هشدار جدی نسبت به افزایش شدید قیمت ارز
گفتههای فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد را در نشست بررسی «مشارکت ملی و بازسازی ظرفیت دولت» منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
جماران: گفتههای فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد را در نشست بررسی «مشارکت ملی و بازسازی ظرفیت دولت» منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
«بازی نرخ ارزی که راه افتاده، را ببینید! عزیزان لازم نبود برای بررسی آنچه پیش می برند به سالیان دور برگردند، تجربه ۱۴۰۱ را پیش چشمشان بیاورند. یادتان رفت که چه شد!؟ اکنون براساس آن تجربه، به آقای رئیس جمهور گرامی، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی می گویم می شود یک گزارش سه صفحه ای ارائه دهید که بر اساس آن، گفته شده که تحت عنوان مجعول، توخالی و بحران ساز «یکسان سازی نرخ ارز» انتظار دارید چه اتفاق هایی بیفتد و چه دستاوردهایی هم وجود داشته باشد.
گزارشی درباره اینکه فکر می کنید این سیاست چه پیامدهایی از نظر اجتماعی، اقتصادی، مشروعیت حکومت و استحکام خانه ملی در برابر تهدید بیرونی. مگر می شود درباره ۸۵ میلیون نفر تصمیم بگیرد و یک گزارش ۱۰ صفحه ای در دفاع از آن منتشر نکرده باشید!؟ آن هم در عصر دانایی و ربع اول قرن بیست و یکم!
هشدارهای فرشاد مومنی نسبت به پیامد افزایش شدید نرخ ارز؛ این شیوه اداره اصولی کشور نیست / چرا درباره تعطیلیها، اصل ماجرا را به مردم نمی گویید؟
دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان با بیان اینکه برآوردهای تخصصی سازمانهای مردم نهاد فعال در حیطه اقتصاد سلامت نشان می دهد در سال ۱۴۰۴ خدمات سلامت افزایش قیمتی بیش از ۵۰ درصد را تجربه خواهند کرد، گفت: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد این مساله درباره آموزش نیز مطرح است. اگر می خواهید کشور نجات پیدا کند، بازی با قیمت راه نجات نیست، نهادهای بهره کش را به نهادهای مشوق تولید تبدیل کنید. باید باب سفله گزینی در مسئولان کشور و ترجیح افراد کم کیفیت اما بی از حد متملق و چاپلوس و محافظه کار بازنگری اساسی شود تا توان اندیشه ای و عملی دولت افزایش یابد و از سوی دیگر به مردم برگردند و با مردم روراست باشند.
دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست بررسی «مشارکت ملی و بازسازی ظرفیت دولت» با تاکید بر اینکه کشور برای برون رفت از شرایط پیچیده و گرفتاری های نگران کننده ، به مشارکت ملی و بازسازی ظرفیت دولت نیاز دارد، خاطرنشان کرد: ماجرای جهش توسعه ای در انگلستان، به عنوان پیشگام توسعه فناورانه، زمانی موضوعیت پیدا کرد که آنها آگاهی روشمند و نظری از معجزه همکاری پیدا کردند.
با کمال تاسف، نظام رسمی آموزشی ما، به گونه ای است که به صورت نظام وار و نهادمند راه باز نکرده که هر کس در حیطه تخصصی، مستقیما با متفکرانی که مقام تاسیسی دارند آشنا شوند. ما روایتهای دیگران از اسمیت، کینز و دیگران را می شنویم اما اسمیت واقعی از آن اسمیتی که برای ما نقل شده کاملا متفاوت است و اینکه حکمت این نقلها چیست و با این شیوه نقل، حلیم چه کسانی را هم می زنند برای خود ماجراهایی دارد.
او توضیح داد: اسمیت در کتاب «ثروت ملل»، تنها یک بار از لفظ دست نامرئی استفاده کرده و برای آنکه دست نامرئی کار کند، ۳۲ قید گذاشته اما به اقتضای منافع رانتی در این سرزمین گرامی که به منافع استعماری گره می خورد، پیام این دست نامرئی، رها سازی همه چیز می شود! در آن دست نامرئی، می گوید باید عدالت اجتماعی کامل در جامعه برقرار باشد، اعتماد کامل میان مردم و حکومت وجود داشته و اصل شایسته گزینی مطرح باشد.
نکات متعددی را مطرح می کند که عموما از قواره حرفهای کلیشه ای که به نام اقتصاد زده می شود، بیرون است. او می گوید اگر همه این مقدمات وجودداشت، آن زمان آن دست نامرئی کار می کند.
اهمیت توانمندی همکاری، دهها برابر از رقابت بیشتر است
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: همین اسمیت که یک بار، بحث از دست نامرئی را مطرح کرده، در کتاب «ثروت ملل» بیش از ۸۰ بار به نهاد، نهادها و اصلاح نهادی ارجاع داده است. بیش از ۵۰ کتاب دیده ام که موضوع بحث آن، «آدام اسمیت به مثابه یک اقتصاددان نهادگرا» است، اما ما ردی از این روایتها در ایران نمی بینیم.
کتاب ثروت ملل را کتاب محوریت بخشنده به مفهوم معجزه همکاری می نامند و از نظر اسمیت، اهمیت توانمندی برای همکاری کردن با یکدیگر دهها برابر از رقابت بیشتر است. بحث اسمیت، این است که اگر شما به معجزه همکاری آگاه شوید، می توانید جهشهای غیرقابل تصور پیدا کنید.
او در همان دوره زمانی خود، مثالی از دو کارخانه کنار هم می زند که یکی کل فرایند تولید سنجاق را به کارگران منفرد شمرده و دیگری برای بهره مندی از معجزه همکاری، اساس فعالیت را بر تقسیم کار عقلایی گذاشته است. اسمیت در مثال عددی، می گوید، بازدهی تولیدسرانه بنگاه اولی که بر غیرهمکاری بناشده، ۲۰ سنجاق در روز است، در حالی که بازدهی سرانه کمپانی کنار آن که بر اساس همکاری بنا شده، ۴ هزار و ۸۰۰ سنجاق است!
قواعد همکاری را رعایت کنید / افرادی که قصد قربت می کنند و دروغ می گویند، کم نداریم
مومنی تاکید کرد: یک بار در مقام نصیحت به حکومتگران گرامی که هر گاه در تبلیغات کم می آورند به بازی و دستکاری اعداد و ارقام رسمی اراده می کنند، گفتم به جای این کار قواعد همکاری را رعایت کنید. امسال که عجم اوغلو و همکارانش جایزه نوبل گرفتند، در کتاب «چرا ملتها شکست می خوردند» هم آورده اند که کشورها زمانی شکست می خورند که رفتارهای حکومتها، در عمل از ملت اعتماد زدایی می کند.
ما افرادی را که قصد قربت می کنند و دروغ می گویند کم نداریم و فکر می کنند این گونه بهتر به جامعه کمک می کنند. اگر اینها آگاه شوند که چه دستاوردی را با چه سرمایه ای معاوضه می کنند، اوضاع و احوال ما بسیار متفاوت خواهد شد. علائم جدی مشاهده می شود که در نظام اداره کشور ما، این بدیهیات عقلی فراموش شده اند.
تاثیرگذاری تهدید خارجی تابع شرایط داخلی است
او با بیان اینکه وقتی کشور در معرض تهدید بیرونی است، باید دقت داشت که درجه نافذ بودن اراده تهدید بیرونی تابع میزان استحکام خانه است، گفت: هر چند تهدید خارجی بسیار جدی است و می تواند ضربه زننده باشد، اما اصالت ندارد. امام خمینی بیان استعاری را داشتند. بسیار عبرت آموز است و واقعا نمی دانیم چرا همه چیز به سادگی رها و فراموش شده.
وقتی آمریکایی ها ماجرای طبس را پیش آوردند، به اعتبار اینکه در آن زمان، رابطه مردم و حکومت در ایران در قله تاریخی خود قرار داشت، ایشان با استحکامی، خطاب به آمریکایی ها گفتند فرض کنید که آن ضربه تان با هواپیما هم محقق می شد، فکر نکردید که بالاخره اگر بخواهید نتایجتان را جمع آوری کنید باید پایین بیایید و اگر پایین بیایید، با این مردم روبرو هستید، همانطور که صدام حسین هم با این مردم روبرو شد و اراده اش عقیم ماند. اینها مسائل بسیار روشنی است.
مومنی اضافه کرد: ما جزء معدود کشورهایی هستیم که در یک قرن، سه جنبش اجتماعی فراگیربرای برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی را تجربه کردیم، آیا نباید بعد از ۱۰۰ سال بررسی کنیم که چرا تلاشهای این جنبشهای اجتماعی فراگیر که آن دستاوردهای خارق العاده را داشتند، در یک فاصله کوتاهی عقیم ماند!؟ اینها نیازمند گفت و گوهای بسیار عالمانه و باضابطه در سطح نخبگان اندیشه ای است.
در ۳۵ سال گذشته، بیش از ۷۰ بار شوک درمانی کردیم و شکست خوردیم
این اقتصاددان با اشاره به بخشهایی از کتاب چرا ملتها شکست می خورند، «انتخاب متحدان استراتژیک نادرست» و «انتخاب سیاستهای غلط» را دو منشا اعتمادزدایی از ملت عنوان کرد و گفت: شما در انتخاب سیاستهای غلط، چند بار باید یک سیاست غلط را آزمون کنید و شکست بخورید. در ۳۵ سال گذشته، سیاست شوک درمانی بیش از ۷۰ بار تجربه شده و هر بار هم با شکستهای مفتضحانه و فاجعه آمیز روبرو بوده. وقتی اعتنایی به شکستها نمی شود، به این معنا است که این ماجرایی تلخ است که حکایت از گره خوردن بازی شوک درمانی با یک سلسله منافع است.
وقتی برندگان و بازندگان را بررسی می کنیم، متوجه می شویم به جای اینکه اولویت را به تولیدکنندگان و فرودستان بدهند، متحدان استراتژیکشان سوداگران بی رحم و با آزمندی بی پایان و رباخواران و دلالها و تاجرباشی ها و واردات چی ها هستند. باید صمیمانه و مشفقانه به آنها گفت اینها موریانه هایی هستند که اساس خانه بزرگ را تهدید و شما را آنچنان میان تهی می کنند که در برابر تهدیدات بیرونی آسیب پذیر می شوید.
در بازی نرخ ارز، تجربه ۱۴۰۱ را پیش چشمتان بیاورید
مومنی گفت: بازی نرخ ارزی که راه افتاده، را ببینید! عزیزان لازم نبود برای بررسی آنچه پیش می برند به سالیان دور برگردند، تجربه ۱۴۰۱ را پیش چشمشان بیاورند. یادتان رفت که چه شد!؟ اکنون براساس آن تجربه، به آقای رئیس جمهور گرامی، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی می گویم می شود یک گزارش سه صفحه ای ارائه دهید که بر اساس آن، گفته شده که تحت عنوان مجعول، توخالی و بحران ساز «یکسان سازی نرخ ارز» انتظار دارید چه اتفاق هایی بیفتد و چه دستاوردهایی هم وجود داشته باشد.
گزارشی درباره اینکه فکر می کنید این سیاست چه پیامدهایی از نظر اجتماعی، اقتصادی، مشروعیت حکومت و استحکام خانه ملی در برابر تهدید بیرونی. مگر می شود درباره ۸۵ میلیون نفر تصمیم بگیرد و یک گزارش ۱۰ صفحه ای در دفاع از آن منتشر نکرده باشید!؟ آن هم در عصر دانایی و ربع اول قرن بیست و یکم!
همه ضرر می کنیم
این استاد دانشگاه ادامه داد: آیا آقای رئیس جمهور و مقامات مربوط، تضمین می کنند این بازی با نرخ ارز با همه مفاسد و بحرانهایی که در ایران شدت خواهد بخشید، تا همینجا که تاکنون پیش آمده بسنده کند. من آنها را دعوت به مناظره کردم و گفتم هر کس جایگاهی دارد که به او صلاحیت تصمیم گیری درباره این بازی با نرخ ارز را می دهد و از آن دفاع می کند ، آمادگی دارم در یک جلسه زنده در تلویزیون با آنها مناظره کنم.
فهرست فاجعه های انسانی، اجتماعی و محیط زیستی که این پدیده به ایران تحمیل کرده را در کنار ابعاد میان تهی سازی مطلق نهادهای خانواده ، دولت و بنگاه های تولیدی را مطرح می کند و می پرسم چه لطفی دارد که خانواده ها را دچار آشفتگی کنید!؟ وقتی سیاست تورم زا را در دستور کار قرار می دهید، همه قراردادهای اجتماعی متزلزل می شود. نهاد خانواده در معرض بحران طلاق، نهاد جامعه در معرض ناهنجاری های اجتماعی تا مرز گرفتار شدن به آنومی قرار می گیرند و از نهاد دولت مشروعیت زدایی می شود و دچار تخلیه فاجعه آمیز منابع مادی و انسانی می شویم. همه ضرر می کنیم.
در دولت پزشکیان اندازه افزایش نرخ ارز، چند هزار برابر اندازه نرخ ارز سالهای جنگ است
مومنی پرسید: چرا باید آنچه که ده ها بار آزمون شده و در همه آنها دیدید واردات چی ها، رباخوارها و دلالها و سوداگران چاق تر و گرفتاری های دولت و خانوارهای ایرانی بیشتر شده، دوباره تکرار شود. ببینید در همین چند ماهی که بر سر کار آمده اید، چقدر به نرخ ارز اضافه کردید. در همین سه، چهار ماهه، اندازه افزایش نرخ ارز صورت گرفته، چند هزار برابر اندازه نرخ ارز سالهای جنگ است. چرا این قدر همه چیز از دستتان در رفته است!؟
آقای پزشکیان! با این افزایش نرخ ارز، چشم انداز شش ماه آینده چیست؟
این اقتصاددان توضیح داد: دولتی در سالهای جنگ هشت سال در برابر دشمن بیرونی ایستاد و از نرخ ارز محافظت کرد، آن نرخ ارز نبود که مقدس بود، بلکه قدرت خرید زحمت کشان ایران بود که مقدس بود. آقای پزشکیان که برای ایشان واقعا احترام قائل هستم، بگویند با این کارهایی که درباره قیمت ارز، بنزین و بقیه کالاها و خدمات دولتی که پیوسته افزایش می یابد، چشم انداز شش ماهه به ما بدهند.
بگویند انتظار دارند تا شش ماه آینده چه دستاوردی حاصل شود و بعد به ما بگویند اگر این دستاوردها حاصل نشد، چه کسی پاسخگو است. آیا روشن است که چه کسانی این سیاستها را پخت و پز کردند که بعد پاسخگو باشند و مسئولیت کارشان را بر عهده بگیرند. چرا آنچه که مقدرات کشور را راقم می زند باید این میزان غیرشفاف باشد!؟
چرا درباره تعطیلی ها، اصل ماجرا را به مردم نمی گویید!؟
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با انتقاد از نحوه اطلاع رسانی درباره تعطیلات سراسری هفته گذشته در کشور و آنچه که با عنوان «برودت» از آن یاد می شد، گفت: هر روز در رسانه ها اعلام می کنید که کشور به دلیل برودت هوا تعطیل شده! چرا اصل ماجرا را به مردم نمی گویید!؟ این برودت، برودتی نیست که ما تجربه نکرده باشیم . کاش مجالی برای این گرامیان پیدا می شد که در صفهای مختلفی که برای خرید مایحتاج تشکیل می شود، شرکت کنند تا ببینند درباره این برودت ادعایی عزیزان چه چیزهایی گفته می شود! وقتی در رسانه ها، مقام های مسئول، می گویند بخش بزرگی از بحران، ریشه در مطامع پدیده منحوس ماینینگ دارد، چرا شفاف حقیقت را به مردم نمی گویید!؟
اساس بحث از مشارکت، بر صدق و اعتماد است. در شرایط خطیر منطقه ای که ما اکنون گرفتار آن هستیم، مردم باید به شما اعتماد کنند. چطور می شود که شما تصمیم گیری می کنید و در آن فرمان می دهید که تولیدکننده ها به این میزان از روز تعطیل کنند، اما آیا او همزمان جرات این را دارد که به بانکها بگوید فعالیت موتور مطالبه بهره بابت اقساط معوق شده ناشی از توقف تولید، را هم متوقف کنند.
می گویید تولیدکننده باید تعطیل کند اما نمی گویید درباره نرخ بهره، دستمزدها و بیمه و مالیات چه کند!؟
مومنی ادامه داد: مگر می شود به تولیدکننده بگویید تولیدت را متوقف کن، اما نمی گویید درباره دستمزد نیروی کار، بیمه و سازمان مالیاتی باید چه کند!؟ آیا به آنها هم می گویید که مطالباتشان را از تولیدکننده ها متوقف کنند. اینها چیزهای پیچیده ای نیست. چرا کشوری که داعیه استقلال خواهی دارد، باید همه فشارها را بر تولیدکننده ها بار کند! چرا وقتی تحت فشار هستید، مالیات بر مفت خواری، ثروتهای رانتی و رباخواری را جدی نمی گیرید!؟ فقط زورتان به تولیدکننده ها می رسد!؟ شما نمی دانید که ستون فقرات استقلال ملی و عدالت اجتماعی تولیدکننده ها هستند!؟
اسم این بحران ساختاری سقوط و افول کیفیت تصمیم گیری را ناترازی گذاشته اند! / با لفظ «ناترازی» از پدیده شکست سیاست گذاری، تاریخ زدایی می کنید
او گفت: اسم این بحران ساختاری سقوط و افول کیفیت تصمیم گیری را ناترازی گذاشته اند! ناترازی برای آنها است که می خواهند یک مغازه را با چرتکه اداره کنند و دخل و خرجشان را تنها با منطق حسابداری می سنجند. این وضعیت، ناترازی نیست. شما با یک پدیده به غایت پیچیده و چند بُعدی روبرو هستید که یک باره هم محقق نشده و ریشه های عمیق دارد. شما با گفتن لفظ «ناترازی» از پدیده شکست سیاست گذاری، تاریخ زدایی می کنید. شما سیاستهای غلطی را برای اداره کشور در دستور کار قرار دادید که کمر ما را شکسته است. اسم آن ناترازی نیست، بلکه فقدان ظرفیت نرم افزاری بایسته در ساختار قدرت است. با مساله همان طور که هست روبرو شوید. این گونه همه ما نفع می بریم.
راه نجات بازکردن راه مشارکت همه مردم است / شکست سیاست گذاری را جدی بگیرد
مومنی اضافه کرد: در این وضعیتی که اسرائیل آتش به پا می کند و سوریه را با خاک یکسان کرده و اکنون به سمت یمن رفته و گفت و گوهایی تهدید آمیز درباره ایران دارد، باید راه نجات را برای کشور بررسی کنیم. به قاعده آخرین دستاوردهای اندیشه ای توسعه، راه نجات برانگیختن عزم همگانی از طریق باز کردن راه برای مشارکت همه مردم در سرنوشت خودشان و به ویژه مشارکت دانایان برای ارتقای کیفیت تصمیم گیریها در کشور است.
این شکست سیاست گذاری را جدی بگیرید. این مساله کوچکی نیست که در ۳۵ سال گذشته، شما هر سیاست راهبردی اقتصادی که اتخاذ کردید شکست خورده و در باره هر مساله ای که نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور، حیثیت گرو گذاشته، شدت شکست بیشتر بوده است. مانند شوک حاملهای انرژی که اکنون در دستور کار عزیزان است.
واژه ناترازی جعلی است، مساله فساد و شکست سیاستها است / آینده سوزی را از طریق استمرار اکنون زدگی، تداوم نبخشید
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه با لفظ مجعول ناترازی، از شکست سیاست گذاری تاریخ زدایی نکنید، تاکید کرد: با این لفظ مجعول، آینده سوزی را از طریق استمرار اکنون زدگی، تداوم نبخشید. جامعه و حکومت اکنون زده، آن است که رابطه اش را با تاریخ قطع کرده و نسبت به اقتضائات آینده هم بی اعتنایی می کند. از هر دو بعد مورد اشاره، در سطح کل قوه عاقله کشور گزارش ۱۰ صفحه ای درباره انتظارات از رفع گرفتاری های گذشته و چشم انداز روشن آینده ارائه دهند. همه چیز را ناترازی می بینید و تصور می کنید برای تراز کردنش به هر شیوه و هر بهای ممکن پول درآورید.
این شیوه اداره اصولی کشور نیست
مومنی ادامه داد: نمی توانید از طریق این عنوان مجعول، از بحرانهای اصلی کشور حساسیت زدایی کنید و نسبت به این گستره و عمقی که فساد و نابرابریهای ناموجه و وابستگی های فزاینده ذلت آور به دنیای خارج در اثر شوک درمانی و ضربه های مهلک به تولیدکننده ها، پیدا کرده، بی اعتنا باشید.
تا زمانی که اینها را در مرکز توجه قرار ندهید، نمی توانید از عهده گرفتاری ها برآیید. به چه زبانی به شما بگوییم که شما بساطی به پا کرده اید که اکنون هر تولید کننده باشرفی که اهتمام به عمق بخشی به توان ساخت داخلی داشته باشد ورشکسته می شود و هر کس که ادای تولید درآورد و مونتاژکاری کند و خدا می داند در آن چه فسادها و صورت حساب سازی هایی وجود دارد، مورد توجه قرار می گیرد. با عنوان مجعول ناترازی، از اینها حساسیت زدایی نکنید.
خیلی تلخ و غم انگیز است که فرد شماره یک اجرایی کشور در سازمان برنامه ریزی بنشیند و درباره اینکه چرا روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت این کشور گم می شود اظهار عجز و بی اطلاعی کند. چه کسانی به ایشان مشاوره می دهند!؟ ایشان که نباید این صحبتها را در فضای عمومی مطرح کند! شما مسئولید و خودتان تعهد دادید که اینها را برطرف می کنید! اینکه شیوه اداره اصولی کشور نیست!
۲۰ میلیون لیتر سوخت که قرص زیرزبانی نیست که با آن از مرز عبور کنند!
مومنی تاکید کرد: از آنها که به شما می گویند اگر ما شوک قیمت بنزین و گازوئیل ایجاد کنیم، مثلا قاچاق کم می شود، تعهد بدهند.
بپرسید که چرا با اینکه ما در سالهای پس از انقلاب ۱۷ بار قیمت حاملهای انرژی را بالا برده ایم، آمار ادعایی قاچاق افزایش می یابد!؟ بعد هم مقامات کلیدی کشور می گویند ما به این کاری که می گویید سوبسید می دهیم و اسم آن را قاچاق می گذاریم. ۲۰ میلیون لیتر سوخت که قرص زیرزبانی نیست که با آن از مرز عبور کنند. چرا مسائل اساسی کشور رها شده و روزی چند آدرس عوضی به ما می دهند. یکی از آن آدرسهای عوضی، قاچاق است. می گویند چون ارزان است، قاچاق می شود. پیش از این گفته ام که اگر مشکل شما ارزانی این محصولات است، باید در نظر داشته باشید که تمام مطالعات می گویند نظام قاعده گذاری اش، خصوصا درباره نیروی کار مولد، یکی از استثمارگر ترین کشورها است.
اگر حقیقتا قاچاق ریشه در ارزانی دارد، شرافت مندانه، حق کارگرانش را بدهید و مزد آنها را بالا ببرید و قیمت تمام شده تان بالا می رود و انگیزه قاچاق از بین می رود. اما هم ما و هم آنها می دانند که مساله این نیست، مساله این است که از مناسبات شوک درمانی، مفت خوارها و رباخوارها و افراد غیرمسئول سود می برند، جامعه تنبیه می شود، توان تولید کشور فرو می ریزد و بنیه مالی کشور هم سقوط می کند.
هیچ عنصری به اندازه جلب اعتماد مردم و دانایان نجات دهنده کشور نیست
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه هیچ عنصری به اندازه جلب اعتماد مردم، متفکران و دانایان نجات دهنده کشور نیست، ادامه داد: به آقای رئیس جمهور که درباه قاچاق سوخت این گونه می گویند می گویم کانون اصلی بحران در حاملهای انرژی کشور هم در قسمت عرضه حاملهای انرژی است اما شما با بازی قیمت، مصرف کننده ها را تنبیه می کنید.
گزارشهای ترازنامه انرژی کشور را بخوانید، در آنجا می گوید روزانه بیش از ۱.۳ میلیون بشکه معادل نفت در فرایندهای تولید، توزیع و انتقال حاملهای انرژی تلف می شود. مصرف کننده مظلوم این کشور، هنوز نوبت ایفای نقشش نرسیده، اما وقتی می خواهید تنبیه کنید، تنبیه را متوجه مردم می کنید! این اقدامی ظالمانه و ضدتوسعه ای است. بالابودن قیمت تمام شده به دلیل بی کیفیتی و فسادها در قسمت عرضه است.
رئیس جمهور به جای قطع برق نهاد ریاست جمهوری، برای برون رفت از این بحران برنامه ارائه کند
مومنی با بیان اینکه رئیس جمهور به جای قطع برق نهاد ریاست جمهوری، برای برون رفت از این بحران برنامه ارائه کند، اظهارداشت: به مشاوران آقای رئیس جمهور توصیه می کنم، که به ایشان بگویند شیوه های مواجهه با مسائل مانند یک شهروند عادی، زیبنده مقام ریاست جمهوری نیست.
به ازای هر تن فولاد تولیدی، حدود ۸۳۴ میلیون دلار رانت گاز ارزان دریافت می کنند
این اقتصاددان با انتقاد از اینکه یکی از واحدهای رانتی – معدنی مقابل چشم ۸ میلیون نفر برای دریافت رانت بیشتر، ادعا کرده ما صنعت صنعت ساز هستیم، گفت: مفهوم صنعت صنعت ساز، حساب و کتاب دارد. چه کسانی این صحنه آرایی ها را در اطراف آقای رئیس جمهور می کنند و این موقعیتها را در اختیار افرادی قرار می دهند که تا این میزان حرفهای غیرکارشناسی و بی ضابطه بزنند!؟
گزارش ملی توسعه پایدار با جزئیات می گوید آنها که در کار فولاسازی در ایران هستند، به ازای هر تن فولاد تولیدی، فقط حدود ۸۳۴ میلیون دلار رانت گاز ارزان دریافت می کنند. بعد می گویند این رانت کم است، بیشترش کن. بعد هم اسم خود را صنعت صنعت ساز می گذارد! چقدر با بی ضابطه گی مواجه هستیم!
سال ۱۴۰۲تعداد مشترکان جدید برق در بخش تجاری، ۱۶ برابر بخش تولید بود
او افزود: اگر صنعت برق ایران قادر نیست برق را به اندازه تقاضا تامین کند، چرا تا این میزان مجوز اشتراک جدید به صورت افراطی می دهد!؟ مشفقانه از آقای رئیس جمهور می خواهم ببینند از روزی که شوک های قیمتی به حاملها وارد شد، سرمایه گذاری در ساخت نیروگاه ها و تاسیسات مرتبط کمتر شد یا بیشتر شد!؟
اینها ده ها بار تجربه شده، به اسم اینکه می خواهیم سرمایه گذاری کنیم گران کردند و حادترین بحرانهای سرمایه گذاری را به عرضه کنندگان حاملهای انرژی تحمیل کردند. به وزارت نیرو بگویید گزارشی بدهد که چرا سال ۱۴۰۲، تعداد مشترکان بخش تجاری جدیدی که پذیرفته، حدود ۱۶ برابر مشترکان تولیدکننده جدید است!؟ همه جایش، غیرعادی و فاقد توجیه است. آیا ما واحدهای تجاری واسطه گر در کشور کم داریم که این میزان به آنها سر لطف دارید!؟
مومنی با بیان اینکه مهندس بحرینیان، گزارش وزارت نیرو با عنوان« ۳۴ سال انرژی کشور» را بررسی کرده بود که نشان می دهد در دوره ۳۴ ساله از ۱۳۶۷ تا ۱۴۰۰ ، در کل دوره بعد از انقلاب، فقط در دوره مسئولیت مهندس موسوی است که قیمت برق برای تولیدکننده ها، از قیمت برق برای واحدهای تجاری ارزان تر درنظرگرفته شده، گفت: نام ماجرای افزایش به طور متوسط ۵۵۰ درصدی قیمت حاملهای انرژی در سال ۱۳۸۹ را هدفمندسازی گذاشته بودند.
تمامش بر فریب و دروغ بنا می شود. بازی هر آنچه که منافع رانتی و شوک درمانی تنبیه کننده عامه مردم و تولیدکننده ها را داشته باشد، همین است. آقای رئیس جمهور گزارش آبان ۱۴۰۳ دیوان محاسبات را بگیرند که نشان می دهد ۸۱ میلیون ایرانی یارانه دریافت کردند. اینکه مرتب گزارش می دهند ما شناسایی کردیم و در حال حذف هستیم، به چه معناست!؟
باید رابطه مردم با حکومت اصلاح شود
او گفت: اگر ایران بخواهد نجات پیدا کند، باید رابطه مردم با حکومت اصلاح شود، با مردم صادق باشید و مردمتان را رشید بدانید. آقای رئیس جمهور، گزارش وضعیت فقرا در سال ۱۴۰۳ را از دستگاه های ذیربط بگیرد! برای سال ۱۴۰۴، تنها از باب اینکه گزارشهای رسمی می گویند نزدیک به ۶۰درصد کل جمعیت ایران قادر نیستند حداقل کالری لازم برای حفظ سلامتشان را دریافت کنند.
بازی قیمتی با مواد غذایی، به همان اندازه که ضدتوسعه ای است ظالمانه هم هست. آقای رئیس جمهور منطق اینکه ۳ میلیارد دلار از میزان ارز واردات کالاهای اساسی را کاهش داده و به واردات خودروی لوکس اختصاص داده چیست!؟
سال ۱۴۰۴ خدمات سلامت افزایش قیمتی بیش از ۵۰ درصد را تجربه خواهند کرد
این اقتصاددان با بیان اینکه آقای رئیس جمهور گزارشی درباره چشم انداز هزینه های سلامت در سال آینده بدهند، گفت: برآوردهای تخصصی سازمانهای مردم نهاد فعال در حیطه اقتصاد سلامت نشان می دهد در سال ۱۴۰۴ خدمات سلامت افزایش قیمتی بیش از ۵۰ درصد را تجربه خواهند کرد. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد این مساله درباره آموزش نیز مطرح است.
اگر می خواهید کشور نجات پیدا کند، بازی با قیمت راه نجات نیست، نهادهای بهره کش را به نهادهای مشوق تولید تبدیل کنید. باید باب سفله گزینی در مسئولان کشور و ترجیح افراد کم کیفیت اما بی از حد متملق و چاپلوس و محافظه کار بازنگری اساسی شود تا توان اندیشه ای و عملی دولت افزایش یابد و از سوی دیگر به مردم برگردند و با مردم روراست باشند.
رانت ناشی از سیاست تورم زا، ۳۶۰ برابر رانت حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی است
مومنی با تاکید بر اینکه باید سیستمهای رانتی مبتنی بر حذف تغییر کند تا ایران نجات یابد، افزود: در دولت آقای رئیسی می گفتند ما می خواهیم با حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی، با رانت موجود در آن مقابله کنیم. اما من با اسلوب روش شناختی توماس پیکتی در کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم نشان دادم رانت ناشی از سیاست تورم زا، ۳۶۰ برابر رانت حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی است.
مناسبات رانتی مشوق فساد، نابرابرهای ناموجه و وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج است و باید خط قرمز اصلی دولت برای توانممندسازی حکومت و بازگرداندن اعتماد ملت، پرهیز از سیاستهای تورم زا قرارگیرد.
نوش دارو قبل از مرگ سهراب کارایی دارد
این استاد دانشگاه در پایان گفت: آن گشودگی ملی به روی دانایان کشور باید در دستور کار قرار گیرد. با رویکرد حذفهای سفله پرورانه و رانت محور امکان ندارد ایران نجات پیدا کند و همه این تقاضاها یک محور دارد و آن این است که نوش دارو قبل از مرگ سهراب کارایی دارد و اگر تعللی در این باره مشاهده شود، همه ما زیان خواهیم کرد.
بر اساس این گزارش، دکتر کیومرث اشتریان، استاد دانشگاه تهران نیز در بخش اول این نشست در سخنانی به بیان دیدگاه های خود پرداخت. لینک این گزارش در ادامه می آید:
اشتریان: کشور و دولت را از سرمایه های انسانی ملی تهی کردیم / برای رسیدن به مقام بالاتر باید بی دردسر و دور از دیدگاه های کارشناسی بود.»
ارسال نظر