عملکرد بازیگران زن در جشنوارهی امسال؛ کاملاً معمولی
عملکرد بازیگران زن در جشنواره امسال ضعیف بوده؛ نه بازی خیرهکنندهای رقم خورده و نه شخصیتهای زن در فیلمها چشمها را دزدیدهاند. کار هیئت داوران برای دادن سیمرغ اصلی سهل و ممتنع است.
روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر: هفت روز از نمایش فیلمها گذشته است و همه فیلمهای مهم جشنواره رونمایی شدهاند. حالا میتوان با خیالی آسوده وضعیت کلی جشنواره را ترسیم کرد و عنوان "متوسط" برای کیفیت فیلمها را بهکار برد. در این جشنواره متوسط، وضع برای بازیگران مرد نسبتاً خوب است و شاهد چند بازی درخشان بودهایم. در بخش زنان، اما "غافلگیری" رقم نخورده. امسال کار هیئت داوران سهل و ممتنع است؛ آنها باید از بین بازیهای متوسط یکی را انتخاب کنند.
فاطمه معتمدآریا؛ عامهپسند
بازیگر خوشنقش سینمای ایران در جشنواره امسال "عامهپسند" را دارد. او نقش اصلی فیلم را بازی میکند. زنی میانسال که بعد از جدایی از همسرش به یکی از شهرستانها میرود. او میخواهد مستقل باشد و آرزوهای فروخورده را جبران کند. تلاش معتمدآریا مشهود است، اما نه شخصیت، مخاطب را انگشت به دهان میکند و نه بازی معتمدآریا. این بازیگر بارها تواناییاش در بازی با میمیک صورت را نشان داده و در "عامهپسند" فرصتی بیش از این در اختیارش نیست. او اگر سیمرغ بگیرد، به خاطر کارنامه درخشان پیشین است.
پریناز ایزدیار؛ سه کام حبس، مغز استخوان
در هر دو فیلم نقش اصلی را دارد و شخصیت او محور اتفاقهای دراماتیک است. پریناز ایزدیار در سه کام حبس نقش زنی از طبقه فرودست را بازی میکند که اسیر زیادهخواهی همسر شده. کیفیت فیلم پایین است و خیلی زود تکلیف شخصیتها هم مشخص میشود. نقش زن پایینشهری و مستأصل را پیشتر از ایزدیار دیدهایم و سه کام حبس افزودهای برایش ندارد. سوژه مغز استخوان ملتهب است؛ زنی که باید برای نجات جان فرزند تصمیمی سخت بگیرد. بازی ایزدیار، اما بهگونهای است که مخاطب نمیتواند با دغدغه درونیاش همراه شود.
الناز شاکردوست؛ من میترسم
از بازی غافلگیرانه "شبی که ماه کامل شد" خبری نیست. الناز شاکردوست در "من میترسم" نقش زنی سرد و مهربان را بازی میکند. این نقش نیازی به اکت ندارد و آنقدر فرعی است که مجالی برای عرض اندام بازیگر باقی نمیگذارد.
لیلا زارع؛ خون شد، روز بلوا
در فیلم "خون شد" نقش زنی گرفتار اعتیاد را بازی میکند. عیب جایی است که مسعود کیمیایی در نمایش اعتیاد زن از الگوهای کلیشهای بهره برده. به همین خاطر هم گریم او اغراق شده است و هم بازیاش. در "روز بلوا" نقش زنی از خانواده مرفه و معتقد را بازی میکند. بازیاش در این فیلم قابل دفاع است و بدون اضافهکاری توانسته ریزهکاریهای زنان این طبقه را ارائه کند. با اینحال محور اصلی درام نیست و حضورش فرع بر داستان است.
نسرین مقانلو؛ خون شد
بعد از سالها یک نقش خوب به نسرین مقانلو رسیده. او در فیلم مسعود کیمیایی تلاش کرده تا به شمایل زنان این فیلمساز نزدیک شود. مقانلو مزد این تلاش را هم گرفته و توانسته تصویری باورپذیر از "زن دوم" که برای فرزندان همسرش "مادری" میکند، نشان دهد. او شانس اصلی سیمرغ مکمل است.
باران کوثری؛ کشتارگاه، عامهپسند
نقشهای باران کوثری در "کشتارگاه" و "عامهپسند" کوتاه است. در اولی نقش دختری عربزبان را بازی کرده که با سماجت قاتل پدرش را پیدا میکند و انتقام میگیرد. امتیاز بازیاش، خویشتنداری در عین خشم است. با اینحال کشتارگاه را نمیتوان نهایت توان کوثری دانست. در "عامهپسند" هم نقشی کوتاه و معمولی بازی کرده است.
طناز طباطبایی؛ خورشید، شنای پروانه
سهم طناز طباطبایی از جشنواره امسال دو نقش کوتاه در "خورشید" و "شنای پروانه" است. در هر دو فیلم در خدمت داستان است و بازیاش قابل دفاع. در خورشید نقش مادری را بازی کرده که به خاطر یک اتفاق ناگوار برای فرزندش، کارش به تیمارستان کشیده. در شنای پروانه هم قربانی همسرش شده. طباطبایی هم شانس سیمرغ مکمل است.
پانتهآ پناهیها؛ خروج
فرصتی که شخصیت "خروج" در اختیار پانتهآ پناهیها قرار داده، غنیمت است. او در فیلم مردانه ابراهیم حاتمیکیا فرصت درخشش دارد، اما در نهایت شگفتی خلق نمیشود.
ارسال نظر