سیدقاسم موسوی قهار؛ مرگ یک نوستالژی دیگر
سیدقاسم موسوی قهار، مناجاتخوان معروف ایران، شامگاه گذشته - ۱۷ آذرماه - به دیدار حق شتافت و این دلاویزترین صدا برای همیشه خاموش شد. «دعای سحر» زندهیاد موسوی قهار که اوایل انقلاب اسلامی ضبط شد، در کنار دعای «ربّنا»ی استاد محمدرضا شجریان از جمله اجراهای مذهبی ماندگاری بود که توانست به خوبی جای خالی آوای سیدجواد ذبیحی را در ماه رمضان پس از انقلاب پر کند.
خبرگزاری ایسنا: «یک روز متوجه شدم دیگر صدایم در نمیآید. صدایم پس زد. همان صدایی که ماه رمضان هر سال برای مردم پخش میشد. دکترها تشخیص دادند که تارهای صوتی سمت چپم فلج شدهاند. چند وقت بعد قدرت تکلم را هم از دست دادم.»
اَللّهُمَّ اِنّی اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ...
۲۳ بند دعا را صاف، رسا و با طمانینه پشت سر هم میخواند. این دعا با همین حنجره با سحرگاههای ماه مبارک رمضان گره خورد و تمام این سالها از رادیو و تلویزیون پخش میشد. در حالی که در میان بندهای دعا یک نفر هم مداوم اعلام میکرد که چند دقیقه تا اذان صبح باقی است.
سیدقاسم موسوی قهار، مناجاتخوان معروف ایران، شامگاه گذشته - ۱۷ آذرماه - به دیدار حق شتافت و این دلاویزترین صدا برای همیشه خاموش شد.
«دعای سحر» زندهیاد موسوی قهار که اوایل انقلاب اسلامی ضبط شد، در کنار دعای «ربّنا»ی استاد محمدرضا شجریان از جمله اجراهای مذهبی ماندگاری بود که توانست به خوبی جای خالی آوای سیدجواد ذبیحی را در ماه رمضان پس از انقلاب پر کند.
زندهیاد موسوی قهار به گفته خودش دعای سحر را به چند شکل اجرا کرده و در نهایت به اجرایی که امروز ما آن را میشنویم رسیده است: «این دعا از دل برخاسته شده بود و بر دل نیز نشست. وقتی که چیزی از دل برنخیزد، بر گل مینشیند.»
او علاوه بر خواندن ادعیه مشهور ماه مبارک رمضان، دعاهای بسیاری از جمله دعاهای کمیل، عرفه، سمات، مجیر، فرج، جوشن کبیر، ابوحمزه ثمالی، مناجات شعبانیه، صلوات شعبانیه و … را هم اجرا کرده است.
اما موسوی قهار در برههای از زندگی با بیماری عجیبی مواجه میشود و صدایش را از دست میدهد: «یک روز متوجه شدم دیگر صدایم در نمیآید. صدایم پس زد. همان صدایی که ماه رمضان هر سال برای مردم پخش میشد. دکترها تشخیص دادند که تارهای صوتی سمت چپم فلج شدهاند. چند وقت بعد قدرت تکلم را هم از دست دادم. نمیتوانستم حرف بزنم و خیلی برایم سال سختی بود.»
پزشکان معالجش او را جواب میکنند، اما خودش میگوید: «همه جا رفتم. همه دکترها جوابم کردند و دست رد به سینهام زدند. یک آن با خودم فکر کردم که دکتر اصلی هنوز مرا جواب نکرده است. باید دوباره در خانه مولایم میرفتم؛ کاری که همه این سالها انجام میدادم. در خانه علی (ع) را زدم و او پاسخم را داد. دست به دامان مولا شدم و خواستم. گفتم مهم نیست که صدای من باز شود یا نه! مهم این است که مردم کسی را که سی سال است انجام وظیفه کرده و از اهل بیت (ع) دم زده و حالا خودش گرفتار شده است را ناامید نبینند. در نهایت شفا گرفتم و دوباره شروع به خواندن کردم.»
موسوی قهار بعد از شفا گرفتن دوباره شروع به خواندن کرد و فعالیتهایش را از سر گرفت: «الان فقط خواستهام این است که بعد از مرگم او را ملاقات کنم. دوست دارم اولین کسی که پس از مرگم میبینم، همان کسی باشد که سالهای سال با او راز و نیاز کردهام. دوست دارم آن شخص مولا علی باشد. دوست دارم مولا و امام حسین در جهان آخرت دستم را بگیرند.»
نظر کاربران
خیلی ناراحت شدم.این سالها دیگه روزه نمیگیرم ولی تا اون موقع که میگرفتم صداش خاطره داشت برام.خدا رحمت کنه واقعا
خدا رحمتش بسیار زیبا میخوند شبهای رمضان که جوشن کبیر رو باهاش میخوندم هیچوقت فراموش نمیکنم.
برای شادی روح این مرد بزرگ صلوات...
چه شبهایی به عشق تو اومدموخواب بودی
روحش شاد
روحت شاد...همنشین مولا باشی آن شاا... /0\
پاسخ ها
روحشون شاد
خدا رحمتش کنه برای روحش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
خدا رحمتش کنه
خدا رحمتش کنه که صداش همیشه در معنوی ترین ساعات بگوش خواهد رسید.
خدا رحمتش کنه
آخییی خدا رحمتش کنه.صدای ایشون نوستالژی ماه رمضان بود, مناجات شعبانیه اش که پخش میشد اشکم همیشه سرازیر می شد.صدای خیلی خوبی داشتند, حس معنوی رو بیشتر به آدم القا می کرد.
خدا رحمت اش کند...................
قیافش یه مقدار به تصاویر استاد سعید ط. شباهت داره
پاسخ ها
تو هر خبری حتی خبر فوت یه عقده ای باید عقده گشایی کنه خودت و مدیونش کردی بدبخت
از دست دادن یه همچین گوهرهای بی نظیری واقعا غیر قابل جبرانه
روحشون قرین آرامش ابدی
خدا رحمتش کند. اما با صدایش تمام افطارها و سحرهای ماه رمضان را برای ما به ماه عزا و مصیبت و سوز و غصه تبدیل میکرد حال آنکه ماه رمضان ماه میهمانی خدا و ماه سرور و بهجت معنوی است . از بچگی اینگونه مناجات خواندن را در سحر دوست نداشتم چون از غصه و غمی که منتشر میکرد حتی سحری به آدم نمیچسبید و خاطره خوبی به جا نمی موند. البته متولیان فرهنگی هم خوبه که نظر بدهند و... به خانواده اش تسلیت میگم
روحش شاد ولی من موندم چرا سرطان حنجره گرفت بنده خدا ؟شما میدونید
خوشا به سعادتش که تونست دراین دنیای پرخطر میسر صحیح را تااخر بره.روحش شاد.
هنر خاصی نداشت
یعنی حالا که نیستش کارخونه ای تعطیل میشه؟
عده ای زندگیشونمختل میشه؟
چرخ اقتصاد کشور از حرکت می ایسته؟
ولی از حالا پولای میلیاردی نمیاد به حساب خانواده ش ،،، چرخ اقتصاد خانوادش دیگه خواهد لنگید
خدا رحمتش کنه....