به بهانه سیزدهمین سال درگذشت ایرج بسطامی
ایرج بسطامی؛ او تنها شبیه خودش بود...
ایرج بسطامی خواننده موسیقی سنتی ایرانی متولد شهر بم بود. این خواننده بیادعا در دوران فعالیت موسیقیایی خود دچار کمترین حاشیه نشد و همواره فقط به دنبال رسالت خودش در هنر بود.
بسطامی از شاگردان استاد محمدرضا شجریان بود و سابقه همکاری با پرویز مشکاتیان را داشت. او از زمستان ۶۸ تا زمستان ۸۲ در حدود ۲۰ آلبوم موسیقی خوانندگی کرد و کنسرتهای بسیار بزرگی را اجرا کرد. ایرج بسطامی مرگ بسیار غمناکی داشت. او در زلزله فاجعهبار بم در سال ۸۲ زیر آوار ماند.
علاقه به موسیقی از کودکی
به بیان وبسایت رسمی بنیاد فرهنگی و هنری ایرج بسطامی، این خواننده در 11 آذر ۱۳۳۶ در شهرستان بم از خانوادهای هنرمند متولد شد. هر یک از اعضای خانواده او، از جد پدری گرفته تا پدر و پدربزرگش در زمینه خواندن آواز و نواختن سازهای مختلف تجربه داشتند.
کلاس آواز استاد شجریان
ایرج بسطامی در سنین نوجوانی مجذوب عمویش یدالله بسطامی بود که مردی مهربان و از نوازندگان چیرهدست بم و معلم موسیقی بود. در همین ایام گروهی با همکاری برادران بسطامی (ایرج، عباس و محمدعلی) و محمدجواد خداوردی (شوهر خواهر ایرج) و نادعلی بنی اسدی و با سرپرستی یدالله بسطامی تشکیل شد که در رادیو و تلویزیون آن زمان و اردوهای رامسر اجرای برنامه داشتند پس از آن ایرج با کمک زندهیاد حسین سالاری (از نوازندگان نامدار کرمانی) به کلاس آواز استاد محمدرضا شجریان راه پیدا کرده و به فراگیری آواز و ردیفهای آوازی پرداخت. بسطامی در آن زمان علیرغم مشکلات راه و مسافت زیاد، هفتهای یک بار به عشق فراگیری آواز از بم به تهران میآمد.
آشنایی با پرویز مشکاتیان
نقطه عطف زندگی هنری بسطامی آشنایی با پرویز مشکاتیان نوازنده مشهور سنتور بود که از آن پس همکاریهای او با گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان آغاز شد. بسطامی در کنار این استاد چیرهدست توانست فن تلفیق شعر و موسیقی را فرا گیرد. مشکاتیان درباره آشنایی خود با بسطامی گفته است: اولین بار ایرج بسطامی را در خانه محمدرضا شجریان دیدم. در آن زمان ما چاووش را داشتیم. به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان به خوانندههای بیشتری با صداهای متفاوت نیاز داشتیم. من پشت در کلاس آواز استاد شجریان نشسته بودم تا هنرجوها مرا نبینند.
ضبط نخستین آلبوم با آهنگسازی مشکاتیان
همکاری حرفهای پرویز مشکاتیان با ایرج بسطامی در زمستان سال ۶۸ با انتشار آلبوم "افشاری مرکب" توسط نشر چهارباغ بانگ آغاز شد. این اثر مربوط به کنسرت گروه "عارف" به سرپرستی و آهنگسازی پرویز مشکاتیان در تالار رودکی بود که در آن بسطامی اشعاری را از سعدی شیرازی، حافظ شیرازی و باباطاهر اجرا کرد. این همکاری در سالهای ۶۹ و ۷۱ نیز با انتشار آلبومهای "افق مهر" و "مژده بهار" ادامه یافت. آلبوم "افق مهر" در کنگره بینالمللی بزرگداشت خواجوی کرمانی اجرا شد و اثر مژده بهار نیز مربوط به کنسرت بسطامی با گروه عارف در اروپا و شرکت آنها در فستیوال جهانی موسیقی روح زمین بود.
پس از سه آلبوم نخست بسطامی، دوره نخست همکاری این خواننده با مشکاتیان به پایان رسید تا این که در سال ۷۶ آلبوم موسیقی "وطن من" با آهنگسازی مشکاتیان و نوازندگی گروه "عارف" منتشر شد. در میان قطعات این آلبوم، تصنیف "وطن من" از طرف سازمان یونسکو به عنوان سرود ملی اعلام شد. مشکاتیان تنها افتخار زندگیاش را ملی شدن ترانه "وطن من" با صدای بسطامی در سازمان یونسکو میدانست. همچنین در سال ۸۳ و پس از مرگ بسطامی نیز یک آلبوم موسیقی دیگر به نام "کنسرت راست پنجگاه" از این خواننده با آهنگسازی پرویز مشکاتیان منتشر شد. این آلبوم حاصل کنسرت بسطامی با گروه عارف به سرپرستی و آهنگسازی مشکاتیان در دستگاه راست پنجگاه بود که در قالب دو لوح فشرده منتشر شد.
همکاری با درویشی، ساکت و پرنیا
بسطامی پس از دوره نخست همکاریهای خود با مشکاتیان، دو اثر را با همکاری گروه دستان منتشر کرد و سپس آلبوم "خانه بوی گل گرفت" را با آهنگسازی حسن پرنیا و نوازندگی گروه همایون به انتشار رساند. البته این آلبوم ابتدا با نام "تحریر خیال" در سال ۷۲ انتشار یافت و در سال ۷۸ تصحیح شد و با کیفیتی بهتر و با نام جدید "خانه بوی گل گرفت" توسط انتشارات نواگر به بازار عرضه شد.
تصنیف جاودانه گلپونهها
آلبوم موسیقی "رقص آشفته" به آهنگسازی حسن پرنیا یکی از آلبومهای موسیقی ایرج بسطامی بود که در سال ۸۱ توسط انتشارات آواز بیستون منتشر شد. این آلبوم موسیقی شامل ده تصنیف و ساز و آواز بود که در این بین، قطعه سوم آن یعنی "تصنیف گلپونهها" با شعری از هما میر افشار به شدت مورد استقبال قرار گرفت. این اثر یکی از زیباترین و معروفترین آثار ایرج بسطامی است که به خصوص بعد از وفات او طی حادثه زلزله بم آوازهای ملی یافت. نسخه اصلی و استودیویی این تصنیف در همین آلبوم و نسخههای کوتاهتر مربوط به اجراهای زنده در آلبومهای "حال آشفته" و "کنسرت گلپونهها ۱" منتشر شده است.
او تنها شبیه خودش بود
در سایت رسمی مرحوم ایرج بسطامی، گزیدهای از دیدگاههای برخی از هنرمندان برجسته موسیقی در مورد بسطامی منتشر شده که هر کدام این دیدگاهها بسیار جالب و خواندنی است. برای نمونه محمدرضا شجریان استاد دیرین بسطامی در ارتباط با او گفته است: بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من میخواهم این گوهر را شکل بدهم. او شش سال شاگرد من بود. تا میانه دوره عالی هم با من کار کرد. آینده خوبی برایش پیشبینی میکردم. گلی بود که خیلی زود پرپر شد. افسوس که او دولت مستعجل بود.
همچنین مرحوم مشکاتیان یکی دیگر از اساتید بسطامی، این خواننده را اینچنین توصیف میکند: ایرج خوانندهای بیبدیل در کار خود بود. صدایش پخته بود.
صدیق تعریف از ردیفنوازان برجسته کشور نیز در مورد این هنرمند به هنرآنلاین، گفت: جنس صدای او از جنسی بود که ما را وادار میکند بگوییم صدای او شبیه هیچ خواننده دیگری نبود. او تنها شبیه خودش بود.
خاموشی آواز در زیر آوار
ایرج بسطامی از اواسط دهه ۷۰ به زادگاهش بم رفته بود و در خانه کاهگلی پدرش زندگی میکرد. وی سرانجام در سحرگاه پنجم دیماه سال ۸۲، و در پی زلزله فاجعهآمیز بم زیر آوار ماند و به دیار باقی شتافت. در طی این زمینلرزه، بسطامی به همراه تمام اعضاء خانواده برادرش (به جز خاطره، دختر برادر ایرج) درگذشتند. مرگ غریبانه بسطامی باعث شد که وی پس از درگذشتش بیش از پیش شناخته شود. از آن سال تاکنون بارها قطعات موسیقی بسطامی در تلویزیون منتشر شده و یاد او زنده میشود.
بسطامی در مورد علت بازگشتش به بم در سال ۷۷ چنین گفته بود: دو سال و نیم است که به زادگاهم بم، بازگشتهام. البته روزهایی از هفته را هم در کرمان مشغول تدریس آواز هستم، اما بیشتر ایام هفته را در بم میگذرانم. در محیطی دور از آلودگیها و غرضها و کینهتوزیها که مجال گفتنشان نیست. دلیلش هم این است که تهران محیط چندان مناسبی برای من نبود. غرضورزیها و... مجال کار را از من گرفته بودند. از طرفی مدیون شهر و دیارم بودم و میخواستم به نوعی ادای دین کنم.
بنیاد فرهنگی و هنری بسطامی
پس از زمینلرزه بم و درگذشت ایرج بسطامی فاطمه بسطامی (خواهرش) و محمدعلی بسطامی (برادرش) در سال 87 بنیاد فرهنگی هنری ایرج بسطامی را تأسیس کردند.
نظر کاربران
من مانده ام تنهاي تنها.........
روحش شاد.سال٧٠بااينكه تنها١٢سالم بود،باشنيدن صداي بسطامي،مجذوب صداش شدم.خيلي حيفه كه امثال بسطامي زودازبين مابرن.بخدا حيفه