ملکه های مسلمان زیبایی، شیک پوشی و تقوا

مجله چلچراغ: نه در آمریکا برگزار می شود نه در اروپا، همین نزدیکی ها در آسیاست. معیار برنده شدن در آن نه زیبایی است، نه قد و قواره تراشیده و باربی گونه، نه ناز و کرشمه، معیارش داشتن حجاب مناسب، روان خوانی قرآن و تا حد امکان موفقیت در زمینه های فرهنگی، ورزشی و ... است. هیئت داورانش هم هیچ ربطی به میس ورد و میس یونیورس ندارد؛ ترکیبی است از رأی دهندگان آن لاین، داوران کارگاه های آموزشی در طول مسابقه و حدود 100 کودک یتیم بین 9 تا 12 سال ... اما نامش همچنان «دختر شایسته» را یدک می کشد، ولی از نوع مسلمان.

مسابقه دختر شایسته اسلامی اولین بار در سال 2011، به صورت آن لاین و در کشور اندونزی برگزار شد. برگزارکننده این مسابقه یک بنیاد خیریه اندونزیایی است که به مشکلات زنان (مسلمان) بی خانمان و جنگ زده ای می پردازد که در کشورهای تحت بحران زندگی می کنند. کشورهای نام آشنایی چون: سوریه، فلسطین، سومالی ...

در سال اول تمام شرکت کننده ها اندونزیایی بودند و از سال دوم به بعد این مسابقه جهانی شد و حالا بعد از تاج گذجاری دو برنده اندوزیایی در دو سال پیاپی، امسال یک دختر نیجریه ای در جاکارتا به عنواندختر شایسته مسلمان تاج گذاری کرد. جایزه این مسابقه هم درست مثل خودش کم و بیش اسلامی است؛ یعنی یک سفر حج و یک سفر آموزشی به اروپا و بورس های تحصیلی و برنامه های کارآموزی از کشورهای مسلمان.

آبابیا عایشه 21 سال دارد. وقتی به عنوان برنده تاج گذاری کرد، با گریه روی زمین افتاد و سجده کرد. اولین جمله ای که گفت، این بود: «فقط می خواهیم به دنیا نشان دهیم که اسلام زیباست.» او در حال گذران ترم آخر رشته کشاورزی در دانشگاه است.


نورالحسنا هم ۲۱ سال دارد. او در مالزی متولد شده و فارغ التحصیل رشته بیزنس و حالا به طور نیمه وقت کار مدلینگ انجام می دهد. نور یکی از ۲۰ فینالیست این مسابقه بود. شاید اگر این مسابقه هم مانند همانندهایش برگزار می شد، نور می توانست برنده باشد، چون یکی از معدود زیبارویان این برنامه او بود. یک هفته طول کشیدتا نور و ابابیا درخواست گفتگوی اینترنتی مرا بپذیرند هر چند درباره نور اوضاع بهتر بود.

پیدا کردن ابابیا کمی سخت بود اما توییتر کار را راحت کرد. این شبکه اجتماعی مختصر و مفید، تنها جایی بودکه ابابیا در آن حساب کاربری داشت. من هم به خاطر او مجبور شدم در توییتر حساب کاربری باز کنم. چند بار توییتش کردم و درخواست گفتگو و ایمیل را برایش فرستادم اما خبری نشدتا اینکه یک هفته بعد در اوج ناامیدی هم در توییتر و هم در ایمیل سروکله اش پیدا شد و البته مرا هم آقا (Dear Sir) خطاب کرد. ایمیلش را داد و گفت که برای یک گفتگوی ایمیلی آماده است و یک مشکل کوچک توییتری باعث شده که دیر این درخواست را ببیند و معذرت خواست.

نور را اما خیلی راحت در فیس بوک پیدا کردم و برایش پیام فرستادم. بعد از سه روز ایمیلش را برایم فرستاد و گفت که کاملا برای گفتگو آماده است. او که اصرار دارد یونا صدایش بزنند، سه روز بعد از اینکه سوال ها را برایش ایمیل کردم، آنها را با جواب ها و عکس هایش فرستاد و در پاسخ به ایمیل تشکر آمیز من یک بار دیگر هم جواب ها را فوروارد کرد تا کار از محکم کاری عیب نکند. ابابیا اما درخواست عکس مرا نادیده گرفت و بعضی سوال ها را هم جواب نداد. از آنجا که این گفتگو رودررو نبود و آن لاین هم نبود، بنابراین سوال هایی هم در ذهنمان ماند که نتوانستیم از این دو دختر مسلمان بپرسیم اما به هر حال آنها پاسخ پرسش های ما را کتبی و از طریق ایمیل فرستادند که نتیجه اش شد این پرسش و پاسخی که می خوانید.


چرا تصمیم گرفتید در این مسابقه شرکت کنید؟

- ابابیا: دلایل مختلفی برای شرکت در این مسابقه داشتم اما مهمترین آنها این بود که می خواستم به دنیا نشان بدهم ما می توانیم به هر آنچه می خواهیم دست پیدا کنیم، بدون اینکه حجاب مانعمان شود.

- یونا: چون عاشق همایش ها و رویدادهایی هستم که برای زنان مسلمان برگزار می شود.

برای پذیرفته شدن در این رقابت چه مهارت هایی لازم بود؟

- ابابیا: حجاب مناسب، روان خواندن قرآن، رده سنی بین ۱۸ تا ۲۷ سال و حتی الامکان داشتن جایزه ای فرهنگی، درسی، هنری یا ورزشی.

این رقابت چقدر به استانداردهای موجود نزدیک است؟

- ابابیا: بیشتر مردم فکر می کنند این رقابت تام و کمال مربوط به زیبایی است. در حالی که اینطور نیست اما خدا را شکر با آگاهی ها و تبلیغات بعضی ها فهمیده اند که ماهیت این مسابقه چطور است.

- یونا: خیلی با مسابقه هایی مثل میس ورد و ... تفاوت دارد.مثلا در میس ورد تاکید روی سه حرف B است. یعنی خرد (brain)، زیبایی (beauty) و منِش (behavior) اما در دختر شایسته اسلامی تاکید روی سه حرف S است؛ یعنی تقوا (solehah)، ذکاوت (smart) و شیک پوشی (stylish).

کدام قسمت این برنامه را بیشتر دوست داشتید؟

- یونا: بیشترین چیزی که در طول این رقابت ها از آنلذت بردم، معرفی زنان مسلمان به جهان بود.

اطرافیان با شرکت شما در این مسابقه مخالف نبودند؟

- ابابیا: اصلا، همه مرا تشویق می کردند.

- یونا: مخالفت هایی بود ولی بیشتر می خواهم درباره چگونگی غلبه بر این مخالفت ها صحبت کنم. من به آنها می گفتم که این رقابت سعی دارد تا مفهوم برابری جنسیتی را از دیدگاه اسلامی متحول کند. دیدگاهی که معتقد است زن در یک جامعه نقش درجه یک دارد. ستون جامعه است و معلم کودکان آن. همچنین در دیدگاه اسلامی زن برای همسر و فرزندانش یک جواهر گرانبهاست.


چه کسانی بیشتر تو را تشویق می کردند؟

- یونا: خانواده، به خصوص مادرم و دوستان نزدیکم.

روابطت با دیگر شرکت کننده ها چطور بود؟

- ابابیا: روابطی بسیار صمیمانه با هم داشتیم. من احساس می کردم همه ما با استعداد هستیم و برنده را خداوند متعال انتخاب خواهدکرد. (این را همیشه برگزارکننده به ما می گفت) خدا رو شکر ما همه با هم دوست و صمیمی بودیم و اصلا برای هیچ کداممان مهم نبود که اهل کجا هستیم. ما هنوز هم با هم رابطه داریم.

- یونا: ما خیلی به هم نزدیکشدیم، حتی بعد از پایانرقابت هنوز هم با هم ارتباط داریم.

کدامشان رقیب قوی تری برای تو بودند؟

- ابابیا: من اصلا به این برنامه به صورت رقابتی نگاه نمی کردم. برعکس این برنامه برای من فرصتی بود تا با زنان سرآمد مسلمان از سراسر دنیا آشنا شوم و روابط خواهرانه ای با آنها به وجود بیاورم و نکات تازه ای از آنها یاد بگیرم.

- یونا: هیچ کدام از آنها را رقیب خودم نمی دانستم، چون برد و باخت برایم مهم نبود. چیزی که بیشتر برایم اهمیت داشت، این بود که تمام خصوصیات یک دختر شایسته مسلمان را داشته باشم.

خانواده و اطرافیانت نسبت به برنده شدن تو چه واکنشی نشان دادند؟

- ابابیا: خدا را شکر، هم خانواده و هم دوستانم بعد از برنده شدنم خیلی خیلی خوشحال شدند.

وقتی فینالیست شدی، خانواده چه واکنشی نشان داد؟

- یونا: آنها خیلی خوشحال شدند و گفتند که به من افتخار می کنند.

در لحظه شروع مسابقه شانس برنده شدنت را چقدر می دانستی؟

- ابابیا: اصلا به برنده شدن فکر نمی کردم.

روابطت با معصومه ابراهیمی (دختر ایرانی حاضر در این مسابقات و یکی از ۲۰ فینالیست) چطور بود؟

- ابابیا: رابطه من و مصی (معصومه ابراهیمی) خیلی صمیمانه و از ته قلب بود. ما اصلا به هم به چشم یک رقیب نگاه نمی کردیم، او برای من بیشتر مثل یک خواهر و دوست بود.

- یونا: معصومه خیلی مهربان و صمیمی بود و من هیچ مشکلی با او نداشتم.

این مسابقه و این پیروزی چه چیزی را در زندگی تو تغییر داد؟

- ابابیا: در طول کارگاه های آ»وزشی من نکات بیشتری درباره اسلام آموختم و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. در واقع این مسابقه مرا قوی تر کرد.

- یونا: چیزهای زیادی را در درون من تغییر داد، به خصوص درباره روش زندگی.

افراط گرایان در اندونزی و دیگر کشورهای مسلمان مخالفت های زیادی با این برنامه داشتند، آیا از طرف آنها تهدید هم شدی؟

- ابابیا: تهدید نشدم ولی خیلی ها با این کار مخالف بودند چون فکر می کردند این رقابت بر پایه زیبایی است.

- یونا: نه، من آنقدر خوش شانس بودم که همه اطرافیانم مرا تشویق می کردند و به من روحیه می دادند.

این برنامه ها چه تاثیری می تواند در زندگی زنان مسلمان عادی بگذارد؟

- ابابیا: این برنامه از یک دیدگاه مترقی اسلامی به زنان مسلمان اعتماد به نفس می دهدو به آنها می فهماند که می توانند در کنار مسلمان بودن، حجاب داشتن و معتقدبودن به همه اهدافشان دست پیدا کنند.

- یونا: به زنانمسلمان قدرت می دهد تا در تربیت نسل آینده موفق تر عمل کنند.

چرا بعضی از این شرکت کننده ها اصلا زیبا نبودند، یعنی زیبایی به هیچ وجه معیار نبود؟

- ابابیا: همانطور که گفتم، چون اصلا این مسابقه ربطی به زیبایی ندارد و بیشتر به مسلمان بودن مربوط است. تمام زنان ۱۸ تا ۲۷ ساله مسلمان که مهارت خواندنقرآن و حجاب کامل دارند، می توانند در این مسابقه شرکت کنند.

- یونا: زیبایی اصلا معیار نیست، بلکه معیار این است که چطور خودت را به عنوان یک زن مسلمان به دنیا بشناسانی.

و به عنوان آخرین سوال: از ایران چه می دانی؟

- ابابیا: راستش چیز زیادی درباره ایران نمی دانم. فقط اینکه یک کشور مسلمان است و حجاب در آنجا اجباری است، با اینحال مصی دوستم چیزهایی درباره ایران به من گفته و یک کارت پستال هم از اصفهان به من داده است.

- یونا: می دانم که غذاهای ایرانی بسیار خوشمزه هستند و ایران یک کشور زیباست.