نویسندگان مشهوری که خودکشی کردند
تصمیمی از روی عقل یا از روی جنون؟ میل به فنا یا میل به جاودانگی؟ واقعاً چرا نویسندگی در میان شغلهای رایج بیشترین میزان خودکشی را به خود اختصاص داده است؟
روزنامه قانون: هرچند آمارهای رسمی بخواهند بر این نکته تاکید کنند که افسردگی بیشترین عامل برای اخذ چنین تصمیمی از سوی نویسندگان است و حتی یادداشتهای پیش از خودکشی آنها نیز بر این نکته تاکید کنند، باز هم ما زندگان نمیتوانیم از برابر ابهامات این چنینی به راحتی عبور کنیم.
به عنوان مثال وقتی هرابال نویسنده شهیر چک در آخرین لحظات زندگی خود چنین میگوید که میخواهد برود به کبوترها دانه بدهد و سپس خود را از پنجره طبقه پنجم بیمارستان پرتاب میکند، آیا از روی زیرکی و عقل محض است که چنین میگوید و چنان میکند یا از سر یک جنون آنی؟ یا زمانی که امپدوکلس فیلسوف پیشاسقراطی یونان برای جاودانه ماندن، خود را در حرکتی طنزآمیز به درون آتشفشان پرتاب میکند و یکی از قدیمیترین و عجیبترین خودکشیهای تاریخ فکر را رقم میزند، چه اندیشهای را در سر میپرورانده است؟
چگونه است که در چنین موقعیتی فنا و جاودانگی بدل به چنین مفاهیم برابری میشوند؟ به هررو بعید است ما زندگان، حداقل تا وقتی زندهایم از جواب چنین سوالات مبهمی سر در بیاوریم و احتمالن یادآوری خودکشی مطرحترینهای دنیای ادبیات هم فقط میتواند سوالی بر سوالاتمان بیافرزاید.
۱- ارنست همینگوی (۱۹۶۱-۱۹۰۱)
همینگوی سی وهفت ساله بود که مادرش برای هدیه کریسمس، برای او پاکتی پست میکند حاوی یک تپانچه عتیقه که پدر همینگوی سالها پیش خود را با آن کشته بود. احتمالاً این نخستین جرقهای بود که منجر به خودکشی ناموفق همینگوی در میانسالگی و خودکشی موفق و بیعلت او در شصت سالگی میشود. به هر رو ارنست همینگوی، برنده نوبل ۱۹۵۴ پیش از آنکه یک نویسنده باشد یک یاغی آمریکایی و یک شکارچی ماهر بود. از همین روست که عجیب به نظر نمیرسد وقتی همسر او در ژوییه ۱۹۶۱ درساعت دونیم صبح با صدای گلوله از خواب میپرد و با جسد خونآلود همینگوی مواجه میشود، نخستین نکتهای که نظرش را جلب میکند این است که نویسنده کتاب وداع با اسلحه خود را با تفنگ شکاری محبوب خود کشته است. مرگی که به نوعی بزرگترین مرگ در ادبیات آمریکا و از طرفی بزرگترین شکار عمر همینگوی محسوب میشود. در هر صورت او ارنست همینگوی فقید بود و هیچگاه تیرش به خطا نمیرفت.
۲- ویرجینیا وولف (۱۹۴۱-۱۸۸۲)
کسانی که فیلم ساعتها با بازی نیکول کیدمن در نقش ویرجینیاوولف را دیدهاند، حتمن صحنه آغازین فیلم که در آن خودکشی نویسنده به تصویر کشیده شده را هیچگاه از یاد نمیبرند. تصویر رنجور زنی که بعد از یک دوره افسردگی طولانی یک روز خانه را ظاهرن به قصد پیادهروی و در واقع به مقصد خودکشی در دریاچه دهکده محل سکونتش ترک میکند و بعد از اینکه جیبهای کتش را پر از قلوه سنگ میکند خود را همچون یک کشتی غرق میکند در جستجوی فانوس دریایی. میگویند جسد وولف سه هفته بعد از غرق شدن است که پیدا میشود. او در نامه خودکشیاش که خطاب به همسرش لئونارد نوشته شده علت خودکشی خود را این گونه بیان میکند: «عزیزم، به یقین دوباره دارم دیوانه میشوم. به نظرم نمیتوانیم باز هم با یکی از آن دورههای وحشتناک روبرو شویم و این بار دیگر خوب نخواهم شد. در گوشم صداهایی میشنوم و نمیتوانم فکرم را متمرکز کنم؛ بنابراین کاری را انجام میدهم که به نظرم درستتر از همه میرسد...».
۳- ریونوسکه آکتاگاوا (۱۹۲۷-۱۸۹۲)
کمتر کسیست که داستان راشومون را خوانده و یا فیلمی که کوروساوای بزرگ بر اساس آن ساخته را دیده باشد و بر نبوغ و جنون آکتاگاوا پدر داستاننویسی ژاپن و یکی از شیزوفرنیکترین نویسندگان جهان صحه نگذارد. اما اگر فکر کردهاید این نویسندهی ژاپنی به روش یک سامورایی تن به مرگ داده سخت در اشتباهید. چرا که او در اواخر عمر کوتاه سیوپنج سالهاش با بیماریهایی نظیر بیخوابی و ترس از دیوانگی دست به گریبان بود و در یکی از یادداشتهای پیش از مرگش مینویسد: «آیا کسی پیدا نمیشود که بی سرو صدا گلوی مرا در خواب بفشارد؟». از همین روست که آکتاگاوا در بامداد بیستوچهارم ژوییه به شهادت همسرش با کتابی مقدس به بستر میرود و دور از چشم او با خوردن مقادیر زیادی قرص سیانور به کار خود پایان میدهد. آکتاگاوا در نامهای که از او به جای مانده دلیل خودکشی خود را نگرانی و رنج سربسته و مبهم از آینده ذکر میکند.
۴- رومن گاری (۱۹۸۰-۱۹۱۴)
در این لیست ده نفره رومن گاری یکی دیگر از نویسندگانیست که برای مردن، همان روشی را انتخاب کرده که به نام ارنست همینگوی سند خورده است. یعنی خودکشی با اسلحه. این نویسندهی فرانسوی پرطرفدار بنابرشهادت اطرافیانش انسانی سرزنده و شوخ طبع بوده و میل به زیستنی که در او موج میزد کاملن در تضاد با خودکشی او بوده است. اما به هر حال او نیز بعد از خودکشی همسرش جینسیبرگ، هنرمند و بازیگر معروف فیلم از نفس افتاده، در یک پروسه افسردگی قرار میگیرد و در بیستم دسامبر با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان میدهد. او در یادداشت خودکشیاش زندگینامهنویسان را در پی چرایی مرگش به کتاب خودنوشتاش یعنی "شب آرام خواهد بود" ارجاع میدهد و در آن کتاب چنین مینویسد: «دلیل خودکشیام همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم». نویسنده کتاب خداحافظ گاری کوپر در یادداشت خودکشیای که از او به جا مانده نیز جمله عجیبی دارد که میگوید: کلی تفریح کردم. متشکرم و خداحافظ.
۵- ولادیمیر مایاکوفسکی (۱۹۳۰-۱۸۹۴)
خودکشی شاعران روس در دهههای بیست و سی میلادی از نظم و تسلسل غیر قابل باوری برخوردار است. یکی پس از دیگری و متاثر از یکدیگر. هر چند که ولادیمیرمایاکوفسکی بعد از خودکشی سرگئی ییسنین شاعر که سرحلقه این خودکشیها محسوب میشود بسیار آزرده خاطر و حتی عصبانی بود، اما عاقبت سرانجام سرحلقه شاعران فوتوریست روسیه هم چیزی نبود جز اینکه در آوریل ۱۹۳۰ و در سی وشش سالگی، پس از سرگذارندن یک دوره افسردگی و در پی عشقی بیسرانجام، در شبی افسرده و تنها در دفتر کار خود، سرودهی آخرش را در نامهای سرگشاده بازنویسی کند و سپس با شلیک گلولهای در شقیقهاش به کار خود پایان دهد. او در آخرین سرودهاش خطاب به معشوقهاش این گونه نوشت: «امیدوارانه بر این باورم که هرگز مایه شرم خلایق نشوم. شتابی ندارم. ساعت از یک گذشته است و باید در خوابی عمیق باشی، نیازی نیست که با فرستادن تلگرامهای مکرر تو را از خواب بیدار و آشفته سازم. میگویند ماجرا به پایان رسید و همه چیز تمام میشود.»
۶- صادق هدایت (۱۳۳۰-۱۲۸۱)
نخستین بار در سال ۱۳۰۷ بود که صادق خان هدایت جهانیترین نویسنده کشورمان خود را در طی یک خودکشی ناموفق در رودخانه مارن پاریس غرق کرد، اما نجات یافت. یعنی نجاتش دادند! همان سالها بود که او در داستان زنده بگور نگاهش نسبت به خودکشی را اینگونه بیان کرد: «کسی تصمیم به خودکشی نمیگیرد، خودکشی با بعضیها هست، در سرنوشت آنهاست، نمیتوانند از آن بگریزند». پس از آن در ۲۹ فروردین ۱۳۳۰ بود که در آپارتمان کوچکش در پاریس، بعد از اینکه درزهای خانه را با پنبه میپوشاند شیر گاز را باز میگذارد و به گفته خود تن به مرگ سرخوشانه و خلسهوار حاصل از خودکشی با گاز میدهد. هدایت وقت مردن بهترین لباسهایش را پوشید و پول کفنودفن و خرید قبری در گورستان پرلاشز را هم در پاکتی بالای سرش گذاشت. او با یک سیگار پال مال نصفه کشیده در میان انگشتانش که انگار فرصت تمام کردنش را نداشت، با خیال راحت کف آشپزخانه دراز کشید و در خلسهای طولانی ادبیات ایران را از ادامه حیات یک نابغه محروم کرد.
۷- سیلویا پلات (۱۹۶۳-۱۹۳۲)
در اکتبر ۱۹۶۲ بود که سیلویاپلات از خیانت همسرش تدهیوز شاعر و ملک الشعرای بریتانیا نسبت به خود آگاه میشود و از آنجا که تاب این خیانت را نمیآورد چند ماه بعد از جدایی از تدهیوز و در سن سیودو سالگی خود را به وسیله گاز به سمت مرگ هدایت میکند. هرچند پلات در روز مرگش نامهای خطاب به تدهیوز مینویسد و از علل خودکشی خود میگوید، اما هیوز وجود آن نامه را کاملن انکار میکند و آن را چنان رازی برای تاریخ ادبیات پوشیده باقی میگذارد. به هر حال هر چه که بود آسیه همسر دوم هیوز که شاعر دل در گرو او داشت نیز نتوانست بیش از چند سال رابطه با تدهیوز را تحمل کند و سرانجام او نیز به همراه فرزندش خود را میکشد!. سلیویاپلات را از پایه گزاران ادبیات اعترافی جهان میدانند. او در یادداشتی که از نخستین خودکشیاش به جامانده اینگونه مینویسد: «رفتهام برای یک پیادهروی طولانی. فردا بر میگردم».
۸- آن سکستون (۱۹۷۴-۱۹۲۸)
آن سکستون، شاعر آمریکایی و دوست و همیار سیلویاپلات در شکلدهی مکتب اعترافی در ادبیات، هم در زندگی شعری و هم در مرگ خود بسیار متاثر از سیلویاپلات بود. آن چنان که زندگی او نیز همچون پلات سرشار از ناملایمتیهای بسیار بود و بعد از خودکشی موفق پلات در ۱۹۶۴ والبته متاثر از او، او نیز بارها دست به خودکشی میزند. همینگونه بود که برنده پولیتزر ۱۹۶۷ بعد از اینکه همسرش او را به طور ناگهانی ترک میکند مدتی را در بیمارستان سپری میکند و در این فاصله کتاب یادداشتهای مرگ که به نوعی یادداشتهای خودکشی او محسوب میشوند را منتشر میکند. درست چند ماه بعد از ترک همسر است که شاعر در سوم اکتبر ۱۹۷۴ بعد از ایراد آخرین جلسه شعر خوانیاش در دانشگاه مریلند ناهار را با دوست شاعرش ماکسین کومین میخورد، سپس به خانهاش میرود و در گاراژ اتومبیل را روشن میکند و با گاز مونوکسید کربن خود را میکشد.
۹- ریچارد براتیگان (۱۹۸۴-۱۹۳۵)
یک خودکشی آمریکایی دیگر به سبک همینگوی و این بار با یک اسلحه قرضی! در سپتامبر ۱۹۸۴ بود که ریچاردبراتیگان -شاعر، داستاننویس و چهره محبوب و جنونزده نسل اعتراضی بیتهای دهه شصت آمریکا و این روزهای ایران- که به تازگی از همسرش جدا شده بود و زندگی را در مزرعه شخصیاش به تنهایی میگذراند، در طی تماسی تلفنی با معشوقه سابقش مارسیا صحبت میکند و در طی این مکالمه از مارسیا میخواهد تا فرصتی به او بدهد که شعر تازهاش را برای او بخواند. اما مارسیا در یک اشتباه تاریخی تلفن را قطع میکند و بعد از آن است که هرچه تماس میگیرد کسی جوابی نمیدهد. بنابر گزارش پزشکی قانونی براتیگان پشت پنجره ایستاده روبه دریا به شقیقهاش شلیک کرد. در کنار جسد او جعبهای یافتند حاوی دست نوشتههای او که به خون آغشته شده بود و دخترش ایانت آنها را با خود برد. روحت شادای غول موطلایی.
۱۰- آرتور کستلر (۱۹۸۳-۱۹۰۵)
اما در لیست ده نفره حاضر با توجه به اینکه اغلب خودکشیها ناشی از ضعف و افسردگی روانی نویسندگان بوده میتوانیم آرتورکستلر انگلیسی را یک استثنا به حساب بیاوریم. چرا که نویسنده کتابهای محبوبی، چون گلادیاتورها و ظلمت در نیمروز علاوه بر این که زبانشناس محقق و داستاننویسی برجسته بود، نایب رییس جامعه اتانازی (مرگ خودخواسته) در بریتانیا نیز بود. از همین رو بود که کستلر هفتادوهشت ساله بعد از ابتلا به بیماریهای پارکینسون و سرطان خون به همراه همسر سومش سینتیا به طور داوطلبانه خودکشی میکند. اما نکته عجیب اینجا بود که در هنگام خودکشی این دو هر چند کستلر در وضعیت ضعف جسمی به سر میبرد، اما همسر او سینتیا در سلامت کامل بود و در نتیجه این فرضیه برای زندگینامه نویسان مطرح است که آرتورکستلر همسرش را به شکلی ناباورانه به خودکشی ترغیب کرده است. این هم در نوع خود مصداقی عجیبیست بر بیوفایی توامان با وفاداری یک مرد عجیب!
نظر کاربران
خیلی خیلی جالب بود، خواهشا باز هم ازاین مطالب بذارید.
جزییات مرگ صادق هدایت و نمیدونستم، برام جالب بود که قبل از مرگش یبار دیگه هم خودکشی کرده بوده.
خواهش میکنم هرچه زودتر حذف شودکه خطرالگوپذیری ازان وجود دارد.
پاسخ ها
خفه شو مگه گاویم فقط بخاطر دیدن اینا خودکشی کنیم اخه-_-
ajaaaaaaaab
پاسخ ها
اتفاقا تمام نویسنده های مورد علاقه من اینجا جمع شدن و منم میخوام خودکشی کنم به قول رومن گاری دیگر کاری ندارم
يعني اين دنيا انقد بده كه برا رفتن عجله دارن؟!
پاسخ ها
خیلییییییییییییی
تازه کجاشو دیدی؟
کدوم دنیا زندگی میکنی که خبر از لجنزار این دنیا نداری
خیلی جالب و مفید بود
ممنون بابت مطلب زیباتون
روح صادق هدایت شاد.
آزاده زیستو آزاد از این دنیا رفت...
پاسخ ها
عجب از شما !
از کی تا حالا به کسی که خود کشی میکنه و در تفکرش در زندگیش خودکشیه میگن آزاده؟!
از کی تا حالا کسی که با خودکشی از دنیا میره ازاد از دنیا رفته! واقعأ عجب به این طرز تفکر !!!
نه ازاده شمایی که چنان درگیر این زندگی مادی و مبتذل شدی که جرات دل کندن ازش نداری
چه مطلب جالبی بود ممنونم نمیدونستم همینگوی خودکشی کرده
هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی از قلم افتاد، که در اعتراض به سیاست ریاضت اقتصادی در ژاپن به اتفاق دوستش هاراگیری کردند(با شکافتن شکم توسط شمشیر سامورایی)
پاسخ ها
اون شایعه بود و الان زنده و سالمه. گوگل کنید
کی گفته موراکامی خودکشی کرده؟؟ اصلا کی گفته که مُرده؟؟ اطلاعات غلط نشر ندید لطفا..
اوسامو دازای رو هم ننوشتن که با همسرش دوتایی خودکشی کردن
هدایت چندین بار خودکشی کرد.و بار اخر با چنان حوصله و فرصتی تمام درزهارو با پنبه میبنده که به نوعی خنده داره .ممنون از مطالب شما فقط تنوین اخر بعضی کلمات تبدیل به ن شدن عمدی هست؟؟ متشکرم.
صادق چوبک هم به پیروی از هدایت خودکشی کرد جالب بود .مردن همیشه سختتر از زندگی کردنه وسط بازی کنار کشیدن ادمو به هیچ جا نمیرسونه خیلی بدتر از باخته من تا اخر این راهو میرم و کنار نمی کشم هر چند مردنو بیشتر دوس دارم
پاسخ ها
چوبک دوست صمیمی هدایت با مرگ طبیعی مرده.جسدس هم بنا بر وصیتش سوزانده شد
به نظر به کسی که از شدت ضعف و ناتوانی خودکشی کرده نمیشه گفت روحت شاد!!خودکشی گناه کبیره س و اقدام کننده ش تا ابد مجازات و عداب میشه
پاسخ ها
مگه رفتی اون دنیا ببینی چکارشون میکنن روحشون شاد .
گاهی قلب آدم از شوری که لازمه ادامه دادنه خالی میشه.یه نابغه اگه این شورو از دست بده نمی تونه زنده بمونه.
خودکشی در هر شرایطی اشتباهه. ولی اگر خودکشی و مرگ راحت بود بیشتر مردم دنیا الان زنده نبودن چون هر کسی در طول زندگیش حداقل یک بار به این مسئله فکر کرده و فریاد زده "ای خدا منو بکش"و خسته شدم از این زندگی" لعنت به این زندگی" و خیلی جمله های مشابه و خدا رو شکر که مردن خیلی سخته.
پاسخ ها
از کجا میدونی سخته مگه تا حالا مردی؟!
کاربر عزیزم منظورم مردن از طریق خودکشی و غیر طبیعی بود که آسون نیست! و گر نه مردن به طور طبیعی که به یک نفس بنده. وقتش برسه دیگه تمومه.
نه اصلا هم سخت نیست منهر لحظه میتونم به سادگی تمام خودکشی کنم
هدایت یک نویسنده ی خوب است. چکار دارید که خودکشی کرده؟ ما که نباید اینقدر تلقین پذیر باشیم تا یکی خودکشی کرد ما تحت تاثیرش قرار بگیریم. خودکشی کرده لابد دلایل خودش را داشته.
پاسخ ها
همیشه یک عده خیلی سریع ماتحت تاثیر قرار میگیرند
+ حسین پناهی
انقدر بیهوده قضاوت نکنید من خودم یک روانشناسم آیا میدونستید صادق هدایت در تمام عمرش از اختلال شدید دوقطبی رنج میبرده ؟؟ برای همین خدا فرموده کسی حق قضاوت کسی را ندارد و قضاوت فقط مختص به خداونده
به نظر من حق هر انسانی هست که هر طوری دوست داره در مورد زندگی خودش تصمیم بگیره، ما نباید به خود اجازه دهیم در مورد خودکشی این شخصیتهای بزرگ قضاوت کنیم وقتی فردی خودش به این نتیجه می رسه ادامه زندگی برایش ممکن
نیست و نمی خواهد دیگر ادامه حیات بده به ما چه ربطی داره براساس افکار خودمان آنان را قضاوت کنیم .
پاسخ ها
آفرین
به نظر شما جایگاه خالق در این میان کجاست؟ او حق ندارد در باره زندگی یا مرگ انسان ابراز نظر کنه؟ آیا او اجازه خودکشی به کسی داده؟ اصلا مگر انسان مالک خودشه؟
انگیزه های خود کشی گوناگون هستند، به تعریف فرد از زندگی و مرگ بستگی داره، به حالات روحی و روانی و شرایط زندگی هم بستگی داره، مثل همه چیز مطلق نیست و نمیشه گفت خوبه یا بد.
پاسخ ها
بنظر بنده اظهار عقیده آزاده ولی نظر شما(افشین)از تمام این نظراتی که دیدم معقول تر و متوازن تر است!خوشحالم که امثال شما هم اینجور جاها نظر می گذارند اگرچه عده شون بطرز تراژیکی اندک است
تاریخ کامنتا مال 6 سااااااااله گذشتس
سالی یک مرطبه تکرار شده
خیلی دوس دارم ببینم بهمن خود کشی کرده یا نه
حالا چه عجله ایه واسه مردن؟ اگه صدسالم عمر کنیم این عدد در مقابل عمر جهان هستی اصلن به حساب نمیاد
شیر گاز باز بوده! صادق هدایت سیگار میکشیده! گازم گاز یارونی که با یه جرقه منفجر میشن
پاسخ ها
توی عکسش در زمان مرگ سیگار خاموش دیده میشه . اطلاع از چیزی ندارید الکی کامنت ننویسید لطفاً
ادم باید خیلی مراقب تفکراتش باشه ،خودکشی احمقانه ترین کار ممکنه...
پاسخ ها
شاید هوشمندانه ترین کار ممکنه
همه اینا جزو نوابغ بودن که ضریب هوشی بسیار بالاتری از من و تو داشتن
احمقانه ترین کار زندگی کردنه
زندگی کردنی که نهایتش هیچی نیست
زندگی یک فرصت است ،راحت از دستش ندهید .
ای که از دستت رسد کاری بکن پیشتر کز تو نیاید هیچ کار .
تا حالا مرگ رو تو خواب تجربه نکردید ؟
با تمام وجود التماس می کنی به خدا که بذار برگردم .
فقط صادق هدایت❤
احمق ترین انسانهاکسانی هستند که خودکشی می کنند.
پاسخ ها
همیشه آدمای بزدل که ترس از مقابله با مشکلاتو دارن خود کشی می کنن
ادما خودکشی نمیکنن چون ضعیفن، خودکشی میکنن برای اینکه مدت زیادی قوی مونده بودن
بیشتر اونایی که خودکشی میکنن آدمای خوبین
آدمایی که نمیتونن کنار آدمای بد زندگی کنن
قاعدتا باید بدها حذف بشن ولی خوب ها هستن که خودکشی میکنن
براتیگان رو نمی دونستم
فقط صادق هدایت
بیشترشون دهه شصت سالگی خودکشی کردند
بحران شصت سالگی را جدی بگیریم
حماقت، حماقت است ممکن است از یک نویسنده باشد یا از یک بازاری فرقی نمی کند.
انسانهای بی اراده خودکشی میکنن
شک نکنین که تمام ابنها و لیست باقی مونده که ذکر نشد همه از اختلالات روانی درمان نشده رنج میبردن.
و چیزی که من خودم به عینه زیاد در مورد اطرافیان دیدم اینه که آدمهای ک هوش بالایی دارن چون درک عجیب و زیادی از جهان پیرامون دارن ب طرز عجیبی از ی جایی به بعد این جهان ارضائشون نمیکنه.و زندگی و بیهوده میدونن.نمیدونم چرا.اما همیشه ادمای ساده زندگی قشنگ تر و راضی تری دارن.چون به عمق چیزی دقت نمیکنن.
پاسخ ها
افرین احسنت ١۰۰درصد همینطوره
منم یه دفه خودکشی کردم حال عجیبیه ولی آرومی خوبه فک کنم من اگه بچه نداشتم حتما خودکشی میکردم البته ن الان کلا چون ک این طوری خودم زمان و روش مرگم رو انتخاب میکنم