گفتوگو با «مصطفی محسنزاده»؛ مداح خاص و محبوب یزدی
ما برای تمام خطهای شعری که میخوانیم، پشتوانه حدیثی و روایی و تاریخی داریم و حتی نظر مقام معظم رهبری در این موارد مؤید شعرهای ما است حرف ما فارغ از مسائل روزمان نیست، ما نوحه میخوانیم در بستر زمانی خودمان؛ حرف دل مردم را میزنیم ما بلندگوهای مکتب عاشورا هستیم، ما پیامرسانان این واقعه هستیم، باید بدانیم از این بلندگو چه حرفی را بایستی زد.
روزنامه شهروند - حسامخراسانی: یزد چهار هیأت بنام دارد که بچه هیأتیها هر چهار هیأت را خوب میشناسند؛ «باغ گندم»، «بعثت»، «شیخ داد» و «کوچه بیوک». چهار هیأتی که برای نوحهخوانی از ملودی غیرتکراری و تا حدی برای خوانش از ردیف آوازی ایرانی بهره میبرند. «اللهالله» هم نام نوحهای از هیأت عزاداری کوچه بیوک یزد است که فیلم آن بارها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شده و مورد توجه قرار گرفته است.
در این تکه فیلم دو نوحهخوان یزدی در میان هیأتی بزرگ با یکدیگر همآوا میخوانند: «الله الله، فریاد از جور زمان/ الله الله، فریاد از اهرمنان»، «الله الله کو صبح فتح و ظفر/ الله الله کِی میآید پایان رنج بشر». این اثر که سال ٩٣ منتشر شد، پس از پرداختن به واقعه عاشورا و مفاهیمی همچون امید و رهایی، بشارت ظهور منجی را میدهد.
لغات و مضامین به کار برده در اثر متفاوت با اشعار رایجی است که اغلب در مراسم سوگواری ماه محرم خوانده میشود، به همین دلیل هم بازنشر این اثر با قضاوتهای بسیاری از سوی کاربران فضای مجازی همراه شد. کاربران با هشتگهایی همچون «نوحهخوانی متفاوت یزدیها» «نوحه سیاسی» و «مداحی متفاوت»، الله الله را به یکی از داغترین کلیدواژههای محرم تبدیل کردند. تفاوت در مضامین شعری باعث شده عدهای این شکل از نوحهسرایی را کنایهای سیاسی تلقی کنند.
اما این تمام ماجرای کوچه بیوک و نوحه «الله الله» نیست. سال ٩٤ این نوحه در رسانههای مختلف نیز بازنشر و با این اتفاق قضاوتها و حساسیتها نسبت به این هیأت و این نوحهخوانی بیشتر از گذشته میشود. حالا دیگر این تکه فیلم کوتاه وجه مشترک بسیاری از صفحات شبکههای اجتماعی در ایام محرم است؛ یک وجه مشترک با قضاوتهای متفاوت.
دیگر قضاوتکنندهها حتی در مواردی دو نوحهخوان این اثر و متولیان هیأت کوچه بیوک را با عناوینی همچون مداح منتقد نظام و هیأت سیاسی مورد اتهام قرار میدهند و شایعات و شنیدههایی درباره حاشیههای اشعار متفاوت و گاهی کنایهدار خواندهشده در مراسم عزاداری کوچه بیوک مطرح میکنند. اتهامات و شایعاتی که برای متوالیان هیأتکوچه بیوک دردسرساز هم شده، اما اصل ماجرا چیز دیگری است، بیشک بهترین مفسر این اثر؛ «مصطفی محسنزاده» یکی از نوحهخوانهای این اثر است. او در گفتوگوی خود درباره شایعاتی که در فضاهای مجازی درباره آنان و نوحههای متفاوتشان وجود دارد، به ما پاسخ داده است.
«مصطفی محسنزاده» یک نوحهخوان متفاوت. این گزاره را قبول دارید؟
به نسبت نوحههایی كه امروز عموم هیأتها از لحاظ محتوا اجرا میكنند که مضمون آنان سوگ و ماتم است و درونمایهای صرفا عاطفی یا حماسی یا تركیبی از این دو دارد، بله، اما با توجه به تاریخ شعر شیعی و هدف این حركت عظیم تاریخی «نه»، چراكه مضامین نوحههای ما و برخی از هیأتهای یزدی، همگام و همصدای هدف اصلی این جریان است.
صریحتر پرسشم را مطرح کنم، چرا دوست دارید متفاوت باشید؟
شیعه در طول تاریخ همیشه در موضع منتقد حکومت قرار گرفته و جانمایه شعر شیعی از آغاز حقطلبی و دادخواهی بوده، شعر شیعی حامل فریاد است؛ فریادی بر سر جور حکام اموی و عباسی و ... . شاعران بزرگ به گفته خودشان: چوبهدارشان را با خود حمل میکردند (دعبل). نگاهی به شعر دعبل خزاعی وکُمِیْت؛ فریادهای حُجر بن عدی میان خطبههای حاکم کوفه و نماینده خلیفه و پاسخ به لاطائلات و تحریف حقیقت، مواجهه سخنوران و محبان علی در حضور معاویه، همه و همه الگو و نمونه این مدعاست و متاسفانه امروز آنقدر از این مفاهیم فاصله گرفتهایم كه نوحهمان «متفاوت» انگاشته میشود.
دلیل این نگاه كه نوحه باید عاطفی باشد به نظر شما چیست؟
این نگاه در دوره حکومت صفوی با توجه به شرایط آن دوره شکل گرفت. شعر محتشم کاشانی را هم میتوان سرآغاز چنین نگاهی عنوان کرد، البته نگاه درست و بجایی است که موردنیاز جامعه هم هست، اما کافی نیست.
تاکیدی بر واژه نوحهخوان دارید. تعمدی است؟
بله، در یزد بین نوحهخوان و مداح تفاوتی اساسی وجود دارد و دو تخصص مجزاست. مداح، با آن پیشینهای كه میشناسید روضه میخواند و روایتگر تاریخ زندگی اهل بیت است و گاها نوحه هم چاشنی كار او است. اما نوحهخوان مانند یك تصنیفخوان اثری ملودیك را كه دارای ضرباهنگ مشخص و مضامینی شاعرانه است، با فرمی بدیع همراه با جمعیتی همنوا به اجرا درمیآورد.
در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.
به عقیده شما در نوحهخوانیها بر چه موضوعاتی باید تاکید شود؟
باید دید امام حسین (ع) یا امام زمان (ع) اگر امروز در میان ما بودند، چه میگفتند. باور ما بر این است که واقعه کربلا و خطبههای حضرتزینب(س) و امامسجاد(ع) هیچگاه تازگیخود را از دست نمیدهد. هنر هم این است كه ما چگونه این حقایق را بازگو كنیم، تا برای جامعه امروزمان کاربردی داشته باشد.
وقتی به داستان عاشورا نگاه میکنیم، در آن پیامهایی بینالمللی بارز است و نهتنها برای جامعه آن روز و مسلمانان، بلكه برای همه دورانها و همه انسانهاست، پیامهایی مانند یادآوری کرامت انسان، امر به معروف و نهی از منکر، حرکت برای حق، زیر بار ظلم نرفتن، مبارزه با جهل و در نهایت بیداری انسان. این مضامین را باید در عزاداریها گفت. من وقتی امروز میخواهم نوحهای بخوانم، باید ببینم مولا و مقتدایمان اباعبدالله چه گفتند و چه كردند. ما بلندگوهای مکتب عاشورا هستیم، ما پیامرسانان این واقعهایم، باید بدانیم از این بلندگو چه باید گفت؟ آیا فقط بگوییم امام را در کربلا با لب تشنه شهید كردند؟ شیعیان در بسیاری از هیأتها در ادوار مختلف تاریخ این را گفتهاند، باید هم گفت، این پیام مظلومیت امام و شهدای کربلاست. اما آیا همین قدر کافی است یا باید بیش از این گفت؟
به قول استاد شهابالدین موسوی (شاعر ارجمند هیأت ما و چند هیأت دیگر): بگو به خنجرها امام عاشورا هنوز عطش دارد؟ قسم به معجرها هنوز از آن صحرا شراره میبارد.
من خودم دوست دارم از امام حسینی حرف بزنم که هر کس، فارغ از هر دین و مذهبی شنید، عاشق و شیفته آن حضرت شود. ما چنین امامی داریم، چرا از او حرف نزنیم؟ در طول تاریخ در دنیا آزادیخواهان و عدالتخواهان بسیار بودهاند، مثلا چهگوارا که همه او را بهعنوان یک چریک آزادیخواه در جهان میشناسند. خُب چرا فردی مانند امام حسین(ع) که از هر لحاظ، شخصیتی فراتر از این الگوهاست را به دنیا معرفی نکنیم؟ انسانی با آن سجایای اخلاقی، با آن همه رحم و شفقت برای هدایت مردم كه در راه عقیده خود اینچنین جانفشانی كرد. شما از خصوصیات و شخصیت و رفتار امام هر کجا حرف بزنید، همه متعجب و مسحور میشوند. ما باید این وجه از نگاه و کلام امامحسین(ع) را به گوش جهانیان برسانیم. هدف ما این است که نوحهمان شکلی داشته باشد که دیگران را جذب کند. این نگاه را برمبنای جهانبینی و جهانشمولی مذهب شیعه انتخاب کردیم، ما بر این باوریم که پیرو مکتبی هستیم که پیام آن درمان درد بشریت است. با همین باور این حرکت تبلیغی را آغاز کردیم، به نظر من امروز وظیفه هر هیأتی است که این وجه از دین را تبلیغ کند.
بین بهره از مضامین سیاسی و رفتار سیاسی تفاوت وجود دارد، آقای «محسنزاده» رفتار سیاسی هم دارد؟
من همیشه تمام تلاشم این بوده که به هیچ جریان سیاسی وابسته نباشم، چه از لحاظ کلامی و چه رفتاری. بهطورکلی هم، آدم سیاسی به معنای امروزی نیستم و مسائل سیاسی و جناحی را دنبال نمیکنم.
پس هشتگ مداح اصلاحطلب را قبول ندارید؟
اگر بگویند محسنزاده اصلاحطلب است، میگویم بله، مگر میشود انسان باشی و اهل اصلاح و صلح و صلاح نباشی و اگر هم بگویند اصولگراست باز هم میگویم بله، چراكه مبنای اندیشه دینی ما دارای اصل و اصالت است، بنده فارغ از تعاریف امروز یک اصولگرای اصلاحطلب هستم.
اما ببینید، وقتی حرفی گفته میشود آن هم از جنس هنر و با اقبال مردم مواجه میشود، همه آن را در تقسیمبندیهای زمانی خود قرار میدهند. شاید اگر همان حرف را ٣٠سال پیش میگفتید در جناح دیگری قرار میگرفتید. اگر ما جریان سیاسی کشور را به چپ و راست تبدیل کنیم، هر دو جناح دوست دارند تمام آثار هنری و مذهبی را متعلق به خودشان بنامند، چون فکر میکنند تمام حق نزد آنهاست و این داستان همیشگی تاریخ است. ولی حرف ما فارغ از مسائل روزمان نیست، ما نوحه در بستر زمانی خودمان میخوانیم و دوست داریم از حقیقت بگوییم و در آن حرف دل مردم را هم بزنیم، چون برای مردم میخوانیم. شعر ما هم برگرفته از پیامهای مکتب عاشوراست.
مداح منتقد، این یکی دیگر از هشتگها در معرفی شما بود!
نمیدانم منظور از منتقد در اینجا چیست! چون نقد، بالذات باید نیتی سازنده داشته باشد، تا اگر نقصی هم هست، برطرف كند و این مقبول و ممدوح است. اما با نیت تخریب دیگر نقد نیست و نامی دیگر دارد. مضامین نوحهها اگر اشارهای به مسائل روز دارد، همه از سر دلسوزی و نیاز انسان امروز به جامعهای متعالی و فارغ از هر گونه دشمنی است. دین و تمام مبلغان دینی در هر لباس آرزویشان نیل به مدینه فاضله است.
این عناوین با توجه به مضامین اشعاری است که میخوانید...
مخالفم، ما برای تمام خطهای شعری که میخوانیم، پشتوانه حدیثی و روایی و تاریخی داریم. پیشنهاد میكنم دوستانی که شاید احیانا دایه دلسوزتر از مادر میشوند؛ كتاب درسهای عاشورای رهبری را تورق كنند. متاسفانه گاهی در این میان سوءبرداشتها و تنگنظریها این موج را ایجاد میكند.
یکی از توصیههای رهبر انقلاب و مراجع تقلید در شیوه عزاداری، بهرهمندی از واژگان و القاب صحیح و دوری از بیان کلمات و مضامین ناصحیح است، به نظر میرسد در یزد به این نکته توجه بسیاری میشود.
بله. در کشور شیوههای مختلف عزاداری وجود دارد. در یزد عزاداری به شکل خاص خود برگزار میشود، ما در این شیوه به آهنگسازی توجه بیشتری میکنیم؛ متاسفانه این شیوه عزاداریها که مورد انتقاد هم قرار گرفته، بیشتر در هیأتهای جدیدالتاسیس دیده میشود كه ما آن را درست یا غلط شیوه تهرانی مینامیم. ما در یزد به غیر از ملودیهای بدیع و بدون تکرار و نوآوری در فرم، ادبیات فاخر عاشورایی داریم كه زبانزد كشور است!
مورد بازخواست هم قرار گرفتهاید؟
بله. باید عرض كنم همیشه یک حركت نوگرایانه مخصوصا در هنر و آن هم در بستر مذهب در نگاه آنان كه از هنر بیبهرهاند و نگاهی بسته دارند، با كج فهمی و مخالفت مواجه میشود و ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم، اما در جلساتی که با آقایان داشتیم و شعرها را توضیح دادیم، همه به این نتیجه رسیدند که ما هیچ غرضی نداشتهایم و این مطلب را سابقه ما هم مهر تایید میزد.
البته تنگنظریها باعث مانعتراشیها در روند كار هیأت شد و امروز متاسفانه همین نگاهِ بهزعم خود دلسوزانه، اما در حقیقت ناآگاهانه در كار هیأت كوچه بیوك اختلال ایجاد كرد و امنای هیأت راهی جز استعفا ندیدند و قهرا نوحهخوانی بنده هم در این هیأت حداقل برای امسال پایان پذیرفت. لازم به ذكر است كه مسئولان مربوطه با ما برخوردی بسیار دوستانه و كارشناسانه داشتهاند و در یاری ما از هیچ كمكی فروگذاری نكردند كه جای تقدیر و تشكر دارد.
در مورد الله الله حرف بزنیم...
من سال ٩٣ کار الله الله را به آهنگسازی و همخوانی آقای سروش رحمانی و شعر آقای محمدعلی كریمی اجرا كردم. اما سال بعد یعنی سال ٩٤ کار الله الله از صدای آمریکا پخش شد و پس از این پخش بود که قضاوتها بالا گرفت و گفتند حتما حرفی ضدنظام مطرح شده که این شبکه آن را پخش کرده! در صورتی كه برخلاف تمام نوحههایی كه تا آن روز خوانده شده بود، این نوحه خدا را مخاطب قرار داده و از صلح و دوستی و عشق و پایان جنگ و خونریزی و در نهایت امام زمان(عج) سخن داشت. اما مورد بیمهری برخی افراد قرار گرفت و جالب اینكه در مقابل مورد استقبال قاطبه مردم شهر و كشورمان و همینطور هممیهنان خارج از كشور كه بعضا صبغهای دینی نداشتند، قرار گرفت و این مقبولیت هنوز هم ادامه دارد. به نظرم نوحه باید این فراگیری و جامعیت مفهوم را داشته باشد تا مرز دلها را بپیماید و مردم را به محبت و یكدلی دعوت كند و این یعنی حركتی اهل بیتی.
کوتاه با مصطفی محسنزاده، نوحهخوان متفاوت یزدی
کربلا؛ داستان هر روز تاریخ
متولد چه سالی هستید؟
١٣٦٠.
از چه سالی نوحهخوانی را شروع کردید؟
نوحهخوانی را از سال ٧٢ در هیأت كوی سعدی شروع کردم، البته کار آواز و موسیقی را پیش از این سن آغاز کرده بودم.
در میزان درآمد مداحان و نوحهخوانها همیشه شایعاتی مطرح بوده، حاضر هستید شفاف در مورد میزان دارایی شخصیتان صحبت کنید؟
تمام دارایی من یک خودروی ال٩٠ است، مجردم و خانه شخصی هم ندارم.
شغل مصطفی محسنزاده؟
کار اصلی من اجرای موسیقی در گروه راز و گروه دفنوازان هویار است و آهنگسازی نوحه برای هیأتها هم انجام میدهم و گاهی به درخواست دوستان شعر نوحه هم میگویم.
در مورد این چند کلمه نظرتان را کوتاه بگویید...
امام موسی صدر:
مگر میشود این میزان از زیبایی را در یک جمله کوتاه تعریف کرد!؟
استاد شجریان:
صدای ماندگار لحظههای افطار.
کربلا:
داستان هر روز تاریخ.
محتشم کاشانی:
شعر «باز این چه شورش است» تعبیر درستی است از هر روز عاشورا.
سه نکته در مورد هیأتهای مذهبی شهر یزد
هیأت کوچه بیوک یکی از قدیمیترین هیأتهای شهر یزد است. هیأتی در محله قدیمی کوچه بیوک. نام این محله برگرفته از نام یکی از بزرگان یزد به نام «بیوک» است. با توجه به گزارشهای مورخان محلی یزد احتمالا این محله در قرن هشتم تشکیل شده است.
شیوه سوگواری هم در شهر منحصربهفرد است. نخلبرداری و سبک خاص نوحهخوانی و سینهزنی عزاداران یزدی از جمله آیینها و ویژگیهای هیأتهای یزدی است؛ جایی که مرحوم حجتالاسلام «محمدتقی فلسفی» به آن لقب «حسینیه ایران» را داده بود.
سال ١٣٩٣ در پیامی رهبر معظم انقلاب از یکی از هیأتهای شهر یزد یعنی «باغ گندم» به دلیل نحوه و شیوه عزاداری تقدیر کردند. مقام معظم رهبری این هیأت را «هم به لحاظ سینهزنی، هم از لحاظ مداحی و هم از لحاظ دعاهایی که کردید» خیلی خوب توصیف کرده و از آنان تشکر کردند. پیامی که سبب شد نام این هیأت بیش از پیش در گزارشهای رسانهای و گفتوگوها به چشم بیاید و به عنوان هیأتی شاخص و ممتاز معرفی شود.
نظر کاربران
تکراری