با پدر و مادر بنیتا، ١٨ ماه پس از حادثه دلخراش
ربودهشدن بنیتا یکی از تلخترین پروندههای سال ٩٦ بود. دختربچه هشت ماههای که به طرز عجیبی ربوده و بعد از مدتی پیکر بیجان او در داخل خودروی پدرش پیدا شد.
روزنامه شهروند: ربودهشدن بنیتا یکی از تلخترین پروندههای سال ٩٦ بود. دختربچه هشت ماههای که به طرز عجیبی ربوده و بعد از مدتی پیکر بیجان او در داخل خودروی پدرش پیدا شد. دو سارق معتاد تنها به خاطر سرقت خودرو این جنایت تلخ را رقم زدند. آنها به دنبال سرقت پراید پدر بنیتا بودند و خودرو روشن او را از مقابل خانه دزدیدند. آنها یک نوزاد هشت ماهه را در گرمای تیرماه در آن خودرو تنها گذاشتند و بنیتا به دلیل گرسنگی و گرما جانش را از دست داد.
محمد به عنوان متهم اصلی پرونده به قصاص محکوم شد و این حکم هم اواخر خرداد امسال به اجرا درآمد. رضا متهم ردیف دوم هم به چند سال حبس و تبعید محکوم شد. هر چند این حکم در دادگاه تجدید کاهش یافت و پدر بنیتا خبر داد که دومین متهم این پرونده از زندان آزاد شده و همین مسأله هم حسابی او و همسرش را ناراحت کرده است. آنها معتقدند که او هم مسبب مرگ تلخ فرزند نوزادش بود و نباید به این راحتی در حکمش تخفیف بگیرد.
ساعت ١١ روز ٢٩ تیر سال ٩٦ «بنیتا» ربوده شد و ماجرا هم خیلی ساده اتفاق افتاد؛ آن روز قرار بود بنیتا همراه پدر و مادرش به مسافرت برود. پدر درِ پارکینگ را باز کرد و بنیتا را روی صندلی عقب خودرو گذاشت و به آرامی حرکت کرد؛ غافل از اینکه چه سرنوشت شومی در انتظارشان است. چند قدم دورتر از خانه دو سارق جوان به دنبال طعمهای برای شکار کمین کرده بودند. دو جوان معتادی که میخواستند پول چند ماه مصرف موادشان را یکجا جور کنند. پدر بنیتا از خودرو پیاده شد و در حالی که درِ خودرو را باز گذاشته بود، برای بستن در به طرف پارکینگ رفت. هر دو سارق به سمت خودرو خیز برداشتند و خودرو را همراه با بنیتا سرقت کردند. پدر بنیتا با شنیدن صدای گازِ خودرو، وحشتزده به کوچه دوید، بلافاصله خود را روی کاپوت انداخت و در حالی که چشم در چشم سارقان دوخته بود، برای نجات دخترش التماس میکرد؛ اما سارقان بهسرعت فرار کردند. سارقان جوان پس از آنکه از محل حادثه دور شدند تازه صدای گریه «بنیتا» را شنیدند.
٦ روز عذابآور، تا پیداشدن پیکر بیجان بنیتا
پلیس به دنبال سرنخی از بنیتا بود، عکس بنیتا در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد، مادر بنیتا نامهای نوشت خطاب به افرادی که فکر میکرد دختر هشتماههاش نزد آنهاست. پدر بنیتا در گفتوگو با رسانهها از سارقان خواست فقط دخترش را برگردانند؛ اما غافل از اینکه آن دختر هشت ماهه در همان روزهای نخست سرقت جان سپرده بود. تحقیقات برای یافتن دختر خردسال از همان پنجشنبه شوم و با دستور بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای جنایی در دستور کار مأموران اداره ١١ پلیس آگاهی قرار گرفت و به صورت تخصصی آغاز شد؛ اما سرانجام در شامگاه ششمین روز گمشدن دخترک هشت ماهه، دو سارق دستگیر و جسد متلاشیشده «بنیتا» در پاکدشت پیدا و به پزشکی قانونی منتقل شد.
اما شناسایی و دستگیری متهمان به کمک یک مخبر برای پلیس امکانپذیر شد. همان روزهای پس از دستگیری متهمان و برملاشدن سرنوشت تلخ بنیتا رحیم علیشپور، دادستان عمومی و انقلاب پاکدشت در اینباره به رسانهها گفت: «پس از انتشار تصاویر گسترده این کودک در فضای مجازی و تلاشهای بیوقفه پلیس برای یافتن دختر بچه گمشده، مخبری با مراجعه به پلیس آگاهی مشخصات کاملی از سارقان خودروی پراید و کودک هشت ماهه ارایه کرد. مأموران نیز با بررسی آلبوم متهمان سابقهدار هر دو نفر را شناسایی کردند. با اطلاعات به دست آمده و تحت نظر گرفتن محل تردد این دو متهم، آنها را در مخفیگاههایشان در شهرستان «پیشوا» دستگیر کردند.»
محمد و رضا پس از دستگیری، محل رهاکردن خودروی سرقتی و کودک گمشده را فاش کردند. مأموران هم با مراجعه به محل مورد نظر، پراید پارکشده را در یکی از محلههای مسکونی پاکدشت پیدا کردند و با پیکر بیجان بنیتا روی صندلی عقب روبهرو شدند.»
به این پرونده جنجالی در شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران رسیدگی شد. قاضی آرش سیفی هم پس از چند جلسه بازجویی پرونده را به دادگاه فرستاد. درنهایت محمد متهم ردیف اول این پرونده به اعدام محکوم شد و پس از آن رضا متهم ردیف دوم هم به چند سال حبس و تبعید محکوم شد. حکم اعدام محمد خرداد ماه سال جاری به اجرا درآمد.
حال و هوای این روزهای خانواده قلعهنوعی
حالا با گذشت نزدیک به ١٨ ماه از آن حادثه تلخ پدر و مادر بنیتا هنوز نتواستهاند آن حادثه را فراموش کنند. آنها همچنان خاطرههای شیرین بنیتا را مرور میکنند. حتی بارداری مجدد مادر بنیتا هم نتوانسته ذرهای از غم آن حادثه هولناک را کم کند. اینها را پدر بنیتا به «شهروند» میگوید. پدری که دیگر آن صدای گرفته و مأیوس را با خود ندارد ولی هنگامی که صحبت از بنیتا و آن روزها میشود، کمی مکث میکند و غمی که از میان تک تک واژگانشان هویدا است؛ انگار همه خاطرات تلخ آن روزها برایش تکرار میشود: «هنوز هم صدای بنیتا از همه جای خانه شنیده میشود. با اینکه محل زندگیمان را تغییر دادیم اما بنیتا همه جا با ماست.»
او درباره اجرای حکم دو متهم پرونده هم میگوید: «محمد باید اعدام میشد؛ نه اینکه من از او انتقام بگیرم، زندهبودن آدمی با آن سابقه برای همه خطرناک است. او یک مجرم سابقهدار بود، اگر او در همان دفعات اول حکم سنگینی میگرفت و در زندان بود، شاید الان دختر من هم زنده بود و این بلا سرما نمیآمد؛ اما تعجب من از تخفیفی است که دادگاه تجدید نظر در حکم نفر دوم داد. او به چند سال حبس و تبعید محکوم شده بود، اما دادگاه تجدید نظر او را از زندان آزاد کرد. حتی ما هم در جلسه دادگاه حضور نداشتیم؛ واقعا از آزادی او شوکه شدم.»
پدر بنیتا که چشم به راه تولد دومین فرزندش است، درباره حال و هوای این روزهایش هم میگوید: «هر مردی از خبر پدرشدن خوشحال میشود. من هم وقتی متوجه شدم که همسرم باردار شده، خیلی ذوق کردم. بعد هم که مشخص شد بچه دختر است، بیشتر خوشحال شدیم. همسرم بعد از عید فارغ میشود؛ اما هیچکدام از اینها نمیتواند جای بنیتا را برای ما پر کند. هنوز برای اسم دخترم تصمیمی نگرفتهایم، راستش احساس عجیبی است، از یک طرف یاد و خاطره بنیتا از طرف دیگر دختری که قرار است به دنیا بیاید.
نمیدانم اما شاید با تولد او شرایط زندگی ما تغییر کند. من هر کاری کردم تا همسرم حال و هوایش عوض شود. خانهمان را جابهجا کردیم، وسایل خانه را تغییر دادیم، وسایل بنیتا را رد کردم رفت، خدا هم کمک کرد و دوباره منتظر تولد فرزند دیگری هستیم. با این همه اما هنوز هم آن حادثه و خاطرات تلخ آن روزها رهایمان نکرده است. من و همسرم بارها و بارها خواب بنیتا را دیدیم. تعریفکردنی نیست؛ یعنی دوست ندارم که رویاهای شخصی و خانوادگیام را فاش کنم اما همین قدر بگویم که داغ بنیتا روی دل ما مانده است.»
نظر کاربران
هرچند در اوج جوانی داغی بزرگ وغم انگیزی را تجربه کردند انشاالله خدای مه بان فرزند خوب وصالی بهشون عطا کنه وبا آمدنش پایانی باشه برای غم ودرد ورنجی که کشیدند وزندگی این زوج سر شار بشه از امید وشادی وخوشبختی ودقت بیشتر در امور فرزندشان نا امید کسی است که از خدا دور باشد یاری خدا همواره با شما باشد انشاالله آمین
اون معتاد عوضی را باید به اشد مجاذات تنبیه می کردند ولی عدالت هرگز اجرا نمی شود الهم عجل لولیک الفرج
اين داغ روي دل ما هم مانده . من هنوز گاهي اوقات به اين حادثه فكر ميكنم
خواندن این گزارش حال آدمو بد میکنه. صبر که جای خودش خداوند فراموشی بدهد به این پدر ومادر
پاسخ ها
چه جالب دو نفر با هم میرن دزدی بعد باعث قتل یک نوزاد میشن یکیشون اعدام میشه و اون یکی آزاد چه جالب دادگاه انقلاب
الهی خدا کمکتون کنه کمرنگ بشه تو ذهنتون، من یادم میفته گریه م میگیره
خدایا خودت صبرشون بده واقعا سخته...
واقعا نیازی نیست که پدر یا مادر باشیم تا عمق درد و رنج این خانواده زجر کشیده و بدتر از اون عذاب اون کوچولوی بیگناهو در آخرین ساعات زنده بودنش درک کنیم
خدا به این خانواده صبر بده و روح باعث و بانی های مرگ بنیتا همیشه در عذاب باشه
با اعدامش همه چی درست میشه!!!!! یا بهتر بگم شد؟؟؟؟
اون تحت تاثیر مواد بوده و هیچ جای دنیا همچین حکمی برای کسی که تو حالت عادی نباشه صادر نمی کنه... چرا بجاش این همه مواد باید آزاد و در دسترس باشه که جوونا با این روز بیفتن... اون که قصد قتل نداشته...
البته این پدر و مادر هم شرایط سختی دارن ولی اعدام اونم وقتی پدر پیر اون پسر معتاد چقدر زجه زده کار درستی بوده!
خون با خون ... دوره رنسانس
نباید ریشه ای این مشکلات حل شه بجای اینکه صورت مسئله پاک شه...
پاسخ ها
برو بابا
عزیز خودتم بود همینو میگفتی؟
دوست عزیز خدا حکم قصاص رو برای قتل قرار داده و مسلما خدا بیشتر از نویسندگان قانون اساسی کشور های غربی میدونه. میخواست مواد نکشه بچه مردمو نکشه.
اعدام شد با طناب دار خفه شد چقدر این مسئله وحشتناک واسه مردم ایران عادی شده .... اگه خدا خودش جان رو به انسان داده خودش هم باید در مورد مرگ او تصمیم بگیره ... میتونست به حبس ابد یا کار تو اردوگاه کار اجباری محکوم بشه .... اما این نوع مجازات فقط روحیه انتقام و خشونت رو تقویت میکنه .... به هر حال خوشحالم بابت پدر مادر بنیتا که دارند صاحب یک دختر کوچولوی ناز میشند اما ای کاش خانواده ای رو داغدار نمی کردند .
خداوند بهشون صبر بده انشاءالله
با خوندن این مطلب گریه کردم.چون خودم مادرم و میفهمم خاطرات ی کودک معصوم رو مرور کردن چه درد بزرگیه.خدا بهتون صبر بده و امیدوارم با اومدن فرزند دومتون آتش درونتون سرد بشه
وای خدا ازشون نگذره فقط یه مادر درک میکنه چع سخته
خیلی گریه کردم با خوندن این مطلب
خودم مادرم
پسر ۲ ساله و دختر ۱ساله دارم
داغ فرزند خیلی سخته
هنوز غم و اندوه این فاجعه تو چهره پدرو مادرش هست
شماها نگران پایین تنه انها نباشید خودشون بعدی را هم جور کردن شماها به فکر مغزهای خالی خودتون باشید نه فضول کردن مردم احمق همیشه در صحنه!!!!!!!
واقعا که
دارن یه بچه دیه میارن
نمیتونم گریه نکنم با اینکه بیمارم و گریه برام خطرناکه.از ته دلم دعا میکنم که خدا بر دل این مادر و پدر مرهم بزاره.و خوشحالم از عنایت و لطف خدا که داره بهشون فرزند میده.خدایا شکرت که تو مهربونتر از هر بنی بشری
معتادها مفسد فی الارض هستند ، مگه هر که معتاد شد باید اینقدر توی جامعه ازاد باشه که دست به اینجور فجایع بزنه ،باید تمامی معتادهای کشور رو جمع کنن وهمه رو بریزن توی دریا ، یا معتادها رو اعدام کنن ، ای کاش این قوانین بوجود می امد که دیگر اینقدر نظاره گر فجایعی که معتادان مفنگی مرتکب میشن نباشیم لعنت خدا به هرجا یه معتاد هست