محمد مهدیان؛ یک ایرانی ساکن در گوگل
سفر به دنیای ایرانی هایی که جزء مدیران رده بالا و بنیان گذاران بزرگ ترین شرکت های فناوری اطلاعات هستند.
هر چند وقت یک بار خبر موفقیت یکی شان از بین خبرها به گوش می رسد و دوباره این شایعه را سر زبان ها می اندازد که «بیشتر کارمندان شرکت های مهم حوزه تکنولوژی در دنیا را ایرانی ها تشکیل می دهند.» عبارتی که به این شدت به هیچ وجه درست نیست، اما واقعیت این است که ایرانی ها حضور پررنگی در سطح اول شرکت های حوزه تکنولوژی در دنیا دارند.
محمد مهدیان یکی از همین چهره ها بود که البته تا پایان دوره لیسانس در ایران حضور داشت و یکی از دانشجویان دانشگاه شریف بود. او مانند هر سال، بهمن ماه سال گذشته هم، سفری به ایران داشت. سن شلوغی های سفرش، بالاخره توانستیم او را ببینیم. در این مطلب، می توانید شرح مفصل گفت و گوی مان را با او بخوانید.
محمدمهدیان، پژوهشگر ایرانی است که این روزها در شرکت گوگل مشغول به کار است
ساده مثل گوگل
اشکان خسروپور: «محمد مهدیان»، پژوهشگر شرکت «گوگل» ساده می پوشد، راحت حرف می زند و قبولی در اولین المپیاد کامپیوتر ایران یا کار کردن در «مایکروسافت»، «یاهو» و «گوگل» را مانند خوردن صبحانه، یک اتفاق بدیهی و عادی می داند. او که 18 سال پیش از ایران رفته، دست کم سالی یک بار به ایران بر می گردد تا در پیشرفت سطح علمی کشور نقشی داشته باشد. آقای مهدیان بهمن امسال، به عنوان یکی از برنامه ریزهای برگزاری المپیاد جهانی کامپیوتر که قرار است سال آینده در ایران برگزار شود، به کشورمان آمده بود. او یکی از پژوهشگرانی است که سال ها در غول جست و جوی اطلاعات، گوگل، کار کرده و هنوز هم در همان جا مشغول به کار است؛ با وجود این، کاملا بی تکلف و بسیارساده در باره زندگی و موفقیت هایش حرف می زند.
محمد مهدیان دوران دبستان را به مدرسه «حائری» در نزدیکی خانه شان رفته و دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه «مفید» در خیابان زنجان گذرانده بود. «بیشتر از هر چیزی به ریاضی و فیزیک علاقه داشتم که معلم های خوبم خیلی هوای مان را در این زمینه داشتند. یادم هست در دوران راهنمایی معلمی به نام آقای خلیلی داشتیم که مسائل سختی برای مان می آورد و ذهن مان را به کار می گرفت. این سختی کشیدن ها و سر و کله زدن با چالش های مختلف برای من واقعا لذت بخش بود.»
مسائل مدرسه برایش جذاب بودند، ولی او را اراضی نمی کرد. برای همین خودش سراغ کتاب های مسئله دار رفت و چیزهای جدیدی آموخت. این مسائل جدید که در کتاب های پیشرفته تر بودند، او را وارد دنیایی جدید کردند. در آن دوران که تازه المپیادهای ریاضی و کامپیوتر پا گرفته بودند، کتاب های پیشرفته تر بودند، او راوارد دنیایی جدید کردند.
در آن دوران که تازه المپیادهای ریاضی و کامپیوتر پا گرفته بودند، کتاب های پیشرفته مسائل ریاضی سرنوشت او را به گفته خودش کاملا تغییر دادند. «علاقه به دانستن و چالش حل مسئله خیلی در پیشرفتم موثر بودند. برای فهمیدن مسائل مختلف علمی عطش زیادی داشتم. مجلات دانشمند و دانستیها را مدام می خواندم. دوست داشتم منطق همه چیز را از درونش بیرون بکشم. وقتی وسیله ای در خانه خراب می شد، بابا تلاش می کرد تا آن را تعمیر کند.
بابا تعمیرکار نبود، همیشه هم موفق نمی شد، اما همین که سعی می کرد به منطق کار کردن وسایل پی ببرد، برایم جالب بود. گاهی کنار دست پدر می نشستم و سعی می کردم کارهایش را یاد بگیرم. بعدها که بزرگ شدم، فهمیدم کار او نوعی حال مسئله بود. درواقع همین که به منطق یک وسیله خاص فکر کنی، در حال حل یک مسئله ریاضی هستی. البته نمی شود گفت که ریاضی حل کردن و تعمیر وسیله های مختلف دقیقا شبیه به هم هستند ولی به هر حال جفت شان از اصول یکسانی بهره می گیرند.
نمره انضباط، ۱۴
محمد یک ساعت اضافه سر امتحان نشست و سرنوشتش عوض شد. هر چند زمانی که پای امتحان نشسته بود، چیز زیادی از کامپیوتر نمی دانست. او حتی در خانه شان کامپیوتر هم نداشت، ولی توانست از پس سوالات بربیاید چون مسائل المپیاد کامپیوتر نزدیکی زیادی به دنیای ریاضیات داشتند.
«قبل از المپیاد، درباره برنامه نویسی اطلاعات خیلی کمی داشتم. در خانه کامپوتر نداشتیم. تنها مدرسه یک کامپیوتر «کودور 64» داشت که می توانستیم با زبان بیسیک و خیلی ساده برنامه هایی بنویسیم.»
بعد از قبول شدن در مرحله اول المپیاد، او زبان پاسکال و الگوریتم های دیگر را هم یادگرفت و با این محیط جدید بیشتر آشناشد. محمد مهدیان جوان هنوز هیچ ایده ای برای آینده شغلی یا علاقه اش نداشت. او همیشه مانند خیام زندگی را ساده می رگرفت و مسیری را که دوست داشت، آرام می پیمود تا در نهایت به مقصد خوبی برد.
«آن روزها به شغل آینده ام فکر نمی کردم. الان سیستم عوض شده و بچه ها از همان اوایل دبیرستان به هزار چیز فکر می کنند. زمان ما این طور نبود. برای مدرسه آماده می شدم و کمی بیشتر روی ریاضی و حل مسئله تمرکز می کردم، تنها همین.»
محمد مهدیان با خنده درباره درس هایش در آن دوران می گوید: «ورزش و انضباط کمترین نمره های من در مدرسه بودند. انضباط این خاطر بود که همیشه دیر به مدرسه می رسیدم و نمره ام مدام کم می شد. ورزشم هم چندان خوب نبود. یادم هست که یک بار نمره انضباطم در آن دوران ۱۴ شد. به جز این، بقیه درس هایم خوب بودند.»
سال چهارم دبیرستان در «شریف»
محمد مهدیان دو سری دوره آموزشی مختلف را برای شرکت در المپیاد گذراند و وقتی بهار سال سوم دبیرستان رسید، مطمئن بود یکی از طلاهای المپیاد کشوری را به دست می آورد و درباره ورود به دانشگاه هیچ دغدغه ای نداشت. «تا پیش از آن، کمی درس های دبیرستان را هم می خواندم، ولی بعد از بهار، تمرکز اصلی روی المپیاد و زمینه اصلی فعالیتم بود. به نظرم الان حساسیت روی کنکور و المپیاد خیلی بالاست. آن زمان کسی، درس را فدای المپیاد نمی کرد. خانواده درباره درسم هیچ نظر خاصی نمی دادند. با وجود این خیلی پشتیبانم بودند.»
محمد مهدیان بعد از گرفتن دو مدال طلا در المپیادهای کشوری ریاضی و کامپیوتر، توانست مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی و نقره المپیاد جهانی کامپیوتر را به دست بیاورد. با گرفتن مدال طلا، خیالش از حضور در دانشگاه مطمئن شد و از سال چهارم دبیرستان سر کلاس های دانشگاه صنعتی شریف می نشست. «مسئولان مدرسه چون استعدادم رادیده بودند، مشکلی با درس خواندن من نداشتند. سال چهارم دبیرستان، تقریبا به مدرسه نرفتم و تمام مدت دانشگاه بودم. سر کلاس های دکتر محمودیان که گراف یا ترکیبات درس می داد و سر کلاس برنامه نویسی کامپیوتر هم می نشستم. هر دوی این کلاس ها در پیشرفت من بسیار موثر بودند. به خصوص گراف و ترکیبات، زمینه اصلی شغل آینده ام را ساختند.»
سال 1372 وارد دانشگاه شد و در رشته ای که دوست داشت، یعنی «مهندسی کامپیوتر» شروع به درس خواندن کرد. محمد مهدیان در دورانی وارد دانشگاه شد که برترین رتبه های کنکور یا المپیادی ها «مهندسی برق شریف» را انتخاب می کردند.
«برق را بیشتر آدم ها به خاطر این که انتخاب برترین رتبه های کنکور است، انتخاب می کنند. شاید اگر برق هم می رفتم خوب بود. ولی کامپیوتر، رشته ای بود که همیشه می دانستم دوستش خواهم داشت.» همین انتخاب هوشمندانه و درست، او را در نهایت بعد از چند سال به یاهو و گوگل رساند.
شرکت های ایرانی نمی میرند
محمد مهدیان در طول 18 سال گذشته، شرکت های مختلف دانش بنیان ایران در حوزه های مختلف از جمله زمینه های اینترنتی را بررسی کرده است. «در طول 18 سالی که از ایران رفته ام، کمپانی های متعدد و زیادی در حوزه های مختلف شروع به کار کرده اند. به نظرم مهم ترین پیشرفت در بین کمپانی های ایرانی، در زمینه صنعت اینترنت بوده است. این روزها شرکت هایی را در ایران داریم که کیفیت کارهای شان در حد استانداردهای جهانی است.
فرض کنید همین فردا شرکت بزرگی مانند آمازون وارد بازار ایران شود، چه اتفاقی می افتد؟ «این شرکت بازار ایران و رفتارهایش را نمی شناسند. بلد نیست با مشتری ایرانی چطور باید تا کرد، نیازهای مشتری چیست و چه کالاهایی مورد توجه اوست. با وجود این، شرکت بزرگی مانند دیجی کالا همه این اطلاعات را در اختیار دارد و سال هاست در آن حوزه فعالیت می کند. پس اگر آمازون همین فردا به ایران بیاید، کنار زدن شرکت های ایرانی برایش ضرر دارد. در نتیجه با آن ها همراه خواهدشد. همه شرکت ها هم چنین وضعیتی دارند. با ورود شرکت های خارجی وضع شان بهتر و خدمت رسانی شان جدی تر خواهدشد، ضمن این که رقابت، همیشه، به نفع کسانی است که کارشان را درست انجام نمی دهند.»
تایم لاین روزانه
محمد مهدیان و همکارانش در گوگل به بازدهی فکر می کنند، نه ساعت کار
ساعت کار مشخصی ندارم
روزهای محمد مهدیان خیلی ساده سپری می شوند. او که در نیویورک زندگی می کند، صبح ها با دوچرخه به سر کار می رود تا در فضای بازی که به عنوان دفتر کار برای او و همکارانش در نظر گرفته اند، کار کند. محمد مهدیان ساعت کاری مشخصی ندارد و این طور که خودش می گوید، باید کار روزانه ای که تعیین کرده را به اتمام برساند. مقدار کار برای اهالی گوگل مهم نیست، بازده کار مهم است. برنامه محقق گوگلی، هر روز تغییر می کند، اما بخشی از آن شبیه به چنین جدولی است.
۸:۰ بیدار شدن از خواب
8:30 حرکت به محل کار با دوچرخه
۹:۰۰ خوردن صبحانه، چک کردن پیام ها
10:00 آغاز کار
۱۸:۰۰ پایان کار و بازگشت به خانه
24:00 استراحت و خواب
دکتر مهدیان و همکارانش به ما کمک می کنند تا راحت تر جست و جو کنیم و به گوگل کمک می کنند تا پول دربیاورد.
زندگی در میان اطلاعات
محمد مهدیان را که از نزدیک می بینیم، به شخصیتی که از یکی از کارمندان غول جست و جوی جهان در ذهن مان ساخته ایم، شباهتی ندارد. مهدیان، تمام روزهایش را کاملا ساده می گذارند. او هنوز هم مهم ترین روزهای زندگی اش را زمانی می داند که معلمی می کرد. کار اصلی این معلم قدیمی، سر و کله زدن با الگوریتم های مختلفی است که جست و جوها را بهبود می دهند و کاری می کنند که از خلال جست و جوها، هم ما منفعت ببریم، هم گوگل به پول برسد. حکایت ساختن یک فرمول برد- برد برای مخاطب و شرکت را در این بخش از گفت و گو بخوانید.
اوایل دهه ۱۳۷۰ بود که محمد برای ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه اش یعنی «علوم کامپیوتر» اقدام کرد، چون مشکلاتی در زمینه ویزا وجودداشت، مجبور شد دوران فوق لیسانس را به «دانشگاه تورنتو» برود و بعد از پایان آن دوره، برای گذراندن «دکترا» به «ام آی تی» رفت. او دوره پسادکترا را در مایکروسافت گذراند و تحصیلاتش که تمامشد، به یاهو رسید؛ شرکتی که در آن زمان برای خودش غول بزرگی بود. آن روزها هنوز گوگول به وجود نیامده بود و هنوز جست و جوی اینترنتی این قدر در زندگی مردم جا باز نکرده بود.
همه جست و جوهای شما
محمد مهدیان در تمام سال های کاری اش یک شغل ثابت داشته؛ او محقق فضای وب بوده است. خودش درباره جزییات این شغل می گوید: «ما همان کاری را می کنیم که یک استاد دانشگاه انجام می دهد. تنها تدریس نداریم. تمرکزی اصلی ما روی مسائل مختلف و پیدا کردن راه حل برای آن هاست.»
او تا به حال در حوزه های مختلفی مانند اقتصاد وب و داده کاوی فعالیت کرده است، ولی این طور که خودش می گوید: «بیشتر کارم در حوزه الگوریتم بوده است. به زبان ساده تر، وقتی می خواهیم از نقطه «الف» به نقطه «ب» برسیم، نیازمند دانستن یک روش بهینه و درست هستیم که آن را الگوریتم به ما نشان می دهد. الگوریتم به دنبال پیدا کردن روشی است تا هر کسی با هر کامپیوتری بتواند به جواب درست برسد.»
حوزه های مورد علاقه او، به بحث های اقتصادی جست و جو بر می گردد که در سال های اخیر پرطرفدار شده اند. «همه پولی که گوگل در می آورد، از تبلیغات است. میلیون ها تبلیغ و آگهی از سراسر جهان به دست ما می رسد که موضوعات شان کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. شما باید تلاش کنید تا تبلیغات درستی را که به جست و جوی افراد مرتبط هستند، به آن ها نشان دهید.
هر جست و جویی میلیون ها نتیجه دارد و شما باید از بین حجم عظیم آگهی ها، آن هایی را که نشان دادن شان منطقی تر است، بیرون بکشید. ما به نتیجه جست و جو کاری نداریم، ولی تبلیغات گوگلی و شیوه نمایش دادن آن را سر و سامان می دهیم.»
نشان دادن تبلیغات در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد. برای نمونه کسی که دنبال دانستن نرخ ارز است، دنبال صرافی می گردد یا شخصی که دنبال اطلاعات درباره لباس خاصی است، احتمالا به حوزه مد و پوشاک علاقه داشته باشد، ماجرا از جایی پییچیده می شود که بدانید جست و جوها لزوما یک حالت ثابت ندارند. خیلی از جست و جوهای گوگل، جملات نسبتا مفصلی هستند که فهمیدن شان کار ساده ای نیست.
معلیم کردن را محقق کرد
او یکی از محققان موسسه گوگل است، اما کارش را به معلمی تشبیه می کند، شاید چون خودش زمانی که در دانشگاه بوده، این کار را تجربه کرده و به فوت و فن هایش واقف است. «آن روزها به دانش آموزان سال های قبل از خودم و کسانی که می خواستند در المپیاد شرکت کنند، آموزش می دادم. برای این که در کلاس آماده باشم، خودم بیشتر مطالعه می کردم و یاد می گرفتم. معلمی کردن خیلی مهم است.
او سال ها پیش از ایران رفته است، ولی هنوز ارتباطش را با موسسه های علمی کشور حفظ کرده و هر کاری که بتواند، برای ارتقای سطح عملی کشور انجام می دهد. خودش درباره پیشرفت هایی که در این سال ها رخ داده، می گوید: «ایران در حوزه علمی خیلی پیشرفت کرده است. بچه های دانشگاه نسبت به گذشته درباره همه چیز خیلی مطلع تر هستند. اما جنبه منفی کارشان این است که خیلی پیشرفت کرده است. بچه های دانشگاه نسبت به گذشته درباره همه چیز خیلی مطلع تر هستند.
دلخوشی های کوچک من
تفریح های اصلی محمد مهدیان سه چیز است: دیدن فیلم و سریال، خواندن کتاب و گاهی هم آشپزی. البته او گوش دادن به کتاب های صوتی را هم خیلی دوست دارد. زمانی که سن کمتری داشت، سراغ مجلات علمی نوجوانانه می رفت و حالا کتاب های صوتی علمی گوش می کند. از بین سریال ها، «مستر ربات» و «وست ورلد» را دوست دارد. «این فیلم را دوست دارم چون سازنده اش کریسیتن نولان است، او مدام فیلم را از نظر زمانی عقب و جلو می برد و ذهن را به چالش می کشد. موضوعاتی که برای فیلمش انتخاب می کند هم، خاص و جالب هستند.»
جالب است بدانید زندگی محمد هم مانند خیلی از ما، با امکانات گوگل گره خورده است. «درخانه و نزدگی خودم از امکانات گوگل زیاد استفاده می کنم. به هر شهری که می روم، «گوگل مپز» را روشن می کنم چون با استفاده از این ویژگی خوب گوگل می توانم در هر شهری، هر جایی را که دلم می خواهد، خیلی راحت پیدا کنم. به جز این ها، در خانه ام هم «کروم کست» دارم که یک دستگاه کوچک است و پشت تلویزیون وصل می شود. تلویزیون خانه من آنتن یا ماهواره ندارد. همه چیز را با استفاده از این دستگاه که به اینترنت وصل می شود، می بینم. برنامه های تلویزیونی مورد علاقه ام در کروم خیلی ساده تر در دسترس است و سرعت قابل قبولی هم دارد.»
نظر کاربران
عالی بود
سپاس از مطلب ...
لطفا با اقای دکتر امیر اعوانی که ایرانی و مازندرانی هستند و در گوگل مشغول به کار هستند نیز مصاحبه کنید البته اگه امکانش هست.متشکرم