فریدریش روکرت؛ از غزلهای زرهپوش تا ترجمه قرآن
«فریدریش روکرت»، شرقشناس، شاعر و ادیب مشهور آلمانی در سال ۱۷۸۸ در آلمان به دنیا آمد، از روکرت ترجمه قرآن و اشعار شاعران نامدار ایرانی به جای مانده است.
خبرگزاری ایکنا - زهرا نوکانی: فریدریش روکرت(به آلمانی Friedrich Rückert) زاده ۱۶ ماه می ۱۷۸۸ در شهر «شواینفورت» آلمان درگذشته ۳۱ ژانویه ۱۸۶۶ در نویزس در نزدیکی «کوبورگ» شاعر و مترجم نامی آلمانی و از بنیانگذاران شرقشناسی آلمان است. پدر او، «یوهان آدام روکرت»، اهل ایالت تورینگن در شرق آلمان بود. جایزهای ادبی نیز به نام «فریدریش روکرت» وجود دارد که هر سه سال به نویسندگان اعطا میشود.
روکرت پس از به پایان رساندن تحصیلات دبیرستانی در مدرسهای لاتینیزبان در شهر شواینفورت، در دانشگاه شهر وورتسبورگ مشغول به تحصیل علم حقوق شد ولی چندی بعد به رشتههای ادبیات، زبانشناسی و زیباشناسی روی آورد. پس از اتمام تحصیلات مدتی آموزگار دبیرستان بود و لی پس از مدتی ترجیح داد به عنوان معلم خصوصی کار کند. روکرت در پاییز ۱۸۱۷ به ایتالیا سفر کرد و در آنجا با بسیاری از هنرمندان آلمانی مقیم رم آشنا شد. او در سالهای ۱۸۱۸ و ۱۸۱۹ از طریق شهر وین به آلمان بازگشت. روکرت طی اقامت در وین نزد یوزف فون هامر پورگشتال، دیپلمات و شرقشناس اتریشی و مترجم غزلیات حافظ، زبان فارسی را آموخت.
این شرقشناس و ادیب آلمانی قرآن کریم و اشعار شاعران نامدار ایرانی همچون حافظ، سعدی و فردوسی را به آلمانی ترجمه کرد و از خود به یادگار گذاشت.
کانال تلگرام مطالعات اسلام و آلمان(اروپا) در مطلبی با معرفی روکرت آورده است: در سری مطالب معرفی ترجمههای قرآن به زبان آلمانی(که در ایکنا منتشر شد) مترجمهای مختلفی را معرفی کردیم که در این حوزه فعال بودهاند، اکنون به ترجمه فریدریش روکرت؛ ادیب مشهور آلمانی میرسیم. روکرت نیز از چهرههای شاخص و برتر ادیبات آلمان و همچنین اروپا به شمار میرود. او همانند هموطن خود «یوهان وولفگانگ گوته» آشنایی عمیقی با ادبیات و فرهنگ شرقی داشته است.
فریدریش روکرت متولد سال ۱۷۸۸ در شهر شواینفورت در ایالت بایرن است. او تحصیلات ابتدایی خود را در همین شهر سپری کرد و پس از آن برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه ورتز بورگ رفت. اما چند سال پس از آن رشته خود را تغییر داد و به تحصیل رشتههای زبانشناسی و زیباییشناسی روی آورد.
غزلهای زره پوش
پس از پایان دوره تحصیلی در شهرهای مختلف به عنوان استاد و معلم در مراکز آموزشی به تدریس پرداخت. اما آغاز شهرت ادبی او زمانی بود که سال ۱۸۱۴ مجموعه شعری را با عنوان «غزلهای زرهپوش» (Geharnischten Sonetten) با نام مستعار فرایموند رایمر (Freimund Raimar) منتشر کرد. این مجموعه در واکنش به حملات و تصرفات گسترده ناپلئون در اروپا سروده شده بود و بیشتر اشعار آن دارای مضامین سیاسی و اجتماعی است.
او همانند گوته به ایتالیا و رم سفر میکند و این سفر تأثیرات به سزایی بر او میگذارد و موجب میشود تا با عدهای از متفکران و هنرمندان آلمانی که در آن شهر اقامت داشتند، آشنا شود.
اما یک سال بعد به وین عزیمت و در آنجا با «یوزف هامر پورگشتال» شرقشناس مشهور اتریشی (در مطالب پیشین به معرفی او پرداخته شد) ملاقات میکند و این ملاقات باعث میشود روکرت مدتی را نزد او بماند و به آموختن مطالب مختلفی از پورگشتال درباره زبانها و فرهنگ شرقی بپردازد. از جمله مباحثی که پورگشتال به او آموزش میدهد زبانهای فارسی و عربی است.
آشنایی با ۴۰ زبان
یکی از حوزههای تخصصی روکرت مطالعات زبان و زبانشناسی بود. او به بیش از ۴۰ زبان آشنایی و به تعدادی زیادی از آنها تسلط کامل داشت. درباره خیلی از این زبانها یا کار پژوهشی انجام داده بود و یا اینکه متونی را از آن زبانها به آلمانی ترجمه کرده است.
این آشنایی گسترده او با زبانهای مختلف این توانایی را به او میداد تا با لایههای عمیق فرهنگهای مختلف بتواند ارتباط برقرار کند و همچنین به واسطه ترجمههای فراوان او فرهنگ و زبان آلمانی نیز از میراث دیگر تمدنها و اقوام بهرهمند شد.
او پس از آنکه در وین نزد پورگشتال با زبان و ادبیات فارسی و عربی آشنا شد به شهر نویسس بای کوبورگ ( Neuses bei Coburg) رفت و در آنجا ازدواج کرد.
روکرت سال ۱۸۲۶ به عنوان پروفسور رشته شرقشناسی در دانشگاه ارلانگن انتخاب شد و چند سالی در این دانشگاه مشغول به کار بود تا سال ۱۸۴۱ به دعوت پادشاه پروس به برلین رفت و نشان افتخاری را از وی دریافت کرد.
او سالهای آخر عمر خود را در شهر نویزس در نزدیکی کوبورگ سپری کرد و نهایتا سال ۱۸۶۶ دار فانی را وداع گفت.
ترجمه قرآن
روکرت با ادبیات عرب آشنایی عمیقی داشت او برخی از اشعار زمان پیش از اسلام را ترجمه کرده است و همچنین قرآن را مورد مطالعه قرار داده است.
او به علت تسلط بالایی که به زبان مبدا و مقصد داشته است توانسته تا قرآن را تا حد مطلوبی با ظرافتهای ادبی و زبانیاش به آلمانی برگرداند. ترجمه او از قرآن ترجمهای شعرگونه و آهنگین است.
او در حدود سال ۱۸۲۴ مشغول به ترجمه قرآن بوده است و بخشهایی از آن را منتشر میکند البته اصل ترجمه وی نیز کامل نیست و شامل بخشهایی از قرآن است.
ترجمه وی بر خلاف آنچه که عموما تا آن زمان صورت گرفته است، بوده، بدون سوگیریها و جهتگیریهای رایج و شاید تا حدودی آرزوی گوته با این ترجمه روکرت بر آورده شده باشد.
آنه ماری شیمل، اسلامشناس آلمانی در مقالهای که اکتبر سال ۱۹۹۵ در روزنامه فرانکفورتر آلگماینه به چاپ رسیده است درباره این ترجمه اظهار میکند که خواننده با مطالعه ترجمه روکرت علاوه بر تصویری که از سبک متن اصلی به دست میآورد، در مییابد که آیات قرآن میتوانند به گونههای مختلفی تفسیر شوند. همچنین در بخش دیگری نیز اشاره میکند بنا بر اعتقاد مسلمانان نمیشود یک «ترجمه» از قرآن ارائه داد؛ به نظر او ترجمه روکرت شروع خوبی برای ورود به این کتاب محسوب میشود.
محل تولد فریدریش روکرت در شهر شواینفورت
ترجمه فریدریش روکرت از قرآن به صورت کامل و یکجا همانند بسیاری از آثار و نوشتههای وی در زمان حیاتش منتشر نشده و در برخی موارد به شکل ناقص چاپ شد.
اما بخش زیادی از ترجمه قرآن او سال ۱۸۸۸ برای نخستینبار به چاپ رسید. ولی کاملترین نسخه آن توسط هارموت بابزین با عنوان «قرآن، ترجمه فریدریش روکرت» (Der Koran, in der Übersetzung von Friedrich Rückert) در سال ۱۹۹۵ به چاپ رسیده است.
در دانشنامه ویکپیدیا در این زمینه آمده است: ترجمه قرآن روکرت برای نخستینبار سبک و زبان شعرگونه قرآن را بهخواننده آلمانیزبان منتقل میکند. مجموعه دست نوشتههای روکرت از ترجمه قرآن که دربرگیرنده تمام متن اصلی نیست، پس از مرگش و در سال ۱۸۸۸ میلادی، بهمناسبت صدمین سالگرد تولد او و بهخواست خاندانش، بهکوشش«آگوست مولر»؛ شرقشناس آلمانی بهچاپ رسید
روکرت از همان آغاز کار ترجمه قرآن، درصدد ترجمه متن کامل تمام سورهها نبود و از اینرو در دستنوشتههای او گاه آیاتی و گاه حتی سورهای از قلم افتاده است. توانایی روکرت در ترجمه قرآن بهزبان آلمانی را در نمونه زیر که ترجمه «سوره اخلاص» و یکی از کوتاهترین سورههای قرآن است، به خوبی میتوان مشاهده کرد:
Sprich: Gott ist Einer
Ein ewig reiner
Hat nicht gezeugt und ihn gezeugt hat keiner
Und nicht ihm gleich ist einer
روکرت؛ فردوسی، حافظ و سعدی
کانال تلگرام مطالعات اسلام و آلمان(اروپا) در ادامه آورده است: همانطور که ذکر شد روکرت با زبانهای مختلف و ادبیات آنها آشنایی داشت؛ اما شاید بتوان گفت بیش از همه تحت تأثیر ادیبات فارسی به ویژه اشعار حافظ بوده است.
او سال ۱۸۲۲ مجموعه از اشعار را با عنوان «رزهای شرقی» (Oestliche Rosen) منتشر میکند. این اشعار را روکرت با تأثیر از حافظ سروده است و در فرازهای مختلفی مستقیما به این شاعر شیرازی اشاره میکند.
گوته خالق اثر «دیوان غربی-شرقی» نیز این مجموعه از روکرت را مورد مطالعه قرار داده و از وجود چنین اثری ابراز خشنودی کرده است.
تنها مترجم شاهنامه به آلمانی
اما روکرت علاوه بر این به ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان آلمانی نیز پرداخته است. تنها ترجمه شاهنامه به زبان آلمانی در قالب شعرگونه تاکنون فقط توسط روکرت صورت گرفته که البته این ترجمه پس از مرگ وی در سال ۱۸۹۰ منتشر شده است.
او همچنین بوستان سعدی را به آلمانی ترجمه کرده است که این ترجمه هم اکنون با تصحیح آنه ماری شیمل، یورن اشتاین برگ و جلال رستمی در دسترس است.
از روکرت، افزون بر ترجمه قرآن، آثار دیگری نیز به جا ماندهاست؛ از آن جمله ترجمه منظوم اشعار گلستان سعدی است که در سال ۱۸۴۷ میلادی بهانجام رساند. ترجمه روکرت از گلستان نزدیک به پنجاه سال بعد از اتمام آن و بیش از سی سال پس از مرگ او، برای نخستینبار در «مجله تاریخ ادبیات تطبیقی» به سال ۱۸۹۵ میلادی منتشر شد. روکرت خود در سال ۱۸۵۱ برای اولینبار در دفتر یادداشتهای شاعرانه خود اشارهای به ترجمه بخش منظوم گلستان دارد. او بوستان سعدی را نیز به آلمانی ترجمه کرد که بهترین ترجمهٔ این اثر به زبان آلمانی بهشمار میرود. انتشار این کتاب نیز در زمان حیات او به انجام نرسید و نخستین بار در سال ۱۸۸۲ میلادی منتشر شد.
کارگاه فریدریش روکرت در شهر کوبورگ
غزلیات سعدی
روکرت گزیدهای از غزلیات سعدی را نیز به آلمانی ترجمه کرد. ترجمه او از غزلیات سعدی نیز در زمان حیات او منتشر نشد و ۲۷ سال پس از مرگش، در سال ۱۸۹۳ میلادی بهچاپ رسید.
یکی از ترجمههای روکرت، این ابیات مشهور از سعدی است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورَد روزگار دگر عضوها را نمانَد قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
O ihr Gebornen eines Weibes
Seid ihr nicht Glieder eines Leibes
Kann auch ein Glied dem Weh verfallen
Dass es nicht wird gefühlt von allen
Du, den nicht Menschenleiden rühren
Kannst auch den Namen Mensch nicht führen
نظر کاربران
چه جالب. اصلا اسمشو نشنیده بودم