جین فوندا، ستارهای در مرز سیاست و سینما
نقل مشهوری است که هیچچیز از سیاست جدا نیست. برخی سیاست را از هیچ کنش انسانیای جدا نمیدانند بهویژه سینما. ستارههایی هستند که نقشآفرینیشان را محدود به تصویر دوبعدی روی پرده سینما نمیدانند و در عرصه سیاست حضور فعال دارند؛ البته شرایط اجتماعی در کنشگری سیاسی بازیگران بیتاثیر نیست.
جوانی جین فوندا همزمان بود با تحرکات اجتماعی و سیاسی که در اروپا و آمریکا هر روز شدت مییافت. جین دختر هنری فاندا است که پدرش در فیلم وسترن «کلمانتین محبوبم»(۱۹۴۶، جان فورد) که با وجود مجرد بودنش، متانت و وقار یک مرد خانواده را دارد و حضورش ضامن آرامش شهر و بزرگترین درام زندگیاش، دلبری از کلمانتین محبوب است.
فیلمهای اخلاقی و کلاسیکی که پدر جین بازی کرده بود، نسبتی با جهان دهه 60 نداشت. شاید نزدیکترین زن به زمانه دختر در کارنامه سینمایی فوندای پدر، دختر اعجوبه و بیرقیب فیلم «بانو ایو» (1941، پرستون استرجس) با بازی درخشان باربارا استانویک در نقش جین هرینگتون باشد. دختری که اراده و توان تسویهحساب با مردان و جهان مردانه را دارد؛ البته برای منافع شخصی.
اما برای اینکه بشود با فیلمها زندگی کرد، نیاز به فیلمهایی معاصر بود. زمانه، فیلمها و بازیگران خودش را میخواست و جین فوندا در آن زمانه پرهیاهو بازیگری بود از جنس زمانهاش؛ زمانهای که با ایدئالهایی دور و دراز شروع شد و فیلمهایی سرخوش مثل «پابرهنه در پارک» (جین ساکس، ۱۹۶۸) و فیلمهایی تابوشکن و انتقادی مثل «باربالا» (۱۹۶۸، روژه وادیم) و «کلوت» (آلن جی. پاکولا، ۱۹۷۱) با حضور جین فوندا ساخته شد.
جین فوندا، بازیگر و تهیهکننده آمریکایی با نام کامل جین سیمور فوندا، خواهر پیتر و دختر هنری فوندای بازیگر است. با اینکه به بازیگری علاقه چندانی نداشت، اما برای نخستینبار در ۱۷ سالگی در کنار پدرش در نمایش «دختر روستایی» روی صحنه رفت. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه واسار به پاریس رفت تا به علاقه اصلیاش یعنی نقاشی بپردازد، اما بلافاصله به نیویورک بازگشت و مدل عکاسی شد.
آشناییاش با لی استراسبرگ سبب شد به اکتورز استودیو برود و از کارگاه بازیگری او در دهههای ۵۰ و ۶۰ فارغالتحصیل شود. در نخستین سال دهه ۶۰، در «داستان شگفت» اولین حضورش مقابل دوربین را تجربه کرد و همین حضور در کنار بازیهای درخشانش در نمایشهای برادوی، از ظهور یک ستاره خبر داد.
با آغاز دهه ۷۰ از وادیم طلاق گرفت و به آمریکا بازگشت. پس از ازدواج با تام هیدن که مبارزی ضدجنگ هم بود، به چهرهای معترض نسبت به جنگ ویتنام تبدیل شد. در تولید و ساخت یکی، دو مستند در همین زمینه حضور داشت و به اتفاق دانلد ساترلند، یک گروه هنری ضدجنگ تشکیل داد. بازی در «کلوت» در سال ۱۹۷۱، اسکاری برایش به ارمغان آورد که برای بازی در «مگر آنها به اسبها شلیک نمیکنند؟» از او دریغ شده بود. رفتارهای فوندا در دل هالیوود، آنقدر عجیب بود که در چهارمین دهه عمرش، موضوع دو مستند شود. مستند اولی با عنوان «نامه به جین: کالبدشکافی یک چهره» را ژانلوک گدار و ژانپیر گورن ساختند و دومی مستندی تلویزیونی بهنام «جین» بود.
تصویری از سفر سال 1972 «هانوی جین» (نامی که بعدها فوندا به آن معروف شد) در خلال جنگ آمریکا با ویتنام، او را در حالی که پشت یک ضدهوایی مربوط به ویتنامیهای شمالی نشسته نشان میدهد. ستاره «باربارلا» و یکی از اعضای خاندان افسانهای هالیوود بهوسیله نیروهای اپوزیسیون احاطه شده بود. این تصویر سر و صدای بسیاری بهراه انداخت. آنها برای او آهنگی درباره روزی که «عمو هو» استقلال کشور را اعلام کرد خواندند. فوندا هم در مقابل با خواندن ترجمه آهنگ «دای ما دی» که بهوسیله یک دانشجوی ضدجنگ اهل جنوب ویتنام نوشته بود - او آن را قبل از سفر حفظ کرده بود- احساسات ویتنامیها را برانگیخت.
فوندا بهشدت بهخاطر این عکس مورد انتقاد قرار گرفت؛ عکسی که او گفته است «تا روز مرگ، افسوس آن را خواهد خورد.» فوندا بهمحض اینکه وارد پایگاه شده بود از سوی عکاسان ویتنامی محاصره شد. او بعدها ادعا کرد ویتنامیها او را برای یک حرکت تبلیغاتی به آنجا دعوت کرده بودند.
شاید او از ژستگرفتن برای آن عکس منظوری نداشته است، اما دفاع از نظراتش کار مشکلتری بود. او بهشدت از تصویری که آمریکاییها ساخته و در آن ادعا میکنند ویتنامیها، سربازان اسیر آمریکایی را مورد سوءاستفاده قرار داده بودند، عصبانی بود. شاید بههمین دلیل بود که در یکی از برنامههای رادیویی خود داعیهداران این تصویر را مشتی ریاکار و دروغگو خواند. فوندا دولت نیکسون را به تلاش برای خائن نشاندادن خودش متهم کرد، اما تاکید داشت که دولت نتوانسته مدرکی علیه او پیدا کند.
مهمترین نقشش در ادامه دهه ۷۰، «جولیا»ی فرد زینهمان بود، اما یک سال بعد، برای «بازگشت به وطن» دومین اسکارش را بهدست آورد. سال بعد با «سندروم چینی» ثابت کرد که هنوز برای تماشاگران چهره محبوبی است و با معدود نقشآفرینیهایش در دهه ۸۰، این محبوبیت را حفظ کرد. در ۱۹۸۴ و در حالی که از هیدن جدا شده بود، با تد ترنر، غول رسانهای جهان و مؤسس CNN، ازدواج کرد.
جین فوندا شاید از نخستین زنان هالیوودی باشد که پرچم مبارزههای اجتماعی و سیاسی و البته استقلال زنان را بهدست گرفت. اگر چند دهه بعد، این رفتارها عادی تلقی شد، در دهههای 60 و 70 معدود ستارگان زنی بودند که در این امور دخالت میکردند و فوندا به همین جهت، چهره شاخصی تلقی شد. او همچنین با نخستین بازیهایش ثابت کرد بازیگر شاخصی هم هست و بهراحتی خود را از زیر سایه پدر بیرون کشید. جین فوندا هیچوقت رابطه خوبی با پدرش نداشت و حتی در یکی، دو باری هم که در سالهای پایانی زندگی هنری فوندا در کنارش بازی کرد که نشان دهد مشکلی با او ندارد، تظاهر و نمایشیبودن حرکاتش کاملا مشهود بود.
ارسال نظر