روح الهویی در کالبد قلعهنویی؛ همه درها بسته شد!
امیر قلعه نویی سرمربی تیم ملی با حضور در برنامه فوتبال برتر از عملکرد فوتبال ایران در جام ملت های آسیا دفاع کرد.
خبرورزشی: برنامه «فوتبال برتر» به میزبانی محمدحسین میثاقی و با حضور امیر قلعه نویی مطابق انتظارها پیش رفت و دفاعیات سرمربی تیم ملی به افکار عمومی ارائه داده شد.
متاسفانه یا خوشبختانه مطالب عنوان شده از سوی قلعه نویی، تکرار همان توجیهات سعید الهویی بود و امیر انعطاف چندانی برای تغییر مواضع کادرفنی تیم ملی نداشت. تقریبا می توانیم بگوییم با ربط دادن تمام جزئیات فوتبال به شانس، تسلط کادرفنی بر تمام امور، اتخاذ تصمیات درست تاکتیکی، استفاده به جا از همه نیروها و بازیکنان و... مورد تازه دیگری برای بحث باقی نماند و همه درها بسته شد.
این روزها ما با پدیده ای در تاریخ فوتبال مواجه هستیم که شکست در جام ملت های آسیا را گردن نمی گیرد و اساسا حذف از این رقابت ها را نمی پذیرد. حالا همه باید قبول کنیم که در دوحه اتفاق عجیب و بدی رخ نداده و از دست رفتن موقعیت قهرمانی برای تیم ملی هم جزیی از اتفاقات فوتبال است. در واقع از سال ۲۰۰۷ که شکست مقابل کره جنوبی در ضیافت پنالتی ها به یک پیروزی تشبیه شد، امروز نیز در بر همان پاشنه چرخید.
گویی این قلعه نویی نیست که باید در تفکراتش تجدید نظر کند! این خودِ ما هستیم که باید با مفاهیم جدید فوتبالِ امروز که در کنفرانس هلسینکی ارائه شده آشنا شویم و خودمان را «آلکس فرگوسن وار» با مهره شانس تطبیق دهیم و سرانجام با صدای بلند بگوییم باخت در فوتبال، اصلا چه معنایی دارد؟ وقتی این همه آدم کار درست در تیم ملی جمع شده اند و فقط به دلیل خطاهای فردی و بدشانسی به قطر باخته ایم، چرا باید حرص و جوش شکست را بخوریم و لب به انتقاد بگشاییم؟
این که فوتبال است، ما اساسا در مفاهیم مربوط به زندگی هم دچار استحاله شده ایم؛ چون مدام با این منطق کلنجار می رویم اگر همین الان زنده هستیم خوب است اما در صورتی که لحظاتی بعد بمیریم، لابد بدشانس بوده ایم؛ قاعده زندگی همین است! در این مدت که شاهد دفاعیات کادرفنی تیم ملی بودیم، در یک تصمیم منطقی به این نتیجه رسیدیم که از همین حالا باید برای آنچه در سال ۲۰۲۶ اتفاق می افتد آماده شویم. اگر در جام جهانی به مرحله بعدی صعود کردیم که بازیکنان و مربیان نخبه و آگاه داریم و اگر هم شکست خوردیم، قطعا با بدشانسی مواجه شده ایم. مفهومِ فوتبالِ مدرن، همین است که هست...
ارسال نظر