۴۵۰۴۴
۱ نظر
۵۰۱۹
۱ نظر
۵۰۱۹
پ

خشايار اعتمادي کجاست؟

بچه‌هاي نسل اول پاپ خيلي اعتقادي‌تر به كارشان نگاه مي‌كردند. شهرت برايشان مطرح نبود. در واقع مي‌خواستند كه كار خوب ارائه كنند. وقتي كار خوب ارائه مي‌كردند، ناخودآگاه مشهور هم مي‌شدند...

روزنامه تهران امروز: بچه‌هاي نسل اول پاپ خيلي اعتقادي‌تر به كارشان نگاه مي‌كردند. شهرت برايشان مطرح نبود. در واقع مي‌خواستند كه كار خوب ارائه كنند. وقتي كار خوب ارائه مي‌كردند، ناخودآگاه مشهور هم مي‌شدند.

همه به‌دنبال معرفي كار خوب دراين حوزه بودند براي همين در انتخاب شعر و آهنگ و همه چيزش خيلي دقت مي‌كردند. همه اينها مهم بود. صدا وسيما هم كمك‌هاي زيادي كرد. در اولويت‌بندي‌هايش، پخش موسيقي پاپ هم وجود داشت .

خشايار اعتمادي کجاست؟

يك سوالي كه درباره شما وجود دارد اين است كه چرا اينقدر دير به دير آلبوم منتشر مي‌كنيد؟

مسئله اين است كه من هيچ وقت از سكوتم نگران نيستم، از حضور بي‌تاثير نگرانم. به نظر من يك هنرمند تا زماني كه حرفي براي گفتن نداشته باشد نبايد در صحنه حاضر باشد. در واقع حضور به هر دليل و هر بهانه‌اي پسنديده نيست. بايد هنرمند براي حضورش دليل داشته باشد و علاوه بر آن، با دست پر هم باشد. اتفاقا من فكر مي‌كنم اگر هنرمند حضور مستمر داشته باشد ولي اين حضور خوب و تاثيرگذار نباشد، حتي دافعه هم مي‌تواند داشته باشد. شايد اين حضور طولاني در مدت زمان كوتاه براي طرفدارانش خوشايند باشد اما در دراز مدت عادت مي‌شود و حتي طرفدارانش را هم از دست مي‌دهد.

گاهي پيش آمده كه افرادي در مقطعي از زمان خيلي پرسر و صدا حاضر شدند ولي بعد از مدتي عادت شدند و اصلا هم براي چهره‌شان مناسب نيست. اساسا كار هنري نياز به فكر و تحقيق دارد. هر هنرمند بايد با در نظر گرفتن سليقه و نياز مخاطبش برايش كار كند. من فكر مي‌كنم اگر مخاطب را بشناسيم و بدانيم چه مي‌خواهد، سطح كار به اندازه مطالبه مخاطبان بالا مي‌آيد و فكر مي‌كنم اين مخاطبان هستند كه در واقع به هنرمند مي‌گويند چه بخواند و چه نخواند. همه اينها يك نگاه كلي به انتشار آلبوم است كه براي من وجود دارد.

فكر مي‌كنيد در اين سال‌هايي كه در اين حوزه فعاليت مي‌كنيد تعداد آلبوم‌هايي كه منتشر كرده‌ايد قانع كننده است؟

من از سال ۷۴ كه وارد موسيقي پاپ شدم و اولين آلبومم را منتشر كردم تا الان كه حدود ۱۵ سال مي‌گذرد، ۱۰ آلبوم اختصاصي منتشر كرده‌ام. در اين ميان، ۴ آلبوم هم منتشر كرده‌ام كه با ديگر دوستانم آنها را خوانده‌ام. علاوه بر اينها، ۱۰۰ ترك هم ترانه جداگانه اجرا كرده‌ام. اگر به اين كارنامه نگاه كنيم و به صورت نسبي در نظر بگيريم، حضور من يك حضور منطقي بوده و انتشار آلبوم‌هايم در فاصله‌هاي طولاني اتفاق نيفتاده.

من فكر مي‌كنم انتشار ۱۰ آلبوم در ۱۵ سال، منطقي است. من حتي ترك‌هايي را هم براي صدا وسيما اجرا كرده‌ام كه نشان از حضورم در صدا و سيما نيز دارد. به لحاظ توليد آلبوم و ترك و حتي اجراي كنسرت، حضور كمي نداشته‌ام. شايد اين حرف شما از اين منظر باشد كه در اين چند سال اخير يعني در اين ۵-۶ سال، حضور پررنگ و فعالي نداشتم. اما اين، مقداري هم به نبودنم در صدا و سيما مربوط مي‌شود. البته اين اتفاق هم دليل خاصي ندارد.

خشايار اعتمادي کجاست؟

چه چيزي باعث مي‌شود كه حضورتان در تلويزيون كم باشد؟

صدا و سيما سياست‌هاي خاص خودش را دارد. من به درست يا غلط بودن اين سياست‌ها كاري ندارم. گاهي پيش آمده كه با آنها همكاري مي‌كنم و گاهي هم نمي‌كنم. نگاه من، به‌عنوان يك هنرمند يا خواننده اگر هم افق با سياست‌هاي صدا و سيما باشد، حتما با آنها همكاري مي‌كنم و اين اتفاق هم افتاده. در جاهايي كه نگاهمان، نگاه همسويي بوده با آنها همراهي و همكاري داشتم. هر گاه احساس كردم مي‌توانم در برنامه‌اي حضور داشته باشم كه اين حضور، يك حضور تاثيرگذار باشد، حتما در آن برنامه حضور داشتم و هنرم را عرضه كرده‌ام. در هيچ برنامه‌اي صرف اينكه بخواهم خودم را نشان دهم، حاضر نشده‌ام.

مسئله اينجاست كه هنرمندان با خوانندگي در سريال‌ها مي‌توانند حضور فعالي در صداو سيما داشته باشند. تصور كنيد يك خواننده، يك شعري را براي يكي از سريال‌هاي ۹۰ قسمتي مي‌خواند كه آن ترك، با بازپخش سريال، ۱۸۰ بار شنيده مي‌شود. بعضي از همكاران من اين گلايه را دارند كه خوانندگي سريال‌ها در انحصار تعداد خاصي از خواننده‌هاست. اگر دقت كرده باشيد تقريبا سه، چهار خواننده هستند كه تيتراژ سريال‌ها را مي‌خوانند. نه اينكه من دلم نخواهد كه تيتراژ بخوانم ولي اين اتفاق خيلي دغدغه‌ام نيست. ولي در اين مورد به بقيه همكارانم حق مي‌دهم كه بخواهند گله داشته باشند.

آنها مي‌خواهند خودشان را در اين رسانه نشان دهند و حق هم دارند. من خودم از همين‌جايي‌كه در آن قرار دارم راضي هستم و بيشتر از اين هم نمي‌خواهم. شايد يك دليل اينكه دنبال مطرح شدن در تلويزيون نمي‌گردم اين باشد كه نمي‌خواهم در مظان اين حرف‌ها باشم. براي همين هم خيلي سمت اين كار نمي‌روم. اتفاقا خيلي از طرفداران به من مي‌گويند كه چرا در تلويزيون كاري اجرا نمي‌كنم ولي مسئله اينجاست كه تهيه كننده بايد از من بخواهد و من را دعوت كند و چون اين كار را انجام نمي‌دهد براي همين من هم اصراري براي اين كار نمي‌كنم.

از نظر اجراي صحنه‌اي در چه وضعيتي هستيد؟

به لحاظ اجرا هم مي‌توانم بگويم من بيش از ۱۰۰ كنسرت اجرا كرده‌ام. حتي در ۳ جشنواره بين‌المللي شركت كرده‌ام. در جشنواره كشورهاي مسلمان كه در بوسني برگزار مي‌شد شركت كردم و اتفاقا به‌عنوان خواننده برتر هم انتخاب شدم. اولين باري كه جشنواره موسيقي فجر، بخش كنسرت‌هاي پاپش را راه انداخت، من اولين خواننده پاپي بودم كه در آن جشنواره اجرا داشتم.

خشايار اعتمادي کجاست؟

اين كنسرت در سال ۸۶ با حضور ۷۸ نوازنده به روي صحنه رفت. اتفاقا خود من از كساني بودم كه با دبير جشنواره رايزني‌هايي انجام دادم كه منجر به حضور موسيقي پاپ در اين جشنواره شد. از آن سال به بعد ديگر اجرايي نداشتم چون ديگر از من دعوتي به عمل نيامد. من هم براي حضور اصرار نكردم. با اينكه جزو بانيان حضور موسيقي پاپ در تنها جشنواره بين‌المللي موسيقي ايران بودم ولي باز هم براي حضور در آن اصراري نداشتم.

آيا قبول داريد هر چقدر هم، كار خوب منتشر كنيد ولي اگر نبودتان طولاني مدت شود تعدادي از مخاطبانتان را از دست مي‌دهيد و بعضي از طرافدارانتان از برگشت دوباره‌تان نااميد مي‌شوند؟

تا حدودي اين حرف را قبول دارم. ولي باز هم معتقدم اگر بعد از يك غيبت طولاني يك حضور تاثيرگذار داشته باشم، انگيزه در ميان مخاطبان ايجاد مي‌شود. به نظر من، هنرمند بايد جريان داشته باشد. يعني در تمام آن دوراني كه آلبومي منتشر نمي‌كند، اسمش و گاهي اجراهايش وجود داشته باشد كه از ياد نرود تا وقتي يك آلبوم خوب منتشر مي‌كند، مردم باز به سمت آن بروند. وقتي هم اين آلبوم منتشر شده، آلبوم خوبي باشد، همه مي‌فهمند كه اين هنرمند هنوز كاريزماتيك است. طبق همان چيزي كه گفتم، اگر بعد از دو سال و نيم بيايم ولي با كار خوبي كه تاثيرگذاري‌اش بالاست، مي‌توانم حضورم را دوباره برگردانم.

آن زماني كه اوج حضور شما در موسيقي پاپ بود يعني همان اوايل كارتان، در اواسط دهه هفتاد، خيلي طرفدارانتان بيشتر بود و حتي مي‌توان گفت سر و صدايي كه كار شما در آن زمان كرد خيلي بيشتر بود. ولي الان ديگر اين هيجان درباره كارهايتان كمتر شده و خيلي‌ها معتقدند در واقع حضور و تاثير شما كمرنگ‌تر شده. حتي خيلي‌ها دليل گل كردن شما در آن زمان را هم شباهت صدايتان به خواننده‌اي مي‌دانستند كه طرفداران زيادي داشت. خودتان اينها را قبول داريد؟

شباهت صداي من به آن خواننده باعث ايجاد يك شوك مثبت در جامعه شد.

شما با اين قضيه مشكلي نداشتيد كه ديگران بگويند شما در حال تقليد صداي او هستيد؟

خشايار اعتمادي کجاست؟

اصلا! من مي‌دانستم كه صداي من هميني است كه دارم با آن مي‌خوانم. مي‌شنيدم كه ديگران چه حرف‌هايي مي‌زنند و حتي مي‌گفتند كه من دارم صداي او را تقليد مي‌كنم. ولي من مي‌دانستم كه اين صداي خودم است و هيچ تقليدي در كار نيست. يك هنرمند چند راه پيش‌رو دارد يا بايد در كارش خلاقيت داشته باشد يا بايد الگوبرداري كند. اگر تقليد داشته باشد اصلا پيشرفتي نخواهد داشت. ولي درباره الگوبرداري، هر كسي مي‌تواند الگويي داشته باشد. مثلا من مي‌توانستم صداي همان خواننده را به‌عنوان الگويم در نظر بگيرم.

حالا برگرديم به همان سوالي كه درباره پررنگ بودنتان و به‌تدريج كمرنگ شدنتان پرسيدم...

در آن مقطعي كه ما وارد موسيقي پاپ شديم، موسيقي پاپ به‌طور كامل خاموش شده بود و اصلا نوري نداشت. آنقدر بدبيني درباره‌اش وجود داشت كه اين موسيقي نمي‌توانست خودش را به خوبي نشان دهد. در آن زمان، بار سنگيني روي دوش ما كه وارد موسيقي پاپ شده بوديم وجود داشت. ما بايد سعي مي‌كرديم آن بدبيني‌اي كه وجود داشت را مرتفع كنيم تا بتوانيم در مملكت خودمان كار كنيم. خيلي از كساني كه دل‌شان مي‌خواست اين موسيقي را كار كنند به دليل اينكه نمي‌توانستند در كشور كارشان را عرضه كنند مجبور شده بودند كه به خارج از كشور بروند ولي ما مي‌خواستيم كاري كنيم كه بشود در همين كشور هم موسيقي پاپ كار كرد.

ولي وقتي شروع كرديم باحمايت مسئولين و مردم روبه‌رو شديم. در كنارآن، پشتكار خودمان هم بود كه باعث شد پيشرفت كنيم. تعدادمان كم بود و نبايد اجازه مي‌داديم صحنه خالي بماند. وقتي در دهه هشتاد تعداد خواننده‌ها، آهنگسازها و ترانه‌سراها بيشتر شد باعث شد كه يك مقداري فعاليت ما كه در آن اوايل وارد كار شده بوديم، كمتر شود. اساسا وقتي تعداد زياد باشد، يكسري افراد به خودي خود كمرنگ مي‌شوند.

ولي ما خودمان سعي كرديم از همان حاشيه هم به جريان موسيقي كمك كنيم. به نسل بعد از خودمان توجه مي‌كرديم و تحمل و حمايت‌شان مي‌كرديم تا راه بيفتند. موسيقي پاپ نياز داشت كه صف خوانندگانش سنگين شود. ولي وقتي نسل سوم موسيقي پاپ وارد كار شدند ديديم كه نسل دوم، تحمل همكاران جديد را ندارند و رقابت‌ها و تخريب‌ها شكل گرفت.

خشايار اعتمادي کجاست؟

ولي اگر نگاهي به كارهايي كه امروزه منتشر مي‌شود بيندازيم و با يك نگاه مقايسه‌اي با نسل اول موسيقي به آنها توجه كنيم متوجه مي‌شويم كه آثار منتشر شده از نسل اول، خيلي باوقارتر، سنگين‌تر و فاخرتر بود!

بله، بچه‌هاي نسل اول خيلي اعتقادي‌تر به كارشان نگاه مي‌كردند. شهرت برايشان مطرح نبود. در واقع مي‌خواستند كه كار خوب ارائه كنند. وقتي كار خوب ارائه مي‌كردند، ناخودآگاه مشهور هم مي‌شدند. همه به‌دنبال معرفي كار خوب دراين حوزه بودند براي همين در انتخاب شعر و آهنگ و همه چيزش خيلي دقت مي‌كردند. اصلا همه اينها مهم بود. صداوسيما هم كمك‌هاي زيادي كرد. به‌طوري كه در اولويت‌بندي‌هايش، پخش موسيقي پاپ هم وجود داشت. وقتي تعداد افراد زياد شد ما به حاشيه رفتيم و دلمان نمي‌خواست به هرقيمتي ميكروفن را نگه داريم.

از طرف ديگر، نشريات زردي منتشر شدند كه به اين فضاي تخريب دامن زدند. بعضي از آنها به طرفداري از خواننده‌اي برمي‌خاستند كه خواننده ديگر را زمين مي‌زدند. همه اينها به‌طور كلي، باعث شدند كه ما كنار بكشيم و نخواهيم كه به هر قيمت، در راس باشيم.

با همه اين حرف‌ها فكر مي‌كنيد ما اصلا بعد از اولين نسل، پيشرفتي در موسيقي پاپ داشته‌ايم؟ به نظر مي‌رسد كار خوب در اين سال‌ها نداشته‌ايم!

به نظر من در اين دو، سه سال اخير كمي پيشرفت كرده‌ايم. متاسفانه در دهه هشتاد با حضور خواننده‌هاي زياد و همينطور شكل‌گيري ادبيات پوپوليستي و شخصيت لمپنيزم كه در عموم كارها وجود داشت باعث شد موسيقي پاپ كمي سخيف شود. ولي در اين سال‌ها، مخاطبان باهوش‌تر شده‌اند و ديگر آن كارهاي سخيف را نمي‌پذيرند.

ما از سال ۷۰ تا سال ۸۰ رشد خوبي داشتيم ولي بعد از آن در سراشيبي افتاديم اما الان دو، سه سالي است كه دوباره رو به بهبود رفته‌ايم. در تمام اين سال‌ها كار خوب هم منتشر شد ولي به‌دليل نبود رسانه نتوانست خودش را نشان دهد ولي هنوز كار خوب منتشر مي‌شود.

«من درختم، تو زمين» اين شعر با آن صداي خشدار و سنگين خشايار اعتمادي، قطعا يكي از ماندگارترين اثرات موسيقي پاپ است كه در اواسط دهه هفتاد منتشر شد. اعتمادي كه متولد سال ۱۳۵۰ است با انتشار آلبوم «راز پنهان» در سال ۷۴ به شهرت رسيد. وي تاكنون اجراهاي زيادي داشته و در سه جشنواره شركت كرده كه از جمله آنها مي‌توان به جشنواره پاپ و ‏ دو جشنواره بين‌المللي در ايران و جشنواره بين‌المللي موسيقي مسلمانان سارايوو ‏W.O.M.F‏ اشاره كرد.

به گفته خودش از سال ۱۳۷۳ دنبال راه‌اندازي جريان موسيقي پاپ در ايران بوده. در سال ۷۶ هم «دل مي‌رود ز دستم» از تلويزيون منتشر شد كه اولين كار او بود كه از صدا و سيما منتشر مي‌شد. از آثار منتشر شده او مي‌توان به «دلشوره»، «مثل هيچ كس»، «خاتون»، «يادته»، «طعنه»، «ليلا» و... اشاره كرد. ‏او در همين اواخر آلبوم «بايد به تو برگردم» را منتشر كرده است. با او به بهانه انتشار اين آلبوم و همينطور درباره جريان موسيقي پاپ امروز گفت وگو كرديم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • سياوش گلستاني

    سلام فك ميكنم عكساي بالباس مشكي و زمينه تيره مناسب نيست ب اميدموفقيت استاداعتمادي

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج