ائتلاف اسرائیل، عربستان، روسیه و آمریکا در خاورمیانه
اخیرا، بسیاری از کارشناسان غربی اعلام کرده اند که بهار عربی در خاورمیانه و در اواخر سال ۲۰۱۰ الی اوایل ۲۰۱۱ میلادی، به شدت، تصویر سیاسی منطقه را تغییر داده است: سرنگونی رژیم پرزیدنت بن علی در تونس، حسنی مبارک در مصر و رویدادها در لیبی، یمن و سوریه.
خبرآنلاین: تاراسوف استانیسلاف در یادداشتی با عنوان «احتمال قرابت امریکا و روسیه در خاورمیانه» در وب سایت خبری رگنیوم روسیه نوشت:
امریکایی ها معتقد بودند که به ماموریت دموکراتیک خود در خاور میانه ادامه خواهند داد. مشکل واشنگتن، سناریوی تطبیق دادن سیاستش با وضعیت داخلی در کشورهای منطقه بود. در واقعیت، همه چیز برعکس آن چیزی که امریکا فکر می کرد، پیش رفت. برای نمونه، ترکیه نه فقط از بهار عرب استقبال کرد، بلکه در آن مشارکت نیز داشت. تهران نیز باور داشت که ریشه بهار عرب در انقلاب اسلامی ایران نهفته است.
در عرصه سیاست خارجی، رویدادهای بهار عرب برای تهران به عنوان امکانی برای تحکیم مواضعش در رویارویی با عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تلقی شد. بی جهت نبود که ایران از بروز تحولات در بحرین، تونس و مصر حمایت کرد. ایران بر نقشه شیعه و قبل از همه، بحرین و یمن و سپس، نقشه وسیع تری نه فقط در خاور میانه، بلکه در آسیایی مرکزی و ماورای قفقاز تکیه کرد.
در رابطه با جهان عرب، این سناریو مطرح بود: تحکیم ناسیونالیسم عربی با سرکردگی عربستان سعودی. تا زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به قدرت، خاورمیانه دستخوش تحولات جدی شد. در وهله نخست، ترامپ تلاش کرد، موازنه نیرو در خاورمیانه به نفع بلوک عرب - سنی را از سرگیرد و روابط میان نیروهای سنی و شیعه را به نفع خود تغییر دهد.
از سال ۲۰۱۴ میلادی، واشنگتن و متحدانش در سوریه و عراق، با داعش مبارزه کردند و در خاک سوریه بدون کسب موافقت از سوی دولت این کشور حضور یافتند. در مجموع، واکنش امریکا و متحدانش در خاورمیانه، قابل پیش بینی و چند وجهی و براساس این تفکر بود که اسرائیل، تنها نیروی دموکراسی در خاورمیانه است و باید اهمیتش حفظ شود.
به نوشته نشریه The Financial Times، یاران عربی و اسرائیلی به تدریج، به این باور می رسند که امریکا بیش از این، نمی تواند، متحد معتمد در خاور میانه محسوب شود و دیپلماسی امریکا دارای نکات ضعف جدی است. در وهله نخست، این تفکرات به خاطر فعال شدن کانال های سیاسی میان امریکا و ایران و نقش این کانال ها در امضای توافق هسته ای بوده است.
زمانی، توافق های حاصل میان امریکا و ایران، شرایط را برای خروج ایران از انزوای بین المللی و ارتقای نقشش در سیاست منطقه ای و از جمله، در خاورمیانه مهیا ساخته بود. اما، با بروز تحولات اخیر، این تصور مطرح است که به زودی، در خاورمیانه، چین حکمفرما خواهد شد. پکن از امکانات لازم برای رسیدن به چنین قدرتی برخوردار است.
در حال حاضر، مسکو نیز به عنوان یار راهبردی وارد عرصه خاورمیانه شده است. این موضوع قابل توجه است که امریکا و روسیه با تمامی اختلاف نظراتی که دارند، در خاورمیانه قرابت بیشتری با یکدیگر دارند. بی جهت نیست که در حال حاضر، کارشناسان امریکایی سناریوهایی را برای تشکیل اتحاد در منطقه مطرح می کنند: اتحاد اسرائیل - عربستان سعودی و روسیه - امریکا.
هنوز مشخص نیست که رویدادها چگونه توسعه خواهند یافت، اما در واشنگتن به ضرورت همکاری با مسکو برای حل و فصل مناقشه ها در خاور میانه آگاه هستند، زیرا این منطقه به زودی، در عرصه جهانی ژئو سیاسی، از اهمیت راهبردی درجه اول برخوردار خواهد شد.
نظر کاربران
هیهات معلوم بوداخرش کلاه گشادسرایران
پاسخ ها
روسیه هیچگاه شریک مطمنی نبوده در هر مرحله و مقطعی سر ما رو کلاه گذاشته! فقط بابت یک رفاقت بیهوده مملکت به فنا داره میره...
از روسیه کثیف و محافظهکار بیشتر از این انتظار نمی رفت
خدا را شکر الحمدالله
ماکه میدانستیم نقش ایران درسوریه چیست.
ایران کارگر بدون مزد روسیه است.