مصطفوی: حسرت میخورم چرا ایران جزو ده تیم برتر دنیا نشد
داریوش مصطفوی در سالروز صعود تاریخی ایران به جام جهانی برای نخستینبار گفت: «آنها [مقامات فیفا] تصمیم داشتند به نفع ملت ما که تحت فشار خاصی بود و مردمش از آزادیهای اجتماعی کمتر برخوردار بودند، کار کنند تا ایران به جام جهانی برود.»
روزنامه اعتماد: داریوش مصطفوی در سالروز صعود تاریخی ایران به جام جهانی برای نخستینبار گفت: «آنها [مقامات فیفا] تصمیم داشتند به نفع ملت ما که تحت فشار خاصی بود و مردمش از آزادیهای اجتماعی کمتر برخوردار بودند، کار کنند تا ایران به جام جهانی برود.»
امروز هشت آذر است. سالروز روزی که تاریخ برای فوتبال و مردم ایران ورق خورد. در این روز تیم ملی فوتبال ایران موفق شد در ملبورن با تساوی دو-دو استرالیا را متوقف کند و برای نخستینبار بعد از انقلاب به جام جهانی برود. رییس فدراسیون فوتبال ایران در آن زمان داریوش مصطفوی بود. مردی که عوض تشویق بابت این افتخار تاریخی با انواع و اقسام دردسرها در آن مقطع روبهرو و درنهایت هم در فاصله کوتاهی تا جام جهانی از کار برکنار شد. داریوش مصطفوی این روزها درگیر یک بیماری سخت شده و در حال شیمیدرمانی است. ایشان درحالی که شرایط مساعدی هم برای گفتوگو نداشت، درخواست ما را پذیرفت و گفت: به خاطر فوتبال و این روز بزرگ پاسخگوی سوالات شما خواهم بود.
رییس پیشین فدراسیون فوتبال ابتدا در مورد شرایط بیماری و روند درمان خود گفت: «من حالم خوب خوب بود. در عرض 48 ساعت به این روز افتادم. یعنی اینکه نمیدانستم سرطان لوزالمعده دارم. لوزالمعده جای سختی قرار گرفته و تشخیصش با تعداد زیادی آزمایش صورت میگیرد. آخرین کاری که من کردم، رفتم بیمارستان خاتمالانبیا و در آنجا دستگاهی دارند به نام پتاسکن که جزء به جزء بدن را نشان میدهد. در آن پتاسکن مشخص شد که من سرطان دارم. من به شما بگویم از سرطان لوزالمعده نمیترسم. من اصلا از مرگ نمیترسم. به هر جهت تقدیر انسانها نوشته شده و ما مسلمانیم و باید قبول کنیم. از این میترسم که بعضی مواقع بیمارستانها این طرف و آن طرف میکنند و با شخصیت آدم بازی میکنند. حالا فعلا شیمیدرمانی سومم در پیش است و امیدوارم که مراحل بهبودم طی شود با دعای شما و مردم.»
داریوش مصطفوی در پاسخ به این سوال که چه احساسی در مورد 8 آذر 1376 دارید، گفت: «ما یک فدراسیون داشتیم که با 15 نفر اداره میشد. با بودجهای معادل 45 میلیون تومان. من صداقت و کار بیامان بچههای فدراسیون را به یاد میآورم. با 45 میلیون ما حقوق کارمندان را باید میدادیم، اردوهای تیمهای ملی در ردههای سنی مختلف را باید برگزار میکردیم، تیم اعزام میکردیم و... در کنار این باید با یکسری مشکلات دست و پنجه نرم میکردیم. دستگاه مملکت هم که با ما نبود. ما را خودی نمیدانست، غیرخودی میدانست. اینها حاضر بودند تیم ما به جام جهانی برود ولی به دست من نرود. به دست خودی خودشان میخواستند تیم برود. من خودی مردم بودم. مدام کارشکنی، کارشکنی، کارشکنی... ولی من کارم را حواله کرده بودم به فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا و مشکلات را با آنها در میان میگذاشتم و آنها هم کمک کردند به خصوص شخص آقای ولاپان که خدا رحمتش کند. او خیلی کمک کرد که تیم ما سرپا باشد.»
مصطفوی ادامه داد: «بعد از آن بازی که ما در نوخباتور از ژاپن در دقیقه 117 شکست خوردیم، ایشان آمد در رختکن و با بچهها صحبت کرد و گفت: سرتان را بالا بگیرید. شما تیمی هستید که استحقاق رفتن به جام جهانی را دارید. بازسازی روحی بچهها صورت گرفت و خداوند هم کمک کرد و ما در دو بازی رفت و برگشت که با استرالیا مساوی شدیم به هر شکل موفق شدیم به جام جهانی برویم.»
ایشان در پاسخ به این سوال که چه سختیهایی در این مسیر وجود داشت، توضیح داد: «ما یک مشکل، دو مشکل، ده مشکل نداشتیم. کارمند فدراسیون داشتیم یک ریال حقوق نمیگرفت و صبح تا شب کار میکردم. بعد همین آدم را متهم به انواع و اقسام رفتارهای زشت میکردند. خودشان کوچک بودند بنابراین آدم کوچک دوست داشتند. آدم کوچک نمیتواند با آدم بزرگ معامله کند. میرود همصنف خودش را پیدا میکند. از حراست و حفاظت و اطلاعات و همه جا توی کار ما میگذاشتند که تیم نرود جام جهانی، ولی رفت، چون خدا میخواست. آنی که او میخواهد قبول است. اینی که ما میخواهیم را ولش کن.»
رییس اسبق فدراسیون فوتبال ادامه داد: «بعضا بچهها با کادرفنی مشکل داشتند. قبل از بازی آمدند اتاق من و درباره کادرفنی صحبت کردند و من به آنها گفتم بروید بازیتان را کنید. بچهها عصبی بودند. کریم باقری آرام را به جایی رساندند که با مشت با بازیکن قطری مواجه شد. حداقل مجازات آن کار که در زمین حریف انجام میگیرد بین 6 ماه تا یکسال محرومیت است. ولی با قدرت خداوند و لابی که من داشتم و دوستی که با اعضای کنفدراسیون و کمیته انضباطی و داوری و کمیته مسابقات داشتم به آنها ثابت کردم تیم ما احتیاج دارد به این جام جهانی برود. ما 21 سال بود که به جام جهانی نرفته بودیم. خداوند کمک کرد.»
مصطفوی تصریح کرد: «کارهای دیگری بوده. تنها آن کار نبوده. اگر من به شما بگویم متوجه میشوید. شما میدانید گل کریم باقری آفساید بود ولی به هر شکل آنها تصمیم داشتند به نفع ملت ما که تحت فشار خاصی بود و مردمش از آزادیهای اجتماعی کمتر برخوردار بودند، کار کنند. اصلا من مطرح نبودم. مردم مطرح بودند و جامعه جهانی.»
مصطفوی در پاسخ به این سوال که چرا اجازه ندادند شما همراه تیم ملی به استرالیا بروید، گفت: «چرا اجازه ندادند؟ از روی نادانی! نفهمی! کمبود شعور! من رییس فدراسیون بودم و باید اولین نفر میرفتم. آنها آمدند یک آدم غیرمرتبط، یعنی آقای فائقی را گذاشتند که همراه تیم برود. یعنی یک دیکتاتوری در حد اعلا! من برای شما چه ضرری داشتم؟ از چی من میترسیدید؟ اگر میترسیدید چرا من چهار سال رییس فدراسیون بودم؟ من که مدام در سفرهای بینالمللی بودم و اگر چیزی بود آنجاها حرفی میزدم. حسادت! که چرا ایشان دارد تیم را میبرد جام جهانی؟ اعتقاد بر این بود که این آدم نباید تیم را ببرد جام جهانی، چون میخواستم برای مردم کار کنم. همه مدیران فدراسیونها ماشین گرفتند، زمین گرفتند، پاداش گرفتند ولی من حقوق هم نگرفتم. وقتی از خودشان نباشی این شکلی رفتار میکنند.»
مدیر پیشین ورزش کشورمان خاطرنشان کرد: «من همیشه به مدیران وزارت ورزش هم میگویم با دید فنی آدمها را انتخاب کنید. من حرفم فنی است. اگر من میگویم فلان سرمربی برکنار شود نباید چندین و چندبار مرا ببرید مجلس و 117 نفر مرا سوال جواب کنند. یکی، دو تا و ده تا مشکل نبود که برای شما تعریف کنم. این کارها را کردند ولی خدا جوابشان را داد و تیم با منی که خودی اینها نبودم رفت جام جهانی. من خودی مردم بودم نه خودی حکومت.»
از داریوش مصطفوی پرسیدیم بعد از این همه سال حسرت چه چیزی در مورد تیم ملی به دل شما مانده. مصطفوی پاسخ داد: «حضور در جام جهانی برای من مهم نبود. من آنقدر سفر خارجی بابت فوتبال رفتم. نه از ایران که به عنوان ناظر کنفدراسیون و ناظر فیفا، چون من تنهایی کار چند نفر را انجام میدادم. متخصص این کار بودم. زبان انگلیسی میدانستم. تحصیلاتم خارج از کشور بود. بلد بودم چطوری معامله کنم با کنفدراسیون و فیفا. من آرزویم بود که تیم ایران را برسانم جزو ده تا. تا 8 آذر 76 که ما به جام جهانی نرفته بودیم. فرم فوتبالی ما یک فرم آماتور درجه دو و سه بود. ولی وقتی رفتیم جام جهانی شاید باطن ما همچنان آماتور درجه سه بود ولی ظاهرمان را دنیا به عنوان تیم حرفهای قبول کرد. آرزوم این بود که جایگاه رفیعی داشته باشد فوتبال ما. قول هم به شما میدادم که این تیم را جزو ده تیم برتر دنیا میکنم. با همین کمبودها و نداشتنها و دیکتاتوریهایی که مدیران سر من و بازیکنان و کادرفنی و کارمندان فدراسیون آوردند.»
سوال آخر ما این بود: به نظر شما چرا به تساوی ایران در مقابل استرالیا میگویند معجزه؟ مصطفوی پاسخ داد: «من معجزه زیاد دیدم ولی بزرگترینش همین بود. اینکه تیمی دست و پا شکسته و در حالی که پول رفتن به استرالیا را نداشت راهی جام جهانی شد. از جای دیگر قرض شد تا پول بلیت تهیه شود. معجزهای که من دیدم، این بود که باید در ده دقیقه اول از استرالیا 5تا میخوردیم ولی نخوردیم، چون خداوند نخواست. خداوند این مردم را دوست دارد و به موقع کمک میکند. معجزه این بود که 5 تا از بهترین بازیکنان ما دو اخطاره بودند و من آقای هاولانژ را دعوت کردم و در همین تهران در هتل آزادی با او حرف زدم و دلیل آوردم که چرا باید بازیکنان ما بخشیده شوند. گفتم استرالیا با 4 بازی رسیده این مرحله ما با 17 بازی. عدالت میگوید اخطارها و اخراجها باید بخشیده شود. من توانستم این را به کمیته اجرایی فیفا بفهمانم و آنها هم بخشیدند. تیم ما آنجا جان گرفت. استرالیاییها هم خیلی شاکی شدند. تیتر زدند لکه ننگ بر پیشانی فیفا. معجزه این بود که کریم باقری که در یک حرکت غیرورزشی و اشتباه حمله کرده بود به بازیکن حریف عوض چند ماه محرومیت فقط یک جلسه محروم شد. دهها از این موارد من دارم که انشاءالله یک روز رو دررو برایتان تعریف میکنم.»
نظر کاربران
درود بر شرفت مرد بزرگ
به این میگویند مدیر دردو بر شرفت
دوران خاتمی خوب بود،یادش بخیر.مردم شادبودن وسرمایه گذارخارجی جذب ایران شدن،نفت۷دلارشدولی کشورخوب اداره میشدومردم شادبودن.
امیدوارم سلامت باشید، متاسفانه سرطان پانکراس هیچ درمانی نداره، ما تمام راه ها رو برای پدرم رفتیم و کمتر از یک سال در نهایت امید فوت کردن.
تو خواب هم بببینی