ایرج پارسینژاد میگوید: خاطره در ادبیات غرب یک ژانر تثبیتشده است، اما در ایران سنت و سابقه ندارد و یک نوع جدید است.
ایسنا: ایرج پارسینژاد میگوید: خاطره در ادبیات غرب یک ژانر تثبیتشده است، اما در ایران سنت و سابقه ندارد و یک نوع جدید است.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر درباره خاطرهنویسی اظهار کرد: خاطره مجموعه یادهایی است که فرد درباره لحظهها و رویدادهای شخصی یا جمعی خود در زندگی مینویسد. معمولا خاطرهها در قالب اتوبیوگرافی یا زندگینامه خودنوشت است که جنبه شخصی پیدا میکند؛ «خاطرات و خطرات» از مهدیقلیخان هدایت (مخبرالسلطنه)، «خاطرات اعتمادالسلطنه»، «شرح زندگانی من» از عبدالله مستوفی، خاطرات سیدجمالالدین اسدآبادی، خاطرات حبیب یغمایی، خاطرات قاسم غنی، خاطرات بزرگ علوی، خاطرات اسدالله علم، «روزها در راه» از شاهرخ مسکوب و «حدیث نفس» از حسن کامشاد نمونههایی از خاطرهنویسی در تاریخ و ادبیات معاصر است.
او افزود: اگر نویسنده خاطرات، شخصیت سیاسی باشد طبعا خاطرات آمیخته با سالهای خدمت او و در رابطه با اوضاع سیاسی ایران است، اما اگر نویسنده اهل ادبیات باشد مانند شاهرخ مسکوب و حسن کامشاد، خاطرات راجع به تجربههای خودشان در نوشتن یا اندیشیدن است. با خواندن خاطرات ما میتوانیم ضمن آشنایی با شخصیت و منش فرد خاطرهنویس، با واقعیت و اوضاع زمانهاش نیز آشنا شویم.
پارسینژاد خاطرنشان کرد: از برخی جهات خاطرهها بهتر از تاریخ میتوانند ما را با واقعیات سیاسی و اجتماعی جامعه آشنا کنند.
او در ادامه گفت: خاطره یا مموآر در زبان انگلیسی و فرانسه یک نوع یا ژانر قدیمی است که میتوانیم آن را در «اعترافات» ژان ژاک روسو یا دیگران ببینیم؛ اما در ادبیات ایران سنت و سابقهای ندارد. اگر در مموآر ادبیات غرب جستوجو کنید با خاطرات زیادی مانند «اعترافات» ژان ژاک روسو روبهرو خواهید شد، نویسندگان بسیاری خاطرات خود را که به جنگ بینالملل اول و دوم مربوط است، نوشتهاند، یا نویسندگان بزرگ استنباطهای خود را در قالب رمان جا دادهاند. اگر «در جستوجوی زمان از دسترفته» نوشته مارسل پروست را بخوانید، متوجه خواهید شد که این کتاب خاطرههایی است که به صورت جریان سیال ذهن ثبت شده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی تأکید کرد: خاطرات اگر هنرمندانه نوشته شود، میتواند ارزش ادبی بسیار زیادی داشته باشد زیرا ارزش ادبی خاطرات به سبک نوشتن و اندیشیدن شخص خاطرهنویس بستگی دارد.
او در ادامه در باره ارزش خاطرهنویسی گفت: اگر خاطره به شکل هنرمندانه نوشته شده باشد به یک شاهکار ادبی ابدی تبدیل میشود مانند «در جستوجوی زمان از دسترفته»، اما اگر به صورت خامدستانه نوشته شود، میشود چیزی مانند خاطرات اسدالله علم. برخی از خاطرات را دولتمردان مینویسند که بیشتر جنبه سیاسی دارد و ارزش ادبی چندانی ندارد مانند «خاطرات و خطرات» مخبرالسلطنه و «خاطرات اعتمادالسلطنه».
پاسینژاد افزود: گاهی خاطرات ارزش ادبی دارد مانند خاطرات بزرگ علوی، حبیب یغمایی یا خاطرات شاهرخ مسکوب که با توجه به نثر خوبی که دارند، از ارزش ادبی برخوردارند. گاهی خاطرات ارزش اجتماعی پیدا میکنند مانند کتاب «شرح زندگانی من» از عبدالله مستوفی؛ او در عصر چهار پادشاه زندگی کرده و از رجال مشهور دوران قاجار و پهلوی بوده است، اما خاطرات او فقط شامل تجربهها و خاطرات سیاسی او نیست، بلکه مستوفی مسائل اجتماعی، آیینها، سنتها و آداب و رسوم ایرانی را در خاطرات خود ثبت کرده است بنابراین خاطراتش ارزش اجتماعی دارد. گاهی خاطرات ضمن برخورداری از ارزش ادبی، ارزش سیاسی و اجتماعی نیز دارد مانند خاطرات قاسم غنی.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
کاملا مخالف فرمایشات ایشان هستم .
در ایران نمونه های قدیمی از خاطره نویسی داریم که مشهورترین شان سفرنامه ناصرخسرو ست .
که در واقع خاطرات سفرهای ناصرخسرو میباشد .
حتی در بسیاری از موارد میتوان حکایات گلستان سعدی و بسیاری کتب دیگر را خاطره نویسی قلمداد نمود .
همچنین تاریخ بیهقی و... .
اگر با دید وسیعی که رمان در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست را خاطره دسته بندی میکند بنگریم حتی ارداویراف نامه را هم میتوان به نوعی مجازاً خاطره نویسی محسوب نمود .
نظر کاربران
کاملا مخالف فرمایشات ایشان هستم .
در ایران نمونه های قدیمی از خاطره نویسی داریم که مشهورترین شان سفرنامه ناصرخسرو ست .
که در واقع خاطرات سفرهای ناصرخسرو میباشد .
حتی در بسیاری از موارد میتوان حکایات گلستان سعدی و بسیاری کتب دیگر را خاطره نویسی قلمداد نمود .
همچنین تاریخ بیهقی و... .
اگر با دید وسیعی که رمان در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست را خاطره دسته بندی میکند بنگریم حتی ارداویراف نامه را هم میتوان به نوعی مجازاً خاطره نویسی محسوب نمود .