مهدی موشک؛ لایق پابوسی هستید سلطان
در مطلب زیر رشته توئیتی از یک اکانت به نام «Shahab | شهاب» را آوردهایم دربارهی مهدی مهدویکیا، باثباتترین لژیونر تاریخ فوتبال ایران.
برترینها: در مطلب زیر رشته توئیتی از یک اکانت به نام «Shahab | شهاب» را آوردهایم دربارهی مهدی مهدویکیا، باثباتترین لژیونر تاریخ فوتبال ایران.
درخشش خیرهکننده مهدی طارمی و سردار آزمون در بالاترین سطح فوتبال اروپا، دستاورد بزرگی برای فوتبال ایرانه؛ اما نباید فراموش بکنیم که این راه توسط چه کسانی باز و مسطّح شد.
احتمالاً همه قبول داریم که تاریخ فوتبال ایران، به قبل و بعد از جام جهانی ۹۸ فرانسه و هنرنمایی «نسل طلایی فوتبال ایران» در دور انتخابی و فینال اون رقابتها تقسیم میشه؛ اما در واقع، شاکله اصلی اون تیم ۲ سال قبل و با جوانگرایی محمد مایلیکهن در جام ملتهای آسیای ۹۶ شکل گرفته بود.
زمانی که ۳ ستاره تقریباً همنسل، یعنی علی دایی (متولد ۴۸)، خداداد عزیزی (م. ۵۰) و کریم باقری (م. ۵۲) میدرخشیدن و تیترها رو مال خود میکردن؛ جوانی جویای نام با سانترهای دقیق و سرعت بالا، برای اولین بار پیراهن تیم ملی ایران رو در بازی مقابل عراق بر تن کرد: مهدی مهدویکیا (م. ۵۶)
مهدی، ۱۹ سال قبل از اون رقابتها در شهرری متولد شده بود و از کودکی، بسیار پرجنبوجوش بود! در سن ۱۰ سالگی و رده نونهالان، «آقای گل هندبال» مسابقات بینالمللی آموزشگاهها شده بود! اما به اصرار پدرش که یک پرسپولیسی دوآتیشه بود، حوالی سال ۷۰ قید هندبال رو زد و به دنیای فوتبال اومد.
از پیشرفت مهدی نوجوان در تیم محلی شهید شیرازی و جوانان بانک ملی میگذریم و میرسیم به تیم جوانان تهران؛ جایی که مهدی، موفق به کسب بالاترین امتیاز فنی در مسابقات جوانان کشور شد و در کنار وحید هاشمیان، مهرداد میناوند، ادموند بزیک و فرهاد مجیدی، زیر نظر علی دوستی مهر، خوش درخشید.
بعد از نمایش پرفروغ مهدویکیا در کنار میناوند، مجید جلالی، سرمربی وقت تیم ملی جوانان، مهدی و مهرداد رو سرلیست فهرست ۵۰نفره تیمش قرار داد و در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۷۳، وقتی که مهدی فقط ۱۷ سال داشت، برای اولین بار با پیراهن تیم ملی جوانان برای ایران به میدان رفت.
دقیقاً یک سال بعد و در ادامه روند رو به رشدش، مهدی به پرسپولیس پیوست و روز ۲۹ اردیبهشت ۱۳۷۴، مهدوی کیای ۱۸ ساله اولین بازیش برای پرسپولیس رو مقابل سایپا در لیگ انجام داد. در همون بازی اول، نه تنها توپ رو به تیر دروازه سایپا کوبید، بلکه پنالتی هم گرفت!
کمتر از دو هفته بعد و در ۱۲ خرداد ۱۳۷۴، مهدی گل اولش برای پرسپولیس رو مقابل پلیاکریل اصفهان به ثمر رسوند. به تدریج، اسم مهدویکیا، بیشتر و بیشتر روی زبونها افتاد. مهدی، بخش بزرگی از فصل ۷۴ رو که در نهایت با قهرمانی پرسپولیس به اتمام رسید، در اردوی تیم ملی امید گذروند.
در شرایط شلمشوربا و آشفته فوتبال اون روزهای ایران، مهدی از معدود کسانی بود که پلهبهپله، اصولی و با قدمهای حسابشده، اما سریع پیش میرفت! در فصل ۷۵، مهدویکیای جوان، به یار ثابت پرسپولیسِ ماندگار استانکو تبدیل شد.
برمیگردیم به نسل طلایی ۹۸… فروردین ۱۳۷۶، تیم ملی ایران که برای دور اول مقدماتی جام جهانی آماده میشد، دو بازی دوستانه با کویت و کنیا برگزار کرد. مهدی، اولین گل ملیش رو در بازی مقابل کنیا و در ورزشگاه یادگار امام تبریز به ثمر رسوند. متاسفانه فقط این عکس از اون بازی موجوده.
خرداد ۷۶ و در دور اول مقدماتی، مهدی عملاً تبدیل به مهره ثابت و غیرقابلجایگزینی تیم ملی شد. ایران، مطابق انتظار، با غلبه بر سوریه، قرقیزستان و مالدیو، پای به دور نهایی انتخابی قاره آسیا گذاشت. مهدی، دومین گل ملیش که یازدهمین گل ایران مقابل مالدیو بود رو خیلی «گلکوچیکی» زد.
بیستم تیرماه ۷۶، روز وداع فرشاد پیوس با مستطیل سبز در جریان دربی ۴۳ بود و مهدی هم با شماره ۲۰ بازی رو آغاز کرده بود. فرشاد آقای گل، بعد از تعویض و با چشمانی اشکبار، پیراهن شماره ۱۷ پرسپولیس رو به مهدویکیای جوان سپرد. مهدی هم گل دوم پرسپولیس رو با پیراهن شماره ۱۷ به ثمر رسوند.
بالاخره، در دور نهایی انتخابی جامجهانی از قاره آسیا، ایران باید به مصاف تیمهای چین، عربستان، کویت و قطر میرفت. بعد از دو بازی دوستانه برابر کانادا و امارات، تیم ملی پرامید ایران، اواخر شهریورماه ۷۶ در اولین قدم دور نهایی، به زمین چین و ورزشگاه شهر دالیان رفت.
بازی برای ایران گره خورده بود: دقیقه ۴۴، انتهای نیمه اول، گل اول چین! دقیقه ۵۴، ابتدای نیمه دوم، گل دوم چین! خداداد عزیزی و علی دایی، ستارگان شناختهشده ایران، به خوبی توسط مدافعین چین مهار شده بودن؛ اما پنالتی کریم باقری در دقیقه ۶۱، زمینهساز طوفان مهدویکیا شد.
دقیقه ۶۷، حرکت انفجاری مهدویکیا همه رو غافلگیر کرد و مهدی، «رقصکنان» از بین مدافعین چین گذشت و توپ رو به طاق کوبید! اما این پایان ماجرا نبود. فقط ۶ دقیقه بعد، مهدی تصمیم گرفت که به جای سانتر برای مهاجمین مهارشده ایران، از فاصله ۳۰ متری، یک «موشک» رو روانه دروازه چین بکنه.
بعد از اون نمایش خیرهکننده، دیگه همه فهمیده بودن که سمت راست تیم ملی، تا سالهای سال بیمه شده! این که چه غمها و شادیهایی برای تیم ایران در انتخابی و خود جام جهانی ۹۸ رقم خورد، موضوع این نوشتار نیست؛ اما مگه میشه حرف مهدویکیا باشه و این گل رو با گزارش جواد خیابانی نبینیم؟
بعد از جام جهانی، همه منتظر بودن که مهدی، پا جای پای خداداد، دایی و باقری بگذاره و به اروپا بره؛ اما با توجه به سن پایین مهدویکیا و البته در پیش بودن بازیهای آسیایی بانکوک، مهدی تا ژانویه ۱۹۹۹، در پرسپولیس/تیم امید موند و بالاخره با انتقالی قرضی به بوخوم آلمان پیوست.
مهدی در نیمفصل دوم بوندسلیگا، ۱۲ بار برای بوخوم با مربیگری کلاوس تاپمولر بازی کرد؛ ۳ گل زد و ۲ پاس گل داد. اولین گل مهدی در بوندسلیگا، وقتی که به عنوان یار تعویضی در دقیقه ۶۶ مقابل «هامبورگ» به میدان اومد؛ به ثمر رسید!
نمایشهای عالی و باثبات دایی، باقری و عزیزی در کنار عملکرد خوب مهدی در تیم سقوطکرده بوخوم، توجه استعدادیابهای آلمانی رو به فوتبال ایران جلب کرد. مسئولین تیم هفتم جدول، یعنی هامبورگ به سراغ مهدویکیا، هاشمیان و بعدتر، رسول خطیبی اومدن و در تیرماه ۱۳۷۸، مهدی به هامبورگ پیوست.
با اینکه مهدی به علت برنامه شلوغ بازیهای تیم ملی، قرارداد قرضی بسته بود؛ ۱۴ آگوست ۹۹ و در اولین هفته بوندسلیگا، اولین بازیش برای هامبورگ رو به مدت ۹۰ دقیقه در زمین بایرنمونیخ، فینالیست ترسناک فصل قبل لیگ قهرمانان، به انجام رسوند؛ درخشان بود و یک پاس گل هم به نیکو کوواچ داد.
هفته دوم، دقیقه ۵ بازی، بازهم پاس گل از مهدی! بازهم ۹۰ دقیقه پرانرژی و پیروزی ۳-۰ مقابل اشتوتگارت! اما همه ما ایرانیها، منتظر هفته چهارم بودیم! روزی که هامبورگ با مهدویکیا و هاشمیان (خطیبی یک ماه بعد به هامبورگ پیوست) به مصاف هرتابرلین و علی دایی میرفت.
صبح شنبه، دکههای روزنامهفروشی شلوغ بودن و عصر، بازی از تلویزیون پخش زنده میشد. هاشمیان و دایی از روی نیمکت کار رو آغاز کردن، ولی مهدی یار ثابت هامبورگ بود. نیمه اول با پیروزی ۳-۰ هامبورگ به پایان رسید. علی دایی، دقیقه ۶۲ به بازی اومد و ما هم مشتاقانه منتظر درخشش دایی بودیم.
اما ۵ دقیقه بعد، این مهدی بود که قدمی استوار و مهم در مسیر «اسطوره هامبورگ» شدن برداشت. دقیقه ۶۷، وقتی که با گابور کیرالی، گلر هامبورگ، تکبهتک شد؛ تصمیم گرفت به جای شوت، به پرایر پاس بده تا هتتریک این مهاجم کامل بشه. روی پرایر، بعد از گلش، زانو زد و پای مهدی رو «بوسید».
عملکرد عالی مهدی در تمام طول فصل ادامه پیدا کرد و موفق شد با بازیهایی موثر در ۲۹ هفته لیگ، ۴ گل و ۸ پاس گل رو ثبت بکنه. هامبورگ، به مقام سوم لیگ و نایبقهرمانی رقابتهای اینترتوتو رسید و البته موفق شد بعد از غلبه بر بروندبی دانمارک، به لیگ قهرمانان اروپا صعود بکنه.
مهدی، ۳ هفته اول فصل ۲۰۰۰-۲۰۰۱ رو به علت مصدومیت جزئی، از روی نیمکت آغاز کرد؛ اما هفته چهارم، هفته خاصی بود! شنبه ۹ سپتامبر ۲۰۰۰، مهدی و هامبورگ به مصاف بوخوم، تیم سابقش رفتن! مهدی ۹۰ دقیقه درخشید، یک گل زد و البته خوشحالی نکرد! اما اتفاق مهم هفته، چهارشنبه ۱۳ سپتامبر رقم خورد.
هامبورگ در اولین بازی لیگ قهرمانان به مصاف یوونتوسِ آنچلوتی با زیدان، دلپیرو، اینزاگی، داویدز و فندرسار رفت! در اون تساوی ۴-۴ با یوونتوس بزرگ، مهدی همه کار کرد: وقتی که هامبورگ ۳-۱ عقب بود؛ یک پنالتی گرفت، یک گل زد، یک پاس گل ثبت کرد و نشون داد که واقعاً «لایق پابوسی» ه.
اما اوج درخشش مهدویکیا در هامبورگ، فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳ رقم خورد؛ جایی که با ۱۴ پاس گل، بهترین پاسور بوندسلیگا، بهترین بازیکن فصل هامبورگ و مرد سال فوتبال آسیا شد. به عنوان نمونه: در پیروزی ۴-۰ برابر نورنبرگ، ۱ گل زد، ۲ پاس گل داد و از نشریه کیکر، نمره نادر «۱» یعنی «کامل» گرفت.
«موشک»، هشت فصل رو در هامبورگ گذروند: ۲۶۳ بازی در رقابتهای مختلف، ۳۴ گل، ۵۶ پاس گل و حدود ۲۰۰۰۰ دقیقه بازی. اولین و تنها «کاپیتان» ایرانی یک تیم اروپایی در لیگ قهرمانان، دو سال پیاپی به عنوان بهترین بازیکن فصل هامبورگ انتخاب شد و البته در تیم ۱۱نفره «قرن» این باشگاه قرار گرفت.
هواداران که با الهام از «هزارویکشب» و قصه «قالیچه جادویی» که «رقصان، پرواز میکرد»؛ به مهدویکیا لقب Der Teppich یا «قالیچه» رو داده بودن؛ روز ۱۹ می ۲۰۰۷ برای «اسطوره» سنگتموم گذاشتن و مهدی، با تشویق بیامان، روی شونههای کمپانی، فندرفارت و سورین از هامبورگ خداحافظی کرد.
بعد از تاسیس و مدیریت آکادمی کیا (با حواشی بسیارش) و البته کسب مدرک مربیگری A یوفا، حالا مهدی سکاندار هدایت تیم ملی امید ایران شده. قدمهای باثبات، سنجیده و روبهجلوی مهدویکیا در ردههای باشگاهی و ملی، ما رو به شکستن طلسم صعود به المپیک، امیدوار میکنه.
نظر کاربران
واقعامهدی مهدوی کیابازیکن باهوش،سربلندی بود
پاسخ ها
این بنده خدا که هنوز پرونده ی فسادش تو امید باشگاهی بازه اساتید ! دوست داشتنی بود ولی الان مفسد فوتبالیه
داداش خواب بودی قطار رفت،اون پرونده بنفع مهدوی کیا بسته شد.
به عنوان یک استقلالی قبول دارم ولی کاش بت نسازیم و با کوچکترین ناتوانیش به زمینش بزنیم
بهترین بازیکن ایرانی بعدازانقلاب بی ادعا سربزیر کاربلد وپرتوان و فداکار تیم ملی
واقعا چه روزای بود شبکه سه بود و پخش زنده بوندس لیگا چش میکشیدیم کی بازی هرتا با علی دایی. هامبورگ با مهدی. بوخوم با اون لباس رنگی رنگی و موشک. هانوفر با وحید.بایرن با علی دایی و بعد جادوگر.پخش بشه
آخی بمیرم برات آقای نویسنده هنوزخبرنداری المپیک امسال آخرین دوره فوتبالش بودودیگه فوتبال دیگه درالمپیک جایی نداره
کیسه کشها این است اسطوره های ارتش سرخ یکی هم از خودتون معرفی کنید
پاسخ ها
هنوز گند کاریهاش تو آلمان یادمون نرفته
از فرشین و یکه چه خبر؟
پنجاه سال پیش وقتی منچستر از ناصر حجازی دعوت کرد به تیمش بره احتمالا هنوز به دنیا نیومده بودی . اون موقع هم حسود و چشم تنگ زیاد بود و نذاشتن با قانون های من دراوردی مرحوم حجازی بره انگلیس. زمانی که بازیکنانی تاج تو دنیا مطرح بودن تیمی به نام پیروزی اصلا وجود نداشت بچه جان
خدا حفظش کنه
اقامهدی گل،بازیکن خوش اخلاق ودوست داشتنی
فوتبالش خوب بود اما حرف زدن بلد نیست!!!
از ماجرای تخلف و قانون شکنی های تیم اکادمی کیا و جریمه شدنشون و جعل سند ها چخبر؟
پاسخ ها
باید از حسادت بمیری که چشم نداری مهدوی کیای بزرگ و دوست داشتنی اینقدر محبوب قلوب ایرانیهاست
عزیز من فوتبالش را داره میگه شما ببین موضوع چیه بعد شروع کن به حرف زدن
موفق باشی مهدی
واقا چرا اینقدر نسل طلایی نسل طلایی میکنید؟
یه بار تو تاریخ جام جهانی نتونستیم از گروه صعود کنیم. بس کنید دیگه
اولا تطهیرش نکنید هیچ بازیکنی پاک نبس؛ کاش در مورد مجیدی؛ نکونام؛ تیموریان و ........ هم بگید
از ناصر خان حجازی احیانا حرفی نزنید لنگی ها ناراحت میشن
پابوسي؟ زشته بخدا ، شما هم بدعت درست كنين، آقا مهدي عزيز همه است، با كلمات متعارف اين رو نشون بدين. بدعت درست نكنين ، جون بچه هاتون.
آنقدر آدمها رو بی جهت بزرگ نکنید
کدام سلطان ؟
با چه ویژگی بهش سلطان میگین ؟
در مقایسه هم دوره هاش خدمتکار هم نیست .
پابوس؟؟!!
خجالت بکشید، مگه چی کار کرد که بخوایم بریم پابوسش!