر عامل بانک رفتم که آن زمان آقای بخشایش بود. پس از یکی دو ساعت که از جلسه آمد به او گفتم شعبه اسکان برای من ۳۵ میلیارد ضمانت نامه صادر کرده و من نمیدانم چه کسی این کار را کرده است. بخشایش مرا هول داد و به من گفت برو بیرون و به نگهبانان گفتند مرا بیرون بیاندازند. به من گفت مشتری من اگر خوش حساب باشد تا مشهد میروم و از او امضا میگیرم.
حسینی گفت: به دایره بازرسی و پیش رییس بازرسی رفتیم؛ سرگرد فرجی از آگاهی به پویان مهر زنگ زد و گفت کجایی پویان مهر گفت شمال هستم، اما دو ساعت بعد پویان مهر را از خانه اش در سعادت آباد با ۴۰۰ سکه بهار آزادی آورد. فردای آن روز به شعبه اول بازپرسی دادسرای پولی و بانکی رفتم دو روز بعد نیز دیدم که مدیران را دستگیر کردند.
در ادامه جلسه دادگاه، نماینده دادستان از متهم خواست درباره دیگر مدیرعاملهای شرکتها که بیبضاعت هستند، توضیح دهد.
این متهم ادامه داد: «جعفر ح» یکی از این افراد است. این فرد از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیست. نام فرد دیگری است که جایگزین من شده و من آن را نمیشناسم؛ فرد دیگر که اسمش در خاطرم نیست به او ۱۰۰ میلیون دادند و معتاد است. زن و بچه او را در یک خانهای نگه داشتند، «سعید ک» نیز یکی دیگر از این افراد است که وقتی خودش این ماجرا را شنید سکته کرد، اطلاع دارم که این فرد چند ماه پیش چک ۱۵۰ هزار تومانیاش هم برگشت خورده است.
نماینده دادستان گفت: امامی تا آن زمان این متهم را ندیده بود و این متهم هم تا آن زمان امامی را ندیده بود و به صورت حلقهای کارها انجام شده است، متهم زمانی که در شعبه اسکان شروع به داد و بیداد میکند آن زمان تازه امامی را میبیند و حتی آن زمان هم از فعالیتهای امامی مطلع نبوده است. دو سال بعد زمانی که ما امامی را احضار کرده بودیم و این آقا هم برای رفع مسائل مالی مراجعه کرده بود امامی را میبیند و همان لحظه اعلام میکند که این آقا (امامی) همانی است که من در ماشین در شعبه اسکان دیدم و امامی را شناسایی میکند.
قهرمانی افزود: با توجه به اینکه ضمانتنامهها ۱۰ درصد باید واریز نقدی داشته باشد به ردیابی این موضوع پرداختیم و متوجه شدیم همه این ۱۰ درصدها توسط شرکتهای مرغ و گوشت واریز شده، معلوم شد خودشان مستقیماً انجام نداده بودند، اما در بعضی از موارد خودشان مستقیما انجام داده بودند که به دو اسم «مسعود م» و «پرویز ن» رسیدیم. متوجه شدیم پرویز ن از کشور خارج شده است، بعد از ردیابیهای فراوان اطلاع پیدا کردیم از مرز عراق وارد ایران شده است، این فرد را احضار کردیم در حالی که انتظار داشتیم با یک فرد متمول مواجه شویم، فهمیدیم که پیک موتوری بوده است.
نماینده دادستان ادامه داد: از او پرسیدیم چطور به خارج رفته است، گفت به من پول دادهاند و گفتهاند به خارج برو و چون پولهایم تمام شده و دلم برای زن و بچهام تنگ شده است به ایران برگشتم.
قهرمانی اضافه کرد: نفر دیگر برادر مهدی محمدی است، مهدی محمدی نقش مهمی در فرایند خرید و فروش قیر داشته است. وقتی ما حساب قریشی را بررسی کردیم متوجه شدیم که پولهایی وارد میشده ذینفع آن یکی از شرکتهای زیرمجموعههای یکی از وزارتها است، در ادامه از این وزارتخانه تحقیق کردیم که چطور با یک فرد بیبضاعت قرارداد بستهاید، آنها نیز اعلام کردند که این فرد بیبضاعت نبود و خود را فردی به نام آقای آزاد معرفی کرده است. پس از بررسیها مشخص شد هادی عیسیوند خودش را آزاد معرفی کرده است.
نماینده دادستان گفت: شرکت نفت پاسارگاد از فروشندگان معتبر قیر است، این شرکت، شرکت هرمز پاسارگاد را تأسیس میکند. درحالی که باید قیر در بورس عرضه شود این شرکت قیر را از خودش میخریده. موضوع در حال بررسی است که آیا تخلفی در بورس انجام شده است یا نه، اما نمیتوان به صراحت گفت که در بورس تخلف شده است.
نماینده دادستان ادامه داد: پس از بررسیها مشخص شد امامی در شرکت نفت پاسارگاد به عنوان مشاور مدیرعامل منصوب شده است. باز هم به این اکتفا نکردیم و پیشپرداختهای فاکتورها را مورد بررسی قرار دادیم و به فردی به نام مهدی کمالی رسیدیم که واریزیها را انجام داده است.
قهرمانی اضافه کرد: در بررسیها مشخص شد مهدی کمالی بازرس این شرکت در واقع یک کارمند است که کارها را انجام میدهد.
نماینده دادستان اظهارداشت: امامی گفته زمانی که مسدودیهایم آزاد شد ۲۵ میلیارد تومان من آزاد شد و ۱۰ تا ۱۲ میلیارد تومان آن را به فرزام دادهام. گفتند کمالی ارتباطی به شرکت فوق ندارد، در این باره کمالی اظهار داشته است که قرارداد قیر توسط خود امامی امضا شده است.
نماینده دادستان گفت: در بررسیهایمان به نامهای از شرکت راهبرد پویان رسیدیم که فردی به نام مدرسی را جهت پیگیری و عقد قرارداد معرفی میکرده است و بعد از آن مشخص شد که این فرد خواهرزاده داماد امامی است، از امامی این موضوع را پرسیدیم که او گفت مدرسی با هیچ شرکتی ارتباط نداشته است و اگر داشت من مطلع میشدم.
قهرمانی اضافه کرد: این افراد یکسال تمام فردی را با نام امین کریمی معرفی میکردند که کارهای خرید و فروش قیر را انجام میداده است. ما یکسال دنبال این فرد میگشتیم و فهمیدیم وی هیچ مراوده مالی نداشته و از کشور خارج شده است؛ شگردشان این بوده است که افراد واهی را معرفی کنند؛ اما در ادامه تحقیقات محمدی اظهار داشت راهبرد پویان و شرکتهای زیرمجموعه متعلق به امامی است.
نماینده دادستان ادامه داد: در این باند امامی و فرزام نقش مهمی داشتهاند، فرزام انتخاب افراد بیبضاعت به عنوان مدیران عامل را برعهده داشته است و حوزه بانک به امامی سپرده شده بود.
نماینده دادستان افزود: بقیه ضمانتنامهها را بررسی کردیم و متوجه شدیم پولها توسط مهدی محمدی به طرف صرافیها رفته که این پولها هم ناشی از فروش گندم، گوشت و. بوده است که تبدیل به ارز میشود و با هماهنگی مهدی محمدی از کشور خارج میگردد.
قهرمانی ادامه داد: قیرها از کشور خارج و با قیمت ارز فروخته شده است. حال گاهی آقای امامی ژست وصول مطالبات به خود میگیرد و اعلام میکند ملکم را بدهید تا پولم را پرداخت کنم؛ آقای امامی شما اگر میخواهید وصول مطالبات داشته باشید قیرها را پس بدهید. ما ملکها را به خودتان خواهیم داد.
نماینده دادستان گفت: نکته بعد آن است که آقای فرزان امینی در امارات به نام محمد سعید عبدالرحمان داشتند و پولها با مدیریت ایشان اداره میشد؛ بررسیها نشان میدهد برخی از پولها به حساب میرال هلدینگ رفته است و بخشی از پولها توسط همسر آقای بقایی در حساب شرکت باما اینترنشنال میرود.
قهرمانی افزود: از سوی دیگر دو نفر هستند که فعلا اتهامی به آنها وارد نیست؛ اما اگر میخواهند حسن نیت خود را نشان دهند لازم است با ما همکاری کنند؛ این دو نفر برای آقای امامی اقامت گرفته و تبادلات مالی توسط این دو فرد انجام میشده است. حال اگر اینها بخواهند حسن نیت خود را نشان دهند باید با ما ارتباط بگیرند در غیر اینصورت اگر اتهامی متوجه آنها شود ما از طریق اینترپل اعلان قرمز آنها را اعلام خواهیم کرد.
نماینده دادستان با اشاره به بررسی صدور ضمانتنامههای شرکتها افزود: ما همه مدیرعاملهای بانک را خواستیم و همه آنها به اتفاق اذعان داشتند که غندالی که هیچ مجوز قانونی نداشته و سهامدار بوده، صرفا باید در مجمع حاضر میشده نه در هیئت مدیره.
وی ادامه داد: غندالی عنوان داشته من مالک بانک هستم و با همین استدلال در جلسات هیئت مدیره حضور پیدا میکرد و ضمانتنامهها را پیگیری میکرد بنابراین ما بر آن شدیم تا ارتباط بین غندالی و امامی را بررسی کنیم.
نماینده دادستان اضافه کرد: دوستان ما برای مستند سازی پرونده تلاش زیادی کردند و توانستند شبکه اجتماعی امامی، فرزان، ضیایی، غندالی، مجید زاهدی و فاطمه شامانی را هک کنند و وقتی این اسناد به دست ما رسید مطلب تمام شد.
وی افزود: ما به دنبال آن بودیم تا بفهمیم شرکت راه پویان برای کیست، در پیامهای امامی متوجه شدیم آقای مجید زاهدی که مهره اصلی امامی است در بانک بوده و امامی در چینش مدیران بانک نقش داشته است، اما همه اینها گاهی متوجه زیاده خواهی امامی میشدند.
قهرمانی افزود: اما یک عنصر همیشه با امامی بوده و حتی قبل از ورود به بانک نیز با او همراه بوده است. او مجید زاهدی است؛ بعد از آقای بخشایش مدیر عامل وقت بانک فردی به نام درخشنده مدیر عامل میشود و تلاش میکند تا بانک را سامان دهد، اما درخشنده را برکنار میکنند و آقای غندالی کودتا کرده و خودش سرپرست بانک سرمایه میشود در حالی که اصلا صلاحیت فنی نداشته است چرا که وی معلم بوده است.
نمینده دادستان گفت: پس از آن هیئت مدیره اعتراض میکند و در نهایت بانک مرکزی نامه رسمی میدهد که در نهایت او این پست را رها میکند، اما مجید زاهدی را رییس حوزه مدیریت میکنند و سپس آقایان به دنبال افرادی میروند که با آنها هماهنگی داشته باشند تا اینکه به آقای بیرانوند میرسند، اما آقای بیرانوند در مقابل زیاده خواهیهای امامی ایستادگی کرد و امامی نیز تمام تلاش خود را برای حذف بیرانوند به کار بست.
نماینده دادستان گفت: امامی تلاش میکند تا تمامی ارکان را با خود هماهنگ کند، بنابراین از شعبه تا هیئت مدیره را چینش میکند و در ابتدا نقاط ضعف غندالی و همسر دوم ایشان را شناسایی میکند و متوجه میشود که اینها به هدایا نقطه ضعف دارند بنابراین یک سفر به فرانسه برای غندالی و همسرش فراهم میکنند سپس غندالی به ایران باز میگردد و جلسه تشکر برگزار میکند. در اینجا رسما آشنایی آنها بیشتر میشود و سپس امامی به سراغ اهدای هدایا در روزهای مختلف میرود از جمله آنکه در روز پدر برای غندالی هدایا گرفته و در روز مادر نیز برای همسرش جواهر میگیرد و برای موفقیت در کارهایشان یک رابطی برای تبادل اطلاعات در شبکههای اجتماعی میگذارند تا پیامهای خود را مبادله کنند.
قهرمانی اضافه کرد: در شعبه اسکان طعمهچینی میکردند به گونهای که آقای پویان مهر را غندالی معرفی کرد، در حالی که این موضوع هیچ ارتباطی به آقای غندالی نداشت. وی مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان بود و صندوق ذخیره فرهنگیان نیز صرفا سهامدار بانک سرمایه است و صرفا باید او در مجامع حضور داشته باشد و نمیتواند در هیئت مدیره و امور اجرایی بانک دخالت کند.
نماینده دادستان افزود: آنها تلاش زیادی کردند تا آقای بیرانوند را با خود همراه کنند، اما بیرانوند بعد از مدتی متوجه شبکه فساد آنها میشود و تلاش میکند تا با این شبکه مبارزه کند و آقای امامی نیز تمام تلاش خود را برای حذف بیرانوند به کار میگیرد.
ارسال نظر