این داستان در مورد اولین دیدار «امت فاکس»، نویسنده و فیلسوف معاصر، از رستوران سلفسرویس است.
فقیری از کنار دکان کباب فروشی میگذشت. مرد کباب فروش گوشتها را روی آتش نهاد و باد میزد طوری كه بوی خوش گوشت سرخ شده…
«تصور کنید به عنوان نوزادی ناخواسته در روستایی بسیار فقیرنشین و در دامن یک مادر بدبخت که کلفت خانههای مردم است، دیده…
آرتور اش، قهرمان افسانه ای تنیس، هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد.
ین داستان مربوط به نابغه مکانیک «هوندا» است؛ زمانی که هوندا دانشآموز بود از نظر فیزیکی بسیار ضعیف بود. یک روز به فکر…
چند روزی که در یکی از اتاقهای بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبهروی من مناقشه بیپایانی را ادامه…
زمانی که بچه بودم، مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم…