مصاحبه ای متفاوت با مجید مشیری
مجید مشیری بازیگر سینما و تلویزیون در سال ۱۳۴۰ در شیراز متولد شد. او فارغالتحصیل رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه فنی و مهندسی شیراز است.مشیری فعالیت هنری خود را با عضویت در کارگاه آزاد بازیگری امین تارخ آغاز کرد.
مجله سیب سبز: مجید مشیری بازیگر سینما و تلویزیون در سال ۱۳۴۰ در شیراز متولد شد. او فارغالتحصیل رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه فنی و مهندسی شیراز است.مشیری فعالیت هنری خود را با عضویت در کارگاه آزاد بازیگری امین تارخ آغاز کرد و پس از آن به ایفای نقش در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی پرداخت. این گپوگفتی با این هنرمند است که خواندنش خالی از لطف نیست.
قبل از اینکه بازیگر شوم
دوران تحصیلاتم را در رشته عمران و در دانشگاه سراسری شیراز گذراندم، زمان انتخاب رشتهام یکی از برادرهایم رشته مکانیک میخواند ومن هم خیلی به رشته مکانیک علاقه داشتم اما پدرم اصرار داشتند تا من عمران بخوانم و میگفتند یک مهندس مکانیک برای یک خانواده کافی است و بهتر است تو عمران بخوانی و من هم عمران را انتخاب کردم و در همان رشته عمران مشغول به کار شدم.
سال ۱۳۷۴ دراولین دوره کارگاه آزاد امین تارخ ثبتنام کردم، البته نمیگویم دیوانهوار عاشق بازیگری بودم اما با خودم گفتم بروم و امتحان کنم، آن موقع کلاسها آزمون ورودی داشت، وقتی وارد شدم متنی را به من دادند به نام «کویر» و گفتند برو و بعد از ۲۰ روز برگرد. وقتی روز تست رسید به آموزشگاه رفتم. آقایان سیروس الوند، مهدی هاشمی، امین تارخ و خانم گلاب آدینه پشت میز نشسته بودند، یک دوربین هم آنجا بود، آن موقع کلاسهای بازیگری خیلی بهتر بود، دورههای سوار کاری و شمشیر بازی را هم آموزش میدادند، به هر حال از من خواستند تا آن متن را بخوانم و من نشستم و متن را خواندم که بخشی از آن را هنوز به یاد دارم، گفتم تو از کویر چه میدانی... وقتی متن تمام شد آنها برای من دست زدند و سیروس الوند گفت که «این پسر خیلی خوب است.»
اولین نقشم نقش اول بود
اولین فیلمی که در آن بازی کردم سریال هفت سنگ بود، درست ۲ ماه بعد از شروع کلاسها بیشتر کارگردان ها به دليل ارتباطاتی که با امین تارخ داشتند برای انتخاب بازیگر به آن کارگاه میآمدند و من نسبت به بقیه چهره جاافتادهتری داشتم و بیشتر به چشم میآمدم.
در شروع کار فقط فکر میکردم که قرار است در یک سریال نقش کوچکی بازی کنم ولی وقتی کار بیشتر پیش رفت متوجه شدم که قرار است نقش اول را بازی کنم و این شوک بسیار خوبی برای شروع کار من شد بعد از آن نقشهای زیادی را بازی کردم.
کیومرث پوراحمد مسیر بازیگری ام را تغییر داد
در آن زمان دفتر ساختمانی داشتم و هنوز هم کار عمران را انجام میدادم و بازیگری برای من شغل دوم بود و من به اندازه شغل دوم برای آن وقت میگذاشتم. برای بازیگری تقریبا ۲ سال وقت گذاشتم و بعد آقای کیومرث پوراحمد دو اپیزود خیلی خوب در سریال سرنخ به من پیشنهاد داد که کاملا مسیر بازیگری را برای من تغییر داد و من تازه متوجه شدم که بازیگری یعنی چه بعد از سریال سر نخ تازه متوجه شدم که بازیگرم.
مسافری از هند را خیلی دوست داشتم
سریال مسافری از هند را خیلی دوست داشتم اما مردم من را بیشتر به خاطر سریال خط قرمز میشناختند. سریال خط قرمز خیلی سوژههای جدیدی داشت و همین باعث شد تا طرفداران زیادی داشته باشد. جزء اولین سریالهایی بود که با نگاهی دیگر به مشکلات جوانان میپرداخت.
چه چیزی را از من گرفت و چه چیزی به من داد
وقتی بازیگر میشوی خیلی چیزها را از دست می دهی و خیلی چیزهای دیگر به دست میآوری. چیزی که به دست آوردم ارتباط نزدیک با مردم است، اینکه وقتی بین مردم هستی تو را میبینند و با لبخند به تو نگاه میکنند يا سلام و احوالپرسی میکنند و تمام انرژیهای مثبت را به تو میدهند برای من خیلی ارزشمند است و گاهی چیزهایی که از دست دادهای جبران میشود. چند روز پیش به یکی از دوستانم گفتم دلم میخواهد بروم و در پارک روی یک پتو دراز بکشم اما نمیشود و این نداشتن حریم خصوصی چیزی است که از دست دادهای.
آقا شما نون هم میخوری؟
چند سال پیش برای خریدن نان به یکی از نانوایی های محل رفتم و در صف ایستادم، سه نفر مقابل من ایستاده بودند و نانوا من را شناخت و با من احوالپرسی کرد، که باعث شد دیگران هم متوجه حضور من بشوند. یک نفر که در صف ایستاده بود با جدیت از من پرسید «آقا شما نون هم میخوری ؟!» گفتم «بله آقا چرا نخورم؟» گفت پس چرا دیگه تو صف وایسادی؟
ماهواره باعث میشود بازیگران وطنی دیده نشوند
زمانی که من و همدورهايهایم بازیگری را شروع کردیم مثل حالا ماهوارهها همه گیر نشده بودند و مردم بازیگرهای خودمان را به واسطه دیدن سریالهایشان میشناختند، اما حالا با وجود ماهواره و سریالهایش مردم دیگر کمتر تلویزیون نگاه میکنند و من دیدم بازیگری را که تا الان ۱۰ تا سریال بازی کرده است اما مردم هنوز او را نمیشناسند، به همین دلیل من با ماهواره به شدت مخالفم.
سلامتیام برایم خیلی اهمیت دارد
سلامتی ام برایم خیلی اهمیت دارد ، به خاطر همین دو رشته کاراته و شنا را به صورت حرفهای دنبال کردم و تمام ورزشها را به غیر از والیبال و بسکتبال که هیچ وقت نتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم تقریبا بلدم. معتقدم هر انسانی که نتواند خودش را دوست داشته باشد دیگران را هم نمیتواند دوست داشته باشد، وقتی ما به خودمان و سلامتی خودمان اهمیت ندهیم دیگران هم برای ما مهم نخواهند بود، وقتی تن و فکر ما سالم باشد با دیگران بهتر ارتباط برقرار خواهیم کرد و به همین دليل برای سلامتی خودم هر کاری را انجام میدهم.
از استرس دوری میکنم
غذای سالم خوردن یکی از روشهایی است که هر کسی میتواند برای سلامت خودش انتخاب کند، به عنوان مثال من سالهاست که برنج نمیخورم و تمام تلاشم را میکنم تا از فست فود دوری کنم و بیشتر وقتها فقط ماهی و جوجه میخورم. تمام سعی خودم را میکنم تا از استرس و فضاهای پر استرس دوری کنم.گاهی بر اساس نقشهایی که بازی کردم معمولا افراد فکر میکنند که من بسیار عصبی هستم، در صورتی که برعکس من بسیار آرام و صبور هستم.
معمولا در دنیای سینما دوستان زیادی پیدا میکنم. به واسطه هر سریال و فیلمی که بازی میکنم با کسانی آشنا میشوم که تا مدتها با آنها در ارتباطم اما بعد از مدتی به هر کس پیشنهادات دیگری میشود و کمتر همدیگر را میبینیم.
شبها راحت میخوابم
زمانی از زندگیام تصمیم گرفتم تا مسیر زندگیام را طوری برنامهریزی کنم تا از محیطها و مسائل استرسزا دور باشم. تا بچهای استرس مشق شب داری، دانشجو که میشوی استرس مشروط نشدن، بعد استرس ازدواج و تشکیل خانواده، اما در نهایت بعد از مدتی از این وضع خسته میشوی و تلاش میکنی از این مسائل دور باشی، من هم تصمیم گرفتم و موفق شدم و حالا به مرحلهای رسیدم که شبها راحت میخوابم.
نظر کاربران
زندگی این روزای من همش شده ترس از آینده...