۴۷۶۹۵۰
۵۴ نظر
۵۰۱۰
۵۴ نظر
۵۰۱۰
پ

یک هفته ۷ چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

از کنار ماجراهای حاشیه ای «قاتل اهلی» می شود یک فیلم ساخت. مطابق معمول تمام مجادلات این شکلی اینجا هم با یک قطب بندی رادیکال مواجهیم؛ عده ای تام و تمام پشت کیمیایی ایستاده اند و عده ای دیگر هم در جبهه پرستویی و لشگری قوچانی.

برترین ها - ایمان عبدلی:
ترامپ یا (پرزیدنت هفته)

«ترامپ» برای ما بیش از تمام نقاط دنیا هراس آور و ترسناک است. ما با نگاه به رفتارهای او درد گذشته هایی نه چندان دور را به یاد می آوریم. سال هایی که همه چیز در ید تیترها و سخنرانی های جذاب بود، اما پشت صحنه ساختارها بود که فرو می ریخت. هنوز زنگ آن حرف ها را در گوشمان داریم.

«ترامپ» حرف می زند ناخوش می شویم. از گذشته ای که رفت و آینده ای که روشن نیست. به هر حال واقعیت این است که اتفاقا سرنوشت ما به تصمیمات آمریکایی ها گره خورده. کودتای ۲۸ مرداد سال های طاغوت و حتی اوباما و برجام، نگاه روسای جمهور آمریکا در سرنوشت ما تاثیر گذار بوده و ما از بخت بد و به درستی بیشتر از خیلی آمریکایی ها حتی، تحولات سیاسی آن جا را دنبال می کنیم. امری واقعی و اما نه دلنشین. اما آیا ترامپ واقعا انقدر ترسناک است؟
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

او مجهزترین زرادخانه های دنیا را دارد و همراهی اسرائیل و عربستان را هم به همچنین. اما آیا این ها کافیست برای ترس از آینده؟ مساله همین است که اتفاقا ترامپ نسبت به اوباما ضعیف تر است. اگر اوباما می توانست با قدرت نرم افزاری حاصل از دیپلماسی اجماع جهانی پشت تصمیماتش بسازد. ترامپ اتفاقا نمی تواند و این قدرت را ندارد. از طرفی او درگیر وعده های اقتصادی است که موجب رای آوری اش شده پس لزوما تا اندازه ای هزینه می دهد که منافع درون مرزهای آمریکا آسیب نبیند. بماند که اصلا او روحیه تاجرمسلکی هم دارد و می داند هرگونه آسیب به ایران به عنوان قدرت اول خاورمیانه تبعات دامنه داری خواهد داشت و هزینه و فایده اش بهم نمی سازد.

ترامپ نمی تواند اجماع بسازد، چون به عنوان مثال چین منافع اقتصادی اش را در خطر می بیند و نمی خواهد بازارهایی چون ایران را از دست بدهد، آلمان از امتناع ترامپ و در تقویت ناتو شاکی است و روسیه هم دیر یا زود با آمریکا دچار چالش خواهد شد. پس عرصه جهانی صف آرایی ها زیادی خواهد داشت و ما طبیعتا نباید در صف اول آن قرار بگیریم. شاید رفتاری کم خطر و ندادن هر گونه گزک به جامعه جهانی رفتار مطلوب باشد.

با این اوصاف فضای تقابلی در عرصه دیپلماسی شکاف های زیادی خواهد داشت. ما می توانیم در این شکاف ها قدم بزنیم و حیات خود را تقویت کنیم. دیپلماسی در دوران ترامپ و در عصر تهدیدهای یک پوپولیست برای ما حالت کم کنش تر و مدبرانه ای به خود می گیرد.

مطمئنا تحریم ها افزایش خواهد یافت. اما فراموش نکنیم عوام گراها غلو آمیز رفتار می کنند، آن ها ضعیف ترند، چون بیشتر از آن چه که در اتاق فکرها نفس بکشند، در رسانه ها زندگی می کنند و این نکته بی نهایت مهمی است. اوباما البته که قدرتمند تر بود، چون تفکر و تعقل پشت رفتارهای دیپلماتیک اش جریان داشت. پس شطرنجی ظریف و دقیق را بازی می کرد. این یکی اما ترسی هم اگر دارد صرفا از غیرقابل پیش بینی بودنش است. ترامپ ما را شاید کمی اذیت کند، اما اقدامی استراتژیک با تاثیرات بلند مدت بعید می نماید. قواره پوپولیست ها به استراتژی نمی آید، آن ها نهایتا تاکتیکی می شوند.

مسعود کیمیایی یا (کارگردان هفته)

از کنار ماجراهای حاشیه ای «قاتل اهلی» می شود یک فیلم ساخت. مطابق معمول تمام مجادلات این شکلی اینجا هم با یک قطب بندی رادیکال مواجهیم؛ عده ای تام و تمام پشت کیمیایی ایستاده اند و عده ای دیگر هم در جبهه پرستویی و لشگری قوچانی.

قضاوت دشوار است باید ماجرا را یک بار مرور کنیم، به هر حال بازیگرانی وقت گذاشته اند و حالا «قاتل اهلی» بخشی از کارنامه شان محسوب می شود، حق دارند نسبت به حقوقی که دارند پیگیر باشند به هر حال یک اثر هنری ساخته شده و آن ها هم بخشی از آن هستند. این که کیمیایی بنا به سلیقه ی خودش فیلم را تدوین کرده و سهم پولاد خان بیشتر از دیگران است چیزی نزدیک به فاجعه است و در حق افرادی چون پرستویی اجحاف شده (با واکنش های پرگو عصبیت زده پرستویی کاری نداریم کما این که امیر جدیدی با همه جوانی اش بسیار مدبرانه تر رفتار کرد).
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

البته لشگری قوچانی هم به عنوان تهیه کننده اثر حق دارد پیگیر سرنوشت کار باشد. مسلما او هم می تواند در مراجع قانونی رای اش را به کرسی بنشاند. چون ساخت یک فیلم کار جمعی است نمی شود سرنوشت آن را با علایق خانوادگی گره زد و پولاد را به قیمت پایین کشیدن دیگران بالا آورد. کیمیایی به طور واضح اشتباهاتی داشته و از آن طرف پسرش هم در شکل برخورد با خبرنگاران و منتقدین شکلی از یک رفتار لمپن مآبانه را در عرصه های فرهنگ پر رنگ کرده. می دانیم پولاد آن قدر کارنامه ندارد که توقع رفتاری جنتلمن مآبانه و فرهنگی داشته باشیم. احتمالا در مورد او از کوزه همان برون تراود که در اوست.

اما با همه ی این حرف ها کمیایی آن قدر وزن دارد که برای فیلم بد تدوین و پرجنجال اش هم صف می بندند و بلیط فوق العاده می خرند. در واقع از آن جایی که در سینمای ایرانی ساختارهای تعریف شده و روشنی برای چهره سازی وجود ندارد و افراد بیشتر بر حسب یک سری اتفاقات شخصی به صدر می رسند وجود کیمیایی در هرصورتی غنیمت است، ما نمی دانیم دقیقا و پس از گذر چند سال و با چه شرایطی افرادی نزدیک به کیمیایی خواهیم ساخت.

اصلا اگر به سیل فیلمسازان کپی کار مثلا اجتماعی همین سالها نگاه کنیم بهتر در می یابیم وجود فیلمسازانی که حرف خودشان را می زنند غنیمت است. ما مجبوریم بنا به مصلحت گاهی به امثال کیمیایی و مهرجویی باج بدهیم و برای حفظ سینما بدخلقی ها و کژرفتاری های آن ها را تاب بیاوریم.

بله حقیقت این است که آن ها مدت هاست خوب فیلم نمی سازند و حتی پرت می سازند و گاهی موجبات رنجش دیگران را فراهم می کنند اما واقعیت این است که همین جشنواره امسال با نام کیمیایی کمی افاده داشت، واقعیتی که نمی شود انکارش کرد .

وقتی طبیعت فیلمسازی در ایران بدون پشتوانه و پناه است و یکی حتی مثل کیمیایی هم روند فیلمسای منطقی و آرامی ندارد و دائما وابسته به دیگران است نتیجه همین بازی دوسر باخت می شود حیات کیمیایی یا یک تکان کوچک در معرض خطر می افتد. اینجا هالیوود نیست و کیمیایی هم وودی آلن! کارگردان طناز آمریکایی اگر هر سال فیلم می سازد، اگر فرصت اشتباه دارد به خاطر تعریف روشنی است که از صنعت سینما وجود دارد، اما اینجا صنعتی حول سینما شکل نگرفته اساسا.

پس کیمیایی و هرآدم وزینی را باید گاها تحمل کنیم و یا شرایطی فراهم کنیم که به خاطر حفظ شان خودشان دیگر فیلم نسازند و با خانه نشینی احترامی برای خود حفظ کنند.

در ضمن قیاس های مثل آن چه که در سینمای غرب هو کردن و خندیدن رایج است هم به طور کلی غلط است. آن جا فضا صریح تر است. ما اینجا کلا با تعارف زندگی می کنیم و اصلا سینمایی که بازیگرانش محدودیت های بسیاری دارند، هیچ وقت به فضای صریح آن طرف آب نزدیک نمی شود. آن صراحت در تار و پودشان جا گرفته اینجا می شود فیلم بد را ندید و به شدت نقدش کرد، اما هو کردن و خنده های تمسخرآمیز کمی با باقی رفتارهایمان سازگار نیست و ازخط بیرون می زند.
پی نوشت: نکته جالب توجه رفتار کیمیایی و پسرش بود که کوچکترین احترامی برای خبرنگاران قائل نبودند آیا این رفتارها با آن ادعا همخوانی دارد جناب کمیایی؟ اگر نبودند روزنامه نگاران و رسانه ها شما اینی که هستید، شده بودید؟ تلاش کردم سطور بالا خالی از غرض باشد، اما این دو خط را نمیشد ننوشت

آجورلو یا (مدیرعامل هفته)

در هفته های گذشته اتفاقات عجیبی برای تیم های لیگ برتر افتاده. سرآمد آن ها استقلال و تراکتورسازی دو باشگاهی که به خاطر بدهی های گذشته به بازیکنان خارجی از سمت فیفا محروم شدند و نمی تواند در نقل و انتقالات فعالیتی داشته باشند. استقلال یکباره آندو و جباروف را از دست داد و تراکتور هم اسیر کلی حاشیه و جنجال شده و تقریبا از حالت یک تیم مدعی قهرمانی درآمده. برای استقلال که عدو سبب خیر شد و منصوریان مجبور شد به جوانانش اعتماد کند و این هفته ها هم مزد اعتمادش را با چهار برد پیاپی گرفته، اما برای تراکتور ماجرا فرق می کند.

آجورلو قبل تر شایستگی های خودش را نشان داده اما باید قبول کنیم که شکل مدیریتش درتیم پر طرفدار تبریزی تا حدی پوپولیستی است. او در روزهایی که اتفاقات بدی برای تراکتور در حال افتادن بود، چپ و راست بیانیه صادر می کرد .
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

او داعیه دار دفاع از طرفداران مورد ظلم واقع شده تراکتور در مقابل تیم های مدعی دیگری چون پرسپولیس شد. دائما از داوری های گله و شکایت کرد و با جهت دهی به افکار عمومی آن را نسبت به داوری ها حساس کرد.

کار به جایی رسید که اخراج یک بازیکن، یک هفته تیتر اخبار شد و بزرگ نمایی روی مسائل پیش پا افتاده در رسانه ها حواس ها را از کاستی های مدیریتی آجورلو پرت کرد و جالب این جاست این نسخه آن قدر کارا بوده که طرفداران تراکتور پس از حکم فیفا هم نوک پیکان انتقادات را نه به سمت مدیرعامل، بلکه به سمت رقبا و داوری ها گرفته اند و با توهم توطئه اصل و اساس لیگ برتر را زیر سئوال می برند.

نه این که ابهاماتی نباشد، هست و اما سال هاست کسی برایش پاسخی ندارد. پس تراکتور و طرفدارانش با علم به وضع موجود قدم در چنین رقابت هایی گذاشته اند، این گونه است که گمان می کنیم طرفداران دوست داشتنی تراکتور گاهی بیش از اندازه احساسی می شوند و برخی ها هم خوب بلد شده اند چگونه از شور و شر جماعت بهره ببرند.

واقعیت ها به همین سادگی در روز روشن قلب می شود و بدتر این که میخ این جعل های رسانه ای آن قدر محکم است که با هیچ منطقی نمی شود از ذهن بیرون کشید. نه عابدینی، نه داوران و...زمین اگر کج است و عروس اگر خوب نمی رقصد ایراد از متولی و زمین دار است، نه از همسایه بغلی!

حسن جوهرچی یا (بازیگر هفته)

تصویر جوهرچی در مجموعه «در پناه تو» شمایل جوان محجوب و ماخوذ به حیایی بود که سال ها الگو و تعریف روشنی از یک جوان ایده آل خانواده ایرانی شده بود. جوهرچی در واقع با همان کاراکتر تثبیت شد و در ذهن ها نقش بست. ما هر گاه می خواستیم تصویری از یک جوان سالم و معتقد و پایبند خانواده به ذهن بیاوریم ناخواسته قسمتی از ذهنمان درگیر شمایل جوهرچی در آن مجموعه می شد.

خاصیت هنر است گاه آن قدر در جان دهی به کاراکترها بی نقص عمل می کند خودِ واقعی فراموش می شود. جوهرچی در ذهن ها نقش بست و بعد با «ضیافت» کیمیایی در واقع امتدادی از آن محمد «در پناه تو» بود این بار کاراکتری که بعد از سال ها به ملاقات دوستانش می آید و روی ویلچر نشسته و فداکاری و از خودگذشتگی و حجب و حیا همه با چهره گرم و گیرای جوهرچی آمیخته شد آن قدر که قضاوت های عمومی هم او را در جایگاه یک جوان ایده آل نظم موجود رد و یا تایید می کرد .
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

به مرور با تغییرات سبک زندگی جامعه و حال و اوضاع تصویر ایده آل مرد ایرانی هم تغییر کرده بود، او حالا شکننده تر شده بود وتعریف دیگری داشت و چه به موقع پیشنهادی متفاوت در «او یک فرشته بود» او را همگام با تغییرات مرد معتقد ایرانی کرد. این بار او وسوسه شد و دست از پا خطا کرد و به آغوش شیطان افتاد، جوهرچی خواسته و ناخواسته زمینی تر شد مثل مجموعه «فاصله ها» که نه قدیس بود و نه شیطان!

کارنامه ی بازیگری او قابل توجه است. انگار قرار بود دو دهه از تغییرات مرد سنتی و معتقد جامعه ایرانی همگام با تحولات نشانمان بدهد. شاید بازیگر خیلی توانایی نبود و شاهکارهایی در کارنامه نداشت شاید آن قدر بزرگ نبود که برایش گرامیداشت و بزرگداشت بگیرند، اما ناخواسته برای خوانش تصویری تغییرات یک جامعه کاراکتر قابل ملاحظه ای است. نقش هایش را که مرور کنید نموداری است از یک وضعیت پر نوسان و سیاست گذاری های فرهنگی که نتوانسته به ایده آل برسد! ماندگار شد خدایش بیامرزد.

هیات داوران جشنواره فجر یا (درماندگان هفته)

هر چقدر هم که انکار کنیم و حوزه و فرهنگ و سیاست را از هم جدا کنیم، واقعیت چیز دیگریست.اگر اقتصاد می تواند پاشنه آشیل هر رئیس جمهوری برای رای گرفتن باشد، فرهنگ هم دست کمی از آن ندارد، چون وقتی اهالی فرهنگ ناراضی باشند، به راحتی می توانند فضا را مغلوبه کنند. هر چند که اصلا رضایت از شرایط فرهنگی خودش یک معیار مناسب برای سنجش عملکرد یک رئیس دولت است.

با این اوصاف جشنواره فجر که آینه تمام نمای یک سال سینمای ایران است، اهمیتی دو چندان پیدا می کند و در این میان اهمیت انتخاب های داوران بیش از پیش نمایان است. داوران جشنواره فجر می توانند با پررنگ کردن یک اثر و یک فیلمساز به سلیقه فیلمسازی یک سال آینده سینمای ایران جهت بدهند.
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

واقعیت این است که وقتی «ابد و یک روز» پر رنگ می شود و برای چند رشته کاندیدا می شود کشش سرمایه گذاران به این سلیقه بیشتر می شود، چون امتحان پس داده است. این در فضای فرهنگی ایران تشدید شده هم هست، چون عرصه برای ابراز محدود است، به جز سالی یک بار درجشنواره فجر، مجال دیگری نیست که فیلم ها به بوته نقد و بررسی سپرده شوند (البته چند محفل کوچک نقد و بررسی پایتخت را فاکتور بگیریم)

داوران جشنواره فجر می تواند اجتماعی ساز ها را روی بورس بیاورند و یا ژانر دیگری را پر رونق کنند. آن ها در کنار سلیقه ی عموم مردم دو بازوی مسیر ساز سینمای ایران حداقل در گیشه هستند. حالا در چنین اوضاعی شکل اجرای جشنواره می تواند معیار مناسبی برای سنجش عملکرد سینمایی وزارت ارشاد باشد. در دولتی مثل دولت روحانی که از اساس خودش را قائل به فرهنگ می داند و ادعا بر می دارد که فضای فرهنگ و هنر باید رها و چند صدایی و تخصصی باشد، این که جشنواره با این کیفیت نازل برگزار می شود و حالت کمیک و مبتذل پیدا می کند، پاشنه آشیلی است که نشان می دهد نباید خیلی به شعارهای فرهنگی و تیزرهای تبلیغاتی روحانی اعتماد می کردیم.

اگر اقتصاد خرابی هایی دارد که سازندگی اش زمان بر است. اگر دیپلماسی ظریف و دشوار است. فرهنگ و به طور خاص سینما توقعی است که حداقل مطالبه از دولت روحانی است. این جشنواره و این عقب گرد به سال های قبل تر و بدتر از آن در جشنواره فجر امسال، این میل به ساختن فیلم های مثلا منتقد اجتماعی، این تکثیر (غلط کردی، دیالوگ های عصبی و نکبت) واین تنش های رو حوضی، این ها همه سلیقه ای است که هویت خاص ندارد. در این میان آثاری چون «رگ خواب» و «اسرافیل» که دنیای خاص و منحصر به فرد خودشان را دارند قلع و قمع می شوند. چگونه هر هویت منحصر به فردی نادیده گرفته می شود؟ این گونه قرار بود برای فرهنگ عرصه و مجال فراهم کردید با شبیه سازی و تکثیر؟

محمد باقر قالیباف یا (شهردار هفته)

پلاسکو همچنان آوار دارد؛ مسولین شهری و در راس آن ها اعضای شورای شهر و شهردار تهران در این رابطه خبرساز می شوند. به هر حال ابعاد قضیه به گونه ای بوده که افکار عمومی را جریحه دار کرده و مردم به دنبال مقصر می گردند. حتی برخی ها پیشنهاد استعفای شهردار تهران را می دهند. برخی ها هم ترکیب شورای شهر را غیر حرفه ای و نامناسب می دانند. به هر حال فاجعه پس از غم، خشم دارد و این ها بازتاب خشم مردمی است که آرام نشده اند. در این میان شبکه های اجتماعی هم سوژه ی خوبی پیدا کرده اند و اساسا قالیباف هم از این لحاظ مستعد است، به قولی سوژه ها دنبال او می گردند.
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

این هفته هم نقل قولی از قالیباف متشر شد که معلوم نبود چقدرصحت دارد! اما همین نقل قول ناممطئن سوژه رسانه ها شد و البته طرز رفتار قالیباف هم مزید بر علت شد.اگر یک سطح عمیق تر شویم در می یابیم جایگاه شهرداری تهران از جایی به بعد به خودی خود دارای ارزش و وزن نبوده و صرفا پله ای برای مناصب بالاتر شده. گردش مالی عجیب و غریب این نهاد قدرتی به دست شهرداران تهران می دهد که کوچکترینش رسانه سازی است.

اینجا از یک حالت کلی حرف می زنیم. وگرنه قالیباف در آن دسته شهرداران نمی گنجد. شهرداران تهران بنا به موقعیتی که دارد عموما قابلیت لابی گذاری و وزن گرفتن پیدا می کنند و در دالان های سیاسی صاحب اعتبار می شوند، به نوعی پول قدرت می آورد و این قدرت در موقعیت شهرداری تهران اندوخته ای است برای فردایی قدرتمندتر.

انگار همیشه شهردار تهران باید به جایی بالاتر برسد غلبه ی این نگاه او را ناخواسته به نوعی پروپاگاندا سوق می دهد. اقدامات زود بازده و دامنه دار مطابق سلیقه ی شهرداران تهران می شود و آن ها در بحران ها هم عموما فرافکنی می کنند. البته این خاصیت کلی برخی شهرداران کلانشهرها در ادوار گذشته است که قالیباف از همه ی آن ها دور است. این جا از آفت های یک موقعیت و یک صندلی حرف می زنیم صرفا، وگرنه محمد باقر قالیباف ازعملگراترین و خدمت گذارترین شهرداران تاریخ تهران است.

حجت الاسلام زائری یا (موقت هفته)

حجت الاسلام زائری در روزنامه صبح نو یادداشتی نوشت مبنی بر تسهیل شرایط ازدواج موقت، مطابق معمول عموم خانم ها واکنش منفی نشان دادند و اکثریت آقایان بی تمایل نبودند! بحث ازدواج موقت بحث چند وجهی و پیچیده ای است. لحاظ کردن شرایط مختلف خانوادگی و اجتماعی و مبنای آن که باید بر پایه شرعیات باشد امر دشواری است، نمی شود یک حکم کلی و دائمی داد و نسخه ی همگانی تجویز کرد اما در مجموع با شرایط جامعه ما می شو د با رعایت ملاحظاتی به آن فکر کرد. بحث در این رابطه چون به فقه مربوط می شد، خلاف عادت هفت چهره نقل قولی از یک جامعه شناس می آوریم فکر می کنم این دقیق ترین کلماتی است که می شود در رابطه با این قضیه کنار هم چید.
یک هفته 7 چهره: خودکشی هنری کیمیایی و مساله ازدواج موقت

مهدی ابراهیمی: «در این‌باره ۲ مبحث مطرح می شود؛ یکی بحث شرعی بودن ازدواج موقت است که ادله ی شارع در این مسأله تمام است و نمی توان خدشه ای به آن وارد کرد و این مساله را رد کرد. اما نکته ای که در این‌باره به نظر می آید این است که این ادله دلیل بر امکان این امر است نه دلیل بر لزوم آن. یعنی در هر دوره ای بر حسب شرایط، شارع این امکان را فرض کرده و این شخص مجتهد است که باید برحسب شرایط برداشت کند».
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    كيميايي چهل سال پيش دو تا فيلم خوب داشت ديگه هيچي اون فيلم ها هم به لطف بازيگر هاش معروف شدن وگرنه هركارگردان ديگه اي هم با اون فيلم نامه و بازيگرها موفق بود الان هم بخاطر معروف كردن پس بي ادب و بي هنرش به شعور مخاطب توهين ميكنه و به بسياري از بازيگر هاي مطرح و كاربلد

  • بدون نام

    ز این ریختو قیافه تابلوهست که کی مفت خوری کرده .دنیای غربی هست .همین روحانی و ظریف رو در نظر بگیرین با این همه استرس کاری ی چروک تو قیافهشون نیست ولی خیلیا با عقب افتادن چندین قسط و خرج دانشگاها بچه هاشون دو لا شدن.از اون کامران هومنم که یکی سید و یکی به رحمت خدا رفته نمیتونم چیزی بگم.از ترس موقعیت خودم .

  • مصی

    شمایی که دست به قلم هستی و داری درباره ی پولاد کیمیایی یک جانبه به قاضی میری باید بگم، وقتی یه خبرنگار با وقاحت تمام قصد برهم زدن نمایش فیلم رو داره و با صدای بلند میخنده تا جو بهم بریزه ، پولاد حق داره که مثل خود خبرنگار بی فرهنگ مقابله به مثل کنه چون لیاقت اون خبرنگار همین بوده.

    فیلم کمدی نبوده که اون خبرنگار به خودش اجازه میده بخنده، حتی اگه یک صحنه از فیلم هم خنده دار بوده نباید با بزرگ کردن اون قصد همراه کردن بقیه رو داشته باشه!!!
    در نهایت احترام حتی اگه یک فیلم ضعیف هم ساخته بشه سالن نمایش جای این جور رفتارها نیست، میتونست با یه نقد فیلم نظرش رو درباره فیلم بگه، متاسفانه هنوز حتی افراد تحصیل کرده ما مثل خبرنگاران هم حد خودشون رو نمیدونن!
    البته بعید میدونم نظر منو ثبت کنید، با این حال نوشتم که خودتون بخونید.ممنون

    پاسخ ها

    • بدون نام

      ویدیویی دیدم مربوط به جلسه پرسش و پاسخ که هم کیمیایی و هم آقازاده اش بد حرف می زنند و شاخ و شونه می کشند و یه مشت به اصطلاح خبرنگار براشون سوت و کف می زنند! باعث تاسفه که ما اینقدر از قافله تمدن به دوریم و فیلمسازمون هم دست کمی از مربی های بی فرهنگ فوتبالمون نداره.کیمیایی بیست سال پیش باید بازنشسته می شد.با لشگر کشی و نوچه پروری هم راه به جایی نمی بره.امیدوارم تهیه کننده تا آخر حقش رو پی گری کنه و درس عبرتی به این کهنسال متوهم بده

  • sahar

    ازذواج موقت بزرگترین توهین به شخصیت یک زن است. یا به نوعی ....

    پاسخ ها

    • بدون نام

      کاملا موافقم

    • بدون نام

      واقعا . در این مساله کلا به زن به چشم یک کالای ....... نگاه میشه

    • بدون نام

      چه فرقی داره با دائم زنی که محتاج کار و پول ندارن شرایط دائم نیست قانونی و شرعی صیغه بشه اشکالش چیه حالا الان هیچ رابطه ای نبوده در جامعه تا حالا خوابین

    • sahar

      بخش مهم جملمو سانسور کردید ... اونایی هم که منفی دادن همه آقا هستن مطمئنم.

    • لاله

      اونایی که خوشحالین در ازدواج دائم نگاهها بهتون به چشم کالا نیست عزیزان در هر مدل ازدواج و حتی غیر از ازدواج نگاه به من و شما کالاست کالایی برای تمتع جنسی کالایی برا زاد و ولد کالایی برای غیره و غیره دلتونو خوش نکنید که چون اسمتون رو تو یه سند نوشتن و چند سکه هم اون تو براتون قرار دادن براتون ارزش قائل شدن و از کاالا بودن در اومدید اتفاقا همون سکه ها دقیقا نشانه کالا بودن شماست. تا زمانی که یه زن خهودش رو
      پای خودش واینیسه ارزش خودشو رو ندونه و برای ترقی و تعالی خودش تلاش نکنه دیدگاه کالا بهش به قوت خود باقیه. مثل همیشه که نظرات منو سانسور میکنید این دفعه هم التفات بفرمائید ان شاء الله

  • مجتهد

    از شما توقع دید حرفه نسبت به همه مسایل رو ندارم در هر صورت ظرفیت فکری هر انسانی محدوده،اما در مورد کیمیایی،کارگردان مولف اثره،کسی که نظر نهایی رو میده،درسته که فیلم کار گروهیه اما در آخر به نام کارگردانه،کسی اسم تدوینگر کوبریک رو میدونه؟یا طراح صحنه کارهای تارکوفسکی؟یا تدوینگر پدرخوانده؟بازیگر قبل از انتخاب کار باید نگران اثر باشه.توقع ندارین که با ده نمکی کا کنین و بگین چون جز رزومه من باید مثل کارهای فرهادی باشه،بعد اینکه تعهد به همکاری دادین باید قبول کنییین که یه نفر به اسم کارگردان حرف آخر رو بزنه.اگر اینجوری نباشه هیچ فیلمی ساخته نمیشه چون هر کدام از عوامل نگاه خودشو به فیلم داره

    پاسخ ها

    • بدون نام

      بازیگر بر اساس فیلمنامه ای که در ابتدا بهش میدن انتخاب میکنه که نقش رو بپذیره یا نه، وقتی کارگردان بعدا فیلمنامه رو عوض میکنه و مثلا نقش اول رو تبدیل میکنه به نقش حاشیه ای،اینجا دیگه بازیگر حق داره اعتراض کنه،چون اون با فرض نقش اول بودن کار رو پذیرفته بوده. کارگردان بودن اینقدرها که شما میفرمایید هم بی حساب کتاب نیست

    • بهاره

      تو لایق منفی ای اشتباه مثبت دادم

  • صبا

    در مورد ترامپ امیدوارم حرف شما به واقعیت نزدیکتر باشه

  • بدون نام

    درمورد جشنواره فجر درست گفتید واقعا خسته شدیم از فیلم های یه شکل و تکراری که کپی برداری ضعیف از رو دست آقای فرهادی هستن فرهادی بیشتر به جای اینکه به سینما لطف کنه ضرر رسوند دیگه حتی فیلم های فرهادیم خالی از لطف شدن چون مشابه اش اونقدر ساخته شده ولی رگ خواب واقعا کارگردانیش عالی بود دوربین مثل اکثرا کارای امروزی رو دست نبود فضا پر از رنگ و لعاب بود برخلاف فیلم های کدر و خاکستری و چرک امروزی ولی حتی کاندیدم نشد

  • بدون نام

    ترامپ از داستان ملوان ها و پرچم در سطح خیابون می رنجید انتقامشو گرفت نمیدونم چه مرضی داره لباشو جمع میکنه میده جلو حرص درمیاره اوباما محبوب تر بود

  • بدون نام

    جوهرچی ها دق می کنند یعنی برای ارشاد که 12 میلیارد فقط میده جشنواره عمار خیلی جدی نیست چون فجر هم هست پولیه حمایت کنه از هنرمندان بیمه و مسکن و حقوق بیکاریشون

  • محمد

    "ترامپ برای ما ایرانی ها ترسناک و وحشت آور است"
    آقای نویسنده برای تو شاید ترسناک باشه اما ما اصلا و ابدا ترسناک نیست.
    .میگه ترسناکه :)
    چرا پیام های مرا ثبت نمیکنید واقعا؟چیز بدی میگم؟
    نظرم رو گفتم درست مثل نویسنده ی این متن.

  • Mزهرا

    قواره پوپولیست ها به استراتژی نمی آید، آن ها نهایتا تاکتیکی می شوند. کاملا درسته اما باید حواسمون باشه همین تاکتیکهای نسنجیده و ناکارآمد گاهی تیشه به ریشه استراتژی های راهبردی چندین و چندساله یک نظام میزنن و میتونن یه تهدید جدی به حساب بیان اگه به موقع باهاشون مقابله نشه. و البته با اینکه گفتین بهتره ما در صف اول تقابل رودررو با ترامپ نباشیم صددرصد موافقم، بهتره بجای پاسخ صریح و سریع با کمی تامل به فکر پاسخ صحیح به اقدامات ترامپ باشیم.
    در مورد اقدامات زود بازده مدیران شهر تهران هم این مصداق بارز مدیریت غیر اخلاقیه "رهبران غیر اخلاقی توسط فقدان حس مسئولیت و پایداری شرح داده شد و ارائه دهنده نمایش های کوتاه مدت از خود در راه رسیدن به موفقیت: تولید یک محصول، و یا محصولاتی، که بسیار جذاب هستند ... بسیار آسان به بازار ارائه می شوند ... که لزوما همیشه بهترین تشخیص ها نیستند"

  • رطب خورده

    عجب! از ديگراني كه كار و زندگي شون به سينما و امثال كيميايي وابسته است انتظار مدارا داري اون وقت خودت باهاش هر طوري كه دلت بخواد برخورد مي كني؟!

  • مهدیس

    درمورد همه چیز کارشناس و صاحب نظرین شما؟توی همه زمینه هانظرمیدین خب

  • خدمتگزار

    عجبا! وقتي ترانه مي گه زهرمار همه غش و ضعف ميرن نوبت به بولاد كه ميرسه همه بهشون برميخوره:)))
    بعدم چرا در مورد روابط ازاد هيچكي صداش درنمياد و توهين به شخصيت زن نيست ولي وقتي حرف يه صيغه خوندن به وسط مياد خانما ناراحت ميشن؟ البته ظاهرا اين وسط مردها برنده اند چه با صيغه چه بي صيغه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      جایی که رابطه برابر و انسانی نباشه و پای پول دادن و پول گرفتن و تاریخ منقضی شدن و مطلقه و غیر باکره و این اصطلاحات زشت و غیر انسانی وسط باشه به شخصیت زن توهین میشه.مشکل از فهمه یا خودتون رو به نفهمیدن می زنید؟.

    • بدون نام

      به خاطر اینکه در روابط آزاد زن و مرد برابرن و منافع یکسان دارن،ول....

  • مروارید

    من خودم یه زنم،ولی میبینم بیشتر زنها مخالف صیغه شدنن،نمیدونم دقیقا کیه که صیغه میشه!
    مشکل از خودمونه اما انتظار معجزه داریم
    صیغه نشو تا به مردای هرزه میدون ندی برا هوس بازی!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      زنهای فقیر و بدبخت. درواقع از فقر زنها سوء استفاده میشه

  • بدون نام

    با مصاحبه ای که از مهر جویی بخش شد و رفتار توهین امیزی که داشت حالم از ش بهم می خوره یه کارگردان عقده ای از خود متشکر هنوز عقده ازدواج با گوگوش تو دلش

  • بدون نام

    خانم یا آقای خدمتگزار در جوابت باید بگم روابط آزاد رو هیچ قانونی حمایت نمیکنه برای همین اگر مرد زن داری دوست دختر داشت و زنش فهمید میتونه شکایت کنه ولی اگه صیغه کرد نمیتونه چون کارش شرعیه .

  • بدون نام

    توهم!!!
    داداش خود فوتبالیا چندساله میگن فوتبال ما کثیف
    اما حالا شما چون تیمت داره قهرمان میشه میگی توهم!!!!
    عجب
    جل الخالق
    توهم اب های الوده اصفهان
    جادوگری
    نفرت انگیز نباشیم

  • محمد

    نویسنده این مطلب لطفا آروم تر چرا بی طرف حرف نمیزنی؟چرا نمیگذاری ما خودمان قضاوت کنیم

  • مشتری

    وقتی شما فیلم ت رو به جشنواره فجر میفرستی یعنی قاعده بازی رو قبول کردی و خودت رو در معرض انتخاب جماعتی به اسم داور قرار دادی . پس بعد از اعلام کاندیداها نمی توانید بازی رو بهم بریزید و بگید چون من نیستم پس تحریم میکنم. تحریم جشنواره ماله زمانی بود که فیلمها رد میشدند و عده ای (وا اسفا) سر میدادند. امیدی هم به چاپ ندارم چون مطلب هفته پیشم رو چاپ نکردی عبدلی

    پاسخ ها

    • بدون نام

      اینطور ی که شما میگیبد برای اصلاح هیچ ساختاری نباید هیچگونه اعتراضی کرد. همه چیز سیاه یا سفیده،یا باید تو بازی باشی یا نباشی،حد وسط نداره!!! این نگاه شما اصلا سازنده نیست

  • بدون نام

    در غرب علیرغم رک و راست بودن ، فضا انسانی تره ولی در این فرهنگ سرشار از تعارف و قدیس سازی که ما داریم بی فرهنگی و اصلا بدویت موج می زنه. شما فیلم جلسه پرسش و پاسخ رو ببینید که چطور فیلمساز کهنسال به دیگران توهین می کنه و چطور نوچه های حاضر در جلسه براش دست می زنند و هورا می کشند. باورکردنی نیست که یک محیط فرهنگی اینقدر سطح پایین و شبیه چاله میدون باشه.تماشاگر حق داره فیلم بد رو هو کنه ولی فیلمساز حق نداره با خودش لشگر خدم و حشم همراه کنه.فیلمت بده..دو قورت و نیمت هم باقیه؟

  • خدمتگزار

    شما خودتون رو به نفهمي زدين و سعي دارين با بازي با كلمات جامعه رو بيشتر از اين به گند بكشين اداي روشنفكرا و حمايت از حقوق زنان رو درميارين يه سري زن ابله رو هم همراه خودتون مي كنين تا با خيال راحت و بدون هيچ مسووليتي از زنها سوء استفاده كنين .

    پاسخ ها

    • بدون نام

      عزیزم به نظر میاد خودِ شما باشید که انقدر تلاش میکنید هوس بازیاتون و رفتار غیر انسانی با بقیه آدما (اشاره به تعیین قیمت برای زنان در صیغه و همینطور ترویج بی وفایی در زندگی زناشویی که پایه اش بر اصل وفاداریه) رو موجه جلوه بدید. آدمی را آدمیت لازم است جانم،آدمیت. البته میدونم این کلمه برای امثال شما احتمالا

  • سپید

    عزیزم به نظر میاد ابله خودِ شما باشید که انقدر تلاش میکنید هوس بازیاتون و رفتار غیر انسانی با بقیه آدما (اشاره به تعیین قیمت برای زنان در صیغه و همینطور ترویج بی وفایی در زندگی زناشویی که پایه اش بر اصل وفاداریه) رو موجه جلوه بدید. آدمی را آدمیت لازم است جانم،آدمیت. البته میدونم این کلمه برای امثال شما احتمالا

  • بدون نام

    آقایون محترم حق دارن از این خبر خوشحال باشن مرد به غیرتشه که مرد شده آخه بی غیرتا اگه بر عکس این قضیه بود و زن ها میتوانستند به مردای فقیر و نیازمند کمک کنند و در حالی که شوهر داشتن میتونستند صیغه چند نفر باشند، باز هم این حرفو میزدین؟ ما تو جامعه ای زندگی میکنیم که اگه یه دختر دختریتشو از دست بده به سختی میتونه ازدواج کنه تا همیشه باید کلی تهمتو تحمل کنه اما یه پسر هزار تا غلط میکنه و در نهایت بدون اینکه آب از آب تکون بخوره با یک دختر آفتاب مهتاب ندیده ازدواج میکنه و .... (خواهش میکنم نظرمو ثبت کنین البته بعید میدونم چون نویسنده ی این مطلب خودش یه مرده)

  • بدون نام

    متاسفم برای زن ها که انقدر در جامعه بهشون کم لطفی میشه و حقوقشون توسط مردای .........ضایع میشه

  • بدون نام

    زنهاي صيغه اي رو ولشون كنين اين همه فاحشه از كجا اومده؟

  • بدون نام

    ینی زن فقط تو بدن و تنش خلاصه میشه؟
    اینه الگو گرفتن از غرب؟ واقعا متاسفم.
    بعدشم زنی که ازدواج میکنه تا چند وقت عده داره,ینی نباید با شخص دیگه ای ازدواج کنه و همبستر شه.
    این عین فساده.

  • بدون نام

    باز خوبه حداقل به رای مردم احترام گذاشتن و ماجرای نیمروز شد بهترین فیلم. چون خیلی تعریفشو شنیده بودم. کیفیت فیلم فوق العادس.

  • خدمتگزار

    راست مي گيد من ابلهم بايد بذاريم زنها بي حساب كتاب و مفت با هر مردي برن تا خداي نكرده يه وقت از ارزشهاشون چيزي كم نشه بعدم كسي زنها رو مجبور نكرده كه حتما بابت صيغه شدن مهريه و پول مطالبه كنن مي تونن مفت و به سبك غربيا به لذت هاشون برسن . فكر كنم تنها مشكلتون با اين مساله اينه كه خانما نمي تونن همزمان هم ازدواج موقت و هم دايم داشته باشن

  • بدون نام

    اگه زن ومرد باهم روابط نامشروع داشته باشن اشکال نداره زن هم بهش ظلم نشده ولی اگه صیغه کنن واویلتا سر میدیم برید اول حکم ومساله دقیق صیغه رو بخونید بعد نظر بدید زن غربی با احکام زنان مسلمان شده چون مطالعه دقیق داشته ولی مابدون مطالعه گارد میگیریم

  • لطفا منطقی باش

    کلا ما زنا عادت داریم به این که حقمون ضایع شه شما مردا طوری رفتار میکنید که انگار خدا مارو فقط برای عشق و حالای شما آفریده لطفا هم نگید که مردا میخوان با صیغه به زن محتاج کمک کنن که من باور نمیکنم چون خیلی راحت آقایون میتونن بدون صیغه و رابطه به یک زن نیازمند کمک کنند شما میخواین از نظر مالی به یک زن کمک کنین یا از یه نظر دیگه؟ شاید هم میخواین نیاز های خودتونو براورده کنین و دوست دارین زندگیتون تنوع داشته باشه.

  • بدون نام

    خدمتگزار موافقم. از ازدواج موقتم بگذریم این رابطه ها سنش به راهنمایی رسیده. اینا رو دیدم که میگم. براشون دوست داشتن افتخاره حتی. بجای الگو گرفتن از علم غرب از رابطه های مسخره که حتی خودشونم الان بهش رسیدن داریم الگو میگیریم

  • بدون نام

    دوست عزیز به زنها کم لطفی نمیشه,وقتی ادم خودشو بندازه زیر دست و پا همینه. چند وقت پیش یه نمونه سادشو دیدم,خیلی حرصم گرفت. یه پسره اومد تو خیابون رد بشه به یه دختری گفت از رنگ رژلبت خوشم نیومد فردا یه رنگ دیگه بزن.
    اینجوری اخرش میشه همین,زن ینی بدنش.

    پاسخ ها

    • بدون نام

      اینطور که تو داری میگه منم فردا برم تو خیابون بگم هی اقاهه از مدل موهات خوشم نیومد یه مدل دیگه بزن ...اونوقت میشه مرد یعنی بدنش...این چه طرز تفکری اخه...خنده داره

  • بدون نام

    دوست عزیز کجا غرب بهتره؟ این رابطه ها که الان تو بچه ها هم پرشده رو از غرب یادگرفتن دیگه.

  • بدون نام

    این قسمت هفت چهره خیلی مسخرست. اصلا کل مجلتون شده جانب داری. اه.میدونم چاپ نمیکنی.

  • بدون نام

    من با هردوش مخالفم,چه ازاد چه صیغه. یکی از یکی بدتر.

  • بانو

    این کمک کردن به زنا رو بهانه نکنید لطفا.
    هم رابطه ازاد هم صیغه دوتاش فساده. اولا صیغه شرایط داره, عده هم داره که خیلیا رعایتش نمیکنن و حرام میشه.
    رابطه ازاد هم که دیگه بدتر,اما نمیدونم چرا بعضیا ازادش رو قبول دارن.
    به هرحال یه زن ارزشش خیلی بیشتر ازینه که یه عروسک ارایش شده باشه واسه"بعضی"مردای هرزه تو خیابون.

  • بدون نام

    بانو با نظرت کاملا موافقم همه مردا مثل عروسک های خیمه شب بازی به ما نگاه میکنن

  • بطفا منطقی باش

    برای خودم متاسفم که تو جامعه ای زندگی میکنم که همه درگیریش رابطه ی آزاد و یا صیغه است و هیچ کس حرفی از ازدواج و عشق پاک نمیزنه حالا حتما باید یا آزاد یا صیغه باشه؟ نمیشه هیچ کدوم وجود نداشته باشه؟ به خدا سخت نیست.

  • بدون نام

    آقای عبدلی ما با تبادل نظر شاید به یک فرد کمک کنیم و بتونیم فرهنگ سازی کنیم ولی شما بیشتر قسمت هارو سانسور کردی.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج