شریکجرم؛ آنچه کابل به دنبالش بود!
لویه جرگه مشورتی یا به عبارتی دیگر گردهمایی بزرگ سران قبایل و جریانهای افغانستان با حضور بیش از ۳ هزار شرکتکننده از سراسر افغانستان روز جمعه با حضور محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان کار خود را آغاز کرد.
روزنامه توسعه ایرانی: لویه جرگه مشورتی یا به عبارتی دیگر گردهمایی بزرگ سران قبایل و جریانهای افغانستان با حضور بیش از ۳ هزار شرکتکننده از سراسر افغانستان روز جمعه با حضور محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان کار خود را آغاز کرد.
ستون فقرات و موضوع اصلی این گردهمایی، آزادی ۴۰۰ نفر از خطرناکترین زندانیان طالبان بود که پیشتر حدود ۴۷۰۰ نفر از آنها توسط دولت افغانستان آزاد شده بودند. آزادی این زندانیان موضوعی است که در توافق دوحه که میان آمریکا و طالبان به امضا رسیده بود، مطرح شده است و به همین دلیل دولت افغانستان با فشار آمریکا راهی جز آزادی آنها نداشت. شاید برای بسیاری از مخاطبان این سوال پیش بیاید که چرا آزادی ۴۰۰ زندانی طالبان تا به این حد برای دولت افغانستان و طالبان مهم است؟ پاسخ این پرسش یک جواب بیشتر ندارد و آن هم «مذاکرات بینالافغان» است.
زمانی که ملا برادر آخند، مسئول سیاسی طالبان و زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه رئیسجمهوری آمریکا در امور صلح افغانستان در اسفندماه سال گذشته (1398) توافق آتشبس میان خود را در دوحه قطر به امضا رساندند، قرار بر این شد تا جریان طالبان برای عبور از بحران افغانستان و همچنین برقراری آشتی و صلح سراسری در این کشور، با تمام جریانهان سیاسی حاضر در کابل به گفتوگو بنشینند که از این مذاکرات تحتعنوان بینالافغان یاد میشود. این مذاکرات به نوعی تمام امیدِ مردم افغانستان و تمام سیاستمداران این کشور برای رهایی از خشونت و جنگ در کشورشان است اما در این میان طالبان یک شرط داشت. این شرط آزادی تمام 5100 نفر زندانی این جریان بود که در زندانهایی مانند زندان بگرام و زندان پُل چرخی حضور داشتند.
آنها معتقد بودند که اگر دولت افغانستان مایل به گفتوگو است و سعی دارد تا مذاکرات بینالافغان برای حل و فصل مشکلات هرچه سریعتر برگزار شود، باید زندانیان طالب را آزاد کند. در ابتدای امر اشرف غنی با این موضوع مخالفت کرد و برخی از فعالان سیاسی افغانستان نزدیک بودن زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری را دلیل مخالفت غنی اعلام کردند؛ به گونهای که آنها معتقد بودند اشرف غنی برای آنکه آمریکاییها را مجاب به حمایت از او به عنوان فردِ پیروز در انتخابات ریاستجمهوری کند، اقدام به مخالفت با آزادی زندانیان طالبان کرد.
همان هنگام طالبان به این مخالفتِ غنی لبخند تلخ هدیه دادند. آنها در پشت پرده برای آزادی زندانیان خود با آمریکا هماهنگ کرده بودند. حتی برخی از آنها معتقد بودند که چون زندان بگرام توسط آمریکاییها و در پایگاه نظامی بگرام ساخته شده است، دیگر نیازی به اجازه دولت افغانستان ندارند. این روند بر اساس آنچه ناظران سیاسی افغانستان میگویند، تا جایی ادامه پیدا کرد که غنی چراغ سبز آمریکا برای تاییدش به عنوان رئیسجمهور را دریافت کرده بود. همانهنگام علیرغم مخالفت طیفهای مختلف سیاسی افغانستان و افکار عمومی این کشور، اشرف غنی فرمان آزادی زندانیان طالبان را امضا کرد و نتیجه آن بازگشت هزاران نفر از عناصر این جریان به میدانهای نبرد علیه نیروهای دولتی (اعم از اردوی ملی پلیس ضد تروریسم) شد.
در واقع قرارداد آمریکا و طالبان برای این بود که ایالات متحده حملات طالبان علیه نیروهای خود را خنثی و هدایت کند، ولی حملات علیه نیروهای دولتی افغانستان همچنان ادامه داشت! روند آزادسازی زندانیان طالبان به جایی رسید که تنها 400 نفر از آنها در زندان مانده بودند. 400 نفر از خطرناکترین زندانیان که هر کاری از آنها علیه امنیت ملی افغانستان سر زده است. این دقیقاً همان دوراهی سخت و خطرناکی بود که اشرف غنی آن را مقابل خود دید؛ چراکه از یک سو حملات طالبان ادامه داشت و سازمان ملل در دو گزارش مجزا از همکاری این جریان با داعش و القاعده پرده برداشت و از سوی دیگر تیم ترامپ برای آنکه بتوانند برگ برندهای در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا در دست داشته باشد، دولت افغانستان را برای رفع موانع بینالافغان تحت فشار گذاشت. به عبارتی دیگر اشرف غنی نگران آن بود که اگر به تنهایی دستور آزادی 400 زندانی را بدهد و فردای آزادی، آنها کابل و سایر ولایات را به خاک و خون بکشند، دیگر نمیتواند به راحتی در مقابل عصبانیت جریانهای سیاسی و قومی افغانستان در ارگ باقی بماند.
اشرف غنی به دلیل نزدیکی به ایالات متحده از سوی بسیاری از مقامات و جریانهای داخلی افغانستان تحت فشار بوده است و حالا همه را در لویه جرگه به دور یکدیگر جمع کرده تا به آنها بگوید اگر این 400 زندانی پس از آزادی دست به سلاح شدند، شما هم در تبعات این تصمیم شریک هستید
چشمانداز صلح غبارآلود است!
نگرانیهای اشرف غنی به اینجا ختم شد که او برای آزادی 400 زندانی طالبان به تنهایی مسئولیت نپذیرد. بر این اساس رئیسجمهوری افغانستان در اوایل مردادماه اعلام کرد که برای آزادی این زندانیها باید لویه جرگه مشورتی صلح برگزار شود. این طرح او مخالفانی مانند گلبدن حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان داشت. او و چندین تن از رهبران احزاب افغانستان معتقد هستند که اشرف غنی اختیارات تمام و کمال برای آزادی 400 زندانی طالبان را دارد، ولی با برگزاری لویه جرگه مشورتی به دنبال آن است تا برای خودش شریک جرم اتخاذ کند. بسیاری از تحلیلگران حکمتیار را نفوذی میدانند و عملاً به صلح او با دولت و تحویل سلاحش به دولت اشرف غنی مشکوک هستند اما واقعیت این است که اشرف غنی به دنبال تقسیم مسئولیتِ آزادی این 400 زندانی میان خود و سایر سران قبایل بود.
از سوی دیگر شاید عدهای حق را به غنی بدهند؛ او در این مدت به دلیل نزدیکی به ایالات متحده از سوی بسیاری از مقامات و جریانهای داخلی افغانستان تحت فشار بوده است و حالا همه را در لویه جرگه به دور یکدیگر جمع کرده تا به آنها بگوید اگر این 400 زندانی پس از آزادی دست به سلاح شدند، شما هم در تبعات این تصمیم شریک هستید! اینکه اشرف غنی پس از رای لویه جرگه به آزادی 400 زندانی طالبان اعلام میکند که تا سه روز آینده گفتوگوهای بینالافغانی آغاز میشود موضوعی است که از منظر آمریکاییها یک دستاورد به حساب میآید.
جالب آنجاست که پس از اعلام نظر مثبت لویه جرگه در مورد آزادی زندانیان طالبان، مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که کشورش قصد دارد تا تعداد نیروهای خود در افغانستان را تا نوامبر سال جاری میلادی به کمتر از ۵۰۰۰ تن برساند. مساله مهمتر آنکه تنها چند ساعت پس از تصمیم لویه جرگه در مورد آزادی زندانیان طالبان، وزارت کشور افغانستان ظهر روز گذشته (یکشنبه) اعلام کرد که در نتیجه انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در نزدیک یک واحد نظامی در شهر غزنی، دستکم هفت نفر کشته و ۱۶ نفر زخمی شدند!
این مولفههای خرد و کلان به خوبی نشان میدهد که چشمانداز صلح در افغانستان همچنان غبارآلود است. برخی از کارشناسان سیاسی و نظامی در افغانستان هم معتقدند به دلیل تمامیتخواهیِ طالبان برای برپایی امارت اسلامی، حتی اگر مذاکرات بینالافغان هم شروع شود، احتمال دارد این روند با اختلافات و بنبستهای متعدد روبرو شود. حال آنکه آمریکاییها هم قرار است نیروهای خود را در افغانستان کاهش دهند و هیچکس نمیداند پرده بعدیِ بازیِ طالبان چه خواهد بود.
نظر کاربران
همون ظاهر شاه برای افغانستان خیلی خوب بود حالا سالهاست که این مردم فلک زده درگیر جنگ و برادر کشی و نفاق و بدبختی اند.....
شماهم اگه درحد اونا مدیریت میدونستید دررابطه با محبوسین خاص از صاحبنظران جامعه نظرمیخواستید ، که البته کسرشانتان میشود .
بدبختی افغانستان از زمان حمله روسیه به این کشور و اشغال ان شروع شد ،لعنت به روسبه
پاسخ ها
خیر از زمان کودتا بود.البته فکر نکنم قبل اون هم چندان خوشبخت بودند
آمریکا اینقدر کشورهای خاورمیانه رو کلنگی کرده که عمل روس چندان به نظر نمیاد
آمریکامیخواهد از افغانستان آبرومندانه برگردد اما انشاالله بعیدمیدانم
کشور افاغنه رو هواست! دو رییس جمهور داره. جهل تمام