رابطه عاطفی را چگونه به خوبی تمام کنیم؟

جالب بود...

ممنون بسیار اموزنده بود

من به این نتیجه رسیدم که واقعا بهترینم.

دقیقا همین امروز رابطه من و کسی که سه سال تمام باهاش زندگی کردم به هم خورد. خیلی به این مطلب نیاز داشتم. ممنون

ممنون

واقعا مفید بود. اشتباهی که من یک بار مرتکب شدم و بدجور ازش ضربه خوردم...

in sherovera chie ke gozashtin marize mage adam rabeteye atefio tamum kone ye 4ta matlabe doros bezarid bejaye mosahebe ba helalio obash arazelo in cherto perta ye 2ta dune matlabe karbordi bezarid

کجاش جالب بود؟ این مقاله ها مال خارجیاست.وگر نه تو کشور ما دقیقا برعکس انجام میدن.مسئولیتش رو میندازن گردن طرف مقابل و .....

برا منم اتفاق افتاد اون خيلي منو اذيت كرد و زجر داد
اما حالا بعد از چند سال من عشق واقعي كه همسرم است رو پيدا كردم خيلي دوست دارم بهش دهن كجي كنم و بگم اين عشق منه و تو يه سوء تفاهم بودي
دوس دارم حالشو بگيرم
هر وقت يادم مياد عصبي ميشم چون سالهاي سختي بود.

ولی من هر دفعه می خوام رابطه عاطفیمو تمام کنم اینقدر زبون بازی می کنه که بی سلاح می شم ،

ولی به نظر من خود شیطان بود

جالب بود ولی واقعا سخته...میدونی با طرفت تفاهم نداری ولی توانایی تموم کردن هم نداری

عالی بود

من میخوام رابطم تمام شود دیگه دوسش ندارم اما دست از سرم بر نمیداره کمکم کنید

مرسي.خيلي بهم كمك كرد.
يه بار ديگه هم من تموم كردم باهاش ولي هيچكدوم از اين توصيه ها رو عمل نكرده بودم.
چند روز بود فكر كردن به اينكه چه جوري تمومش كنم داشت ديوونم ميكرد.مرسي از راه حل هاتون.مطمئنم خيلي كمك ميكنه.

من با طرفم تفاهم ندارم.اما تا یک قدمی تموم میرم نمیتونم ولشکنم..با اینکه میدونم خوب نیست...نمیدونم چیکار کنم.اگه میشه کمکم کنید!!!

من با طرفم تفاهم ندارم.اما تا یک قدمی تموم میرم نمیتونم ولشکنم..با اینکه میدونم خوب نیست...نمیدونم چیکار کنم.اگه میشه کمکم کنید!!!

سلام
امیدوارم بتونم این رابطه رو معقولانه تموم کنم و از راهکارهاتون استفاده کنم .
چون حس میکنم هیچ ارزشی براش ندارم

سلام
مطلب خوبیه ولی نگفتید چطور از وارد شدن به جزئیات جلوگیری کنم و نگذارم برمون گردونه به وضعیتی که نتونم تمومش کنم بیش از یکساله که میخوام تمامش کنم ولی نمیگذاره.
داره نابودم میکنه (خیلی خیلی ابراز محبت می کنه ولی خودش رو دوست داره و من رو محصور کرده)

خوبه. ولی من هر سال تو این وضعیت گیرم

خیلی عالی بود ولی کاش منم این اراده رو داشتمو میتونستم تمومش کنم ،چکار کنم

وقتی یه رابطه دچار مشکل میشه یعنی اینکه به تعلق نداریم وخدا چیز بهتری رو برای ما در نظر گرفته من خودم اینو تجربه کردم

اینکه دریک رابطه یکی اصرار به ادامه دادن داره و یکی دیگه اصرار به تموم کردن رابطه، نشون دهنده اختلاف زیادبین دو طرف هستش

من شیش سال تمام با یه نفر رابطه ی عاشقانه دارم.ولی اون هیچ تلاشی نمیکنه برا ازدواجمون.همش بهانه میاره. میگه اینجوری بیشتر خوش میگذره، تو هم حق نداری ازدواج کنی،طاقتشو ندارم ببینم با یکی دیگه ازدواج کردی.متاسفانه من شدیدن ب اون وابسته شدم.قدرت تمام کردن این رابطه رو ندارم. دارم دیوونه میشم دیگه.

سپاس از مطالب شما

سللام امید است که همه صحت داشته باشید.من در یک رابطه عاطفی با دختر خاله ام هستم من او را دوست دارم و هم میفهم که اون مرا هم دوست دارد . و هردویمان ار لحاظ فکری و تحصیلی تطابق داریم و همچنان فامیل های مان هم تطابقت دارد .ولی صرف از لحاظ اقتصادی انها از ما کرده خیلی ها خوب هستند . و چند بار خواستم که رابطه مان را رسمی بسازم و در موردش با فامیل هم صحبت کردم . ولی چونکه خودم محصل هستم(البته سمستر اخیر است) و وضعیت افتصادی ما هم خوب . فامیل همرایم موافق نیست . البته صرف بخاطری اینکه ان دختر از لحاظی صحی درست نیست یعنی مریضی هپتایتس بی دارد . و ماردم می گوید حالتش خوب نیست . می خواهم که کومکم کنید و خودم تحت فشار های روحی زیاد قرار دارم اگر همرایش این را بطه را ادوام بدهم . احساس گناه می کنم زیراکه رابطه با نامحرم درست نیست و هر بار که برایش بیام می گذارم احساس گناه می کنم و وی هم همین گونه احساس می کند و برایم می گوید که در جامعه ما این گونه اشخاص که باهم رابطه پنهان داشته باشند ادم های خوب تلقی. نمی شوند. ویک بار باهم تعهد کردیم که دیگر باهم پیام و چت نمی کنیم .ولی دوباره بعد از خیلی وقت کوتاه شروع کردیم . می خواهم که برایم راه را نشان دهید

الان چند ماهه دستو پا میزنم ک تمومش کنم...ولی از نظر اون و خونوادش دوست نداشتن و عاشق نبود کافی نیست.فقط میگه دوسم داره ولی نمیدونه با بودنش داره نابودم میکنه.باهاش آشتی کنم هیچوقت رابطه مون مثله قبل نمیشه و فقط من ضرر میبینم

من تو یه رابطه اشتباه ازدواج گیر افتادم(راستش تقصیر خودم بود که عجله کردم).حتی نمیتونم بهش بگم بیا تمومش کنیم.از نظر من این ازدواج یکسال پیش کاملا تموم شد ولی دعا کنید برام همه چی بخیر و خوشی و سریع تموم بشه!!

به نظرم آقایون خیلی تو تموم کردن روابط خودخانه عمل میکنند و زیاد هم براشون چیزی مهم نیست که به طرف چه قولی داده باشن ، به همین دلیل اگر دیده شد که طرف داره ارزش آدم رو خورد میکنه باید به هر نحوی شده کنار کشید

بعضی اوقات آدم اشتباهاتی میکنه که تا مدتها عذاب وجدان همراشه
کاش قبل از شروع هر رابطه ای خوب فکر کنیم تا با تموم کردنش دچار عذاب وجدان نشیم و فکر نکنیم دل طرف مقابلمون رو شکستیم...

منم زن ندارم ههههههههه

سلام
من تو همین شرایطم متاسفااانه
10ساله یه رابطه رو شروع کردم .اوایل خوب بودیم کم کم به همه چیم گیر داد؛ارتباط خانوادگیم ودوستام و هرچی فکرشو کنید
اوایل چون خیلی برام مهم نبود قهر می کردیم. بعد چند وقت با کلی منت کشی برمیگشت. گرفتاری از جایی شروع شدکه من بهش علاقه مند شدم. شدم کسی که اون می گفت و اون میخاست الان اونه که هرکاری دلش میخاد میکنه و من فقط سکوت و قهرو گاهی هم دعواااا
100بار تموم کردم اما دوباره برگشتیم. نمی تونم مدیریت کنم این حسو.یک هفتس تو خونه بدون کلامی و حسی و ارتباطی تو اتاقای جدا زندگی می کنیم. راهنماییم کنید دیگه خسته شدم.

کاش جوانان نقا ط ضعف یکدیگر را می دیدن ونیازجنسی جلو چشمان آنها را نمی گرفت ویا اینقدر .آزاد نبودند چون با شرع وجامه ما این واقع را نمی پسندند قانون صیغه هم که چیز مزخرفی است چون جامعه نمی پسندند ویک دختر جوان حامله کجا برود چه کند پسرها هم

ممنون, واقعا مطالبتون عین واقعیته, من سه سال با کسی بودم که بینهایت دوستش داشتم و هنوز هم همونقدر زیاد دوستش دارم, اما به هر دری زدیم نشد که مشکلات رو حل کنیم تو کوران این مشکلات من بشدت احساس تنهایی کردم, با وجود اینکه او هم از هیچ کوششی دریغ نکرد, امانشد, اشتباهاتی که توو این دوران کردیم اونقدر زیاد بود که دیگه توان ادامه دادن به اونهارو نداشتم و بالاخره این جسارت رو کردم بهش بگم تو منو تنها گذاشتی و دیگه ادامه این شرایط برام میسر نیست, با وجود اینکه خیلی زیاد دوسش داشتم و دارم, الان فقط میخوام ضربه نخوره و به زندگی برگرده,

واقعا ممنون از نکات آموزنده و کاربردی شما. از اینکه کلی گویی نکردید ممنونم. خیلی مفید بود

ممنون واقعا از مطالب اموزندتون من 7 ماه با ی دختر خانمی رابطه دارم و ایشون خیلی من رو دوس دارن ولی متاسفانه یسری عقاید و اخلاق هایی دارن ک با فرد موردنظر من مغایرت داره ای کاش ک قبل از اینکه بش بگم دوسش دارم میفهمیدم اخلاقاشو واقعا حتی با اینکه زیادم پیگیر ازدواج باهاش نشدم شهامتشو ندارم بش بگم ما با هم تفاهم نداریمو نمیتونیم ای کاش ک.....

ممنون در این وضعیت بشدت بهش نیاز داشتم. قبلا طوری با طرف مقابلم خواستم تموم کنم که اون احساس میکنه ایرادی داره،فکر میکنه تو هیچ رابطه ی دیگه ای نمیتونه موفق بشه، حالش بده و ... . امیدوارم بتونم با این راهنمایی ها درستش کنم و 100 درصد تمومش کنم.

من دلم نمیاد
گناه داره خیلی سادست نمیدونم چیکار کنم

کمممممممممک بهش گفتم میگه خود کشی میکنم

بهش گفته بودم تا هميشه باهاتم گفتم اگه خونوادم مخالفت كنن من كنار نميرم ولي خونوادم مخالفت كردن و حالا حرفايي زدن كه من چشام باز شده و فهميدم اون به درد من نميخوره
حالا بايد چيكار كنم خيلي به كمك نياز دارم

منم همچینین مشکلی دارم

منم توی همچبن شرایطی هستم تصمیم دارن وایه اینکه شجاعانه جدایی رو بپذیدم چندروز قرص ضدافسروگی بخورم اونوقت میشم مثه سنگ اصلنم ناراحت نشم
اینم خواص قرصهای ضدافسردگی
خودم روانشناسم
فکر خوبیه بهتراز رنج بعدشه.

سلام پسری 24 سال م.
یک سال و نیم پیش اشنا شدم با همکلاسیم.اولش خیلی الکی بود همه چی حتی طرفمم میگفت فک.نمیکردم زیاد باهام باشیم. کم کم وابسته شدیم و بهم قول ازدواج دادیم.حالا بعد گذشت این یه سال و نیم فهمیدم مناسب هم.نیستیم.نمیتونم باش ازدواج کنم خانواده هامون فرهنگمون و..... که اینارو با گذشت زمان فهمیدم.نه یه شبه ک بگین ادم پستیه.
این مسائل باعث شده دل زده بشم حسم از بین رفته.دیگه مص سابق دوسش ندارم.مص دوتا قطب ناهمنامیم.
خدا شاهده ادم.نامردی نیستم ولی خب این حسو پیدا کردم.نمیدونم چطوری باش تمام کنم که ناراحت نشه... خیلییی بم وابسطس.. قبلا یه دوستی ناموفقم داشته.منم چندین بار از این دوستیای الکی ولی این یکی یهویی جدی شد... خیلی دوسش داشتم اوایل ولی با جدی شدن موضوع هرچی فکر میکنم نمیشه... نمیخوام اذیت بشه.چیکار کنم?

من 4 سال پیش با یکی آشنا شدم پسر خوبیه یعنی عوض شده من از چشمام بیشتر بهش اعتماد دارم و بهم ثابت کرده ک عوض شده ولی چند شب پیش ک سر ی موضوع مسخره و کوچیک بحثمون شد مشروب خورد. من بهش گفته بودم اگه یکبار فقط یکبار مشروب بخوری دیگه اسمتو نمیارم.ولی اون میگه من توبه کرده بودم تقصیر تو بود ک خوردم. حالا چی کارکنم؟

من 4 سال پیش با یکی آشنا شدم پسر خوبیه یعنی عوض شده من از چشمام بیشتر بهش اعتماد دارم و بهم ثابت کرده ک عوض شده ولی چند شب پیش ک سر ی موضوع مسخره و کوچیک بحثمون شد مشروب خورد. من بهش گفته بودم اگه یکبار فقط یکبار مشروب بخوری دیگه اسمتو نمیارم.ولی اون میگه من توبه کرده بودم تقصیر تو بود ک خوردم. حالا چی کارکنم؟

بسيار عالي و به جا بود
متاسفانه بسياري از ما براي شروع يك رابطه عاشقانه جديد اگاهانه قدم برميداريم اما در انتها در بروسه جدايي تمام تلاشمون رو ميكنيم كه كسي كه روزگاري انتخاب خود ما و منبع ارامش و شور زندگي بوده رو به بدترين نحو بشكونيم و عزت نفسش رو تخريب كنيم اين متن ميتونه كمكمون كنه تا راحت تر ازين بحران رها بشيم

سلام
مشکل من احتمالا با خیلی از شماها فرق داشته باشه
من دختر محجبه ای هستم دنبال دوستی و اینجور مسائل نبودم و نیستم
باتوجه به اینکه چادری و محجبه هستم بخاطر همین مسئله خواستگارهای زیادی دارم اما متاسفانه نسبت ب یکی از خواستگارام ک از آشناهامون بودن و قدرت نه گفتن بهشون نداشتیم را پذیرفتم و جواب مثبت دادم
اوشون از لحاظ مذهبی فوق العاده بالا هستن
از لحاظ پاکی من اوشون را بهترین فرد زمین میدونم
خانوادش زیاد منو دوست دارن خیلی برایم احترام قائلن ولی من از همون اوایل نتونستم حسی بهش پیدا کنم و هر چ ک زمان میگذره حس من کمتر میشه.ب این دلیل قبول کردم چون میگفتن احساس کم کم شکل میگیره.اما شکل نگرفت هیچ بلکه داره از هم گسسته میشه
فوق العاده عاشقمه موقعیت خوبی هم داره ولی من نمیتونم دوستش داشته باشم.
شاید اون با من خوشبخت شه ولی من نمیتونم باهاش طعم واقعی خوشبختی را بچشم.
دلم میخواد خودش بگه ک ب درد هم نمیخوریم اما اون همیشه میگه تو زن رویاهای منی
خسته شدم بس ک براش فیلم بازی کردم ک انگار از طرف منم حسی بهت وجود داره
از شکوندن دلش میترسم
از خدا و روز آخرت و همین دنیاش میترسم
ولی هرچی فکر میکنم میبینم پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه
از خودم بیزارم
عقد نیستم فقط صیغه محرمیت خوندیم
همه ما را بعنوان زن و شوهر در آینده میشناسند ولی من نمیخوام
هنوز اجازه ندادم حتی دستمو بگیره
چون میترسم آخرش هم ب جدایی ختم شه و در آینده برلی من عذاب وجدان شه
بیشتر از اونچه ک فکرشو کنید نیاز ب کمک و راهنمایی دارم

بدون اینکه بگه رفته
هنوز دوستش دارم
چیکار کنم فراموشش کنم یا حتی متنفر شم ازش؟

من و عشقم هم دیگه رو خیلی دوست داریم تفاهم هم داریم اما چون قبلا ازدواج کرده و مطلقه است پدرو مادرم نمیزارن ازدواج کنیم...هردوتامونم مطمئنیم دیگه عشق به این خوبی پیدا نمیکنیم.باوجود اینکه میدونیم آینده ای نداریم ولی بازم ادامه میدیم.ولی مک خیلی نگران آیندم نمیدونم چیکارکنم

سلام آقا توروخدا کمک کنین من یه مدتی با یه نفرم طرف خوب بود ولی تازگیا یه جوری مرموز شده عجیب غریب الان تا حرف جدایی میاد قرص میخوره یا میخواد خوشو بکشه لطفا کمک کنین

دوستی چند ماهه ای که پر از قهر و دعوا بوده باشه و دو سه باری در حد تموم کردن، اما باز پایانی نداشته به هم برگشتیم، اما هنوز به خاطر نداشتن نظر مشترک تو مسائل مختلف بحث بالا میگیره و دوباره دعوا.من

سلام ارزوی خوشبختی برای همه دوستان دارم
من و عزیزدلم خیلی خیلی باهم تفاهم داشتیم و خیلی دوسش داشتم ولی به دلیل مذهب و مسافت دور نشد براش از ته ته دلم بهترینارو میخام از خدا .خداحافظظظظظظ روشنی بخش دل بهار

سلام یعنی میشه تو 36 سالگیم دیگه عشقی پیدا کنم؟ما همدیگرو الانم دوس داریم ولی نمیشه هر کاری کردم نشداز دیشب تموم کردیم تصمیمم قطعیه خیلی ناراحتم من دیگه فرصت ندارم

البته که میشه...از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن

فردا که نیامده ست فریاد مکن

برنامده و گذشته بنیاد مکن

حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

من ٨ساله بایکی دوس شدم وسرلجبازی بهم گف عروس شومنم ازدواج کردم ولی من شوهرمودوس ندارم ومن زندگیم الکی الکی برفنارفت؛عاقبت دوستی ها وعشق وعاشقی ها بچگی

تقريبا يك سال و نيم پيش آشنا شديم،رابطه ساده اي داشتيم،قرار نبود هيچ چيز بينمون جدي شه ولي شد نتونستيم جلوي احساس و بگيريم اون هم هميشه ميگفت تو اولين رابطه جدي تو زندگيمي من خيلي دوسش دارم و حتي طاقت يه لحظه ديدن دلخوريشو ندارم،اون زياد ازم دلخور ميشه منم مقصرم اما احساس ميكنم بهونه ميگيره احساس ميكنم ديگه دوستم نداره ولي انكار ميكنه ميگه به خاطر رفتار هاي خودته،من تا الان همين سايت هايي مشكلمو نگفتم راه حل بهم بگين

میخوام ازش دل بکنم چون میدونم آینده خوبی نداریم ولی هر کار میکنم نمیتونم دلمو راضی کنم جدا بشماز لطفا کمکم کنید

مشکل از اینجاست که کلا وارد یک رابطه میشیم،تو کشور ما رابطه یکجور سرگرمی شده ولی اصل رابطه برای ازدواجه،برای همینه که همه بهم خیانت میکننبا یکی دوست میشن طرف بهش علاقه پیدا میکنه بعد ول میکنن اون دلش میشکنه بی احساس میشه میره با یکی دیگه دوست میشه همین کارو میکنه،اخه تا کی ابن بچه بازیا تا کی،من خودم همینجوری با ی دختر ک حالا دوسم داره من حتی یبارم بهش نگفتم دوستت دارم،حالا چکار کنم تموم کنم دلش داغون بشه یا اینکه ازدواج کنم زندگیمو تباه کنم،قبول دارم مفصر من بودم من پسرم نباید همچین کاریو میکردم،الان چند روره حالش خوب نیس چون داره به ته رابطه فک میکنه به رفتن سربازیه من فک میکنه،کاش برای ازدواج میخواستمش تا پای جونم پاش میموندم با تموم دنیا میجنگیدم

با تشکر از مطلب خوبتون.
موفق باشید

به راحتی :) یه هر جور راحتی به طرف میگی بعدم میگی بای سیمکارتتم میندازی سطل آشغال میری :) سوال بعدی لطفا؟

خیلی درد داره خیلی .....خواهش میکنم خواهش میکنم خواهش میکنم واسم دعا کنید

من چندساله میخآستم با همکلاسیم ازدواج کنم ولی به خاطر بعضی رفتاراش دو دل بودم پسر خوبی بود؛ تحصیلات فوق العاده و شغل مناسب داشت؛تا اینکه آب پاکی رو ریختم رو دستش و گفتم به هیچ وجه باهات ازدواج نمیکنم.
الان 1ماهه با پسری دیگه نامزد کردم. وقتی به همکلاسیم گفتم نامزد کردم شوکه شد و فکر میکرد من بهش دروغ میگم.دلم برای همکلاسیم میسوزه؛کارم شده گریه؛کاش از اول با همکلاسیم آشنا نمیشدم. آیا این دلبستگی رو فراموش میکنه؟؟

من بایه نفر رفیقم خیلیم دوسش دارم ولی میدونم که خوب نیس خانوادمم مخالفن چیکارکنم کمکم کنین

انقد نگید پسرا بی احساسن من یه پسر تهرانی ام بیشتر از دو ساله عاشق یه دختر گیلانی ام. هر ماه هرچی دارم و ندارم خرج میکنم میرم ببینمش اگه یه روز باهاش حرف نزنم دیونه میشم امروزم قرار بود برم ببینمش که به دلیلی نشد چند ساعته خون گریه میکنم و چون اون دلیل به اون مربوط بود من دعواش کردم و الان به قدری حس گناه میکنم که نمیتونم بعد 40 ساعت بیداری بخوابم

هاک بر سر هر چی آدم بی لیاقته...

درس بگیریداز این ضربه ها به زرق وبرق اولش نمیارزه

سلام تو رو خدا كمك كنين مدتي هست كه با پسري دوست شده ام كه هيچ مشكلي ندارد و خيلي فردي ارام است ولي من هيچ علاقه اي به او ندارم و از انجايي او قصد جدي دارد و فكر ازدواج در سر دارد ولي من اصلا فعلا فكر ازدواج نيستم مدتيست دنبال بهانه اي براي جدايي ميگردم. خيلي با هم خوب و با احترام حرف ميزنيم نميتوانم بهانه ي خوبي كه به خوبي جدا بشويم پيدا كنم چون فردي هستم خانه نشين بدون مشكل خواصي يا رفتن به دانشگاه وكار و اصلا دلم نميخواد با بدي و ذهنيت بد از من جدا شود

سلام خیلی خوبه هرکدوم یکی راداریدقدراین روزهابدونیدکی یکی کنارتونه من واقعاکسی راندارم وتنهاهیتم واقعابدونم چکارمیکنیدیکی کنارتونه

تو که عین منی عید منی عیدت مبارک

من دارم میرم از ایران، من نمیدونستم این موقعیت پیش میاد، حالا برای طرفم خیلی خیلی سخته (من تقریبا این قضیه رو تونستم هضم کنم نه اینکه برای من سخت نباشه) ، چند وقته که گریه میکنه و وقتی یکی حرف از خارج میزنه ...
چیکار کنم ؟ در ضمن رابطه خیلی معقول و با احترامی رو همیشه داشتیم و حتی تو عصبانیت توهین نکردیم بهم و ...

من دو ساله با یه مرد متاهل رابطه وحشتناک عاشقانه دارم طوری که بدون هم نمیتونیم حتی نفس بکشیم میخام تمومش کنم اما نمیشه نمیتونم باید چکار کنم جدایی از اون مرگ منه

با سلام من 5 سالع با یه پسر دوستم اوایل خوب بود تا هی تموم کردیم و هی اشتی . اما الان همش دعواس دعوا و اصلا باهاش خوشحال نیستم و نمیزاره به هیچی برسم . تازگیا همش شکاک شده چون ازش سرد شدم . حتی توی دانشگاه همش سر ملاسم تماس تصویری میگیره میاد تو دانشگاه بلند بلند داد میزنع و عابروم رو برده . دچار دو شخصیتی شده حتی میریم بیرون واسش راحته منو خورد کردن . میخوامم تموم کنم تهدیدم میکنه که به هانوادم میگه الان بگید چیکار کنم؟

فوق العاده بود بنظرم خیلی تاثیر گذار بود مرسی

توصين ميكنم تا مودتونو نشناختين وارد رابطه جدي نشيد رويا بافي نكنيد اصرار نكنيد از اينده حرف نزنيد تعهد نديد واقعا بعضيه با وقانت وارد زندگيت ميشن نمه چيزتو محدود ميكننند از روياهاشون ميگن تا قضيه جدي ميشه فرار ميكنند تو كه متعهد نيستي اهل عمل نيست يك سال طرفو بازيچت نكن نامزد نكن ابروشو جلو خوانوادش نبر واقعا اين افراد مريضن توصيه ميكنم حتما راجع به بيماري كاميتمنت فوبيك تحقيق كنيد اين بيماري زياد شده

ای بابا این مقاله فقط تو کاندا خودشون کاربرد داره تو ایران طرق خیلی توپ ام باشه اخرش بهت میگه به اندازه کافی برات خوب نیستم ؛پای کسی دیگه در میونه ازت زشت ترم اخه یکی نیست بگه اولاغ من این اواخر حالم بد میشد حتا جلوم نفس میکشیدی از رفتارات متنفر شده بودن از قیافتم چندش میشد

ی ساله باهاشم خیلی دوسم داره خیلی خیلی عاشقمه حتی ب ازدواجم فک کرده همه حرفاش راسته همیشه میگ یا خاک یا تو میخام تموم کنم این رابطرو دوسش ندارم اما هردفعه ک میام تمومش کنم حرف از دوس داشتنو زندگی تلخشو خودکشی میزنه منم برا اینکه دس ب این کار احمقانه نزنه ولش نمیکنم وضعیتم خیلی اضطراریه خواهش میکنم کمکم کنین

سلام. توروخدا کمکم کنید با یه پسری یه ساله حرف میزنم الان میبینم اصلا کسی که من میخواستم نیس خیلی اخلاقش تنده و فحش هم بلده و میده البته به من نه خانواده هامون اصلا بهم نمیخورن خودشم سربازه وخیلی دوسم داره چنبار بهم گفته اگه از دستم بده خودشه میکشه عکسامم دستش هس تورو خدا کمکم کنید من باید چیکار کنم

4ساله که نامزد بودیم.دروغ خیانت بی احترامی هرکاری که بگین کردو من بلاخره یه ماه پیش تصمیم گرفتمو بهم زدم. هرروز کیو میفرسته و التماس میکنه میگه عوض شدم ولی من نمیتونم برگردم. خیلی دوسش دارم هنوز ولی نمیتونم برگردم.خانوادم به شدت مخالف هستن.

واقعا نمیدونم بعضیها چه مشکلی دارند با وقاهت تمام وارد رابطه میشن چنان برات رویاپردازی میکنند و دم از عشق میزنند طوری وانمود میکنند که حس کنی بعد تو میمیرند بعد به یه مرحله ای میرسند که دیگه نمیخوان باشند خوب از اول چرا قول میدین به هم از اول همو بشناسید بعد وارد رابطه بشید بعدم اسمشون میزارند منطقی جدا بشیم اینا خود نمونه ادمه ریاکارن و پلید که اول با زبون بازی وارد میشن قصدشونم جدیه از این ادمها فاصله بگیرید تا به زندگیتون گند نزدند این افراد دچار بیماری هستند بيماري فوبيا واقعا هیچ کسی با ارزشتر از خودتون نیست که بخواهید براش غصه بخورید حیف یک زره ناراحتی واقعا و دوری از این افراد یعنی خوشبختی مطمئن باشید بهتر از اون چیزی که فکر کنید سراغتون میاد یکی مثل خودتون که ذره ای هم به کسی فکر نمیکنید چه برسه فراموش ادمهارو به اندازه ظرفیتشون بزرگ کنید چون مثل عکس میمونند بزرگ بشن فولوو میشن وگرنه همون ادمین که اول رابطه حالمونو بهم میزد

۷ سال و ۸ ماه رابطه بی سرو ته ، دس
و پا زدن زیر آب .... نفس کشیدن زیر آب ... چرا ؟؟
چون اون جنم نداره ازدواج کنه ، چون میترسه به طلاق ختم شه ....
منم قیدشو زدم و فقط یه دوست معمولی حسابش میکنم ، نه بیشتر....
چطو منو واسه دوس دختری میخواد ولی واسه ازدواج نه؟ چطو ۷سال همه جوره قابل اعتماد بودم ولی واسه ازدواج نه ؟
همون بهتر که بره با یکی ازدواج کنه که هزار و یه رابطه قبل از خودش داشته.
به درک
و البته من در حال حاضر دوس پسرم دارم ، حاضر نیستم بخاطر اون زندگیمو مختل کنم

این مقاله و مقاله "قبل از آنکه عاشق شوید بخوانید" عالی بود ممنونم . همین موارد و اگر بخوایم مشاوره بریم باید چقدر هزینه کنیم تا بدست بیاریم.
پربار و مفید آرزوی موفقیت دارم براتون

یا وارد رابطه نشین یا اگه میشین زود عاشق نشین اول طرفتونو بشناسین بعد رویا پردازی کنین همه ی ما اول رابطه احساسی و رویایی عمل میکنیم ترو خدا اول طرفو بشناسین بعد اگه لیاقتشو داشت عاشقش بشین نزارین از عشق متنفر بشین بخاطر هوس. اینا همش تجربس

من نزدیک به یک ساله یه رابطه ای رو شروع کردم که بیشترش در حال جنگ و دعواییم ولی طرف مقابلم میدونم ک منو خیلی خیلی دوست داره منم یه حس هایی بهش دارم ولی میدونم ک من باهاش هیچ اینده ای ندارم چون از لحاض سطح فکری عقلی خانوادگی و...اصلا اصلا بهم نمیخوریم..خیلی پایین تر ازمنه..موقعه شروع رابطه خودمم اینو میدونستم ولی فک نمیکردم انقد طولانی بشه..۱۰۰ بار تاحالا کات کردیم ولی باز شروع شده..نمیدونم چجوری بهش بگم چون خیلی پسر احساسیه..چند روز رو در رو بهش گفتم دیگه نمی خوام ادامه بدم شروع کرد به گریه کردن ، رف؛ چند دقیقه بعد زنگ زد دوباره همو دیدیم با بغض گف میشه لطفا نری؟بعدش دستامو بوسید ؛ موندم واقعا چی بگم ترسیدم یه چیزی بگم دلش بشکنه...تروخدا خواهش میکنم یه راه حلی به من بدین رابطه رو تموم کنم طوری ک خیلی بهش آسیب وارد نشه یا به قولی شکست عشقی نخوره
(لازم به ذکره ۱۰ ماهه داریم حرف میزنیم و فقط ۳ بار همو دیدیم!! نمیدونم چرا اون انقد وابسته شد..)
خواهش میکنم کمکم کنید...

هیچ وقت با کسی وارد رابطه احساسی نشین
چون رفتنش باخودتونه ولی بیرون امدن وتمام کرددنش دست خودتون نیس وازطرفی شکست ها و زربه های احساسی بعدش جبران ناپذیره
اگه دنبال رابطه ی نزدیکی هستین از همون اول بش بگین که رابطه احساسی شکل نگیره و بتون صدمه بزنه!!

سلام.من 10ماهیه با دختری اشنا شدم که از لحاظ مالی ازمن بالاتره و از لحاظ اجتماعی فرق داره.من از طریق مجازی با ایشون اشنا شدم و ایشون از من خوشش اومد و علاقه نشون دادن برای دیدن همدیگه واسه بار اول نشد همو ببینیم که ناراحت شدن و بعد مدتی دوباره باهم خوب شدیم.هروقتم بش میگفتم برو با فلانی ازدواج کن ناراحت میشد و قهر میکرد چون من بفکر عشق و عاشقی نبودم.بعد یه مدت گفت بیا همو ببینیم که من به شوخی گفتم خجالت میکشم که ایشون ناراحت شدن و ماجرا از این موقع شرو شد و بسیار ناراحت شدن و گفتن ابی که ریخته شده دیگه جمع نمیشه.دیگه من تلاش خودمو کردم از دلش دربیارم که بعد دوماه تونستم از دلش دربیارم که این موقع فهمیدم بهش علاقمند شدم .ولی زیاد باهام گرم نبود و گاهی اوقات جوابمو میداد.تا هفته پیش گفت بیا همو ببینیم خیلیم عکس فرستاد ببینمش تا اینکه یه روز بعد دوباره جوابمو نمیداد بعد یه روز جواب داد اعصابم خرابه صبر تا چندروز منم صبر کردم دیدم جواب نمیده پیامش دادم که هم شمارمو تچ بلک لیست گذاشتن و هم تلگراممو بلاک کردن.لطفا کمک کنید که باید چیکار کنم و نظرتون درمورد رفتارش چیه؟

با اونی که دلت میگه بمون اگه میبینی از صد صدتا پاته اگه یدونه کمه وجود داشته باش تموم کن بعد ۷ سال که چیزی نیس هه
با خودمم ....

خوشبحالتون بابا ميترسيد طرفتون ناراحت بشه
من اگه بهش بگم خو عين خيالش نيس
ولي خب خودم نميتونم دلم ميخادا ولي انگار نميشه خيلي بد

واییییی بچه ها تورو خدا به من کمک کنید من پسرعموم بهم ابراز علاقه کرده خیلیم دوسم داره وای من بهش هیچ حسی ندارم‌حتی یه بارم‌باهاش رفتم که شاید یه حسی نسبت بهش پیدا کنم ولی نشد بچه ها تورو خدا یه راه حلی بهم نشون بدید که ازم ناراحت نشه میخوام این رابطه رو تموم کنم

دوستان . یه نصیحتی هم ب این قلب من کنید . من دچار یه عشق مجازی شدم . تو دوسال

سلام،الان ۸ساله تورابطه ایم،اومدن خونمون و خانوادم راضی نشدن و من گفتم دیگه نیان،هرسال ادامه دادن این رابطه اشتباه محض بوداما هیچوقت جسارت تموم کردنشو نداشتم ،هردفعه اومدم تموم کنم باز شروع شد،این رابطه خستم کرده این دوری تموم حسمو ازم گرفته اینقد طول کشید ک دیگه نسبت بهش سرد شدم.ته دلم دوسش دارم اما دیگه دلم نمیخواد باهاش ازدواج کنم .دیگه کنارش ارامش ندارم و خوشبخت نمیشم .
هردفعه میگم تموم کنیم ولی نمیره نمیخواد که بره،میگه اگه برم فلان میشه زندگیم بهمان میشه ...
دلم میسوز ه و احساس میکنم نامردیه ک برم
اما وقتی سرد شدم مگه میشه بمونم تو این رابطه
میترسم تموم کنم و یه عمر عذاب بکشه
میترسم غصه دار بشه
نمیدونم چیکار کنم ،
شما جای من باشین چیکار میکنین وقتی ک هیچ جوری حاضر نیست بره

سلام

سلام..نمی دونم چرا دارم حرف دلم اینجا مینویسم ولی خب فقط مینویسم با اینک میدونم دردی رو دوا نمی کنه..من نه اهل دوستی های مجازی هستم نه از رابطه های پنهانی خوشم میاد..من فقط یه بار تو عمل انجام شده قرار گرفتم و الان نزدیک یک ساله دارم زجر میکشم..فقط به خاطر اینک ابجی صدام کرد حاضر شدم به درد و دلش کوش کنم سعی کردم ارومش کنم تا غصه هاشو فراموش کنه اما بعدش یهویی گف ک عاشقم شده..هزار دفعه قانعش کردم و باهاش حرف نزدم ولی هر بار از طریقی بهم پیام میداد با لحن تند صحبت کردم اماا بازم ول کن نبود من فقط دلم نمی خواهد ناراحتش کنم واقعا دارم عذاب میکشم ب خودشم میگم ولیهر کاری ممیکنه به جز رها کردن من..نمی خوام دلش بشکنه..نمی دونم قرار چی بشه فقط برای دل بیقرارم دعا کنید..بدجوری دارم عذاب میکشم..از رابطه های پنهانی متنفرم..

با یه پسر یه سال و نیم حرف میزدم میگف قصدش جدیه به خونوادشم منو معرفی کرده بود سر اینکه یه کم از موهام بیرون بود ترجیح داد همه چیو تموم کنیم منم اصرار نکردم بالاخره امروزتموم شدروزاچون سرم گرمه زیاد یادم نمیوفته ولی شبادلم براش تنگ میشه چنبارم همین اتفاق افتاده ولی من نتونستم دووم بیارم ورفتم ازش معذرت خواستم که دوباره بیاد باهم حرف بزنیم حتی اگه تقصیر اونه اینبار جدی تموم شد بلاکش کردم نمیخوام دگ برم سراغش...خدایا کمکم کن فراموشش کنم بی لیاقتود

میشه کمکم کنید

واقعا با این ک بهم خیانت کرد بازم دوسش دارم خیلی دوسش دارم

تمام كامنتارو خوندم خدايا چرا ما آدما انقدر غم داريم همه درگيريم بخدا خودمم درگيرم عاشق دختري بودم عاشقم بود ولي خانوادش ميگن نه همه چيمم ازشون بالاتره ! وابستگي واقعا درد بديه از خدا ميخوام به هممون كمك كنه كه اين روزامون بگذره به ارامش برسيم يكيو داشته باشيم كه تا تهش باهامون باشه دلمون اروم بگيره خدايا فقط خودت كمك كن كسي الكي سر راه كسي قرار نگيره كه زندگيا نابود بشه بهترين حس دنيا عشقو دوس داشتنه بدرود

واقعا نمیدونم بعضیا چرا شعورشون آنقدر پایینه که حتما باید به زبون بیایم که از زندگیمون برن بیرون با فاصله گرفتنو اینجور قرطی بازیا چیزی حالیشون نمیشه

واقعا عالی بود و کمک کننده. ممنونم
دوستان شجاع باشید و محکم. با تمام سختی هاش. جنس زندگی سختیه. ازش فرار نکنید. ما فقط میتونیم بین سختی ها یکی رو انتخاب کنیم. بین سخت و سخت تر. من سختی تموم کردن رو میپذیرم اما مشکلات و سختی های ادامه دادن رو نه. تمومش میکنم.

چرا هرکی منو دوست داره من دوسش ندارم ؟و هرکی منو دوست نداره اونو دوس دارم ؟عجیبه!

سلام منم گول عاشقی ی نفرو خوردم ک ی سال التماس میکرد ومیگفت عاشقه تا باهاش رابطه گذاشتم وفقط ب خاطر اصرارش وایکه میگفت قصدم ازدواجه یهو سرد شد و دیه میگه دوست نداررمم

خدا به همه جماعت خستگان رحم کنه. چقدر ادم گرفتار هست اینجا

من از جدایی بیزارم،بیاین همه با هم دوست و یکرنگ باشیم

به نظر من که هر موقع هر کدوم از طرفین به این نتیجه رسید که ادامه رابطه را نمیخواد باید محترمانه تمومش کنه. من طرفم بهم خیانت کرد به بدترین شکل ممکن و کلی سوال رو واسم گذاشت. منم فقط با یه پیام جدا شدم. هیچی هم نگفتم که میدونم بم خیانت کردی

سلام بهتره که ازاول یک رابطه روشروع نکنیدتابعدش پشیمون بشیدتاازکسی مطمئن نیستی چرابایدبراش عکس بفرستی تااونم تهدیدت کنه چراباهاش میگردی تابرات زبون درازی کنه پسرایی که دنبال دوست دخترن فقط یه چیز میخوان اونم.......

سلام.من چند سالی با یک دختر مذهبی بودم،از اول هم قرارمون بر ازدواج بود.ولی احساس می کنم تفاهم نداریم،از یک طرف چونکه مذهبی هست میگه دیگه نمیتونه با کسی ازدواج کنه.لطفا راهنمایی کنید

من هیچ وقت نمیبخشمش چون زندگیم راتباکرد

من دوساله وسه ماهه بایکی آشنا شدم اولش نمیخواستم اون اصرارکرد برای خواستگاری وازدواج، دوستیمون فقط با حرف وصحبت تلفنی بود، چند بار هم توی پارک قرارگذاشتیم بعدازمدتی فهمیدیم تفاهم نداریم اما من بهش وابسته شدم اون همش میگه بیا تمومش کنیم اما من هر کاری میکنم نمیتونم خواهش میکنم کمکم کنید.

سلام.دست دوست دختری که مجاری اشنا شدم و هر دو یکبار شکست خورده بودیم رو گرفتم و کل زندگیمو نشونش دادم.با اطمینان کامل قول ازدواجمون قطعی شدو بعد یه رابطه جنسی،فرداش گفتم میام عقدت کنم و الان پنج ماهه حتی غرورم رو هم شکستم تا به رابطه ای که قطعی بود و وابسته وعاشق بودیم خاتمه نده.امشب اخرین بی احترامیهایش موجب تصادف امرورم شد.مانده ام با وجود اینکه عقلم میگه بسه دلم نمی ذاره چه کنم.کمکم کنین

دوستای گلم خداوند به هممون کمک کنه

من با یکی شش سال مجازی حرف میزدم، و همه ی زندگیمو بهش دروغ گفتم و فکر نمیکردم اینقدر جدی شه.. دوساله رابطمون جدی شده ولی هم چنان دروغام و بهش نگفتم! آنقدری دوسش دارم که میدونم اگه راستشو بگم نه تنها منو تحقیر میکنه بلکه بهم بی اعتماد میشه. میترسم میترسم نمیتونم این رابطه رو تموم کنم نمیخوام راستشو بگم چون راجب همه کس بی اعتماد میشه...
عاشقش شدم عاشق دروغیم شده چیکار کنم؟ چجوری بهش بگم رابطه تموم شه چجوری بلد نیستم

تو رو خدا کمکم کنید من یه سال با یه پسری دوستم و خانواده هامونم خبر دارن وراضی ان ما قصدمون ازدواجه خیلی خیلی دوسش دارم و اونم خیلی دوسم داره بهم میگه نباید بری دانشگاه منم امسال کنکور دارم و اونم سربازه بهم گفته بود قبل از جواب کنکور میاد خواستگاری الان که در موردش حرف میزنم فقط میخنده و منم انقد نارحتم نمیتونم رو درسم تمرکز کنم فک کنم داره دستم میندازه تورووو خدا کمکم کنید من باید چیکار کنم؟

۲ سال با یکی ارتباط برقرار کردم
بعد فهمیدم تو این دوسال کلی خیانت کرده و با خیلیها بوده
وابستش شدم و کات کردیم ولی نمیدونستم عواقب بعدش رو و به مزور باز خودمو بهش نزدیک کردم.ولی جیزی به روش نیاوردم تا مبادا بره
هر کاری میکنم نمیتونم دل بکنم.
و با افراد مختلف تو ارتباطه و منم هی میریزم خودم
اون به واسطه رابطه های زیاد احساس نداره و من به خاطر وفاداری بدجور احساس دارم.
اون به درد من نمیخوره ولی فراموش کردنش شده کابوس و حس تنهایی و دلهره و افسردگیو

سلام من ی مدتیه عاشق ی پسری شدم که خیلی همودوس داریم ولی اون مدلینگه وبخاطرمدل بودنش خیلی مغرورع و میگه ناز دخترنمیکشم نهایت غرورو واسه ی من ب خرج میده
خونواده من خیلی سخت گیرن این بخاطر خونواده ی من و خودش شرایطی خوبی نداره بیاد خاستگاری و اینکه اون خیلی دهن بینه و بدگمان حرف هرکسو قبول میکنه الی من و همیشه فرصت توضیحو ازم میگیره بهم توهین میکنه و حتی فحش هم میده بارها ترکش کردمو و برم گردونده سررابطمون الان نیاز دارم چطور جداشم یاکنترلش کنم

روزای سختیه
کاش اینطوری نمیشد
خیلی دوسش داشتم

رابطه سه ساله رو کات کردم تموم خلاص اخیییییییش ی رابطه الکی و از قبل تموم شده هیچ حسو حالیم بینمون نبود خدایا شکرت

ببخشید وقتی طرف مقابل وابستگی شدید به من داره و تهدید به خودکشی میکنه و اقدام هم کرده قبلا چیکار باید کرد؟؟؟

من ۴ ماهه با پسری وارد رابطه شدم.ایشون یه دوستی دارن و من ی چن باری با دوس دختر این پسر یه وقتایی ک دلم از این اقا میگرف با این خانوم حرف میزدم و این خانوم کف دست دوس پسرش گذاشت و دوس پسرش ب دوس پسرم اون حرفا رسوند و ما تا کات جلو رفتیم اما ادامه دادیم.من ب ایشون گفتم اگه دوباره حرف کات بزنی واقعا میرم. و ایشون دیروز ب من گفتن ازت خوشم نمیاد و تو دروغگویی و همه حرفای منو ب بقیه میرسونی! من خیلی قلبم شکست.خواهش میکنم بگید چیکار کنم شبو روز ندارم

سلام . من امروز با دوست پسرم دعوام شد و دارم به این فکر میکنم که باید قطع رابطه کنم اما واقعا نمیدونم چطوری ! لطفا کمکم کنید چون من او را دوست دارم البته در حد متوسط اونم همین طور اما به خاطر دعوا ی امروز ما از هم متنفر هستیم و تغریبا اگه سایه ی همو ببینیم با تیر میزنیم. لطفا کمکم کنید

به خودم و خونوادم فحش بد میده سر هر چیزی میگه اگه زبوندرازی کنم ابرومو میبره و عکسامو پخش میکنه چنبار خواستم خودکشی کنم به خودشم گفتم که زندگیمو خوشیامو ازم گرفته ولی میگه چون عاشقتم اینجوریم اینبار تصمیمو گرفتم خودمو میکشم چون امکان نداره دگ بتونم زندگی کنم اگه باهم تموم کنیم میاد سراغم تازندگیمو نابود کنه کاش هیچوقت نشناخته بودمش.

منم یساله با یه دختره اشنا شدم البته فامیلامونه و کلی ام با هم دیکه حال میکنیم یجورایی انکاری برای هم ساخته شدیم و خیلی ام دوستش دارم اما اون تو فکرش اینه اینده با هم ازدوجا میکنیم و من اصلا دوست ندارم نمیدونم چرا با اینکه خیلی دوستش دارم اما نمیخوام ازدواج کنم دوست دارم تنها باشم نمیدونم چجوری بهش بگم که یه دهن روانی دارم لطفا راهنماییم کنید

داداش منم دقیقا همین حالتو دارم یکی از همکلاسی های دانشگاهمه
عاشقمه خودم میدونم
اما خیلی دختر خوبیه و من نمیخوام بهش اسیب بزنم
من نمیخوام ازدواج کنم دقیقا مثل تو
نمیخوام به من از این وابسته تر بشه و فرصت هاشو توی زندگیش از دست بده
میگه بدون من میمیره و میدونم خیلی اذیت میشه
اما باید تمومش کنم من واقعا لایق اون نیستم
دوسش دارم اما الان شرایط ازدواج رو ندارم
شایدکسی پیدا نشه ک به اندازه اون دوسم داشته باشه
اما چون دوسش دارم باید اینکارو بکنم

داداش منم دقیقا همین حالتو دارم یکی از همکلاسی های دانشگاهمه
عاشقمه خودم میدونم
اما خیلی دختر خوبیه و من نمیخوام بهش اسیب بزنم
من نمیخوام ازدواج کنم دقیقا مثل تو
نمیخوام به من از این وابسته تر بشه و فرصت هاشو توی زندگیش از دست بده
میگه بدون من میمیره و میدونم خیلی اذیت میشه
اما باید تمومش کنم من واقعا لایق اون نیستم
دوسش دارم اما الان شرایط ازدواج رو ندارم
شایدکسی پیدا نشه ک به اندازه اون دوسم داشته باشه
اما چون دوسش دارم باید اینکارو بکنم

باو چیع این چیزایی کع گفتع یه مشت چرت و پرت تحویل مردم میدن اینا

خانوما شما ارزشتون خیلی بالاست خودتونو دس کم نگیرید نزارید بازیچه هر کسی بشید کامنتارو بخونید عبرت بگیرید از هرکی خوشتون اومد هرکی دلقک بازی در اورد ک مرد نیست.....کتاب خودت باش دختر رو بخونید بهتون کمک میکنه من حوصله پند و نصیحت ندارم چیز تو هرچی رابطه و رله سینگل باش و پادشاهی کنه

منم گیر یکی افتادم تمام دار و ندارم رو برد.اول فکر کرد مثل بقیه بعد به خودش اومد دید واقعا دوسم داره ولی لایی میکشه باید بگی ....تو اون دوس داشتن که به یکی قانع نمیشه. هر کاری میکنم ول نمی کنه مهریه علم کرده میخواد بچسبه گر چه میدونه جایی نداره. شیطان پیش این باید سجده کنه

حتی نمیخوام دیگه ببینمش فقط میخوام کات کنم تکلیف چیه

کسی راهنماییم میکنه

سلام دوستان میشه کمکم کنید. من با ینفر دوستم و برای ازدواج منو میخواد ولی خانوادم راضی نیست نمیدونم چکار کنم

تورو خدا جواب سوالممو بدید

مطالب خوبیه ولی اگر طرف ادم نرمال نباشه و حتی نشه رودررو باهش صحبت کرد چه باید بکنیم