زادروز «امانوئل کانت»، مشهورترین فیلسوف مجرد جهان
«ایمانوئل کانت» چهره محوری فلسفه غرب، ۲۹۳ سال قبل در اروپا به دنیا آمد.
خبرگزاری فارس: «ایمانوئل کانت» چهره محوری فلسفه غرب، ۲۹۳ سال قبل در اروپا به دنیا آمد.
به همین مناسبت، بخشهایی از قدیمیترین سخنرانی دانشگاهی ایران درباره او را بازنشر میکنیم. این خطابه در سال ۱۳۱۵ توسط حسن وثوق (وثوقالدوله، نخستوزیر اسبق ایران) در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی کنونی) دانشگاه تهران ایراد شده است:
فیلسوف بزرگی که امشب راجع به احوال و عقاید او عرایضی تقدیم میکنم در کشور ما کمتر معروف است. این شخص از بزرگترین متفکرین عصر جدید و فلسفه جدید است. البته آقایان مطلع هستند که مورخین ازمنه و اعصار مختلفه را چنانکه از نظر سایر وقایع مهمه تقسیم میکنند، از نظر تغییرات مهم در علوم و افکار نیز تقسیم میکنند، و غلبه و استیلای یک فکر مخصوص را بر سایر افکار مناط تقسیم قرار میدهد. قرون و اعصار فلسفی هم ازاین نظر تقسیم میشود.
به همین مناسبت، بخشهایی از قدیمیترین سخنرانی دانشگاهی ایران درباره او را بازنشر میکنیم. این خطابه در سال ۱۳۱۵ توسط حسن وثوق (وثوقالدوله، نخستوزیر اسبق ایران) در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی کنونی) دانشگاه تهران ایراد شده است:
فیلسوف بزرگی که امشب راجع به احوال و عقاید او عرایضی تقدیم میکنم در کشور ما کمتر معروف است. این شخص از بزرگترین متفکرین عصر جدید و فلسفه جدید است. البته آقایان مطلع هستند که مورخین ازمنه و اعصار مختلفه را چنانکه از نظر سایر وقایع مهمه تقسیم میکنند، از نظر تغییرات مهم در علوم و افکار نیز تقسیم میکنند، و غلبه و استیلای یک فکر مخصوص را بر سایر افکار مناط تقسیم قرار میدهد. قرون و اعصار فلسفی هم ازاین نظر تقسیم میشود.
کانت یکی از متفکرین بزرگ است که در مقسم افکار واقع شده و سرسلسله جماعتی از اهل علم و دانش گردیده. کانت را از حیث تبدیل عقاید و اصولی که بیشتر جنبه نظری و اعتباری خالص داشته و دخالت در حدسها و استحسانات و متابعت آراء سابقین در براهین و استدلالات بیشر بوده به اسلوب و روشی که بیشتر جنبه انتقاد و سنجش و قضاوت دقیق دارد و از اینرو فلسفه انتقادی نامیده میشود، میتوان مجدد فلسفه نامید.
طریقه مخصوص کانت چنین بوده که در تمام مسائل فلسفی مخصوصا در عقاید قرن هیجدهم میلادی که عصر درخشان فلسفه غرب بوده امعان نظر دقیق پیدا کرده و پس از تحقیق و قضاوت در عقاید مختلفه و اظهار عقیده خویش، راه افکار جدید را برای مطالعه آیندگان روشنتر کرده و روش تعبد و تعصب نسبت به اقوال پیشینیان را که میراث قرون وسطی بوده متزلزل ساخته. این مرد بزرگ در مدت زندگانی علمی طولانی خود یک نوع شکیب و استقامت بینظیری در طرح اقسام مسائل فکری و انتقاد آنها به کار برده.
سبک مخصوص وی در فلسفه سبکی است که پس از او به نام «کریتیسیم» یعنی فلسفه بحثی و انتقادی معروف گردیده و او مؤسس این طریقه خوانده شده و پس از خود طرفداران نامی پیدا کرده. از حیث نظر مثبتی که در قسمت حکمت عملی و اخلاقی پیش گرفته میتوان او را راهنما و مبشر طریق موسوم به «پراگماتیسم» که ارزش علم و حکمت را از حیث تعلق آن به عمل و از روی فوائد و خیرات عائده از آن قیاس میکند خواند. قبل از آنکه داخل بحث مختصری در بعضی از افکار اساسی این فیلسوف بزرگ بشوم لازم است شرح مختصری در ترجمه احوال وی به عرض برسانم:
امانوئل کانت در بیست و دوم آوریل ۱۷۲۴ میلادی در شهر کونیگسبرگ که یکی از مراکز بزرگ علمی پروس بود، متولد شده. پدرش مردی سرّاج و مادرش زنی پرهیزگار و مراقب اعمال مذهبی بوده و از این حیث در نشوونمای روحی کانت بیتأثیر نبوده است. کانت نام مادر را همیشه به نیکی و احترام یاد میکرده. خانم مزبور در سال ۱۷۳۲ پسر هشت ساله را در شهر مولدش به کالج فردریک برای فراگرفتن علوم مقدماتی میسپارد و خود پس از پنج سال زندگی را بدرود مینماید. در سال ۱۷۴۰ یعنی در شانزده سالگی کانت پس از تحصیل کامل زبان لاتین که کلید دانشهای آن روز بوده کالج را ترک کرده به فاکولته فلسفه یا به اصطلاح ما به دانشکده معقول شهر کوی نیکزبرگ وارد میشود.
کانت قبل از تحصیل فلسفه، علوم طبیعی و ریاضیات را به درجه کمال فرا میگیرد و مخصوصا در قسمت طبیعیات شهرتی به سزا پیدا میکند. در سن ۲۳ سالگی اولین تصنیف خود را در باب ارزش حقیقی قوای مکانیکی تقدیمم رئیس دانشکده مینماید. در همین سال پدر وی از جهان رخت برمیبندد و او چون هنوز به آن درجه علمی که معاشی برای وی مقرر نماید نائل نشده و از مساعدت پدر نیز محروم میماند، شغل آموزگاری خصوصی در خارج از شهر مولد خویش برای تأمین معیشت اختیار مینماید.
مدت ۹ سال در ضمن تحصیل معیشت با وجود دور بودن از مراکز علیه اوقاف فراغت را به فکر و مطالعه میگذراند. در ۱۷۵۵به شهر کوی نیکزبرگ برمیگردد و مدت پنجاه سال بازمانده عمر را در همان شهر صرف آموزگاری میکند. اول به وسیله رساله تحقیقیه در موضوع حقیقت آتش، به درجهای که معادل «دکتری» امروزه است نائل میشود، سپس به واسطه انتشار رسالهای دیگر راجع به مبادی اولیه علوم ما بعد الطبیعه حق تدریش آزاد در دانشکده را پیدا کرده و این حق اخیر وی را از مؤنه معاش فراغت میبخشد و از این تاریخ یک نیمه قرن جز تعلیم و مطالعه و نوشتن شغل دیر اختیار نمیکند.
مدت ۹ سال در ضمن تحصیل معیشت با وجود دور بودن از مراکز علیه اوقاف فراغت را به فکر و مطالعه میگذراند. در ۱۷۵۵به شهر کوی نیکزبرگ برمیگردد و مدت پنجاه سال بازمانده عمر را در همان شهر صرف آموزگاری میکند. اول به وسیله رساله تحقیقیه در موضوع حقیقت آتش، به درجهای که معادل «دکتری» امروزه است نائل میشود، سپس به واسطه انتشار رسالهای دیگر راجع به مبادی اولیه علوم ما بعد الطبیعه حق تدریش آزاد در دانشکده را پیدا کرده و این حق اخیر وی را از مؤنه معاش فراغت میبخشد و از این تاریخ یک نیمه قرن جز تعلیم و مطالعه و نوشتن شغل دیر اختیار نمیکند.
در سال 1781 تصنیف مهم وی به نام بحث در حقیقت عقل مطلق، و سپس تا سال 1789 متوالیا تصنیفات دیگر مانند بحث در حقیقت عقل عملی، و بحث در قوه سنجش و تمیز، و در باب مذهب و فلسفه نظری اخلاق منتشر میشوند. و در تمام تصنیفات اجتهادی دقیق و فکری عمیق به کار برده شده اما در بیشتر آنها مشهود است که تعبیرات در مقابل معانی نارسا است. هرچند در تصریح مقاصد سعی بسیار کرده و اصطلاحات مخصوص به خود را همهجا تعریف و توضیح نموده، اما نظر به اشکال ذاتی مطالب و کثرت فروض مختلفه، جملهها درهم پیچیده و آمیخته به قیود و تعلیقات و حشوها و دفع دخلهای بسیار است، چنانکه فهم مطالب او خاصه در مطالعه اولی برای اشخاص ورزیده در اصطلاحات نیز خالی از دشواری نیست و غالبا مبالغه مصنف در تقسیمات فرضی و مراجعه دائم به اصول موضوعه موجب خستگی فکر و خاموشی نشاط خواننده میشود.
اما دانشمندانی که از تعلیمات حضوری استاد استفاده کردهاند متفقاً شهادت میدهند که جاذبه بیان وی در مستمعین دارای اثر عمیقی بوده و خود در افهام مشکلات مطالب خویش قدرتی به کمال داشته. یکی از شاگردان وی که زمان جوانی استاد را درک کرده در ترجمه احوال وی میگوید، پیشانی گشاده وی که برای تحقیق و فکر ساخته شده بود گویی مرکز به جهت و نشاط بود و نکات ظریف و بدیع و نوادر و امثال حتی جملات فکاهی نیز لذت و تمتع شنوندگان را تکمیل میکرد و به شاگردان میآموخت که رسیدن به روشنائی علم و دانش مفرحترین غذایی روح و زاینده نشاط و مسرت حقیقی آدمی است.
دانشگاه کنیگسبرگ که قبل از کانت خالی از اهمیت بود توجه تمام کشور آلمان را جلب کرد و شهر مزبور زیارتگاه دانشمندان و علما گردید. صدر اعظم پروس استاد را برای تعلیم در دانشگاه هالکه در آن زمان نامیترین دارالعلم کشور بود دعوت کرد اما استاد نپذیرفت و به ترک مولد خویش تن در نداد.
از سال 1796 رفتهرفته آثار خستگی و سستی و پیری در وی ظاهر گردید و از تدریس در دانشگاه کناره جست. او در 12 فوریه 1804 در هشتادمین سال زندگی این جهان را بدرود گفت و اثرهای جاودانی برجای گذاشت.
کانت از حیث ساختمان بدنی کوتاهاندام و ضعیف بود و به بیماری تنگی نفس مبتلا بود. برای ادای وظیفه و تکلیف همواره در خوردن و آشامیدن امساک و مدارا میکرد. همیشه سحرخیز بود، هر روز از سحرگاه تا ساعت دروس مطالعه میکرد و پس از درس نیز تا ساعتی پس از نیمروز به خواندن و نوشتن مشغول بود و آنگاه برای طعام مینشست و ساعات طعام را با دوستان به صحبت میگذرانید و ساعتی پس از طعام گردش و تفرج میکرد و باز برای خواندن و نوشتن برمیگشت.
قبل از نیمه شب به بستر خواب میرفت و کموکیف خوردنیها و آشامیدنیها را با دقت تمام میسنجید. در لباس اصول نظافت و بهداشت را مراقبت میکرد و به استعلاج از راه اراده و تمرین و القاء به نفس ایمان داشت.
در عمر خود مزاوجت نکرد و میتوان گفت عمر دراز وی نتیجه عزم ثابت و مراقبت دائمش بود. حظ وی در زندگی گردش و تفرج و مصاحبه با برگزیدگان دوستان بود.
پ
نظر کاربران
امانوئل کانت یکی از بهترین هاست