۴۲۵۴۰۸
۳۳ نظر
۵۰۱۰
۳۳ نظر
۵۰۱۰
پ

یک هفته ۷ چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

آلودگی هوا یک اتفاق نیست. آلودگی حداقل در تهران و خوزستان و شهرهای بزرگ یک جریان قابل پیش بینی است. یعنی می دانیم هرسال پاییز و زمستان با توجه به کثرت اتومبیل ها و کلی آلاینده های صنعتی و با توجه به وارونگی هوا، داستان غم انگیز می شود.

برترین ها - ایمان عبدلی:
صدف طاهریان یا (ذهن های تنبل هفته)
طی روزهای گذشته مصاحبه ای از صدف طاهریان منتشر شد مبنی بر اوضاع نامساعدش در ترکیه، البته بعدتر تکذیبیه ای نیم بند هم در پی آن آمد. طاهریان تا زمانی که ایران بود، چهره شناخته شده ای نبود؛ بازیگری متوسط به پایین که روی زبان ها و توی ذهن ها نبود. وی پس از مهاجرت به واسطه قرار گرفتن در جریان مهاجران صید شده توسط «جِم» مورد توجه قرار گرفت و بعدتر جذابیت سوژه کشف حجاب برای مخاطب ایرانی او را در فضای مجازی به سرعت تکثیر کرد و طاهریان شناخته شده تر و خاص تر هم شد. اصرار او بر این شکل فعالیت هنری، اصلا حیات ویژه ای برای او ایجاد کرد. او در قرائتی، مظهر و نمادِ بی بند و باری و تباهی قلمداد شد.

این ها همه یعنی اینکه طاهریان به واسطه جایگاه هنری در صدر توجهات قرار ندارد، بلکه صرفا به دلیل نوع «پوشش» مورد توجه قرار گرفته است. نوع پوششی که شاید دیگرانی هم به آن قائل باشند، اما تظاهر به آن نمی کنند. اینکه طاهریان به رغم چالش هایی مهم تر مانند معضلات اقتصادی و اجتماعی چرا در صدر اخبار قرار می گیرد و یا چرا یکی مثل خسرو معتضد که می تواند از ابزار و رسانه هایی که در اختیار دارد به نحو بهتر و مرتبط تری استفاده کند اما به او توجه می کند، دو رو دارد؛ روی اول در مورد عامه ی مردمی است که با طاهریان و رفتار و اخبار او درگیر هستند و دنبالش می کنند چون برایشان سوژه ی حاضر و آماده ای است. چون حکم دادن در موردش کار راحتی است (البته با پیش زمینه های عرفی و مذهبی که ما داریم و حتی در مورد حجاب یک فرد هم سمپاتیک، واکنشی و هیجانی رفتار می کنیم - چه کشف حجاب باشد و چه محجبه شدن، طاهریان باشد یا ورزشکار المپیکی آمریکایی)
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

مقصود اینکه طاهریان را به راحتی می توانیم تکفیر و قضاوت کنیم. چالش عمده ای برای ذهن های راحت طلب ایجاد نمی کند، حتی طرفدارانش هم به راحتی و با آسودگی او را پشتیبانی می کنند، چون صرفا نه با شناخت و مطالعه و حوصله بلکه در تقابل از او پشتیبانی می کنند؛ اصلا نیازی به مطالعه و تحقیق و زحمت ندارد، کل مساله صرفا دیدن چند عکس و کامنت های مفرح آن است. طاهریان برای عوام و دوست و دشمن مساله ی ساده ای است و سوژه ی تکرار شونده ای است، اما برای خواص چرا؟ خواص هم ساده پسند شده اند؟ آن هایی که رسانه دارند و قدرت! حداقل در اذهان عمومی با اسم صدف طاهریان اعتبار سازی می کنند. اگر مخالفش باشند که عزیز نظم موجود می شوند و اگر هم احیانا از طاهریان حمایت کنند در جایگاه اپوزیسیون کسب اعتبار می کنند. همان دو گانه راحت طلبانه ای که در میان عوام هم وجود دارد. در این مساله خواص، پیروعوام شده اند انگار.

این گونه طاهریان در صدر قرار می گیرد وقتی آلودگی هوا شدت غریب و تاسف برانگیزی دارد. وقتی معضلات از در و دیوار می بارد و ما به کوچه ی پشتی (اخبار فرعی) پناه می بریم چون هوای کوچه پشتی دغدغه ی کمتری دارد، تخصصی نمی خواهد و راحت حکم می دهیم و حتی در مورد همین سوژه سوالات مهمی مثل این که چرا یک بازیگر ناراضی یا حتی راضی این گونه مهاجرت می کند و اولویت اش شهرت است یا دستمزد بیشتر یا این که اصلا مدلینگ چیست و چه شرایط و الزاماتی دارد و پیشینه اش چیست؛ به دلیل تخصصی بودن و زحمت داشتن به حاشیه رانده می شود.

پی نوشت: قبول کنیم همه مان دربست سطحی شده ایم و حتی اگر در مساله ای عمقی هم باشد حاضر نیستیم نیم نگاهی به آن بیندازیم. طاهریان یک مثال بود برای این آسیب.

محمدرضا حیاتی یا (قربانی لمپنیسم هفته)

استفاده ی چند باره محمدرضا حیاتی از لحن و واژگان نامناسب در اخبار رسمی تلویزیون با واکنش های گسترده ای مواجه شد، اما مهم تر از محمدرضا حیاتی که صرفا گوینده متن هاست تفکری است که این جنس اخبار را تنظیم می کند. تفکری که فقیر و کم سواد است و پیچیدگیِ روز افزون رسانه های داخلی و خارجی را نمی بیند و درک و شعور مخاطب را یکسره ناچیز می پندارد. هر چه تسلط کارتل های اقتصادی و سیاسی بر رسانه ها بیشتر می شود، زبان آن ها هم پیچیده تر می شود. دنیای سلطنت رسانه ها، تلویزیون ها و اسمارت فون ها و اَپ ها در سال 2016 با واژه های هیجانی و غیرحرفه ای و خیابانی سازگار نیست. از طرفی مخاطب هم این لحن و ادبیات را نه تنها نشانه صمیمیت نمی داند (که نیست) بلکه صرفا نفرت و انزجار می انگیزد.
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

جریان آن قدر واضح است که توضیح و تفسیر بر نمی تابد. جای دوری نمی رویم؛ آیا همان «من و تو» یی که رسانه ی بیگانه و برانداز و در خلاف جهت نظام ماست، برای یک برنامه ی تفریحی مثل «بفرمایید شام» از بی نهایت ظرافت های رسانه ای استفاده نمی کند؟ کجا و در کدام رسانه به جز «سیمای آزادی» که معلوم الحال است، ایدئولوژی را در چشم مخاطب فرو می کنند؟ همان «بفرمایید شام» مثال خوبی است؛ برای تبلیغ بی حجابی نیازی نیست مقابل دوربین روسری از سر کسی برداریم! مویی که زیبا آرایش شده باشد، خودش تبلیغ بی حجابی است (پیام ها دراستتار تاثیرگذارترند) مگر از نفوذ «جم» و «من و تو» شاکی نیستیم؟ چگونه انقدر ساده لوحانه خبر تنظیم می کنیم؟ چرا با وجود این همه رسانه داخلی و خارجی تلویزیونی و مجازی یک نفر باید بنشیند و اخبار تلویزیون را تماشا کند؟ مگر بخش های خبری تلویزیون پارچه نوشته های استادیومی است ؟ چگونه و با چه تدبیری دنیای تو در توی مواضع سیاسی و رسانه ای را در حد کری خوانی بالا و پایین برره تقلیل می دهیم؟

«سیفون» سقوط ادب در یک رسانه ملی است، خلاصه خوبی از شاخص فاجعه بودن است. آن که مقابل تلویزیون نشسته از آن لحن تاکید آور و از آن واژه چه دریافتی دارد؟ آیا آمریکا اینگونه خوار می شود واقعا؟ یا از این هجوم خام و ساده انگارانه پی کشف آمریکایی دیگر می رود! این واژه های سخیف، آمریکا و هر دشمن دیگری را محبوب تر نمی کند؟

صدا و سیما می تواند برنامه هایی بسازد که سال به سال دیده نشود. می تواند تصویری فانتزی و آرمانی از زندگی مردم نشان بدهد. رسانه ملی خیلی توانایی های دیگر دارد که البته این سالها فقط ندارد و نماد نتوانستن است. اما نمی تواند اخلاق عمومی و عرفی و حرفهای رسانه را به هر توجیهی زیر پا بگذارد. اصلا مگر می شود مایی که انقدر دل نگران دیده شدن و نشدن اعضا و جوارح دیگرانیم و برای رستنگاه موی بازیگران و مهمانان زن تِل کشی تعبیه می کنیم یا آباژور به کادربندی اسکورسیزی می افزاییم، در رسانه الگو و آرمانی مان واژه های توالتی به کار ببریم؟! کاری نکنید که بعد ها لقمان بگوید ادب را از صدا و سیما آموخته ایم! فرهنگ سازی و مقابله با جریانات معاند که پیشکش.

محمد باقر قالیباف یا (نظامی شهردار هفته)

حرف و حدیث های جسته و گریخته انتخاباتی، از اجماع اصولگرایان بر «قالیباف» حکایت دارد؛ مدیر اجرایی به اصطلاح عملگرای این سالهای ما. چه آن وقت که مدیریت کل نیروی انتظامی کشور بر عهده اش بود و برای پلیس بنز الگانس می خرید و چه حالا که شهردار تهران است، علاقه او به کار جهادی و اقدامات دامنه دار و پروداکت های عظیم و خبری کردن آنان از او چهره ای قدرتمند ساخت. با همه ی این ها نباید قالیبافِ سرهنگ را از یاد ببریم. سرهنگ نه در جهت نکوهش و زدن رقیب در کارزار انتخاباتی، بلکه به معنای مدیری که سابقا نظامی بوده و از حوزه ای دیگر به حوزه اجرایی و به هرحال سیاسی شیفت کرده است، یعنی از آن دست افرادی که باید واجد توانایی های خاصی باشند که نظام و جامعه این جا به جایی را بپذیرد و هضم کند.

درعلم سیاست از یونان باستان تا به امروز، قرار گرفتن یک فرد نظامی در جایگاه یک تصمیم گیرنده و مدیر سیاسی با ضوابط و محدودیت ها و شرایط و الزامات متعددی همراه بوده است و هیچ دولتی آدم هایی را که در قامت مدیر نظامی و برای دفاع از کشور تربیت کرده را ناگهان و بی حکمت به عنوان یک سیاستمدارنمی گمارد؛ نظام و مدیریت نظامی «نظم بخشیدن و حفظ نظم» است و اصلا با ذات پویا و سیال و مصلحت اندیشانه سیاست ورزی یکسره متفاوت. اگر روحانی در مبارزات انتخاباتی به جمله ی «من سرهنگ نیستم» دست انداخت و محبوبیت خرید، خبط نکرد و در واقع ارجاعی به اصول آکادمیک سیاست داشت.
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

قالیباف در مجموع مدیر موفقی است و اصلاحات چندگانه و پایدار او در ساختار نیروی انتظامی و بی شمار اقداماتش در تهران فراموش نشدنی است (خیلی از معضلات این شهر ربطی به جایگاه شهرداری ندارد، مثل: سیل مهاجرین عاصی از بیکاری از شهرستان ها که تهران را تا مرز انفجار برده یا اینکه جماعت ایرانی از خودرو شخصی شان دل نمی کنند و آلودگی هوا و شهروندان خیالشان نیست) اما او به هر حال یک نظامی است و نهایتا و با اغماض بهتر است در جایگاهی نظیر شهرداری تهران باشد که نیاز به مصالحه چندانی ندارد و با یک تفکر و دیوان سالاری میتوان به خوبی اداره اش کرد و اتفاقا نمره قابل قبولی هم گرفته است تا کشورداری که نیاز به تضارب آرا و مصلحت اندیشی و حکمیت دارد.

جایگاه ریاست جمهوری الزاماتی دارد که به تجربه در اغلب نظام های سیاسی دنیا شاید بر وفق مراد یک نظامی باشد اما تصدی گری یک نظامی بر آن به نفع کشورها تمام نشده است. تنها ثمره چنین شیفت شغلی (از نظامی گری به سیاست مداری) هزینه کرد محبوبیت است! قالیباف هم اگر سرنوشت محسن رضایی را می بیند بهتر است از ورود چند باره به کارزار انتخابات پرهیز کند آن هم در شرایطی که میانه کار دولت است و حداقل بر اساس تحلیل آماری و تاریخی شکست محتمل است و در برابر روحانی دابل میشود. مبادا که چند سال بعد مثل مدیر موفق دوران جنگ با آن همه رشادت نقل جوک های مجازی مردم شود، همان لطیفه هایی که تا همین چند روز قبل محسن رضایی را کاندید انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم قلمداد می کردند. مساله عدم صلاحیت قالیباف نیست، مساله این است که از مهاجمی با اضافه وزن زیاد توقع فرارهای سریع داشته باشیم. سیاست مثل هر دنیای دیگری اصولی دارد و از آن جمله عدم ورود نظامیان به دنیای سیاست در سطوح بالاست که امام خمینی (ره) هم بر آن تاکید داشتند. قواعد بازی است دیگر. سال ها تربیت نظامی با کار سیاسی همنشین نیست و جور در نمی اید. چرا تجربه ای که بارها شکست خورده است را دوباره بیازمائیم و آدم های ارزشمند و محبوب مان را به راحتی خرج کنیم.

رضا رشید پور یا (خطای بخشودنی هفته)

گفت و گوی «حالا خورشید» برنامه ای که اجرای آن را رضا رشید پور برعهده دارد با شهلا ریاحی هنرمند پیشکسوت که خانه نشین شده و مبتلا به آلزایمر، نکاتی داشت که افکار عمومی را به شدت جریحه دار کرد و واکنش رشیدپور را هم برانگیخت. مصاحبه گر احتمالا برای جلب مخاطب سئوالاتی از ریاحی می پرسد که با تاکید اضافی بر بیماریِ فراموشی، وی را به عنوان یک بیمار دچار چالش می کند. سئوالاتی نظیر: اکبرعبدی رو میشناسی؟ تعریف کلی از زندگی؟ (آدم در اوج جوانی و فرهیختگی هم در پاسخ به این پرسش درمانده است!) و رفتار مصاحبه گر و دوربین و همراهی موسیقی های ترحم برانگیز، منتقدان را شاکی کرده است. آن ها این رفتار برنامه «حالا خورشید» را نوعی سوء استفاده و سوژه سازی به هر قیمتی و عملی غیرانسانی می دانند. اما آیا واقعا رشید پور و برنامه اش از «شهلا ریاحی» استفاده ابزاری کرده اند و حیثیت او را بر باد داده اند؟

یک برنامه ی صبحگاهی با توجه به محدودیت های صدا و سیما که همگان بر آن واقفیم، سوژه های زیادی برای برنامه سازی ندارد. به خیلی ها نزدیک شدن دردسر دارد و از خیلی چیزها هم دور شدن عواقب. «حالا خورشید» شهلا ریاحی را پس از مدت ها به صدر اخبار آورد. تصور کنید این گفت و گو انجام نمی شد، خدا می داند تا فرصت گلایه یکی از اعضای خانواده و نزدیکان ریاحی و مصاحبه ای با یکی از خبرگزاری ها خبری نمی شد و اصلا شاید تا روزی که خبر فوت (خدای ناکرده) این عزیز بیاید یادمان می رفت اصلا شهلا ریاحی ای وجود داشته است. ریاحی که اولین نیست خیلی ها قبل از او بودند که در اوج بی توجهی و عزلت، درمانده و تنها رفتند.
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

این که فضای ابراز نظر در فضای مجازی ایجاد شده، فرصت خوبی است برای اشتراک گذاری و البته تامل. فضای تفکر که همه اش ابراز وجود نیست، گاهی نباید کامنت نوشت، گاهی بیشتر باید تاَمل کرد. تعادل میان تاَمل و مشارکت، محصول بهتری در فرهنگ سازی ایجاد می کند، به نظر این روزها پر کار شده ایم و بیشتر ابراز می کنیم تا فکر. قضیه شهلا ریاحی و رشید پور هم از آن داستان هاست که کمی خام واردش شده ایم. این اشتباهی است که حتی مایی که از دور دستی بر رسانه ها داریم هم مرتکبش شده ایم. آخرینش در همین هفت چهره و در ماجرای نقد مقاله ی آلبالوهای جنسی به اشتباه نام علیرضا پورصباغ را به عنوان نویسنده ذکر کردیم، متاثر از یک کانال تلگرامی پر بازدید اما بی شناسنامه، من و ما به عنوان یک رسانه رسمی پشت یک جریان غیر رسمی راه افتادیم و اگر مساعدت و حسن نیت آقای پورصباغ نبود...

مراد این که همه به این قسم دام ها و خطاها میفتیم، مصاحبه گر «حالا خورشید» دو یا سه پرسش آزار دهنده داشت و کمی خاطر خانم شهلا ریاحی را آزرده کرد، اما نه تا این حد که انتقادها ارا شخصی کنیم و دست به تخریب کلیت برنامه و رشیدپور بزنیم؛ گاهی نمی دانیم سرباز فرمانده ای شده ایم که نمی شناسیمش، سربازانی بی جیره و مواجب. مثال ریاحی و رشیدپور مصداق خوبی است از اینکه خطا در هر کاری پیش می آید اما در رسانه به تناسب تعداد مخاطبش بیشتر به چشم می آید و بولد می شود اما خطاکار را که به این نسبت نباید مجازات کرد.
نفس گرفتگان یا (دودی های هفته)

آلودگی هوا یک اتفاق نیست. آلودگی حداقل در تهران و خوزستان و شهرهای بزرگ یک جریان قابل پیش بینی است. یعنی می دانیم هرسال پاییز و زمستان با توجه به کثرت اتومبیل ها و کلی آلاینده های صنعتی و با توجه به وارونگی هوا، داستان غم انگیز می شود. در این شرایط آمادگی و کنترل (و نه حل ماجرا) کار دشواری نیست. می شود تمهیداتی چید در قالب یک بازه زمانی کوتاه، حداقل تا اواسط زمستان که اوضاع قابل تحمل تر شود و حداقل با بحران انسانی و محیط زیستی مواجه نشویم. حل ماجرا به طور ریشه ای، زمان زیاد و اراده ی قوی از سوی حاکمیت و شهروندان می خواهد که نه استعدادش را می بینیم و نه توقعش را داریم! اما کنترل ماجرا خیلی دشوار نیست، تمهیدات مقطعی و مسکن وار میخواهد که مدیران تصمیم گیر ما الحمدالله در آن زبده اند و تبحر و سابقه دارند.
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و ... از جنس همین اقدامات مقطعی است که در شرایط حاد کار خوبی است؛ به هر حال سلامتی اولویت اول است و وقتی نمیشود آلودگی را کاهش داد حداقل باید از آن دوری کرد. اصلا جامعه و حکومت و نهاد دولت و شهرداری و همه ی این برساخته های بشری برای این تشکیل شده اند که کیفیت زندگی بالاتر برود، وگرنه که هر چند نفری می توانند در گوشه ای چنبره بزنند و یک سری مایحتاج اولیه را در درون جغرافیای محدود خودشان تامین کنند. این همه بوروکراسی و تشکیلات برای این به وجود آمده که زندگی کمی با کیفیت تر شود و آدم ها علاوه بر تامین نیازهای حیاتی به امکانات بهتری دسترسی داشته باشند و شکوفا شوند.

اگر قرار باشد از اصل اساسی ای چون سلامتی هم بگذریم که باید زیر پای همه ی این نهاد ها را خالی کرد، اصلا همان غارنشینی شرف دارد به این دود زدگی و تکثیر بی تدبیری. با این نگاه اصلا مهم نیست شهرداری مقصر است یا خودروهایمان مشکل دارد، یا مردم قید خودروشان را نمی زنند و مهاجران تهران را بلعیده اند و... همه ی این ها یعنی اینکه ما این همه ساختارهای تحمیلی را پذیرفته ایم اما از حداقل ها هم محرومیم. پس وقتی از اساس زندگی و حق اولیه تنفس محرومیم این که آموزش و پرورش به کما برود و یا چرخ پنچر اقتصاد چطور بچرخد مسائلی است با ارجحیت کمتر و اولویت ثانویه! هر چقدر که تعطیل کنید (اگر البته آن تعطیلی به کنترل ماجرا کمک می کند) مهم نیست اجبارا. هر چه طرح زودبازده موقتی که دارید رو کنید، کار پایه ای و محکم نخواستیم. شرایط را موقتا قابل تحمل کنید؛ موقتا نفس بکشیم موقتا خوشحال باشیم. اصلا بگذارید موقتا فکر کنیم زندگی می کنیم، موقتا را خوب بلدیم. وقتی که نباشیم مدرسه و سواد در مغز خفته در گور به چه کارمان می آید؟

ملی پوشان سوری یا ( از دست داده هفته)

دیدار تیم ملی ایران و سوریه به میزبانی سوری ها در مرداب مالزی انجام شد و تیم ملی در دیداری کسل کننده دو امتیاز حساس را از کف داد. بازی با سوریه که تا پیش از آغاز بازی ها راحت ترین بازی تیم ملی تصور می شد، تبدیل به چالشی ترین دیدار تیم ملی شد. کسی فکرش را نمی کرد که سوری ها هر چه که می شود انجام دهند تا ایران پیروز بازی نشود.

طبیعی است هیچ حریفی نمی خواهد ببازد، اما تصور غلطی که از مدت ها قبل رواج داشت عده ای را به این یقین رسانده بود که چون در دنیای سیاست یاور آن ها بوده ایم قرار است در زمین بازی با ما مهربان تر باشند، در صورتی که اصلا این قضاوت از زاویه دید ماست و شاید آن چه کمک است از نگاه برخی بازیکنان سوری کمک تصور نشود. به هر حال خیلی های آن ها در لیگ های عربی عضویت دارند و نگاه غلط به ایران را در خاورمیانه و خلیج فارس می شناسیم.
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

بازیکنان سوریه هر کاری که می شد کردند؛ دعوا و جدال و زد و خورد، اغراق هایی دلقک وار از مصدومیت های عربی خاورمیانه تا وقت کشی های ناشیانه که با همکاری کنفدراسیون فوتبال آسیا در ان زمین گِل و شُل چیزی برای زمین زدن تیم ایران کم نداشت، همه ی آن ها را می شد پیش بینی کرد. کی روش هم این را فهمیده بود، اما نگاه غالبی که سایه بزرگی داشت ما را از قبل بازی با سوریه خلع سلاح کرده بود.

نگاهی با چند اشتباه؛ سیاست را با ورزش خلط کرده بودیم، گمان داشتیم چون جای دیگری کمک کرده ایم، اینجا امتیاز می گیریم. از همان نگاه نتیجه گرفته بودیم این بازیکنان چیزی شبیه تصاویری هستند که هر روز از ویرانه ها ی حلب می بینیم و اصلا نایی و انگیزه ای برای بازی و نمایش حمیت ملی شان ندارند، حداقل مقابل ما حرفی برای گفتن ندارند و اصلا شاید برای ما بازی کنند!

سوریه و تیم فوتبالش مدل خوبی است از نوعی تعمیم دادن های ناشیانه رایج در دنیای این روزهای ما. مثلا بازیگری از گلشیفته فراهانی تمجید می کند، حس می کنیم مقابل نظام ایستاده یا بازیگری در قلاده های طلا حضور پیدا می کند، حس می کنیم قصد و نیت و جهت سیاسی خاصی دارد یا پسر همسایه مان می گوید دایی اش گفته در سوئد فلان قدر حقوق می گیرد و ما دیگر فکر می کنیم در همه دنیای غرب مردم پول پارو می کنند و حقوق ها بالاست. «خلط و مغالطه و تعمیم جزء به کل» سه یاور همیشگی زبان و تفکر ما شده اند، که هر سه به خطاهای برآوردی فجیع می انجامند و به اغتشاش درون و بیرون دامن می زنند. خلاصه این که اگر سوریه را مثلا بحرین و عربستان می دیدیم، مطمئنا از قبل تر پیش بینی بد اخلاقی ها و حرکات نه چندان شرافتمندانه ی آن ها را می کردیم. این فوتبال بود و تیم کی روش با توجه به انسجامی که دارد بیدی نیست که با نسیم سوری ها بلرزد، اما در موضوعات کلان تر آسیب های این جنس نگاه می تواند غیر قابل جبران و مضحک باشد.

شمس لنگرودی یا (شاعر هفته)

زادروز شمس لنگرودی شاعر توانا، بهانه ای است تا گذری کنیم به دنیای لطیف کلمات شاعرانه. لنگرودی شاعری است که کلماتش صمیمانه و ساده است، او میان شاملو و نیما است، گاهی زبان شعری اش به شاملو نزدیک می شود، گاهی به نیما و این سال های آخر هم زبانی منحصر به فرد پیدا کرده؛ با ایجاز و اطناب و گاها ردیف های مکرر.

شمس از زندگی روزمره می گوید و از حالاتی که همه درگیرش هستیم، در غالبی که حتی به هایکو (کوتاه‌ترین گونه شعری در جهان است که مبدع آن ژاپنی‌ها هستند) بی شباهت نیست، مضامینی مثل: عشق، مرگ و چیزهای ساده ای مثل برف در شعرهای او رنگ دیگری دارد. همه ی این ها را بگذارید در کنار تصویر قدرتمندی که در شعرهای شمس لنگرودی همیشه وجود داشته و بی نهایت دلنشین است.
یک هفته 7 چهره: از نفس تهرانی ها تا خطای رشیدپور

البته شمس لنگرودی در حوزه پژوهشی هم آثار قابل توجهی دارد. مثل کتاب بسیار ارزشمند و بی نظیر «تاریخ تحلیلی شعر ایران» یا جمع آوری نامه های نیما که هر دو از آثار قابل توجه در حوزه شعر نو هستند. اگر علاقه مند به سینما و پیگیر فیلم های «هنر و تجربه» هم باشید که «احتمال باران اسیدی» را احتمالا تماشا کرده اید. فیلمی که آقای شاعرِ بازیگر را در خودش دارد که البته خوب هم می درخشد. برای یاد کردن بزرگان بیمارستان و مرگ بهانه های شیکی نیست، آثار آن ها کافی است تا یاد شوند.

پائيز/ جنون ادواری سال است/ پيرهنش را ريز ريز می‌كند/ در ملافه‌ای به سفيدی برف / خواب می‌رود / با انگشتانی / كه از لبه تخت بيرون است

چیز بدی نیست جنگ / شکست می خورم / اشغالم میکنی

تمامی روزها یک روزند / تکه تکه / میان شبی بی پایان...
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    بسیار عالی.. .موفق و پیروز و سر بلند باشی

  • بدون نام

    روحانی یک شخصیت نظریه پرداز بود بدون سابقه ی اجرایی. ... بنظر من قالیباف که قدرت اجرایی دارد خیلی بهتر از یک نظریه پرداز میتواند کشور را اداره کند.

    پاسخ ها

    • بدون نام

      شما یک سیاست مدار را با یک نظامی مقایسه نکن
      چون اموزه ای دانشگاهی و عقیدتی متفاوتی دارند
      بنابراین دلیل نمی شود که گفت قالیباف موفق هست
      در تهران حداقل موفقیتی ندیدیم مخصوصا در مورد اتفاقات اخیر که فقط در حد گذر کردن و روپوشی

  • بدون نام

    سلام
    این دفعه را خیلی خوب و روان نوشته بودید
    آدم از خوندنش خسته نمیشه
    مرسی

  • بدون نام

    آیتم شهلا ریاحی در حالا خورشید عالی بود واقعا دست رشید پور وهمکاراش درد نکنه ،شلا ریاحی یاداور روزای خوش بچگی ما بود ،تا وقتی هستن باید قدرشو دونست،نمیدونم چرا بعضیها اینقدر سر هر چی زود جو متشنج راه میندازن واقعا کسایی که تو تلوزیون برنامه میسازن باید اعصاب فولادی داشته باشن
    ا

  • بدون نام

    عجيبه كه در مورد همه چيز اظهار نظر ميكني از ورزش گرفته تا هنر و ... !! تخصص شما چيه واقعا ؟! آقاي همه چيز دان هستين ؟
    نگاهی با چند اشتباه؛ سیاست را با ورزش خلط کرده بودیم، گمان داشتیم چون جای دیگری کمک کرده ایم، اینجا امتیاز می گیریم!!!!!!!!!!
    شما همه چيزو با هم قاطي كردين. كدوم ورزشكاري ممكنه با چنين طرز فكري وارد زمين بازي بشه ؟!

    پاسخ ها

    • علی 17

      عرض ادب، برادر برادر حرف هایی میزنیا، ما اینجا هشتاد میلیون همه چیز دان داریم

  • بدون نام

    اين دفعه از نظر نوشتاري خوب بود:)
    فراموش نكنيم كه قاليباف انتخابات قبلي رو به نحوي به سياستمداري روحاني باخت براي مثال وقتي اون جمله ي معروف رو از قاليباف به معترضين نقل قول كرد باعث شد اراي قاليباف كلي ريزش داشته باشه بهرحال فكر ميكنم وجود مهره هايي مثل قاليباف براي جذاب كردن انتخابات و تشويق مردم به شركت در انتخابات هست طوري سرمون به كانديداها گرم ميشه كه درد اصلي رو فراموش ميكنيم كه يادمون ميره ميشه از اين برهه ي حساس استفاده كرد و حرف دلمون رو به گوش نظام رسوند

  • 6adi

    بله بله ، این بار خیلی سلیس و عامیانه تر نوشتید ،
    خسته نباشید..

  • سامان

    سلام اقای چرچیل هم یک نظامی بوده که الان به عنوان نماد یک سیاست مدار باهوش معرفی میشه .

  • بدون نام

    از سياستت خوشم اومد هفته ي قبل از روحاني انتقاد كردي تا حسن ظن خودت رو نشون بدي و به ما بقبولوني كه بيطرفي و اين هفته با زرنگي در قالب يه ادم دلسوز نگران سرمايه هاي نظام به قاليباف توصيه كردي كه در انتخابات اتي شركت نكنه يعني خوشم مياد كه خيلي حرفه اي از كانديداي مورد نظرتون حمايت ميكنين

  • بدون نام

    امثال طاهریان گلشیفته برای زندگی بهتر مهاجرت کردند الته ترکیه مالی نیست برای اینکار فقط آمریکا اروپا منتقداشون مهاجرت نکنند همینجا به شیوه منفعل و خنثی زندگی کنند
    از حیاتی خاطره خوبی نیست از بچگی ساعت 7 اخبار جنگ و خیلی دیگه جدی میگفت . بعد جاله شیوه ظنازانه اتاق خبر من و تو رو می پسنده . مگه میشه هر متنی رو خوند وقتی تلویزیون میلی احترام نمیذاره چرا مونده!
    شیوه قالیباف به همه چی ادامه داره جوابگو هم نیست جالبه همیشه هم کاندید ریاست جمهوریه با اون رای پایین!
    بی خیال پول طرح روزانه بشن ماشین دولتی و اتوبوس ها رو معاینه فتی کنند برای ادارات تو طرح سرویس بذارن یک روز در هفته رو بذارن بدون خودرو دوچرخه سواری و درشکه با اسب رو رواج بدن هوای آلوده همیشه در مرز هشدار و خطر بوده اینا که افزایش جمعیت دوست دارند کلی آدم بخاطر آلودگی میمیره جمعیت داره کم میشه!
    کسی اعتراض نکرد به وضع باتلاق زمین فقط کی روش با غیرت و ما و چند نفر .تساوی رو انگار خیلی دوست داشتند زد و خورد بی ادبی سوریه هم تقصیر نکونام بود حتما! زرشک بازیگری و دلقک بازی رو میدیم به بازیکنای سوریه مبارکشون باشه شاید فدراسیون و ناظر بازی این وضع رو دوست داشتند چقدر خوبه کی روش معترض با وجود رو داریم
    کی روش خیلی مرد است نقطه

  • الی

    سلام
    هویج و چماق یه اصطلاح استراتژیکه که ابداع استراتژیستهای غربیه... تشویق و تنبیه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      دلیل نمیشه تو اخبار بگن بچه ها همینطوری
      بلدن

  • محمد

    متاسف برای رشیدپور. فقط بفکر پول هست یک مجری شبکه خبر هم که .....

  • بدون نام

    شما چرا اینقدر درگیر طاهریانی شما چرا در صفحه ای که در اختیار داری مثالهای بهتری نمیزنی ؟

  • سین

    از نظر من واقعا اقای قالباف از نظر اجرایی اصلا مناسب ریاست جمهوری نیست و ویژگی های یک سیاست مدار در مقام و اندازه ریاست جمهوری را نداره جدیدا هم کارهای قابل توجه منفی دیدیم ازش.

  • رضا

    کاری که توی اخبار تلوزیون صورت گرفته اصلا بد نیست.فقط یک جمله از رئیس جمهور منتخب آمریکا نقل شده همین.اگر همین کار رو رسانه های خارجی بکنن میشه نماد آزادی و حرفه ای گری در رسانه و حالا چون شما با تلوزیون مشکل دارید به امثال شما محل نمی ذاره و می سوزونتتون از این متن های مسخره براش می نویسید و ادعای حرفه ای گری و اخلاق مداری می کنید که اصلا بهتون نمیاد

  • فرزانه

    با نظرت راجع به قالیباف و رشیدپور موافقم...
    برخلاف بعضی از دوستان من نطرم اینه که قبلا که شما تو تحلیلاتون از کلمات کمتر رایج استفاده میکردید باعث میشدید من خواننده تلاش کنم خودم رو آپدیت کنم و لغات جدید برای خودم رو بشناسم ولی الآن ما به چالش کشیده نمیشیم

  • پناه بر خدا

    عجب . ..خودتون خنده تون نمی گیره از سیاست بازی که انجام میدید!!!!
    ولی من مرده شما زنده «این انقلاب با این سخنان و بازی ها از سوی شما و میلیاردها نفر مثل شما از بین نخواهد رفت»به علت اینکه خداوند می فرماید:
    «اراده کرده اند که نور خدا را با دهانشان و سخنانشان
    خاموش کنند ولی خدا نور خود را کامل می کند هرچند که کافران و مشرکان کراهت داشته باشند»

    پاسخ ها

    • بدون نام

      عزیز جان همه چیز رو تاریخ نشون خواهد داد، عجول نباش

  • golbahar

    تشکر.در کل خوبه این قسمت برترینها و اینکه با متن اولی ک نوشتید کاملا موافقم مخصوصا با سطر آخرش. بنظرم این اینترنتو و تلگرام و ... و اخبار ضد و نقیض و سطحی و دروغش ی کمکی کرد ب کسایی ک نه سطح سواد و علمی بالایی دارند و نه حرف و ایده و فکر خاصی برای گفتن و با خونونو بازگو کردن این اخبارهای سطحی حرفی برای گفتن پیدا میکنن و میتوننو ادعای فضل کنن تا اون ویترین نمایشی ک از خودشون ساختنو بخیال خودشون کاملتر کنن

  • روما

    به نظر من خیلی با اغماض راجع به آقای قالی باف حرف زدید بعنی چه که از توانشون خارجه کاری واسه آلودگی تهران انجام بدن اولا اگه کاری نمی نونند بکنند لطف کنند برن تا حداقل حقوق ورانت میلیاردی واملاک نجومی رو نذارن تو جیبشون در ثانی شما که از مردم انتظار دارید با وسایل نقلیه عمومی برن سر کار ومن هم قبول دارم به ذهنتون نمیرسه باید یه فکری برای بهبود شرایط وسایل نقلیه فکری بشه تا حالا در ساعات شلوغی مترو از مترو استفاده کردید که ببینید بعضی لحظه ها از مقدار فشار آدم حس میکنه هر لحظه امکان داره خفه بشید همه چیز رو به عهده مردم میگذارید.

  • Mزهرا

    ورود به سیاست برای آدمهای که از دنیای دیگه هستن و برای سیاست تربیت نشدن اصلا خوب نیست چون سیاست اونا خراب میکنه چون قواعده شو نمی شناسن . آیا قالیباف امروز همون فرمانده محبوب دوران جنگه؟ آیا اقدامات این چند وقت گذشته سرهنگ چیزی از اون محبوبیت باقی گذاشته؟ بعید میدونم.

  • بدون نام

    @فرزانه
    مشكل لغات استفاده شده در متن نبود سبك نكارش ايراد داشت راستش اين بار توضيح لغات جديد ي كه كذاشته بودن براي من كمي كسل كننده بود ولي از اونجايي كه سبك نكارش ساده و قابل فهم بود خوشم اومد.
    سعي كن مطالعاتت رو بيشتر كني نه اينكه انتظار داشته باشي با خوندن يه مقاله ي تحليلي كه طيف وسيعي خواننده داره و هدفشون صرفا بالا بردن سواد و update بودن نيست، معلوماتت بروزرساني بشه

  • بدون نام

    شما طوری می گویید که آقای قالیباف روحیه نظامی دارد و به درد سیاست نمی خورد، انگار که بقیه مسئولین و سیاست مداران ما همه از قبل، کلی سابقه و تجربه در مسئولیتی به عهده گرفته اند، دارند. می توان n نفر را در این کشور نام برد که مسئولیتی که داشته و یا داره اند ، نه سابقه ای در آن داشته اند و نه ربطی به تحصیلات دانشگاهی شان یا سمت و شغل قبلی شان داشته است.

  • بدون نام

    کسی از سوری ها انتظار نداشت خوشونو ببازونن
    ولی به عنوان یک ورزشکار ( یا حتی انسان) که می تونستن اخلاق رو رعایت کنند

  • فرزانه

    به بی نام

  • بدون نام

    چرا جواب منو به بی نام منتشر نکردید؟؟
    فقط نوشته به بی نام!!!!!

  • صبا

    «در غالبی که حتی به هایکو (کوتاه‌ترین گونه شعری در جهان است که مبدع آن ژاپنی‌ها هستند) بی شباهت نیست» قالب صحیح است.
    آقای نویسنده اینقدر موقع نوشتن خودتون رو عذاب ندید باور کنید راحت تر و سلیس تر هم میشه نوشت؛ سبک نوشتن شما شبیه سبک هندی است که بیشتر از معنا درگیر آرایش کلام و لفاظی است و در بسیاری موارد هم مخاطب چیزی دستگیرش نمیشه

    ضمنا

  • بدون نام

    بابا یکم روون تر بنویسین چی میشه مگه
    چیو میخواین ثابت کنین که اصلا توجه نمیکنید

  • بدون نام

    حتی تا اخر نخوندمش. مثل همیشه مقرضانه. تخریب عقاید مخالف, تمجید عقاید موافق. امیدوارم خواننده خودش عاقل باشه.

  • بدون نام

    رضا لایک.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج