همهی سوانح تلخ و مرگبار در پشت صحنه فیلمهای ایرانی
بخش قابل توجهی از سوانح پیش آمده در سینمای ایران، مربوط به فیلمهای اکشن و بهخصوص آثار حوزه دفاع مقدس میشوند. اما سینمای جهان کمکم به سمتی رفت که سوانح پیشآمده بر اثر انفجار را در فیلمهای سینمایی به حداقل رساند. این در حالی بود که تا همین چند سال پیش در ایران، از مهمات جنگی برای جلوههای ویژه میدانی استفاده میشد.
روزنامه فرهیختگان - میلاد جلیلزاده: تئو آنجلوپولوس، کارگردان مشهور یونانی، سر صحنه فیلمبرداری بود که یک موتورسیکلت رهگذر با او برخورد کرد و باعث درگذشتش شد. این خبر تمام دنیا را در شوک و حیرت فرو برد. حقیقت این است که مثال زدن از مواردی شبیه به آنچه برای آنجلوپولوس رخ داده، در سینمای جهان بسیار مشکل است، چون موارد این چنینی بسیار کمی را میشود سراغ گرفت.
اما در سینمای ایران بارها چنین مسائلی رخ داده است. البته در سینمای جهان هم بحث آسیبدیدگیها یا حتی حوادث منجر به فوت عوامل در فیلمهایی که صحنههای اکشن و بدلکاری دارند، موارد متعددی دارد. به کما رفتن یکساله جکی چان بر اثر سقوط از بلندی حین بدلکاری در فیلم خودش و اتفاقاتی که برای تام کروز هنگام بدلکاری در «ماموریت غیرممکن» افتاد، از موارد مشهورتر آن هستند.
بخش قابل توجهی از سوانح پیش آمده در سینمای ایران، مربوط به فیلمهای اکشن و بهخصوص آثار حوزه دفاع مقدس میشوند. اما سینمای جهان کمکم به سمتی رفت که سوانح پیشآمده بر اثر انفجار را در فیلمهای سینمایی به حداقل رساند. این در حالی بود که تا همین چند سال پیش در ایران، از مهمات جنگی برای جلوههای ویژه میدانی استفاده میشد.
حادثهای که سر صحنه فیلم «معراجیها» رخ داد و منجر به فوت چند نفر از عوامل آن شد، پایانی بود بر این رویه اشتباه. استفاده از مهمات جنگی برای جلوههای ویژه سینمایی نهتنها خطرناک است، بلکه جذابیت بصری کمتری هم دارد. انفجار در سینما نیازمند رنگ و نور باشکوه است نه قدرت تخریب بالا.
اتفاقی که برای پیمان ابدی، بدلکار حرفهای و کارکشته ایرانی افتاد و منجر به درگذشت او شد، مورد دیگری در سینمای ایران بود که از یادها نخواهد رفت. ابدی بدلکار فیلم پرخرج و پرحادثه «هشدار برای کبری ۱۱» در کشور آلمان بود و جزء معدود عوامل فنی سینمای جهان با اصالت ایرانی بهحساب میآمد که با انگیزه مدد رساندن به سینمای کشورش، برگشت و در اینجا کار کرد.
اما سرنوشت تلخ او به عبرتی در این خصوص تبدیل شد که بدون رعایت اصول «ایمنی در حرفه» نمیتوان دانش بدلکاری و جلوههای ویژه میدانی را به تنهایی در کشور تقویت کرد. مساله مهم دیگری که درخصوص حوادث سر صحنه فیلمبرداری وجود دارد، امور مرتبط با بیمه و حمایت از مصدومان یا خانواده متوفیان است.
خانه سینما در تمام سالهای فعالیتش اقدام صنفی موثری برای بهبود معیشت و رفاه اعضای خود انجام نداده و بحث بیمهها هم جزء دیگری از این کمکاریهاست. باید توجه داشت سینما فقط متشکل از هنرپیشهها، کارگردانها و تهیهکنندههای مشهور نیست.
خانه سینما بهعنوان یک نهاد صنفی، وجهه اصلی همتش را معطوف به رتق و فتق امور مربوط به چنین مشاهیری میکند، اما برای این طیف از افراد معمولا دغدغههایی مثل بیمه و امور جاری معیشتی کمتر مطرح است. کسی که دچار سانحهای در حین انجام کار شده، لااقل باید از لحاظ مالی دغدغهای نداشته باشد.
شلیک به کارگردان
سال ۷۳، سیدعلی سجادیحسینی تصمیم گرفته بود اولین فیلم دفاع مقدسی خود را بسازد. اما حادثهای تلخ، مانع از حضور او تا پایان فیلمبرداری این اثر شد. بیستوششم مهرماه هنگامی که علی سجادیحسینی با گروه خود سرگرم آماده کردن صحنه فیلمبرداری بود، ناگهان گلولهای از سلاحهای موجود در صحنه، خارج و بر پیشانی وی نشست که باعث کشته شدنش شد.
فیلم «خط آتش» توسط برادرش فرید سجادیحسینی به اتمام رسید. بهدلیل فضای داستانی این کار، سربازی هر روز تعدادی اسلحه با تیرهایی مشقی برای بازیگران میآورد و پس از پایان کار، آن اسلحهها را تحویل میگرفت. در یکی از این روزها، سرباز اشتباها اسلحه خود را با تیرهایی واقعی با اسلحه مورد نظر فیلمبرداری، به دست بازیگر میدهد و همین امر سبب میشود تا حین تمرین، بازیگر، گلوله را به پیشانی حسینی شلیک میکند و متاسفانه این کارگردان در دم، جان خود را از دست میدهد؛ اتفاقی که درنتیجه یک بیمبالاتی بهوقوع پیوست.
مینهای قاتل
۱۴ شهریور ۱۳۷۴، قاسم دهقان که علاوهبر بازیگری در «قطعهای از بهشت»، طراح صحنه و مشاور نظامی پروژه نیز بود، چند بار صحنهای که قرار بود برداشت شود را تکرار کرد. او باید مسیری را میدوید و درنهایت، خود را درون گودالی پرت میکرد.
صحنههای آزمایشی، خوب از آب درآمد و گروه مصمم بود صحنه را فیلمبرداری نهایی کند. همهچیز طبق برنامه پیش رفت، اما متاسفانه زمانی که دهقان، خود را به گودال پرتاب کرد، درون گودال، مینهای خنثی نشده از زمان جنگ قرار داشت که منجر به شهادت قاسم دهقان شد.
درشکه مرگ
«فصل پنجم» عنوان نخستین فیلم «رفیع پیتز» است. شاهرخ غیاثی قرار بود یکی از نقشهای نهچندان مهم این فیلم را بازی کند. صحنه حادثه به این ترتیب بود که غیاثی باید سوار بر درشکهای، حد فاصل یک فضای سبز را بپیماید، اما گروه، فکر رم کردن اسب را نمیکردند؛ اسب درشکه رم کرده و در میانه کار، غیاثی را با سرعت به بیرون پرت میکند و متاسفانه این بازیگر که در چند فیلم، تواناییهای خود را به اثبات رسانده بود، بر اثر این حادثه، دیده از جهان فرو بست.
خداحافظ رفیق
سال ۸۲، در یکی از سکانسهای فیلم سه اپیزودی «خداحافظ رفیق»، چهار هنرور با تجهیزات نظامی کامل قصد انجام وظایف خود در دریاچه مصنوعی شهرک سینمایی دفاع مقدس را داشتند که طی سانحهای، هر چهار نفر که قرار نبود داخل آب بروند، به داخل دریاچه افتادند و بهدلیل سنگین بودن تجهیزات نظامی متصل به لباسهایشان، متاسفانه همهشان به قعر دریاچه فرو رفته و غرق میشوند.
تلخی ابدی برای سینمای ایران
با ورود پیمان ابدی به ایران، مقوله بدلکاری در سینما خیلی جدیتر شد. حتی یک آموزشگاه تدریس بدلکاری هم راهاندازی کرد و امیدهای بسیاری در زمینه اعتلای این شاخه از سینما به وجود آمد. اما متاسفانه بهدلیل کمبود شرایط سختافزاری سر صحنههای آثار سینمایی، حادثه تلخی را برای بدلکار «هشدار برای کبری ۱۱» رقم زد.
پیمان ابدی در صحنهای از تله فیلم «چشمهای نامحسوس»، باید کوکتل مولوتفی را روشن میکرد و داخل یک اتوبوس میانداخت و سپس از آن بیرون میپرید، اما متاسفانه بار اول فندک عمل نکرد و به این ترتیب اتوبوس به انتهای مسیر رسید. او دیر خود را از اتوبوس پرت کرد و در نتیجه ضایعهای بسیار دردناک برای سینمای ایران رخ داد که همچنان در یاد سینماگران ایران باقی است.
بهمنشیر جوشان
شهرام اسدی در سال ۸۷ فیلم سینمایی «شب واقعه» را جلوی دوربین برد. در این فیلم، سکانسی وجود دارد که طی آن، جوان ۱۸ سالهای که بومی بود و تجربه بازیگری هم نداشت، به داخل بهمنشیر میرفت و بعد از کمی شنا، از آب بیرون میآمد. اما بعد از مدتی شنا، او به زیر آب میرود و غرق میشود.
معراجیهای سینما
صبح چهارشنبه ۱۸ دیماه، در حالی که مراحل پایانی فیلم «معراجیها» در حال انجام بود، در پشت صحنه این فیلم، در شهرک سینمایی دفاع مقدس انفجاری رخ داد که بر اثر آن، پنج نفر از عوامل و هنرمندان این سریال جان باختند.
علیاکبر رنجبر مدیر شهرک سینمایی دفاع مقدس، جواد شریفیراد مسئول جلوههای ویژه، رضا فرجی دستیار تولید، مهدی مرادی جلوههای ویژه و جمشید اصفهانیفر نگهبان از کشتهشدگان این حادثه بودند. حادثهای که در پی نبود امکانات مربوط به صحنههای انفجاری و دلایل دیگری، چون سهلانگاری رقم خورد.
پشت صحنه همچنان جان میگیرد
صبح ۲۱ مهرماه، مهدی جعفری، طراح صحنه پروژه تلویزیونی «خواب زده» به دلیل سوختگی ناشی از حادثه در پشت صحنه این سریال درگذشت. الهام غفوری، تهیهکننده سریال خواب زده درمورد وقوع این حادثه دلخراش گفته است: «کار ما در آن لوکیشنی که وحید جعفری دچار سوختگی شد، تمام شده بود و همه عوامل به خانههای خود رفته بودند. آن لوکیشن باید برای فیلمبرداری بعدی آماده میشد.»
وی ادامه داد: «همه گروه بیرون آمده بودند و نمیدانم چطور شده که وحید جعفری دوباره به لوکیشن بازگشته است، اما ما احتمال میدهیم در آن لوکیشن گاز پیچیده و او دچار سوختگی شده است.» گفتنی است وحید جعفری دچار سوختگی ۸۵ درصد شده بود و بعد از یک روز کما، درگذشت.
نظر کاربران
خدا رحمتشون کنه ،به خصوص پیمان ابدی عزیز.
تنها چیزی که تو ایران ارزش نداره جون یک انسانه.
پاسخ ها
اینا سهل انگاری بوده و حادثه و برای ما مردمم جان هموطنانمون و باقی مردن دنیا مهمه.انقد کشور خودتو خار و ذلیل نشون ندید که هیج کمکی نمیکنه که باعث میشه چهارنفر دیگه ام همینجوری الکی این حرف و چهارجا دیگه ام بزنن
نمیدونم چی بگم ... خیلی غمناک بود خیلی
خدا همه شان را رحمت کند. آمین
اخه فیلم دوزاری و بی ارزشی مثل معراجیها چی بود که بخواد جون آدمارو هم بخطر بندازه....
پاسخ ها
والا به خدا