خوئینیها مردم را در زنگ انشا نگه داشته است؟
محمدکاظم انبارلویی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان بازخوانی یک بیانیه به توصیه انتخاباتی موسوی خویینیها پرداخت و درباره آن نوشت: نکات مهمی هم در این بیانیه است که در حوصله این مقاله نمیگنجد، اما ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
محمدکاظم انبارلویی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان بازخوانی یک بیانیه به توصیه انتخاباتی موسوی خویینیها پرداخت و درباره آن نوشت: نکات مهمی هم در این بیانیه است که در حوصله این مقاله نمیگنجد، اما ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
۱- انتخابات ریاست جمهوری را دولتی میخواهد برگزار کند که به شدت مورد حمایت اصلاحطلبان وسران شناخته شده مجمع روحانیون مبارز است. قریب به اتفاق مجریان انتخابات اعم از استانداران، فرمانداران و بخشداران از اصلاحطلبان هستند. اولین نهاد مسئول برگزار کننده همین کسانی هستند که احتمالا برخی از آنان از آقای خویینی فرمان میبرند. اگر قرار باشد شبههای مطرح شود باید رقبای ایشان مطرح کنند.
۲- دهها نشریه و روزنامه و سایت خبری در جریان اصلاحات که متأسفانه رسانههای امپریالیستی هم از آنها پشتیبانی لجستیک و محتوایی میکنند، وجود دارد. این جریان هر چه دلش میخواهد علیه ملت، نظام و مردم میگوید پس ادعای اینکه آزادی نیست و نخبگان و صاحب نظران نمیتوانند نظرات خود را بیان کنند، یک دروغ بزرگ و آشکار است. ضمن اینکه جریانی که با حمایت خویینی سرکار است منتقدین مشفق را بارها با سخنان سخیف؛ بیدین و حسود، افراطی، متوهم و عصر حجری نامیده و حاضر نشده است راهحلهایی که برای حل مشکلات دلسوزانه مطرح میکنند را حتی گوش کند.
۳- اصلاحطلبان در این دولت و در دولت اصلاحات در دهه ۷۰ و ۸۰ ادعاهایی در اداره بهینه کشور داشتند که همگی در وادی عمل محک خورده، در وادی سیاسی، دو فتنه خائنانه و چند اعتراض خیابانی از آن بیرون آمده است که در حوزه روابط بینالمللی، طمع و حرص اجانب را در مداخله در امور داخلی تحریک کردند. در حوزه اقتصاد به جایی رسیدند که مردم با گوشت و پوست و استخوان خود ناکارآمدی در این حوزه را حس میکنند. چرا آقای خویینی فکر میکند با یک نامه و یک بیانیه میتواند جلوی اعلام زنگ حساب در ایام انتخابات را بگیرد و همچنان مردم را در «زنگ انشا» نگه دارد؟
۴- نزدیک به یک میلیون نفر در هر دوره ناظر، مجری و تأمین کننده امنیت انتخابات هستند. اینها عمدتا از معتمدین مردم و معتمدین دولت هستند و متهم کردن این انبوه از مسئولان به دخالت یا رفتار ناروا یک ظلم است و من نمیدانم روز قیامت آقای خویینی چگونه میتواند از تک تک آنها حلالیت بطلبد. نتایج گوناگون و متفاوت انتخابات در این دهه نشان داده است که آنها وظایف خود را درست انجام دادهاند و امانتداران خوبی برای جمهوریت نظام بودند.
۵- سؤال مهم وکلیدی این است که آیا در اتاق فکر مجمع روحانیون مبارز و جریان اصلاحات یک آدم دلسوز، متفکر، استراتژیست و تئوریپرداز پیدا نمیشود که به جز متهم کردن مسئولان برگزار کننده، متهم کردن نظام به اینکه آزادی نیست، بدون طرح شبهه غیرواقعی بازی بزرگان، بدون تهدید به عدم پذیرش نتایج و آشوب خیابانی برای مردم، در گام دوم ۴۰ ساله انقلاب حرفی داشته باشند و مردم را به مشارکت سیاسی دعوت کنند؟
آنها میان مردمی زندگی میکنند که ۴۲ سال است قهرمانانه روی پای خود ایستادهاند واز اسلام، انقلاب و ایران دفاع کردهاند. در نظامی دارند سیاستورزی میکنند که ملت، مرزهای امنیت استراتژیک خود را به پشت خاکریزهای دشمن در بیرون از مرزها و حتی داخل مرزهای دشمنان اسلام برده است.
این ظلم به این مردم است که هنگام تعیین سرنوشت، قوه مجریه گرفتار ضلعی از رقابت باشد که جز به قدرت رسیدن خود و متهم کردن دیگران و سیاهنمایی به چیزی نمیاندیشد.
از دل این جریان باید چهار کلمه حرف حساب و پنج کلمه راهحل برای رفع مشکلات کشور بیرون بیاید نه اینکه حضور آنان خود مشکلی روی مشکلات دیگر کشور بشود.
نظر کاربران
فقط بگید رأی بی رأی
رای بی رای