سالروز تولد گرترود استاین
زادروز «استاین»، معمار نثر و ادبیات داستانی مدرن آمریکا
گرترود استاین، نویسنده و شاعر بزرگ آمریکایی بیش از یک قرن پیش در چنین روزی متولد شد.
گرترود استاین رماننویس، نمایشنامهنویس و شاعر آمریکایی ساکن پاریس بود که در سوم فوریه ۱۸۷۴ متولد شد و در ۲۷ ژوییه ۱۹۴۶ درگذشت. او در سال ۱۹۰۳ همراه با برادرش به پاریس سفر کرد و تا زمان مرگش تنها یکبار در سال ۱۹۳۴ آنهم برای ایراد سخنرانی دردانشگاههای آمریکا به وطنش بازگشت. استاین خود در اینباره گفته "آمریکا وطن من است و پاریس خانه من و همین است که هست."
گرترود استاین استاین گفته بود: " وقتی که هیچ سوالی نیست،پاسخی هم در کار نخواهد بود" از اطرافیان پرسید "پاسخ چیست؟" وقتی که پاسخی دریافت نکرد خندید و گفت :" خب پس سوال چه بود؟" این آخرین سخنانی بود که او در بستر مرگ گفته بود و شاید هم خلاصهای از زندگی ادبی او باشد چرا که او نیز از آن دست هنرمندانی است که طرح پرسش را وظیفه خود میدانند نه ارائه پاسخهای قطعی و غالبی.
پاریس در آن سالها برای نویسندهای جوان و تازه کار شهر جذابی بود و بسیاری از هنرمندان آمریکا و حتی اروپا مثل همینگوی، فیتزجرالد، پیکاسو، ماتیز و... همچون گرترود استاین این شهر را برای زندگی انتخاب کرده بودند. "استاین" خود در این باره میگوید "پاریس مکانی مناسب احوال آن دسته از ما بود که قرار بود هنر و ادبیات قرن بیستم را خلق کنیم و این کاملا طبیعیست."
استاین در طول حیات خود به نگارش آثار متفاوتی در گونه های مختلف ادبی از رمان و داستان گرفته تا شعر و نمایش نامه دست زد. جرج اسمیت منتقد برجسته آمریکایی گرترود استاین را به نام معمار نثر و ادبیات داستانی مدرن آمریکا می خواند و او را مهمترین شخصیت ادبی قرن بیستم آمریکا میداند، اما تاثیر استاین به ادبیات داستانی خلاصه نمیشود و او پس از سرودن مجموعه شعر"این یک گل سرخ" است بر شعر مدرن آمریکا نیز تاثیر میگذارد.
استاین این کتاب را از دیدگاه دوست قدیمی خود یعنی آلیس بی. تکلاس روایت میکند. رابطه آنها تا زمان انتشار کتاب بیست و چند ساله بود و تا زمان مرگ استاین نیزادامه داشت. با سپردن رشته روایت به دست آلیس استاین به نیابت از او این اثر را مینویسد.
استاین پس از عزیمت به پاریس همراه براردرش در خانه شماره ۲۷ که در محله رودفلورو واقع شده است ساکن می شوند. گردهمایی شبهای شنبه که در همین خانه برگزار میشود استاین را به یکی از منتقدان مطرح هنر مدرن تبدیل کرد. از جمله حاضرین این جمعها، که بعضا در زمره دوستان شخصى و نزدیک گرترود بودند، مى توان به پیکاسو، ماتیس، همینگوى، فیتزجرالد، براک، خوان گریس، شروود آندرسن، فوردمادوکس موزد و گیوم آپولینر اشاره کرد.
همین روابط استاین و عادت او به کمک به هنرمندان و نویسندگان جوان و با استعداد است که این خانه را به پاتوقی برای بحث ونظردر مورد هنر مدرن تبدیل میکند و پای بسیاری از هنرمندان از عکاس و نقاش گرفته تا شاعر و نویسنده را به این خانه باز میکند. میگویند گرترود به همراه برادرش از اولین مجموعه داران نقاشی مدرن بودند و پیش از این که این نقاشان با اقبال عمومی روبرو شوند وتابلوهایشان با قیمت های بالا به فروش برسند تابلوهایشان از این خانه سر در می آوردند .
پیکاسو نیز تک چهرهای از استاین کشیده است که بعد از مرگ استاین همراه با آثار دیگری از پیکاسو، ماتیس و سزان به موزه متروپولیتن" نیویورک اهدا میشوند. جزئیات این شب نشینیها و روابط شخصی این هنرمندان با هم، حسادتها و تشویقهایشان، توصیف کارگاههایشان پیش از شهرت جهانی و ذکر جزئیاتی ناب از زندگی روزمره و توصیف رفتاراین نوابغ هنردر زندگی شخصیشان همه و همه این اثر را به سندی تکرار نشدنی از هنر قرن بیستم تبدیل میکند که خود توسط نابغهای دیگر گرترود استاین به رشته تحریردر آمده و در تاریخ ادبیات ثبت شده است.
ارسال نظر