دختران چرا از خانه فرار میکنند؟
اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در پژوهشی به بررسی علل و عوامل فرار دختران از منزل در شهر تهران به صورت توصیفی- تحلیلی با روش اسنادی و کتابخانهای و مصاحبه میدانی، پرداخته است.
روزنامه شرق: اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در پژوهشی به بررسی علل و عوامل فرار دختران از منزل در شهر تهران به صورت توصیفی- تحلیلی با روش اسنادی و کتابخانهای و مصاحبه میدانی، پرداخته است.
امروزه مسئله فرار دختران و زنان از خانه، جنبه فوقالعادهای پیدا کرده و آمار آنان به طرز نگرانکنندهای در حال افزایش است و براساس نظر معاونت عملیات فاتب، آمار دختران و زنان فراری هرساله افزایش مییابد که بیشتر دختران در سنین ۱۴ تا ۱۸ سال هستند. نتایج بهدستآمده از مصاحبه با متهمان و مطالعه خلاصه پروندههای آنان مشخص کرد که عوامل مؤثر در فرار دختران و زنان از منزل به شرح ذیل است:
۱- دوران نوجوانی و بلوغ: محدوده سنی ۱۲ تا ۱۸سالگی، آسیبپذیرترین دوره برای دختران است که احتمال آسیب اجتماعی خانهگریزی را افزایش میدهد. ازجمله زودرنجیها و حساسیتها، درونگرایی و انزواطلبی، جلب توجه و... در این دوره شدت بیشتری دارد.
۲- ابتلا به اختلالات شخصیت: یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود دختران از خانه فراری شوند وجود اختلالات شخصیت در آنهاست. دختران مبتلا به اختلالات شخصیت، بهویژه اختلالات شخصیت دسته B که با نشانههایی مانند عصبانیت و پرخاشگری، رفتارهای پرخطر و نابهنجار، مصرف مواد و خودزنی همراه است، باعث میشود که بیشتر در معرض خانهگریزی قرار داشته باشند.
۳- اضطراب و افسردگی: هر فردی تحت شرایطی در زندگی ممکن است دورههایی از اضطراب و افسردگی را تجربه کند، اما گاهی این اضطراب و تنش حالتی بیمارگون به خود میگیرد. وقتی فرد دچار اضطراب و افسردگی میشود در موقعیتهای بحرانی دچار سردرگمی شده و نمیتواند تصمیم منطقی بگیرد که این عامل نقش مهمی در فرار دختران دارد.
۴- وجود اختلافات زناشویی و سردی در روابط خانوادگی: نداشتن امنیت روانی و عاطفی دختران در محیط خانواده از عوامل اصلی فرار از خانه است. اختلافات و تعارضات والدین درصورتیکه به طور منطقی حل نشود و فرزندان هم درگیر این تنشها شوند شرایط نامساعدی در محیط خانه ایجاد میکند که میتواند زمینهساز فرار دختران شوند.
۵- تعصبات و سختگیریهای زیاد والدین: برقراری روابط سالم و دوستانه با فرزندان بسیار اهمیت دارد تا آنها بتوانند مشکلات خود را بهراحتی در میان بگذارند. خانوادهها باید توجه داشته باشند که تبعیض جنسیتی زیاد بین دختر و پسر در خانواده یا سختگیریهای بیش از اندازه میتواند دختران را به سمت نافرمانی و فرار از این شرایط سوق دهد.
۶- مرگ والدین و بدسرپرستی ناپدری یا نامادری: گاهی اوقات بدسرپرستی میتواند عامل فرار دختران باشد که این عامل بهخصوص در خانوادههایی که یکی از والدین یا هر دو فوت شدهاند، بارزتر است. گاهی ناپدری یا نامادری ممکن است چنان شرایط دشواری را برای دختران ایجاد کند که موجبات فرار آنها را رقم بزند.
۷- اعتیاد و بدسرپرستی والدین: اعتیاد والدین باعث میشود کودکان در معرض انواع سوءاستفادههای جسمی، عاطفی و جنسی قرار داشته باشند. شرایط نامساعدی که در این جو خانوادگی ممکن است وجود داشته باشد، در خانهگریزی دختران مؤثر است.
۸- افزایش ناهنجاریهای اجتماعی: دسترسی آسان به شبکههای اجتماعی بدون آموزشهای کافی در زمینه نحوه استفاده درست از این شبکهها ممکن است موجبات ناهنجاریهای اجتماعی از جمله فرار دختران از خانه را فراهم کند. این معضل بهخصوص برای نوجوانان که درصدد هویتیابی هستند میتواند اثرات مخربی به همراه داشته باشد. تأثیرپذیری از دوستان عامل دیگری است که باعث میشود نوجوانان، شخصیت خود را براساس همین الگوهای غلط پایهریزی کنند و به هنجارشکنی و ستیز با خانواده و فرار از خانه منتهی شود.
۹- فقر اقتصادی: تهیدستی خانواده کودک را به سمت کارکردن در سن پایین، فراهمشدن شرایط برای کارهای خلاف و فرار دختران از خانه میکشاند. از طرفی دختری که به دلیل فقر از سوی والدین نادیده گرفته میشود، به علت نبود موقعیتهای رشدی مناسب بهراحتی فریب افراد تبهکار را میخورد.
سرگرد الهام ناصری.دکترای علوم تربیتی اداره برآورد معاونت اجتماعی پلیس تهران
نظر کاربران
جناب سرگرد شما تمام علتها را گفتید حالا درمان آن چیست؟!!!!!!
همه اینها فقط فقر زمینه ساز آن است
باعرض معذرت بیشتر ش بحث اقتصاد یست
اگر گزینه ی ۸ حل شود ۶۰ درصد مشکل حل می شود
نابودی یک پسر یا حذف یک پسر از ازدواج برابر است با نابودی یک دختر یا حذف یک دختر از ازدواج، در حال حاضر نه تنها حوادث مرگ، زندان، اعدام، اعتیاد برای پسرها بیشتر است که میلیونها پسر را تشکیل میدهد که مانع ازدواج و در نتیجه باعث بی شوهری دخترها میگردد، بلکه پسرها هم به علت گرانی مسکن و نبود توان پرداخت اجاره خانه، قید ازدواج را میزنند، در نتیجه جور همه این مشکلات پسرها را، دخترها باید بکشند و دیگر نمیتوانند ازدواج کنند و گرفتار گرگهای بیابانی میگردند که ...و ...
فقر نیست بیشعوری وبی فرهنگی جامعه وخانوادست