خطرناکترین سارق پایتخت: از صداهای ذهنم دستور میگرفتم
تعداد شاکیان پرونده به ٢٠ زن و کودک رسیده است مقام قضائی با تقاضای انتشار تصویر متهم در رسانهها از کسانی که در دام او گرفتار شدهاند، خواست تا متهم را شناسایی کنند.
روزنامه شهروند: بیقرار و ناآرام بود. به هر سوال با چند کلمه کوتاه پاسخ میداد. اما دقایقی بعد اشکهایش سرازیر شد. با گریه میگفت که پشیمان است و قصد تجاوز به هیچکس را نداشته؛ اما تا الان ٢٠ زن و کودک شاکی پرونده امیر هستند. مرد شیشهای که کودکان تنها در خانه را هدف سرقتها و آزار و اذیتهایش قرار میداد. او با ترفندی خاص بعد از ورود به این خانهها، هم سرقت میکرد و هم کودکان و زنان را آزار میداد. دست و پای بچهها را میبست، آنها را با چاقو تهدید و بعد هم نقشهاش را اجرا میکرد؛ پول و طلای داخل خانه را میدزدید و متواری میشد.
سارق خشن خانههای پایتخت حالا در پلیس آگاهی شاپور ادعا میکند که صدای یک مرد در ذهنش او را به این سرقتهای هولناک ترغیب میکرده است. او که مرتب اشک میریخت، از کودکی غمگین و عشق نافرجامش گفت. این پسر جوان در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای دزدیهای خشنش را روایت کرد:
بار چندم که است دستگیر میشوی؟
زیاد دستگیر شدهام. نخستین بار فکر میکنم ١٥ سالم بود که بازداشت شدم، تا حالا خیلی زندان رفتهام و چندین بار پلیس مرا گرفته است.
به چه جرمهایی دستگیر میشدی؟
معمولا سرقت بود، ولی چند بار هم به اتهام دعوا و حمل موادمخدر بازداشت شدهام.
تجاوز هم در لیست جرمهایت بود؟
نه اصلا. من هیچوقت به تجاوز فکر نمیکردم. در این پرونده هم فقط وقتی وارد میشدم و زنان و کودکان تنها را میدیدم، دست و پایشان را میبستم تا بتوانم سرقت کنم.
یعنی به هیچکس تجاوز نکردی؟
برای اینکه حسابی از من بترسند، آنها را مورد آزار و اذیت هم قرار میدادم، اما قصدم تجاوز نبود، میخواستم آنها را بترسانم و بگویم که آدم خطرناکی هستم و هر کاری از من برمیآید.
چطور خانههایی را که فقط کودک یا زنی تنها در آنجا بود، شناسایی میکردی؟
زنگ در خانهها را میزدم و وقتی کودک یا زنی جواب میداد، میپرسیدم کسی در خانه هست یا نه. شاید حتی در روز زنگ در هزار خانه را میزدم تا متوجه میشدم که کودکی تنهاست و کس دیگری نیست.
آنها هم به سوالات تو جواب میدادند؟
بله. وقتی خودم را آشنای خانواده معرفی میکردم، از این طریق به سوالاتم جواب میدادند و میگفتند که کسی در خانه نیست. معمولا هم چون سراغ خانههایی که کودکی در آنجا بود، میرفتم، کودکان راحتتر به سوالاتم جواب میدادند. به آنها میگفتم آشنای پدر و مادرت هستم و باید حتما بستهای به آنها بدهم.
با چه هدفی وارد خانهها میشدی؟
هدفم فقط سرقت بود. هیچ نیت دیگری نداشتم. با چاقو وارد میشدم و بچه را تهدید میکردم. بعد هم دست و پایش را میبستم و پول و طلا را با خودم میبردم.
وقتی بچهها میترسیدند، دلت برایشان نمیسوخت؟
در آن لحظات نمیتوانستم به هیچ چیز دیگری فکر کنم، چون شیشه میکشیدم و در حالت طبیعی قرار نداشتم. هر بار که به سرقت میرفتم، قبلش شیشه کشیده بودم.
یعنی بعد از مصرف مواد به سرقت میرفتی؟
هربار که شیشه میکشیدم، صدای یک مرد را میشنیدم که به من میگفت باید دزدی کنم، حتی خانهها را هم او به من نشان میداد. در کوچهها راه میرفتم و ناگهان صدای آن مرد در گوشم میپیچید که میگفت زنگ همین خانه را بزن.
از چند وقت پیش این سرقتها را شروع کردی؟
حدودا یک ماه پیش بود که فکر این سرقتها به ذهنم رسید.
هیچوقت با این شیوه سرقت نکرده بودی؟
نه من مدتی کیفقاپ بودم، بعد هم از خانههای خالی سرقت میکردم. این شیوه ناگهان به ذهنم رسید.
چی شد که سارق شدی؟
بیپول بودم. اعتیاد داشتم و باید هزینه موادم را تامین میکردم، برای همین افتادم در کار دزدی و به اینجا رسیدم.
چند وقت است که اعتیاد داری؟
١٠ سالی میشود که معتاد به شیشهام.
با پولهای سرقتی چه کار میکردی؟
همه را در قمار باختم. به جز مقداری از پولها که خرج موادم میشد، بقیه را در قمار میباختم.
هیچوقت در قمار برنده نبودی؟
نه، همیشه بازنده بودم. نمیدانم چرا شاید هم سرم کلا میگذاشتند، ولی بازنده بودم.
ازدواج کردی؟
نه. چند سال عاشق بودم. میخواستم ازدواج کنم، اما وقتی به زندان رفتم و آزاد شدم، فهمیدم که ازدواج کرده؛ ١٠سال عاشقش بودم، اما او به من خیانت کرد. بعد از آن دیگر سراغ هیچ دختری نرفتم.
چند سال داری؟
متولد سال ٦٥ هستم.
چقدر سواد داری؟
تا دوم ابتدایی درس خواندهام.
پدرت هم سارق بود؟
نه او سر یک دعوا کشته شد. ٢٨سال پیش بود که او را کشتند، یعنی من فقط ٤ سالم بود.
مادرت کجاست؟
او زودتر از پدرم فوت کرد. وقتی دوسال داشتم بر اثر بیماری مرد. بعد از آن با پدربزرگ و مادربزرگم زندگی کردم.
خواهر و برادر هم داری؟
دو خواهر دارم که الان هر دو در ترکیه زندگی میکنند.
کودکی سختی داشتی؟
وقتی یک بچه در سن خیلی پایین هم پدرش و هم مادرش را از دست میدهد، نمیتواند کودکی خوبی داشته باشد. همیشه با کمبود زندگی کردم و بزرگ شدم. نخستین بار ١٥ سالم بود که سرقت کردم، بعد از آن هم معتاد شدم.
ماجرای سرقت از مهدکودک و آزار یک مربی چیست؟
این مهد در جنوب تهران بود. فکر میکردم که یک خانه است. وارد آنجا شدم و یک زن را در حیاط دیدم. میخواستم دست و پایش را ببندم که فهمیدم آنجا مهدکودک است. آن مربی هم کتکم زد و چند نفر دیگر هم از ساختمان بیرون آمدند، من هم بلافاصله از آنجا فرار کردم.
نظر کاربران
خوبه دیگه! چند سال زندان و مجدد شروع اعمال مجرمانه.
روز از نو روزی از نو...
پاسخ ها
نكته جالب پاي تمام اين تجاوزها و جنايتها اعتياد به مواد مخدر بخصوص شيشه هست و تو اين سالها هيچكدوم از مراجع حرام اعلام نكردن و نميكنن مواد مخدر رو ! خيلي عجيبه
اگه حرام اعلام کنن دیگه کسی نمیکشه؟
کسی که میخاد بکشه میکشع
اگه قراره که هر کس با یتمیمی بزرگ بشه دزد و نامرد بشه که هیچ کشوری امنیت نداشت.این حیوون بخاطر تجاوز به بچها باید اشد مجازات بشه
ژاندارک هم می گفت به صداهای ذهنم گوش می دهم. نتیجه: انتخاب در نهایت با خود شماست که به طرف کدام صدا بروید!
ضعف قانونه
به این جانور خطرناک که موهاشم داره سفید میشه میگین پسر جوان، ولی به یه خانم 30 ساله ی درستکار و انسان میگین میانسال یا پیرزن !
دیدم که میگم!
پاسخ ها
نکبت از سر وروش می باره.
امیدوارم که موقعی که اعدام بشوی!صدای ذهن بدردت بخورد!
یعنی چی که اکثر خلافکاران تاحالا چندبار به زندان رفتن و بعد دوباره شروع کردن؟! پس زندان به چه دردی میخوره که هر خلافکاری بعد از ازادی دوباره خلاف میکنه؟! زندان کم کم براشون به تفریح تبدیل میشه
مردیکه آشغال قیافش از آدمیزاد برگشته اینها انگل اجتماع هستن وباید از روی زمین برداشته بشن.
این یه چیزی شنیده فقط
الکی میگه یه صداهایی میشنیدم که مثلا بگه رو رفتارش کنترل نداشته به خاطر همین میگه قبل از سرقت شیشه می کشیدم که به جای زندان بره تیمارستان
این آشغالها عادت کردن حرف همشون اینه که شیشه کشیدن و صدایی به اونها میگه برو دزدی یا برو آدم بکش.چرا این صدا فقط کارهای خلاف رو فرمان میده چرا نمیگه برو مسجد دو رکعت نماز برای کارهای کثیفی که کردی بخون و توبه کن.اینا انکل هستن صحیخ و سالم هستن نمیرن کار کنن میرن دزدی بچه ها یا زنهای مردم رو تا حد سکته میرسونن.چقد برای اونایی که این اتفاق براشون افتاده سخت و وحشتناکه.از لحاظ روحی و روانی مشکل پیدا میکنن.نباید آزاد بشه باید مجازات سخت بشه تا درس عبرت برای دزدهای دیگه بشه.
خواهرای توی ترکیش نمیتونستن کمکش کنن که این غلطا رو نکنه ؟؟؟؟
پاسخ ها
خواهراش هم یکی مثل خودش اگه ترکیه جایگاه داشتن داداشش میرفت پیششون.احتمالا اونا هم کارای نا مشروع دارن وگرنه باعقل جور در نمیاد که دوتا خواهراش اونجا باشن این اینجا باشه.شاید اونا هم اینجا دست گل به آب دادن فرار کردن ترکیه از کجا معلوم!
خواهراش هم مثل خودش بزهکارن.وگرنه اینکه چند بار سابقه داشته و زندان رفته یعنی خواهراش خبر نداشتن؟ پس خودشون تو ترکیه جایگاهی ندارن که بخوان این داغون رو ببرن.مرد گنده به جای کار کردن میری زن وبچه مردم رو آزار و اذیت میکنی.من هیچ طور نمیتونم خودمو جای اون خانواده ها بزارم همین طوریش وحشت دارم.مردم هم باید عاقل باشن به بچه هاشون یاد بدن در به غریبه باز نکنن با ای جور شیطان صفتهایی که تو جامعه ریختن مثل میکروب پخش شدن.پلیس باید انقد اینو بزنه تا انتقام وحشت اون طفل معصومها رو بگیره.گناه اونا چی بود که به دام این افتادن.خدا صبر بده
جای تاسفه که در ستون چهره ها شرح وحاشو نوشتین
انسان مثل یک خمیره وپدر ومادر وجامعه تا قبل از بلوغ میتونه اونو فرم بده ،،، بعد از بلوغ کم کم خمیرش سفت تر سفت تر وسنگ میشه دیگ به راحتی فرم نمیگیره وبرای تغییر شکلش احتیاج به سنگ تراش داره،،،،مهم ترین زمان زندگیش رو در بدترین شرایط گذرونده بدون هیچ فرم دهنده دلسوز وآگاهی،،، فراموش نکنیم ک قضاوت کار مانیست شاید اگ ماهم توی این شرایط به دنیا میومدیم وبزرگ میشدیم همینکارا میکردیم متاسفم برای شرایط سختی ک گذرونده وسختی ک به بقیه داده، امیدوارم سنگ تراش ماهری پیدا بشه وبه این هم نوعم کمک کنه.
پاسخ ها
در جواب کاربر بلا تعریف شما از شکل گرفتن آدمها کاملا درسته ولی آدمها از شرایط بد زندگی که داشتن باید تجربه کنن و خودشونو با انتخاب راه درست تو زندگی موفق کنن تا گذشته تلخی که داشتن رو از ذهنشون پاک کنن.نه اینکه یاقی بشن بیوفتن به جون هم نوع خودشون چرا چون ما سختی کشیدیم؟ دلیل کارهاشون فقط بهانست.ما هم قاضی نیستیم فقط نظرمونو میگیم.خدا به را راست هدایتشوت کنه فقط همین
کاربر 14:26
نظرت خییییییییلی جالب و البته منطقی بود
کلللللی خندیدم
پاسخ ها
کاربر1:23 نظرم خنده دار بود ولی حرف دلمو گفتم.چون حتی از اینکه من جای اون خانواده ها بودم تصورش هم برام وحشتناکه.دزدی کردن بخو ره تو سرشون از اینکه آزار و اذیت ویا صدمه میزنن آدم خیلی کثیفی هستن
چه کثافتی این لجن.... به صداها گوش میدادی ؟ بعد اون صداها نمیگفتن خلاف نکن ؟ باید چند بار دیگه تجاوز و دزدی کنه که اقایون اینو از چوب آوبزونش کنن.
پاسخ ها
من هم همینو گفتم که اون صداها همش باید دزدی .قتل ،تجاوز فرمان بده.صدا نمیگه برو کار کن به جایی برس و گذشته سخت زندگیتو فراموش کن.این جور آدمها چی فکر کردن همه نادان هستن که این مزخرفات رو درست میکنن.:پلیس های آگاهی هزاران نفر مثل اینارو دیدن میدونن که همه حرفاشون فیلمه ولی نمیدونم چرا زود ولشون میکنن.تا بیرون نیومده دست به خلاف دیگه میزنن
متولد 65 هست اما خیلی تکیده و پیر شده