۷ نکته درباره مذاکره تاریخی ایران و آمریکا
قرار است روز شنبه، نمایندگان ایران و آمریکا در شهر مسقط عمان، با یکدیگر مذاکره کنند. این خبر را اول از همه ترامپ داد و ساعاتی بعد، وزیر خارجه ایران تایید کرد...
جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: قرار است روز شنبه، نمایندگان ایران و آمریکا در شهر مسقط عمان، با یکدیگر مذاکره کنند. این خبر را اول از همه ترامپ داد و ساعاتی بعد، وزیر خارجه ایران تایید کرد.
در این باره چند نکته قابل تامل است:
۱ - این که قرار است ایران و آمریکا شنبه در عمان گفت و گو کنند، بذین معناست که از مدتی قبل هماهنگی ها انجام شده است ولی طرفین خبرش را درز نداده بودند زیرا نمی خواستند تندروها در ایران، آمریکا و نیز اسرائیل، کارشکنی زودهنگام کنند. دقیقاً به همین دلیل است که ترامپ، نتایاهو را به کاخ سفید فراخواند و در حضور او خبر مذاکرات را داد تا به نخست وزیر اسرائیل بگوید واشنگتن تصمیمش را گرفته و تل آویو نباید کاری خودسرانه خلاف این رویکرد انجام دهد. چهره نتانیاهو هنگامی که ترامپ در حضورش خبر از آغاز مذاکرات داد، مشوش شود به طوری که مورد توجه گسترده کاربران فضای مجازی قرار گرفت؛ معلوم بود که او انتظار شنیدن هر چیزی را داشت جز این!
۲ - نتانیاهو و برخی جریان های مشکوک انقلابی نما در یک رویکرد کاملاً منطبق با هم، درباره مذاکرات پیش رو، از "تکرار تجربه لیبی درباره ایران" سخن گفتند. از آن طرف نتانییاهو گفت گفت که بهتر است همان معامله ای که با لیبی شد با ایران هم انجام شود و از این طرف، داد و قال راه انداخته اند که مبادا مذاکره کنید چون قرار است ایران به لیبی تبدیل شود!
نتانیاهو که تکلیفش مشخص است و به عنوان یک جنایتکار جنگی تحت تعقیب، نه تنها از لیبی شدن ایران که از غزه شدنش نیز استقبال می کند. اما سوال اینجاست که انقلابی نماهای داخلی روی چه حساب و کتابی می گویند مذاکره با آمریکا ، کشورمان را تبدیل به لیبی می کند؟!
یعنی کسی که مدعی ولایتمداری است، این قدر نمی فهمد که تفاوت ایران و لیبی از زمین تا آسمان است و مثلاً در فقره رهبری، لیبی دارای رهبری ضعیف النفس و زن باره و ساده لوح بود که نه فقط پست و مقام خود که کشورش را به باد داد ولی در ایران، فقیهی سیاستمدار رهبری می کند که ناظر بر روند مذاکرات و رویکردهایش هست و تا کنون چندین بار - از ماجرای کشتار دیپلمات های ایرانی در افغانستان تا حمله ائتلاف آمریکایی به عراق - کشور را از جنگ نجات داده است؟
مدت هاست که ثابت شده اینان، رهبری را تا جایی می خواهند که در خط شان باشد و اگر جایی رهبری خلاف نظرشان را گفت، ولو با زدن قرآن بر نیزه ها، مقابلش صف آرایی کنند.
3 - این که فریاد سوختم سوختم از همین حالا در میان تندروها بلند است، نشانه خوبی است از این که نظام تصمیم جدی برای مذاکره و خارج کردن کشور از وضعیت اسفناک کنونی دارد. این که فلان روزنامه تندرو بنویسد که چند روز دیگر ترامپ ترور می شود و فلان جریان افراط گرا فراخوان بدهد که آی مخالفان مذاکره بیایید جلوی مجلس تجمع کنیم، همان سوختم سوختم هایی هستند که ذکرش رفت.
4 - اگر تا پیش از این، مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکایی، در مقاطعی محرمانه و در سطوح کارشناسی با یکدیگر گفت و گو می کردند اینک، هم اصل مذاکرات جلوی چشمان جهانیان است و هم گفت و گوها در سطحی بالا برگزار می شود: از ایران سید عباس عراقچی وزیر خارجه و از آمریکا استیو ویتکاف، نماینده شخص ترامپ در امور خاورمیانه.
این نشان می دهد که طرفین از "گفت و گوهای کارشناسی" عبور کرده اند و به مرحله تصمیم گیری سیاسی رسیده اند و از این رو، احتمال می رود در آینده سطح گفت و گوها باز هم افزایش یابد.
5 - ایران اعلام کرده است که تمایل دارد مذاکرات غیر مستقیم باشد ولی در عین حال این را هم مطرح کرده است که اگر مذاکرات غیرمستقیم خوب پیش برود، می توان بقیه گفت و گوها را به طور مستقیم انجام داد.
از آن طرف، ترامپ که می خواهد هر چه زودتر مذاکرات به نتیجه برسد، خواهان گفت و گوی مستقیم است.
به نظر می رسد راه میانه ای که طرفین یافته اند این است که از طول مذاکرات غیرمستقیم بکاهند و با اعلام این که روند رو به بهبود است، وارد گفت و گوی رو در رو شوند تا موضع هر دو طرف، محترمانه حفظ شود. امروز نیز عراقچی گفت که هر چند ایران برای مذاکره غیرمستقیم پا پیش گذاشته ولی شکل مذاکره، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، در درجه اول اهمیت نیست.
6 - آمریکا قبلا 4 خواسته از ایران برای مذاکره داشت و ایران زیر بار این بسته چهارگانه نمی رفت: تضمین عدم دسترسی به سلاح اتمی، برچیدن برنامه موشکی، قطع حمایت از نیروهای مقاومت و حقوق بشر.
از آخر به اول برویم: با ماجرای غزه که عیان ترین و جنایت بارترین نقض حقوق بشر است، حالا حالاها آمریکا و اروپا روی بحث حقوق بشر مانور نخواهند داد؛ به ویژه آمریکا که تا دیروز از برخورد با مخالفان در ایران انتقاد می کرد ولی اینک حتی با دانشجویانی که در حمایت از مردم فلسطین، فقط شعار داده اند برخورد می کند.
نیروهای مقاومت در جنگ بعد از 7 اکتبر، فرسوده شده اند و عجالتاً خطری جدی از سوی آنها متوجه اسرائیل نیست. هر چند که تا اشغالگری هست، مقاومت در برابر اشغال، ولو با سنگ و چوب و خون ادامه خواهد داشت، حال ایران یا دیگران حمایت کنند با نه.
درباره توان موشکی ایران نیز احتمالا به این نتیجه رسیده اند که توازنی بین قدرت حمله متقابل ایران و اسرائیل وجود دارد و لذا زیاد روی آن مانور نمی دهند ضمن آن که می دانند اگر بخواهند روی این موضوع پافشاری کنند، موضوع مهم تری به نام احتمال ساخت سلاح هسته ای توسط ایران، مورد گفت و گو نخواهد بود.
آمریکایی ها ترجیح داده اند به جای تلاش بیهوده روی متوقف کردن موشک های دوربرد ایران، پدافند هوایی اسرائیل را تقویت کنند.
همچنین گمان می رود ترامپ که می خواهد اروپا را مهار کند، چندان هم بدش نمی آید که برد موشک های ایرانی به اروپا هم برسد.
می ماند پرونده هسته ای با رویکرد نظامی که ایران از همان اول اعلام کرده که خواستار تولید سلاح اتمی نیست و ترامپ هم گفته که هدفش از مذاکرات، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است.
بنابراین، اگر در طول گفت و گوها، موضوعات پیش گفته با فشار تندروها و به ویژه لابی اسرائیل روی میز مذاکره قرار نگیرند، دستیابی به توافق بسیار نزدیک خواهد بود.
7 - هر چند ایران به توافق برای عبور از بحران اقتصادی نیاز دارد ولی این گونه نیست که آمریکا از این توافق بی نیاز باشد. اگر ترامپ نیازی به گفت و گو نمی دید، این همه پیغام و پسغام کتبی و شفاهی نمی داد. او به دنبال انقلابی در اقتصاد آمریکاست و می خواهد آن را چنان شکوفا کند که نامش در تاریخ کشورش بماند. این هدف بلندپروازانه و وطن گرایانه، فقط در شرایطی محقق می شود که نه کشورش درگیر جنگ باشد و نه شرکت های خاورمیانه ای و به ویژه سعودی و اماراتی که می خواهند در آمریکا سرمایه گذاری کنند.
همچنین برای ترامپ که نگاه تجاری او بر همگان آشکار است، بازار واقعا بکر ایران یک فرصت تاریخی برای اقتصاد آمریکاست. فقط کافی با یک قرارداد با ایران، بوئینگ آمریکا از ایرباس اروپا پیشی بگیرد یا شرکت های بزرگ نفتی آمریکا با گرفتن قراردادهای توسعه و نوسازی صنایع ایران از نفت و پتروشیمی گرفته تا آب و برق، میلیاردها دلار درآمد کسب کنند یا خودروسازی های آمریکا بتوانند از ظرفیت موجود در صنعت خودروی ایران، برای تولید خودروهای خود در ایران و صادرات منطقه ای استفاده کنند و ... .
در واقع، اگر مذاکرات به خوبی پیش برود، هر دو کشور از نظر اقتصادی منتفع می شوند. البته وجه نگران کننده این عادی سازی اقتصادی، آن است که کاسبان داخلی و خارجی تحریم که منافع خود را در خطر می بینند، بخواهند کارشکنی کنند و خواهند کرد، کما این که از همین الان که نه به بار است و نه به دار، شروع کرده اند به تخریب مذاکرات.
با این حال، به نظر می رسد هم نظام در عالی ترین سطوح و هم اکثریت مردم خواهان مذاکره و عادی سازی روابط اند و از سوی دیگر، آمریکای ترامپ نیز نفع خود را در این می بیند؛ از این رو، مذاکرات پیش رو، فرصتی تاریخی برای دو کشور است برای تاریخ سازی.
نظر کاربران
انشالله به کوری چشم کاسبان تحریم و نتانیاهو...همه چی درست میشه
بعضیا کاسه داغ تر از آش بوده اند!!نه از سیاست چیزی حالیشونه نه از اقتصاد و کشور داری،فرض کنید مردی تشکیل خانواده بخواد بده ولی نه کار کنه نه فکر خونه و تفریح بشه بگه من دارم دعا می کنم و نماز میخونم همین کافیه!
خدا انشاءالله درست کنه همچی رو