زندگی نامه سیاسی سید حسن تقيزاده
روز ۸ بهمن ۱۳۴۸ سيدحسن تقيزاده استاد اعظم لژ فراماسونري، عاقد پيمان دارسي در ۱۳۱۲ و از چهرههاي اصلي مبارزه با ديانت در نهضت مشروطه، در سن ۹۴ سالگي در تهران درگذشت.
بررسي و شناخت تاريخ معاصر ايران، بدون شناخت انقلاب مشروطه، علل و عوامل، ريشههاي انحراف، علل پيدايش استبداد رضاخان از دل اين انقلاب و موضوعاتي از اين دست ميسر نخواهد بود. در اين بررسي، رجال و شخصيتهاي مؤثر تاريخ معاصر سهم به سزايي دارند. در بررسي رجال عصر مشروطه، سيد حسن تقيزاده از چهرههاي مؤثر به شمار ميرود. وي كه در بين چهرههاي روشنفكر غربگرا، از شهرت خاصي برخوردار است، نه تنها شعار «از ناخن پا تا موي سر بايد غربي شد» را سرداد، بلكه به تعبير خود «اولين بمب تقليد از غرب را در ايران منفجر كرد» و در نهايت به اين آموزهها نيز عمل نمود.
سيد حسن تقيزاده از چهرههاي صاحب نام وذي نفوذ در دستگاه وابسته ماسوني بود و تا مرتبه «استاد اعظم»ي ترقي كرد واز همين راه عدهاي از اهل قلم و فرهنگ اين مرز و بوم را به تشكيلات فراماسونري رهنمون ساخت؛ هر چند براي فرار از بيان واقعيات تاريخي و كتمان وابستگياش به لژهاي ماسوني، تجاهل كرده و آن را افسانهاي بيش نميخواند!
تقي زاده از جمله عاملان انحراف نهضت مشروطه به سمت اميال سياسي انگلستان و از عوامل توفيق نقشههاي سياسي آن كشور در ايران طي يك دوره 50 ساله پس از مشروطيت به شمار ميرود.
او در شهريور ۱۲۵۶ در تبريز متولد شد. در دارالفنون تهران تحصيل كرد و از جواني رشتههاي مختلف تحصيلي را در كنار زبانهاي عربي و انگليسي فرا گرفت.
از ابتداي جواني به الگوهاي غربي گرايش يافت. او خود گفته است كه «از 16 سالگي درصدد رهايي از تقليد و اطاعت كوركورانه تعبدي بوده است.»1 چند سال بعد بر اثر آشنايي با آثار نويسندگان تجدد خواه به علوم جديد غربي و انديشههاي اروپايي و تفكر تجددطلبانه تمايل يافت. او در 24 سالگي مدرسهاي به نام «تربيت» را با هدف ترويج انديشههاي غربي در تبريز تأسيس كرد، اما مخالفت روحانيون و مردم مذهبي مانع كار مدرسه شد. تقي زاده سپس به كمك بعضي دوستان و همفكران خود كتابخانهاي تأسيس كرد و در آن علاوه بر كتابهاي ديني، كتابهاي فرنگي نيز به معرض فروش گذاشت.
كتابخانه وي به سرعت به مركزي براي رفت و آمد «متجددان» و همچنين آزاديخواهان آذربايجان تبديل شد. اين كتابخانه در حوادث مشروطه مورد حمله مردم قرار گرفت و به آتش كشيده شد.
تقيزاده سپس دو هفته نامه «گنجينه فنون» را به كمك همفكران خود منتشر كرد. اما اين نشريه نيز پس از يك سال و نيم انتشار به دليل شيوع وبا در ايران و عزيمت نامبرده به خارج از كشور تعطيل شد.
تقيزاده به تركيه عثماني، لبنان، سوريه، مصر و منطقه قفقاز رفت و با نويسندگان و محافل فرهنگي اين كشورها و همچنين با نويسندگان نشريات فارسي زبان به گفتگو و تبادل نظر پرداخت. او در كشاكش جنبش مشروطه به تبريز بازگشت و درصف آزاديخواهان تبريز قرار گرفت. پس از پيروزي جنبش مشروطه و افتتاح اولين مجلس شوراي ملي به نمايندگي از سوي تجار تبريز انتخاب شد و در فرصت كوتاهي توانست رهبري جناح اقليت روشنفكر و تجدد خواه مجلس را بر عهده بگيرد. ۲ او از پيمان منعقده ميان روسيه و انگلستان براي تقسيم ايران در ۱۲۸۶ (موسوم به قرارداد ۱۹۰۷) دفاع كرد. ۳ در تدوين متمم قانون اساسي ايران نيز نقش داشت و با مداخله روحانيون در مجلس براي نظارت و انطباق قوانين با موازين شرعي مخالفت كرد و از همين زمان نام او به عنوان يك سياستمدار مخالف اعتقادات مذهبي بر سرزبانها افتاد.
پس از فتح تهران و خلع محمد علي شاه در ۱۲۸۸ ش. تقيزاده از سوي چهرههايي چون عضدالملك (نايبالسلطنه)، محمد ولي خان تنكابني، سردار اسعد بختياري به تهران دعوت شد تا دركميتهاي كه هدفش اداره موقت كشور و فرونشاندن خشم و تندروي مشروطه خواهان بود فعاليت كند. در همين سال تقيزاده در انتخابات دوره دوم مجلس شوراي ملي به نمايندگي از مردم تبريز به مجلس راه يافت. در اين دوره اختلاف ميان دو جناج موسوم به اعتداليون و انقلابيون، نمايندگان را به صفبنديهاي خصومت آميز سوق داد.
پس از اين حوادث، تقيزاده به دشمني با روحانيت متهم شد و مرحوم آخوند خراساني و عدهاي از علماي نجف به «فساد مسلك سياسي تقي زاده و عدم شايستگي او در مجلس و لزوم خروج او از ايران»11 فتوا دادند.
در پي اين تحولات تقيزاده رهسپار تبريز شد تا بحران فرو نشيند اما خشم افكار عمومي نسبت به وي سبب خروج او از كشور و عزيمتش به استانبول شد. تقيزاده طي يك سال و نيم اقامت در اين شهر با محافل تجددخواه و روشنفكر، معاشر بود. او با مورگان شوستر مستشار امريكايي كه براي ورود به ايران و تصدي امور مالي كشور آماده سفر به تهران ميشد، ۱۲ ملاقات كرد. سفري هم به پاريس و لندن داشت و طي ۶ ماه اقامت خود در انگلستان با ادوارد براون و چهرههاي دخيل در مسايل ايران ديدار و گفتگو كرد.
به هنگام اولتيماتوم روسيه به دولت ايران براي اخراج مورگان شوستر ـ آذر 1290 ـ كه موجي از خشم و نفرت مردم و علما را به همراه آورد، تقيزاده از اروپا طي نامهاي ضمن حمايت از روسيه از دولت و مجلس خواست اولتيماتوم را پذيرفته و از روسيه عذرخواهي كنند. 13وي در همين سفر بود كه در جريان انتخابات دوره سوم مجلس شوراي ملي غياباً به نمايندگي مجلس انتخاب شد! اما به ايران بازنگشت و در ارديبهشت 1292 در آستانه وقوع جنگ جهاني اول رهسپار امريكا شد.
با شروع جنگ جهاني اول دوره تازهاي در زندگي تقيزاده آغاز شد. دولت آلمان كه قصد داشت سياستهاي انگليس و روسيه را خنثي كند و نقشههاي خود را در همه جبههها از جمله در خاورميانه و ايران به اجرا درآورد، برقراري تماس با همه سياسيون مطرح در عرصه تحولات سياسي ايران را آغاز كرد. ظاهراً از نظر دولت آلمان تقيزاده از عناصر مؤثر در اجراي اين سياست بود. و با وي از طريق واسطهاي تماس حاصل شد و تقيزاده در ۱۰ دي ۱۲۹۳ ـ نخستين سال جنگ جهاني اول ـ از امريكا خارج شد و با يك كشتي هلندي رهسپار برلين شد.
در بهمن 1300 به دستور قوامالسلطنه نخستوزير وقت هيأتي از ايران براي انجام مذاكرات دوستانه و انعقاد قراردادهاي سياسي و بازرگاني با دولت شوروي به مسكو رفت. به درخواست قوام، تقيزاده از برلين رهسپار مسكو شد و رياست اين هيأت را بر عهده گرفت. در پايان اين مأموريت، تقيزاده مجدداً رهسپار برلين شد. او در اين شهر با يك دوشيزه آلماني ازدواج كرد.
رويدادهايي مانند تثبيت اقتدار رضاخان، محو شدن سلسله قاجار، و سپس انتخاب غيابي مجدد تقيزاده براي ورود به پنجمين دوره مجلس شوراي ملي، عواملي بودند كه باعث شد وي به سفر ۱۴ ساله خود در اروپا و امريكا و از جمله به اقامت ۹ ساله خود در آلمان خاتمه دهد و در تابستان ۱۳۰۳ به تهران بازگردد. تقيزاده پس از حدود يك دهه دوري از كشور با فضاي سياسي تازهاي در ايران روبرو شد. در مجلس پنجم اعضاي حزب جديدالتأسيسي كه عمدتاً جوانان تحصيل كرده در غرب و طرفدار انديشههاي غربي بودند و از مشي جدايي دين از سياست تبعيت ميكردند، به تقيزاده نزديك شدند. اين در حالي بود كه اين حزب از حمايت رضاخان نيز برخوردار بود. رضاخان حتي يكبار به منزل تقيزاده رفت و در زمينه تغيير سلطنت از قاجاريه به پهلوي در كشور و نيز «اصلاحات و توسعه» با وي مشورت كرد.
تقيزاده در عصر رضا شاه پهلوي به مناصب مهمي چون استانداري، وزيرمختاري، سفارت و وزارت رسيد. در برنامههاي كه رضا شاه از آن به عنوان «اصلاحات و توسعه» ياد ميكرد همكار نزديك او بود. وي در دي ۱۳۰۷ به توصيه تيمور تاش وزير دربار رضاخان والي خراسان شد و در تير ۱۳۰۸ به عنوان وزير مختار ايران عازم لندن شد و در فروردين ۱۳۰۹ به عنوان وزير طرق و شوارع ـ وزير راه ـ به كابينه مخبرالسلطنه هدايت راه يافت. در مرداد همان سال با حفظ سمت وزير ماليه شد. او در همين سمت بود كه در ۱۳۱۲ قرارداد دادرسي را با شرايطي خلاف منافع كشور تجديد كرد.۱۵ و موجي از لعن افكار عمومي را تا پايان به جان خريد. تقيزاده تصميم اين قراداد را به عهده رضاشاه دانسته و خود را «آلت فعل» او تلقي كرده است، ولي طيف وسيعي از نمايندگان مجلس او را «عامد و عامل » خواندند.
تقيزاده پس از انعقاد قرارداد تجديد دارسي از وزارت بركنار شد و در دي همان سال به عنوان وزير مختار رهسپار فرانسه شد و به تعبيري از ايران دور شد. اما اين سمت دوامي نداشت و تقيزاده به دليل ناتواني در جلوگيري از نشر مطالب انتقادي عليه رضاشاه در مطبوعات فرانسه، در مرداد 1314 بركنار شد. او رهسپار برلين شد و يك سال در اين شهر ماند. سپس به كمك حسين علاء سفير ايران در لندن و «سردنيس راس» رئيس مؤسسه مطالعات شرقي در لندن توانست به عنوان مدرس زبان فارسي و تاريخ ايران به تدريس در دانشگاه بپردازد. او تا پايان سلطنت رضاخان به تهران بازنگشت و به مدت 6 سال در دانشگاههاي انگليس به تدريس مشغول بود.
جنگ جهاني دوم، سقوط رضاشاه، اشغال ايران، تغيير فضاي سياسي كشور، تشكيل كابينه فروغي و بر سر كار آمدن دوستان تقيزاده، دوباره او را به دنياي سياست بازگرداند. تقيزاده در آبان ۱۳۲۰ وزير مختار ايران در فرانسه و چندي بعد سفير كبير در آن كشور شد. او در سالهاي نيمه اول دهه ۱۳۲۰ در دفاع از مواضع حكومت محمدرضا پهلوي در سازمانهاي بينالمللي فعال بود. در رويارويي با حوادث آذربايجان و دفاع از شكوائيههاي حكومت شاه از روسيه در شوراي امنيت سازمان ملل، تلاشهاي فراواني كرد. او در ۱۳۲۳ سفير كبير ايران در انگلستان شد و در ۱۳۲۶ به عنوان نماينده مردم تبريز به مجلس پانزدهم راه يافت. تقيزاده در مهر اين سال وارد تهران شد و در مجلس به خاطر حمايت از تمديد قرارداد نفت به خيانت و عامليت انگليس و تباني به زيان كشور متهم شد.
پانوشتها:
1. دانشنامه جهان اسلام، بنياد دائره المعارف اسلامي، ج 7، ص 884.
۲. دانشنامه، همان،
3. رهبران مشروطه، ابراهم صفائي، انتشارات جاويدان، ج 2، ص 245.
۴. رهبران مشروطه، همان، ص ۲۴۹.
5. ادوارد براون كه از مروجان فرقه ضاله بابيگري و بهائيگري بود، صاحب تأليفات عديدهاي به زبان فارسي است. او در 15 دي 1304 در لندن درگذشت.
۶. مشاهير سياسي قرن بيستم، احمد ساجدي، انتشارات محراب قلم، ص ۱۳۱.
7. فصلنامه مطالعات تاريخي، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياي، ج 6، ص 237.
۸. فصلنامه، همان.
9. سيد حسن تقيزاده به روايت اسناد ساواك، مركز بررسي اسناد تاريخي، مقدمه ص نه.
۱۰. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ج ۲،ص ۱۵۷.
11. مشاهير، همان، ص 132.
۱۲. مورگان شوستر در ۱۷ ارديبهشت ۱۲۹۰ همراه با ۴ مستشار ديگر آمريكائي براي آنچه كه «اصلاح امور مالي ايران» خونده شد به تهرانآمد.
13. سيد حسن تقيزاده، همان، مقدمه، ص يازده.
۱۴. اولين شماره نشريه «كاوه» به مديريت تقيزاده در سوم بهمن ۱۲۹۴ در برلين منتشر شد. اين نشريه از ۱۵ شهريور سال بعد به صورت روزانه ـ روزنامه ـ درآمد.
15. براي اطلاع از تجديد پيمان دارسي به مقاله «سرگذشت نفت از فوران اولين چاه تا پيروزي انقلاب » در سايت مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي مراجعه شود.
۱۶. مشاهير، همان، ص ۱۳۳.
نظر کاربران
گزازش جانبدارانه و ایدئولوژیک تاریخ !!