ایران و شکلگیریِ پازل جدید در منطقه
شرایط جدیدی در خاورمیانه در حال شکل گیری است. وضعیتی که در دو دهه گذشته کمسابقه یا بیسابقه بوده است.
روزنامه خراسان: شرایط جدیدی در خاورمیانه در حال شکل گیری است. وضعیتی که در دو دهه گذشته کمسابقه یا بیسابقه بوده است.
خروج تدریجی آمریکا، معاهدههای صلح بین برخی دول عربی با اسرائیل، افزایش دخالتهای خارجی دولتهای امارات و ترکیه و ظهور مجدد دولتهای عراق و سوریه پس از مدت ها در حاشیه بودن از نشانههای جدی این تغییرات است.
آمریکاییها که پس از تغییر راهبردهای کلان خود، تمرکز را از خاورمیانه به شرق برده بودند، قصد خروج یک باره و حذف همیشگی از مسائل این منطقه را نداشتند اما به نظر میرسد با توجه به برخی اتفاقات، به شکل عمیق تر و گستردهتری نقش خود را در بین کشورهای مسلمان کاهش خواهند داد.
نوع نگاه ترامپ به موضوعات خارج از آمریکا که از عمق راهبردی و بلندمدت تهی است و مسائل اقتصادی کوتاهمدت در آن نقش اساسی را ایفا میکند بخش اعظمی از این امر را تبیین میکند به ویژه آن که پس از عادی سازیهای صورت گرفته بین صهیونیستها و برخی دول عربی، خیال آمریکا از موضوع اسرائیل تا حدی راحت شده است.
این موضوع در کنار تصور کاهش موقتی میزان اثرگذاری ایران در فضای ضداسرائیلی پس از فشارهای اقتصادی و شهادت سردار سلیمانی، آمریکا را بر آن داشته تا از هزینهدهی بیشتر خودداری کند. حال این که در برخی کشورها مانند سوریه، عراق و لبنان با استفاده از دلارهای عربی توان اثرگذاریهای مقطعی را نیز دارد.
فشار گروههای مقاومت عراقی برای خروج آمریکاییها از این کشور و افزایش هزینههای آن نیز مزید بر علت های سابق شده است. آمریکاییها توانسته اند با استفاده از دلارهای عربی و بیثباتی در این کشورها و همچنین استفاده از ظرفیت رسانهای، بخشی از ضعفهای عمیق خود در منطقه را پوشش دهند؛
گرچه سیاست بههمریخته دولت ترامپ در منطقه از هرگونه پیشروی این کشور جلوگیری کرده و عموما سیاستهای تدافعی و بدون ابتکار را برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا به ارمغان آورده است.
از طرف دیگر در غیاب موقتی عربستان و مشغولیت ایران با مسائل اقتصادی، این ترکیه و امارات هستند که به اثرگذاری مستقیم و بعضا جسورانه در منطقه روی آوردهاند. همین موضوع باعث شده که اردوغان و بنزایدها در امور بیشتری دخالت و بیش از ظرفیت کشورهای متبوع خود اقدام به سیاستگذاری متهورانه کنند.
چین و روسیه نیز در میانه این تغییر در حال افزایش میزان نفوذ خود در منطقه هستند. روسها پس از به ثمر رسیدن سرمایهگذاری خود در سوریه به چیدن میوههای آن مشغول هستند و چینی ها نیز با طرح جاده نوین ابریشم، دوستان و همپیمانان آینده خود را جمع میکنند.
موضوعی که موجبات عصبانیت شدید آمریکا را به وجود آورده و به همان علت دولت عراق و لبنان را سرنگون کرده و به سعودی با شدت بسیار زیادی هشدار داده است.
در این میان نکته جالب توجه نقش امارات است که به نظر میرسد با دادن امتیاز عادیسازی توانسته طرف آمریکایی را فعلا آرام نگه دارد و همکاریهای خود با چین را به سمت افزایش عمق و سطح ببرد. به نظر میرسد هم اکنون فقط ایران است که میتواند برای طرف چینی قابل اعتماد باشد. موضوعی که در پیمان استراتژیک نیز مورد توجه دوطرف و البته مورد اعتراض آمریکا و اذناب آن است.
اسرائیل نیز در این شرایط به پشتوانه ترامپ و تندروهای حاکم بر آمریکا توانسته به امتیازات قابل توجهی دست یابد. عادیسازی و از سکه انداختن مسئله مقاومت در فضای رسانهای، بخش اعظم این تحرکات است که با دیپلماسی فعال ترکیب شده و بخشی از انزوای اشغالگری را ترمیم کرده است. گرچه اختلافات داخلی موجود در سرزمین های اشغالی میتواند تمامی این دستاوردها را تبدیل به خاکستر کند.در این میان ایران امتیازات بسیار زیادی در منطقه دارد. سوریه پس از یک دهه تلاش مستمر طرف غربی-عربی در جهت آشوب و جنگ به آرامش نسبی رسیده است، در لبنان برای اولین بار همپیمانان نزدیک ایران اکثریت پارلمان را به دست گرفته اند، در یمن وضعیت میدانی به سمت انصارا... چرخیده و زمینهای از دست رفته درحال بازپس گیری است، در شورای همکاری خلیج فارس -به عنوان گروهی برای مقابله با قدرت ایران در قلب منطقه یعنی خلیج فارس- شکافی عمیق به وجود آمده که بعید است ترمیم شود، در عراق و پس از تمام تلاشهای طرفهای مخالف ایران، گروههای مقاومت همچنان با قدرت به اخراج آمریکا از منطقه اصرار می ورزند و... موارد مهمی است که هر کدام نتیجه سالها مجاهدت و مقاومت و هزینهکردهای
گسترده بوده است، اگرچه برخی معتقدند فشار اقتصادی آمریکا و گاه حتی انفعال دستگاه سیاست خارجی قدرت استفاده از میوههای این تلاشها را تا حدی عقیم ساخته است.
البته دو عامل انتخابات آمریکا و پایان تحریم تسلیحاتی ایران در پایان مهر از مواردی هستند که احتمالا مسئولان را از حرکت های سیاسی جدی دور نگه میدارند اما باید توجه داشت که پازل جدید منطقه براساس موارد پیش گفته در حال شکل گیری است و اگر ایران به سرعت نقش خود را در آن تثبیت نکند حداقل به مدت یک دهه عقب خواهد افتاد و منطقه جدید براساس عناصر جدید شکل خواهد گرفت.منطقهای با اثرگذاری حداقلی آمریکا و افزایش اثرگذاری چین و روسیه که به سمت قدرت های جدیدی مانند ترکیه و امارات پیش میرود و بازیگران قامت راست کردهای مانند عراق و سوریه در آن نقش ایفا میکنند. منطقهای که دوگانه فلسطین-اشغالگر در آن کمرنگ شده و دشمن جدیدی به نام ایران یا ترکیه به خورد اعراب داده میشود. بدون شک باید خوشه های ایدئولوژیک منطقهای فراخوان جدیتری شوند و ایران نیز با خروج از فشار اقتصادی قامت راست کند. زمانِ در حال گذر هم به نفع ایران و هم به ضرر آن است؛ آن چه تعیین کننده خواهد بود، هوشمندی در عمل و تدبیر واقعی است.
ارسال نظر