محمد بن زکریای رازی، پزشک فیلسوف
محمد بن زکریای رازی که به اختصار زکریای رازی شناخته می شود، دانشمند برجسته قرون سوم و چهارم هجری شمسی بود. در ایران عموما وی را با کشف الکل می شناسند اما او تالیفات ارزشمندی در حوزه های مختلف از جمله پزشکی، جراحی، فلسفه، ریاضیات، شطرنج و موسیقی از خود باقی گذاشته است.
پس از این که در علم کیمیاگری به توفیقاتی دست یافت، همزمان با آن دستاوردها چشمانش به علت کار زیاد با مواد شیمیایی خطرناک آسیب دید و برای معالجه خود به پزشکی روی آورد و تا حدی به آن علاقه مند شد که در آن شاخه شروع به تحصیل کرد. او آموختن پزشکی را در بیمارستان بغداد آغاز کرد و سپس مدیریت بیمارستان معتضدی را بر عهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، او به زادگاه خود بازگشت و اداره بیمارستان ری را تا آخر عمر در دست داشت.
کتاب های تالیفی وی به تعداد بیش از ۲۳۰ عنوان در زمینه های مختلف می رسد؛ از جمله پزشکی، جراحی، فلسفه، ریاضیات، شطرنج و موسیقی. در طول قرون وسطی مهم ترین کتاب وی در غرب، کتاب راهنمای علم پزشکی بود که وی برای حاکم ری به نام «منصور بن اسحاق» تدوین کرده بود و جلد نهم آن به عنوان سرفصل ثابت در دانشگاه های طب اروپای قرن شانزدهم تدریس می شد.
مهم ترین کار رازی، تالیف کتاب الحاوی است؛ کتابی که تمام یادداشت ها و برداشت ها و تجربیاتش در علم پزشکی را در آن جمع آوری کرده است. وی هرگز آن را به عنوان کتابی منسجم ننوشت و پس از مرگش، شاگردان او این نوشته ها را جمع آوری و به کتاب تبدیل کردند. الحاوی متشکل از عصاره هایی است که رازی از نوشته های پزشکان یونانی، اسلامی و هندو به دست آورده است.
رازی در اواخر عمر نابینا شد. مورخان علل مختلفی برای این عارضه بیان مین کنند و ابوریحان بیرونی علت آن را کار مداوم با مواد شیمیایی سمی در دوران جوانی می داند. وی در سال ۳۰۴ هجری شمسی درگذشت و آرامگاه وی همچنان مشخص نیست.
کاشف دردهای آبله و سرخک
رازی بسیاری از کشفیات پزشکی را سامانی دوباره داد
رازی اولین پزشک در تاریخ بود که توانست به طور دقیق علائم و نشانه های آبله و سرخک را بر اساس معاینه بالینی توصیف کند و اولین کسی بود که بین این دو بیماری تمایز قائل شد؛ مهارتی در پزشکی که امروزه «تشخیص افتراقی» نامیده می شود. این تشخیص وی در کتاب «دردهای آبله و سرخک» بسیار واضح است.
رازی کتاب خود را با یک مقدمه کوتاه آغاز کرد و در آن علت اصلی نگارش رساله خود را توضیح داد؛ این که تا آن زمان کتاب رضایت بخشی را که پزشکان قبل از او در مورد این موضوع نوشته باشند، پیدا نکرده است.
این کتاب شامل چهارده فصل است. فصل اول علل این دو بیماری را تشریح می کند و این که چرا تنها چند نفر می توانند از این بیماری جان سالم به در ببرند. در فصل دوم، رازی خصوصیات بدن هایی را که از آن بیماری ها بیشتر آسیب می بینند و همچنین دفعاتی در سال که احتمال شیوع این بیماری بیشتر است را ذکر کرده است. در این رابطه او می گوید که بدن های لاغر، گرم و خشک بسیار به سرخک حساس هستند و به آبله خیر، در حالی که بدن های لاغر، سرد و خشک به هر دو بیماری حساس نیستند، اما اگر آنها توسط سرخک آلوده شوند، بیماری خوش خیم خواهد بود زمانی که سرخک بیشترین احتمال را دارد، در پایان پاییز و آغاز بهار است.
در تابستان های شدید گرم و خشک و همچنین اگر پاییز بدون باران گرم و خشک باشد، سرخک بیشتر در افراد حساس انتظار می رود. رازی در بقیه فصول این کتاب درباره علل ایجاد بیماری، نشانه ها، راه های درمان، انتقال و پیشگیری و همچنین شرحی بر رژیم غذایی مناسب برای انواع مزاج ها در انسان به شرح و تفصیل سخن می گوید.
ارزش علمی کتاب
این کتاب با توجه به پیشرفت علم پزشکی در آن زمان و نیز محدودیت دسترسی به وسایل آزمایشگاهی پیشرفته، از لحاظ علمی در جایگاه بسیار بالایی قرار دارد. این کتاب اولین کتابی است که درباره دو بیماری بسیار شایع آبله و سرخک که سالانه جان بسیاری از مردم را می گرفتند و برخلاف تمام پزشکان یونانی و عربی ماقبل خود، جداگانه و به طور مفصل سخن می گوید. بدین ترتیب بسیاری از مورخان نظیر لومون، داگلاس و دیگران این تشخیص افتراقی وی را به رسمیت شناختند.
وی همچنین ارتباط بین نوع نمایش علایم بیماری در سرخک با شدت بیماری را معرفی کرد. او فارغ از هر گونه وابستگی و تکیه بر دانش قبلی درباره این بیماری به تحقیق و بررسی پرداخت و بسیار مشتاق بود که جزئیات درمان و نوع غذا را که بسیار در روند بهبودی تاثیرگذار است شرح دهد، چرا که معتقد بود تغذیه نقش مهمی در درمان بیماران دارد. کتاب الجدری و الحصبه رازی نشان می دهد که او بر خلاف سایر دانشمندان مسلمان زمان خود نه تنها مترجم علوم پزشکی یونانی و هندی و عربی نبوده، بلکه دستاوردهای مهم او در این زمینه راهگشای بسیار از عالمان سایر ملت های آن دوران به شمار می آید.
الحاوی فی الطب
الحاوی فی الطب مرجع بسیار مهمی از نوشته های یونانی، هندی و عربی ابتدایی برای دانش ما است زیرا رازی در مورد اعتبار منابع خود دقت داشته است. رازی قبل از این که این کتاب را کامل کند درگذشت، اما پیروانش این کتاب را تحت نظارت ابن عمید مرتب و تکمیل کردند. این کتاب جامع در زمینه پزشکی به زبان لاتین در سال ۱۲۷۹ تحت عنوان «Liber Continens» توسط فرج بن سلیم، یک پزشک یهودی نماز سیسیل ترجمه شد و توسط چارلز آنجو برای ترجمه آثار پزشکی استفاده شد.
رساله فی امراض الاطفال (رساله ای در مورد بیماری های کودکان)
رازی این رساله را در سال ۹۰۰ میلادی نوشته است. بیشتر مورخان مانند ریدیل و لبون و هانکا آن را اولین کتاب جداگانه در بیماری های اطفال می دانند؛ چرا که رازی برای اولین بار در تاریخ پزشکی بین کودکان و بزرگسالان تفاوت قائل شد، در حالی که تمام پزشکان پیش از او این دو موضوع را در یک کتاب جمع آوری می کردند.
متاسفانه به نظر می رسد نسخه اصلی این کتاب گم شده است. کتاب بیماری های اطفال در گذشته به زبان عبری و سپس بین سال های ۱۱۱۴ و ۱۱۸۷ به لاتین ترجمه و بارها منتشر شد. اخیرا دکتر ساموئل رابدیل ترجمه انگلیسی جدیدی از این رساله را در مجله آمریکایی (Pediatric Journal) منتشر کرده است. این ترجمه در حال حاضر بهترین نسخه در نظر گرفته شده است و دکتر محمود حاج کاظم در عراق آن را به زبان عربی ترجمه کرده است.
این رساله شامل بیست و چهار فصل و در مورد بسیاری از بیماری های کودکان و شیوه درمان آنها است و در میان این بیماری ها، آبله و سرخک مورد بحث قرار گرفته است. همچنین بسیاری از بیماری های کلیوی مانند کچلی، خارشک، بزرگ شدن شکم، عطسه کردن، بی خوابی، صرع، تخلیه گوش، بیماری های چشمی، بیماری های دندانی، زخم دهان، استفراغ، اسهال، سرفه، مجاری ادراری و بسیاری دیگر از عناوین بیماری ها را مورد بحث قرار داده است. این رساله علاوه بر اهمیت تاریخی، اهمیت علمی نیز دارد؛ زیرا حاوی عقاید و نظریه های جدید مربوط به بیماری های کودکان است.
تاثیر مفاهیم مربوط به آبله و سرخک از دیدگاه رازی بر پزشکان بعد از او
با توجه به این که بسیاری از کتاب های رازی در تعداد محدود و بعضا یک جلد نگاشته شده بودند، پزشکان زیادی در زمان های پس از وی از آن اطلاع ندارند. در اینجا می خواهیم اثر مفاهیم رازی در این موضوع را در مورد برخی از پزشکان مسلمان پس از او ببینیم.
ابن سینا:
حدود صد سال بعد از رازی زندگی می کرده است. پس از مقایسه آنچه ابن سینا در کتاب «قانون» با نوشته های رازی در مورد آبله و سرخک نوشته شده است، مشخص است که ابن سینا اطلاعات زیادی از رازی نقل کرده است. در سومین جلد قانون، وی بخش ویژه ای را برای مقابله با آبله و سرخک اختصاص داده است. ابن سینا بین این دو بیماری تمایز قائل شده و گفته است که این دو بیماری علائم مشترک و علائم خاص دارند. سپس او مراحل فرسایش پوست هر بیماری را شبیه آنچه که توسط رازی نوشته شده است توصیف کرد، اما او در هیچ جای کتاب خود اشاره نکرده که از نوشته های رازی نقل کرده است.
ابن زهر:
او در اندلس زندگی می کرد و در سال ۱۱۶۲ در آنجا از دنیا رفت. کتاب او تحت عنوان «التفسیر فی الموادات و التدبیر» است؛ به زبان عبری و سپس به زبان لاتین ترجمه شد و بارها به نام Facilicito Adjumentum منتشر شد. در جلد دوم کتاب، ابن زهر یک فصل را به آبله و سرخک اختصاص داده است. واضح است که ابن زهر از نوشته های ابن سینا یا رازی در مورد باکتری و سرخک نقل قول نکرده است، به خصوص که ما می دانیم «قانون» در آن زمان به خوبی در اندلس شناخته شده بود.
ابن نفیس:
او در دمشق متولد شد و در سال ۱۲۸۸ در قاهره فوت کرد. کتاب او تحت عنوان «المجاز فی الطب» (کتاب مختصر پزشکی) است. این به عنوان بازنگری قانون ابن سینا در نظر گرفته شده است. بنابراین، ابن النفس به طور کوتاهی مکرر نوشت که ابن سینا در مورد آبله و سرخک در معرض قرار گرفته است و او بین دو بیماری متفاوت است.
داود الانتاکی:
او در انتاکیه متولد شد و در سال ۱۵۹۹ در مکه درگذشت. کتاب پزشکی او، که به نام «تذکره داود» شناخته می شود، عنوان بلندتری هم دارد: «تذکره الاباب و الجمیع العجب الاوجاب». در بخش اول این کتاب، او علائم سرخک و آبله را به نحوی بسیار شبیه به توصیف رازی توصیف می کند. علاوه بر این، از دید او بین این دو بیماری تفاوت هست. در همان فصل او درباره آبله مرغان صحبت کرد و آن را به عنوان یک شکل خوش خیم از ویروس در نظر گرفت.
مدیا القسونی:
او یک پزشک مصری بود که در قرن هفدهم زندگی می کرد. کتاب پزشکی او تحت عنوان «قاموس الطبا» (دیکشنری پزشکی) منتشر شد. در فصل اول کتاب، که در آن وی با سرخک مقابله کرد، علائم سرخک و آبله را توصیف کرد و اشاره کرد که او از قانون ابن سینا نقل کرده است. او بین این دو بیماری تفاوت قائل شده و گفته است که ضایعه در سرخک کوچک و نازک است و در خارج از پوست گسترش نمی یابد، در حالی که در آبله ضایعات بافتی خارج از پوست خارج و ضخیم است.
داروسازی
دستاوردها در شیمی اسلامی منجر به داروسازی اسلامی شد. رازی به نوعی پیشگام این پیشرفت ها در تهیه داروها است و بسیاری از داروهای آن دوران را با استفاده از غلظت و تقطیر به دست آورد.
پس از او پیشرفت های شگرفی در شیمی اسلامی و طبعا توسعه داروسازی اسلامی صورت گرفت. به عنوان مثال خود رازی که اقدام به ترویج استفاده پزشکی از ترکیبات شیمیایی کرده بود. با این حال، صبور بن سعل (۸۶۹ دسامبر)، اولین پزشکی بود که تجویز و مصرف طیف وسیعی از داروها را برای درمان بیماری ها پایه گذاری کرد.
ابوریحان بیرونی در قرن یازدهم یکی از ارزشمندترین آثار اسلامی در زمینه داروسازی را تحت عنوان «کتاب الصیدله» (کتاب داروها) نوشت، که اطلاعات دقیقی از خواص داروها، نقش داروخانه و وظایف یک داروساز را مشخص کرد.
ابن سینا نیز حدود ۷۰۰ دستور آماده سازی، خواص، حالت عمل و علائم داروهای مختلف را توصیف کرد. او در حقیقت یک جلد از کتاب قانون خود را به مواد دارویی ساده اختصاص داد.
رازی روش های آماده سازی مونوکسید سرب، سرب سفید، سرب سولفید، مس سولفید، کادمیا، مارکسیدها، آرسنیک زرد، آهک، سدیم های مختلف، نمک، پتاسیم و غیره را شرح می دهد. همچنین تعداد قابل توجهی از دستورالعمل ها را برای مقادیر تقطیر شده بیان کرده که این امر خود آغاز شیوه تقطیر به عنوان یک روش پرکاربرد تهیه داروها و شاید یکی از مهم ترین روش ها باشد.
کشف های بسیار به رازی نسبت داده می شود. از جمله این که رازی کاشف الکل است؛ از تاثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت اسید سولفوریک فراهم کرد (که با داشتن اسید سولفوریک به دست آوردن دیگر اسیدها هم آسان بود)؛ از تاثیر آب آهک بر نشادر (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک به دست آورد؛ با اثر دادن سرکه با مس، استات مس با زنگار تهیه کرد که به عنوان ماده ضدعفونی کننده با آن زخم ها را شستشو می داد؛ از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم و برای نخستین بار از نارنج، اسید سیتریک تهیه کرد. همچنین او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
متافیزیک
مکتب متافیزیکی رازی تا آنجا که می توان آن را بازسازی کرد، از درک او از پنج اصل ابدی حاصل می شود. در این طرح، عقل به عنوان یک اصل جداگانه ظاهر نمی شود بلکه فضیلت بعدی خداوند به نفس است. روح هوشمند است و دارای عقل است و بنابراین می تواند ارزش نسبی چهار اصل دیگر را تشخیص دهد. در حالی که پنج اصل، عبدی هستند. ظاهرا عقل اینگونه به نظر نمی رسد. چنین آموزه ای از عقل به شدت مخالف عقاید همتایان معاصر فلسفی رازی است که به طور کلی طرفداران نوعی نئوپلتونیسم یا فلسفه ارسطویی هستند.
سه اصل باقی مانده از آن پنج اصل ابدی فضا، ماده و زمان، به عنوان اجزای غیرقابل انعطاف از جهان طبیعی حضور دارند. فضا به وسیله رابطه بین ذرات ماده یا اتم تعریف شده و جای خالی که آنها را احاطه کرده است، هر چه چگالی اتم ها بیشتر باشد، جسم حاصل از آن سنگین تر و جامدتر است.
در مقابل، بخش بزرگ تری از خلاء سبک تر و جامدتر است. زمان و ماده هر دو فرم مطلق، نامعقول و محدود دارند. به این ترتیب، موضوعی مطلق (محدوده خالص) وجود دارد که به هیچ وجه به مکان بستگی ندارد، درست همانطور که زمان وجود دارد. به این معنا که توسط حرکت تعریف نشده یا محدود نشده است. زمان مطلق رازی، مانند ماده، بی نهایت است؛ چیزی که از دید ارسطو به اندازه گیری حرکت محدود می شود. رازی در تعریف از زمان و مکان به خوبی می دانست که چگونه از ارسطو متفاوت است و همچنین به طور کامل و آگاهانه، عواقب ناشی از موضع ضد حرکت را پذیرفت.
فلسفه اخلاقی
در مورد آموزه های اخلاقی رازی بیشتر می توان سخن گفت، چرا که دو رساله او که حاوی عناصر یک فلسفه اخلاقی است - الطیب الروحانی (فیزیک - روحانی) و السیره الفلسفیه (زندگی فلسفی) - جان سالم به در برده اند.
از یک سو رازی اخلاق را نوعی پزشکی روانشناختی می دانست. ترمیم تعادل پس از انشعاب، هدف اصلاح روحانی یا روانی و جلوگیری از چنین اختلالات اخلاقی است. برای او، لذت نفس مثبت یا تجمعی نیست، بلکه نتیجه یک درد قبلی است که به علت خروج از حالت عادی ایجاد شده است و پس از آن به حالت طبیعی باز می گردد یا دوباره بازسازی می شود. هوس و اشتها به طور طبیعی رخ می دهند، اما باید از رشد بیش از حد آنها جلوگیری شود؛ این دو نباید پشتیبانی و یا تشویق شوند.
فضیلت واقعی در ارضای هر نیاز است، تنها تا آنجا که ضروری است. رازی علیه تمام افعال طغیانگرایانه بود. در مقایسه با مدل آشکار سقراط، معاصران او را به خاطر هدایت یک موجودیت عام، ازدواج کردن و داشتن فرزند، به دست آوردن زندگی و لذت بردن از معاشرت با شاهزاده ها متهم کردند. با این وجود رازی قویا اصرار داشت که چنین روحیاتی در مورد استاد باستانی خود صادق است؛ سقراط در نهایت به زندگی عمومی بازگشت و از افراط در موقعیت قبلی خود اجتناب ورزید.
به همین ترتیب، رازی منکر بی عدالتی دنیا و همچنین داوری غعیرمنصفانه شد. او گفت: پروردگار مهربان باعث ایجاد درد و بی عدالتی نمی شود. بدین ترتیب آسیب زدن به خود و یا هر چیز دیگر اشتباه است، مگر این که ضروری یا اجتناب ناپذیر باشد. همه باید با طبیعت مطابقت داشته باشند و در نتیجه، ممکن است به منافع یا مزایای بیشتری نیاز داشته باشند. به این ترتیب، رازی در برابر کشتار بی ضرر حیوانات هشدار داد. (به جز در مورد موجودات وحشی و گوشتخواران که ممکن است باعث مرگ قربانی خود و جدایی روح آن از جسم او گردند.)
از سوی دیگر، رازی با توجه به نقش خود در کنترل عقل، بر این باور است که فلسفه و زندگی فلسفی تنها رستگاری است که در نهایت امکان پذیر است. (نگاه کنید به رستگاری) زندگی در این مسیر بدین صورت است که خدا را در راه های ممکن برای انسان ها توضیح دهیم. این پایان نهایی که برای انسان ها به وجود آمده است شامل یک موجود فیزیکی نیست بلکه یک جهان دیگر بدون مرگ و درد است. روح انسان از زندگی قبلی خود در حالی که در بدن است، به آن جهان بر می گردد.
نتیجه
بدون تردید رازی اولین پزشک در تاریخ پزشکی بود که تفاوت بین آبله و سرخک را تشخیص داد و آنها را دو بیماری مجزا نامید. تاثیر مفاهیم او در تشخیص این بیماری ها بر پزشکان مسلمان به ویژه در مورد ابن سینا، ابن نفیس، الانتاکی و القسونی بسیار روشن بود. اما لازم به ذکر است که اکثر این پزشکان اطلاعات خود را در این زمینه از قانون ابن سینا نقل کرده اند، زیرا کتابی بود که در زمانه خود بیشترین نفوذ و بیشترین تاثیر را در شرق و غرب داشت.
در پایان این بخش خواندن این جملات دکتر دپور خالی از لطف نیست: «پزشکی غایب بود تا زمانی که ارسطو آن را ایجاد کرد؛ مرده بود تا وقتی که گالن آن را زنده کرد؛ پراکنده بود تا هنگامی که رازی آن را جمع آوری کرد و کمبود داشت تا موقعی که ابن سینا آن را تکمیل کرد.»
نظر کاربران
متاسفانه رازی در سایه بوعلی سینا قرار گرفته .
خوب بود