درآمد عجیب دستفروشی در تهران
اغلب دستفروشان را افرادی تصور میکنیم که درآمد اندکی دارند و در مخارج روزمره خود درماندهاند. شاید برای برخی از آنها همینطور باشد، اما مشاهدات خبرنگار ایرناپلاس حاکی از درآمد قابل توجه برخی از آنهاست. بهنظرتان درآمد دستفروشی در تهران چقدر است؟
خبرگزاری ایرنا: اغلب دستفروشان را افرادی تصور میکنیم که درآمد اندکی دارند و در مخارج روزمره خود درماندهاند. شاید برای برخی از آنها همینطور باشد، اما مشاهدات خبرنگار ایرناپلاس حاکی از درآمد قابل توجه برخی از آنهاست. بهنظرتان درآمد دستفروشی در تهران چقدر است؟
سخن گفتن از درآمد؛ یک مسئله شخصی است که بسیاری از افراد تمایلی به آن ندارند، بهویژه اینکه در برخورد اول از آنها چنین سؤالی پرسیده شود. رسیدن به پاسخ این پرسش هنگامی که شغل مورد نظر جزو مشاغل رسمی نباشد، دشوارتر نیز میشود.
برای رسیدن به پاسخ این پرسش که درآمد دستفروشها چقدر است و آیا در شرایط موجود، جوابگوی مخارج زندگی آنها است یا خیر، با لباسی مندرس و ظاهری که نشان از مفلسی داشت به سراغ آنها رفتم. خود را بهعنوان شخصی معرفی کردم که تازه به تهران آمده و مقدار اندکی پول در اختیار دارد. پرسشم از این افراد مشخص بود: آیا میتوان از طریق این شغل درآمد مطلوبی حاصل کرد؟ قریب به اتفاق دستفروشانی که با آنها همکلام شدم ضمن ارائه جواب مثبت، انجام این کار را به من پیشنهاد کردند!
درآمد روزانه 300 هزار تومان از راه گلفروشی؟
علی که ۵۰ سال دارد، در میدان توحید مشغول فروختن گل است. با موهای جو گندمی و چهرهای خسته که مدام در حال دویدن پشت خودروهاست و تکرار میکند: «گل برای هدیه» و «گل برای خانمت ببر». علی از حرف زدن خودداری میکند، اما به گفته آشنایان، این شخص روزانه درآمد خالصی بالغ بر ۳۰۰ هزار تومان در روز دارد.
دستفروشی هم به نرخ دلار مربوط است
در مسیر ستارخان متوجه یک خانم تقریباً ۶۰ ساله شدم که با چهرهای تکیده به دیوار تکیه داده و به مردم در حال گذر در پیادهرو نگاه میکند تا شاید دلی به رحم آید و از او جنسی بخرند؛ خریدی که شاید علتش نه نیازی واقعی بلکه از روی ترحم و کمک به همنوع باشد. نزد او میروم و میپرسم حاج خانم جورابهاتون چنده؟ میگوید مادرجان! سه جفت ۱۰ هزار تومان. با این دیالوگ سر صحبت را باز میکنم، او میگوید خیلی وقت است شوهرش را از دست داده و اکنون خرج ۶ فرزند بر دوشش سنگینی میکند.
در ادامه درآمد خالص روزانه خود را بین بهطور متوسط بین ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان اعلام میکند و میگوید که این رقم بستگی به شرایط آن روز دارد. او میگوید پیش از این یک اسکاچ ظرفشویی را ۵۰۰ تومان خریداری میکرد، اما اکنون با بالا رفتن قیمت دلار باید همان نوع را با قیمت ۲۵۰۰ تومان بخرد و ۳۵۰۰ بفروشد. این زن از وضعیت موجود و شرایط معیشتی خود گلهمند است.
دستفروشی بهترین شغل است!
نفر بعدی جوان ۳۳ سالهای بود که در یکی از استانهای شمالی کشور زیتون تولید میکرد. وی مدعی است دستفروشی در تهران بهترین شغل است. او میگفت که محصول تولیدی خود را به تهران میآورد و در اینجا با بهترین قیمت به فروش میرساند. هر چند از بیان درآمد روزانه خود شدیداً امتناع میکند.
ماهی 6 میلیون تومان فروش کفش بافتنی
مشغول گشت زدن بودم که متوجه پسربچهای ۹ ساله شدم. کنارش مینشینم و اسمش را میپرسم. وحید چهرهای دوستداشتنی و مهربان دارد و کلاهی مشکی بر سرش گذاشته و وقتی از حرف زدن خجالت میکشد، خود را زیر آن کلاه پنهان میکند. کار او بعد از ظهرها وقتی که مدرسه تمام میشود، آغاز شده و به فروختن آثار هنرمندانه مادر خود، یعنی کفشهای بافتنی بچگانه مشغول است.
وحید با صدای آرام خود میگوید که هر جفت از این کفشها ۱۰ هزار تومان است. در ادامه گفتوگو با وحید از او پرسیدم روزانه چند جفت از این کفشها میفروشد که او در جواب میگوید ۲۰ جفت. خودش ادامه میدهد: هر روز تقریباً ۲۰۰ هزار تومان فروش میکنم.
داوود که هیکلی درشت دارد، کت گشادی بر تن کرده و ۲۰ متر بالاتر از وحید در حال فروختن شلوار و زیر شلواری است، میگوید این شغل سختیهای خاص خود را دارد و آدم به انواع بیماریها از جمله درد کمر، پا و... مبتلا میشود. داوود اذعان میکند که در فصل زمستان، درآمد او نصف فصل تابستان است. میگوید بهطور میانگین سود خالص او دو میلیون و۵۰۰ هزار تومان در ماه است. وی در ادامه به کار خود مشغول میشود و داد میزند: «جنس آب رفتنی، پس گرفتنی».
4.5 میلیون تومان، خیر پایانه آزادی
پایانه آزادی را بهعنوان مقصد بعدی خود انتخاب میکنم. یکی از ساعتفروشهای پایانه که مردی ۴۲ ساله است، میگوید روزانه بهطور میانگین ۱۵۰ هزار تومان سود خالص کسب میکند. او میگوید ۲۳ سال است که در این شغل فعالیت دارد و بهعلت نداشتن تخصص در کاری دیگر، دستفروشی بهترین شغل برای اوست.
نزد محمد میروم که ۴۶ سال دارد و ۲۴ سال است به دستفروشی مشغول است. او هم میگوید چون در هیچ کاری تخصص ندارد، در این شغل ماندگار شده است. همزمان با اینکه پاسخ مرا میدهد، مشغول روشن کردن موتور برق خود است. محمد از وضعیت فروش خود ناراضی است. پیش از بالا رفتن دلار، فقط مشغول فروختن سشوار بوده است.
میگوید اکنون قدرت خرید مردم پایین آمده و حتی به کالاهای ما نگاه هم نمیاندازند. این در حالی است که ما به این شغل عادت کردهایم. در کنارش کار ساندویچی هم انجام دادیم که خرج زندگی خود را در بیاوریم. بعضی روزها پسرم و بعضی اوقات پسر خواهرم به من کمک میکنند. او میگوید از سال ۷۳ که وارد این حرفه شدم، اوضاع مالی من خیلی خوب بود، اما در سالهای اخیر اوضاع بد شد و درآمد ما تقریباً یک سوم قبل شده است. محمد هنگام روشن کردن موتور برق خود، یک آه عمیق میکشد و امید در چشمانش میدرخشد، امیدی که برای فروش جنس بیشتر است.
مافیای فروش «جا»
در مسیر خیابان ولیعصر و شلوغی پیادهروهایش مردی ۴۵ ساله به نام حسین را میبینم. حسین میگوید قبلاً در بازار مغازه داشته، اما به علت اجاره سنگین و سود کم آن، ادامه نداده است. وی بعدها به دستفروشی روی آورده و از این کار خود نیز خیلی خوشحال است. در ادامه از وضعیت خود میگوید و توصیه میکند که من نیز همین کار را در پیش بگیرم. حسین میگوید از این شغل خیلی راضی است و بهطور میانگین روزی ۱۸۰ هزار تا ۲۰۰ هزار تومان سود خالص به دست میآورد.
حسین از این حسرت میخورد که چرا زودتر از این که راه پیشرفتاش بازتر بوده، کار دستفروشی را انجام نداده است. در ادامه به مافیای فروش «جا» در خیابان ولیعصر اشاره کرده و میگوید در بعضی مسیرها برای یک متر جا باید اجاره پرداخت تا بتوان در آنجا بساط خود را پهن کرد.
تجربه برخورد با چندین دست فروش نشان داد که آنها به شخص غریبه اعتماد نمیکنند تا از ورود سایر افراد به چنین شغلی جلوگیری کرده و رقابت کمتری داشته باشند.
در حین تهیه گزارش متوجه شدم گویا یک جریان مافیایی برای دستفروشی وجود دارد و موفق شدن در این شغل اصلاً آسان نیست. شاید اغراق نباشد اگر بگویم باید هفتخان رستم را پشت سر گذاشت تا بتوان به ثبات شغلی در یک محل مشخص رسید.
نظر کاربران
خوب بهشون بگید تا سهم شما هم بدن
پاسخ ها
تازه جناب گزارشگر ..شغل دستفروشی صد شرف به پشت میز ریاست نشستن حقوق انچنانی گرفتن واختلاس کردن وپست های کلیدی رابه عزیزان بیسواد وازخدا بیخبرشان دادنست دیگر زرمفت نزن ازمن بشنو توهم دنبال رزق حلال برو کهعاقبت بخیر شوی تووامثال تو که درکار مردم دخالت میکنید خودرااماده هیزمهای نیمه سوخته اینده درجهنم افریدگار کنید
خجالت اوره که به درامددستفروش هم حسودی میکنید
پاسخ ها
چیه خودت دستفروشی یا خانوادت
داداش اینا به همه چی حسادت میکنن و فقط میخوان ......
من لیسانس دارم. توی بدترین شرایط آب و هوایی کشور کارگری کردم هم در آمدم خیلی خیلی کمتر بود. هم هنوز پولم را ندادن برا همین شاید حسادت کنیم
شایدچندنفرشون درامدشون خوب باشه ولی بیشتردستفروش هاادم هایی که ازسراجباراینکاررومیکنندودرامدی ندارن بااینجوراطلاع رسانی ذهنیت مردم روبه همه دستفروش هاخراب میکنید
چکار کنن برن دزدی
میخاید بگید بگیرنشون بدبختهارو.
اظهار نظر
دم همشون گرم که حداقل مال مردم و نمیخورن اختلاس نمیکنن تو گرما و سرما زحمت میکشن
واقعآ جای تاسف دارد که دنبال دست فروشان که شب و روز وسط خیابانهای تهران میچرخند برای لقمه نون حلال هستند حسودی میکنن خدا خودت قضاوت کن
خب ک چی مردم از گشنگی بمیرن راضی میشید کار نکنن!!!!
خیلی مردی هستین و کارتون درسته برید راجع ب حقوقای نجومی افراد خاص تحقیق کنید.این گلفروش خوبه زحمت میکشه خیلیا بدون هیچ زحمتی ده ها برابر این بنده خدا ب جیب میزنن.
عالیه
از فردا دولت مالیات بر درآمد ازشون میگیره
برین از دستشون بگیرین خودتون بفروشین خجالت نکشین
اینها هم بدبخت هستند چه چیزی جز از صبح تاشب زجر میکشند آسیب میبینند فقط یه درآمد ظاهری را میبینید چه گردشو تفریحی چه مسافرتی چه زندگی سرو سامان داری دارند اینها چه چیزی از زندگی می فهمند فقط کار وکار برای یه لقمه نان نه بیمه ای نه پیری اینها پیری هم برشون بدبختیه رنج نداری فرزندان زیاد مصیبت وبد بختی فقط همین امروز را دیدید لابد دیدگاهاتون همیشه به مردم اینگونه بوده که مردم به این فلاکت وبد بختی افتادند
اقای بهاصطلاح گزارشگر.زمانی میتوانی از شغل ایراد بگیری که بتوانی بهتر ازان برایش دست وپا کنی فقط شماها ایراد بگیرید ولیازشما ودولتتان فقط حرف ساخته است عمل...یوخچی...
شمایی که این گزارش رو تهیه کردی. پاشو برو دست فروشی کن دیگه معطل چی هستی شما زیر برف بارون افتاب این کار بهتر از دزدی بقیه توی روز روشنه
توی این شغل هم همه جور ادمی هست من خودم دو سه نفرشون را میشناسم که با داشتن سطح مالی نسبتا خوب دارن دستفروشی میکنن ومغازه را اجاره دادن
پاسخ ها
لایک
شما برید حرف اونایی که ماهیانه بیست میلیون تومان حقوق مفت میگیرن گپ بزنید نه کارگر بدبخت که کل روز واسه شصت تومان خودکشی کنه
نون حلال میخورن این باعث افتخاره نه مدیران دزد که بیت المال خوردن وبردن باعث بدبختی مردم شدن
این چرت و پرتها رو باور نکنید.
امتحانش خرجی نداره.
برید مولوی یه چند جین هرچی که خواستید بگیرید و برید بفروشید.
بعضیها ممکنه خوب بفروشن.
ولی همه نه.
شاید ۵ درصد درآمد بالا داشته باشن که جاهای خوب بساط میکنن و با شهرداری رفیقن.
بقیه شاهکار کنن، بتونن زنده بمونن با درامدشون.
امضا یک دستفروش سابق
نه بیمه ای نه آینده ایی
خدا بداد همه مون برسه خدا دیگه زندگی هم نمیشه کرد
خیلی کارشون درسته نوش جونشون هرچی در میارن حداقل مال مردمو نمیخورن هرکی حسادت میکنه این همه خیابون اگه راست میگی توام بفروش.
بخدا کار خوبیه ولی سختیا و بدبختیای خودشو داره پول از زیر سنگ درمیاد اینا پول حلال درمیارن ن کسایی ک پشت میزای رانت و رشوه خوری