قطببندی جدید قدرتها در کاراکاس!
چندی پیش شاهد آن بودیم که نفتکشهای ایران مقادیری از بنزین کشورمان را به ونزوئلا ارسال کردند که این اقدام فارغ از هرگونه تایید یا تخریب، مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت.
روزنامه توسعه ایرانی: چندی پیش شاهد آن بودیم که نفتکشهای ایران مقادیری از بنزین کشورمان را به ونزوئلا ارسال کردند که این اقدام فارغ از هرگونه تایید یا تخریب، مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت.
به یاد داریم که در آن زمان مقامات ایالات متحده با شدت تمام دست به اعتراضهای گسترده علیه این موضوع زدند و به مدت چندین روز ترامپ و سایر همقطارانش در کاخسفید تهدید کردند که تمام خطوط تجاری و اقتصادی ایران و ونزوئلا را زیر ضربه قرار میدهند. پس از آن هم بحث تحریم ایران و ونزوئلا در حوزههای مختلف اعم از انرژی، تجارت با سایر کشوها و حتی مبادلات کالایی از سوی ایالات متحده در دستور کار قرار گرفت و درنهایت شاهد موج جدیدی از تنش میان کاراکاس و واشنگتن بودیم. این تحریمها به نظر برخی از کارشناسان و صاحبنظران تاثیری بر معادلات تجاری و اوضاع و احوال تقتصادی ایران و ونزوئلا ندارد اما عدهای دیگر معتقدند که ادامه این روند بدون تردید مشکلاتی را برای دو کشور ایجاد میکند و اقتصاد آنها را بیش از پیش شکننده خواهد کرد.
توجه داشته باشید که بحث ما، صادرات مشتقات نفتی یا مواد پتروشیمی از ایران به ونزوئلا نیست، بلکه بحث ما دور تازهای از تنشها و تقابلها در ونزوئلا از ناحیه شرق و غرب است. شاید بسیاری از مخاطبان معتقد باشند که استفاده از عنوان «شرق و غرب» مربوط به زمانی است که فروپاشی شوروی هنوز رخ نداده بود، اما معتقدم که این برداشت کاملاً غلط است. درست است که کمونیست و زیر مجموعههای آن در دنیا از بین رفته است اما مساله اینجاست که تفکر سوسیالیست همچنان از چین و کرهشمالی گرفته تا اروپا و کشورهایی مانند کوبا و ونزوئلا با کمی تغییر همچنان زنده است. ما به خوبی میبینیم که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه همین چند روز پیش صریحا اعلام کرد که اگر شوروی با آلمانِ نازی نمیجنگید، جهان جای امنی نبود! شاید این مدل از سخنان پوتین جنبه ناسیونالیستی داشته باشد و در پس آن تحریکِ حس ملیگرایی مردم مد نظرش باشد اما واقعیت این است که با ظهور چین به عنوان یک قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی ما شاهد آن هستیم که جهان نه تنها از فرمولِ تکقطبی رهانیده شده است، بلکه دیگر ما نمیتوانیم ادعای دوقطبی بودن دنیا را هم تایید کنیم و اینجاست که نظام بینالملل را باید چند قطبی بدانیم.
با این توضیحِ مختصر به این نتیجه میرسیم که در ونزوئلا عملاً و علناً جنگ شرق و غرب رخ داده است. در یک سوی میدان آمریکا، بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی قرار دارند و در سمت دیگر، روسیه، چین و ایران حضور دارند که درگیر یک نزاع آشکار هستند که البته بخشی از این درگیریها به جهت ماهیت امنیتی و اطلاعاتی آن پنهان است؛ اما به هر جهت ما یک تقابل به تمام معنا را شاهد هستیم که صدای مسکو را هم درآورده است اما نکته اینجاست که روسها زمانی زبان به انتقاد از اتحادیه اروپا گشودهاند که رقیب سابقشان در جنگ سرد (بریتانیا) دست به یک اقدام بیسابقه زده است.
شاهد یک تقابل به تمام معنا در ونزوئلا هستیم که صدای مسکو را هم درآورده است، اما نکته اینجاست که روسها زمانی زبان به انتقاد از اتحادیه اروپا گشودهاند که رقیب سابقشان در جنگ سرد (بریتانیا) دست به یک اقدام بیسابقه زده است
لندن و مصادره طلا!
زمانی که مبانی و مسائل اقتصادی به میان میآید همه و همه ناخودآگاه ذهنشان به سمت دلار، یورو و سایر ارزهای دیگر میرود میرود؛ چراکه عموم مردم فکر میکنند که ارزهای خارجی پشتوانه اقتصاد است اما واقعیت این است که «طلا» پشتوانه ارزی به حساب میآید. به همین جهت است که میبینیم هر وقت اروپاییها و آمریکا به صورت قانونی یا غیرقانونی وارد یک کشور دیگر در حوزه آفریقا، خاورمیانه یا شبهقاره هند میشوند اولین چیزی که به دنبال مصادرهاش میروند معادن طلا، پلاتین، نقره، الماس و سایر منابع زیرزمینی است.
درست است کشوری مانند لیبی دارای بهترین و وسیعترین میادین نفتی دنیا است، اما توجه داشته باشید زمانی که نظامیان بریتانیا پس از سقوط قذافی وارد این کشور شدند، اولین جایی که رفتند، مخزن طلای قذافی بود. بریتانیا تمامِ طلایی که در دست قذافی بود را از لیبی خارج کرد و اساساً خود را برنده این معادله میدانست. همین موضوع با کمی تغییرات ماهوی در ونزوئلا اتفاق افتاده است. اخیراً دادگاه عالی بریتانیا پس از بررسی دادخواست بانک مرکزی ونزوئلا برای استرداد ۸۹۰ میلیون یورو ذخیره طلای این کشور تصمیم به پرداخت آن به دولت موازی مخالفان به رهبری خوان گوایدو گرفت! بنا بر حکم صادره از سوی دادگاه عالی بریتانیا، ذخایر طلای ونزوئلا که در گاوصندوق بانک لندن، قرار دارد به هیچ وجه به دولت مادورو استرداد نمیشود و در اختیار اپوزیسیون این کشور به رهبری گوایدو داده میشود.
اگر به درخواست بانک مرکزی ونزوئلا در این خصوص نگاه کنیم به وضوح میبینیم که کاراکاس این درخواست را برای مبارزه با پاندمی کرونا از بریتانیا درخواست کرده است که در نهایت با واکنش منفی لندن مواجه شد. در این مسیر باید متوجه باشیم که بریتانیا و آمریکا در پرونده ونزوئلا در هماهنگی کامل با یکدیگر به سر میبرند و حتی دلیل اینکه این میزان از ذخایر طلا توسط بریتانیا به حساب خوان گوایدو ریخته میشود به این دلیل است که او بتواند با استفاده از این مبالغ مردم را در بحث مقابله با کرونا به سمت خود جذب کند تا در نهایت اردوگاه مادورو تضعیف شود.
بخشی از هزینههای انتخابات ونزوئلا که قرار است از سوی اپوزیسیون برگزار شود، همان طلاها و پولهای بلوکه شدهای است که به ترتیب توسط بریتانیا و آمریکا به حساب گوایدو و اپوزیسیون ونزوئلا واریز شده است
حذف موضعی: پرده دیگر نمایش!
چندی پیش شورای ملی انتخابات ونزوئلا اعلام کرد که انتخابات پارلمانی این کشور به عنوان تنها نهادی که هم اکنون توسط اپوزیسیون اداره میشود، قرار است در ۶ دسامبر (۱۶ آذر) برگزار شود. ایندیرا آلفونزو، رئیس شورای ملی انتخابات ونزوئلا صریحاً به مردم ونزوئلا اعلام کرده است که در تاریخ مذکور برای نجات دادن کشورشان پای صندوقهای رای بیایند. در اینجا کاملاً مشخص است که بخشی از هزینههای این انتخابات که قرار است از سوی اپوزیسیون برگزار شود، همان طلاها و پولهای بلوکه شدهایست که به ترتیب توسط بریتانیا و آمریکا به حساب گوایدو و اپوزیسیون ونزوئلا واریز شده است. در این مسیر اما سناریوی دیگری هم وجود دارد. این سناریو بدون تردید گیجکننده است، اما نمیتوان آنرا مهم ندانست؛ به گونهای که اتحادیه اروپا بستهای از تحریمها را علیه گروهی از سیاستمداران ونزوئلا از جمله سیاستمداران اپوزیسیون که خواستار مذاکرات سازنده با مقامات دولت کاراکاس هستند، را تصویب کرده است.
این بدان معناست که اروپا و آمریکا عملاً به دنبال تشدید تنش در ونزوئلا هستند. این روند به خوبی نشان دهنده آن است که اساساً بحث آشتی در کاراکاس منتفی است و از این به بعد باید منتظر پیشلرزههایی باشیم که ستون فقرات آن را انتخابات تشکیل میدهد. این مولفهها نشان میدهد که قطببندیها در کاراکاس نسبت به گذشته (حتی یکماه پیش) بسیار جدیتر شده و شاهد تشدید آن هستیم. به همین دلیل مادورو هم حیات و ممات خود را در خطر میبیند و بدون تردید در هفتههای پیشرو شاهد تاخت و تازِ محتاطانه او خواهیم بود؛ چراکه اتحادیه اروپا اخیراً ۱۱ مقام ونزوئلایی را به لیست تحریمهای خود اضافه کرد اما دولت مادورو از اخراج نماینده اتحادیه اروپا منصرف شد! امری که نشان میدهد کاراکاس در موضع ترس قرار دارد.
نظر کاربران
به امید سرنگونی دیکتاتور ونزولا که برای اینکه چند سال بیشتر در قدرت باشه یک کشور و چند میلیون انسان و زندگیشون رو نابود کرد