حبیب: برای اعتقادات قلبی ام به مجوز نیازی ندارم!
«حبیب محبیان» دو سه سالی هست که گهگاه در خیابانهای تهران دیده میشود و دیگر هیچ شک و شبههای را در بین مخاطبان موسیقی باقی نگذاشته که همانگونه که برخی اخبار از این واقعیت حکایت میکرد. او در ایران است و وطنش را برای ادامهی فعالیتهای هنریاش انتخاب کرده است.
اما در سالهای گذشته صحبتها و حرف و حدیثهای فراوانی هم در این زمینه مطرح شده که هیچگاه از سوی مسوولان به طور رسمی تائید یا تکذیب نشده است. نبود هیچ اظهار نظر رسمی از سوی مدیران عالی فرهنگی، باعث شد هر روز شاهد شایعات و اخبار درگوشی دربارهی این خواننده، در محافل و سایتهای خبری باشیم تا رفته رفته ماجرای «حبیب» و ادامهی فعالیتهای او در داخل کشور، سوال بزرگ بسیاری از اهالی هنر در ایران باشد.
در این بین و حدود سه هفته پیش، انتشار قطعه دو صدایی حبیب و «سمیر زند» (خواننده جوان داخلی)، باعث شد گمانهزنیها برای انتشار رسمی آلبوم حبیب در ایران بیشتر و بیشتر شود و همین موضوع باعث شد به سراغ این خواننده برویم و پاسخ تمام سوالاتی را که در همه این سالها درباره او مطرح بوده، از زبان خودش، بشنویم. گفتوگویی که در ادامه میخوانید، بهگفتهی اطرافیان این خواننده، نخستین گفتوگوی رسانهیی رسمی و واقعی حبیب در داخل کشور است که در استودیویی در یکی از ساختمانهای محلهی الهیهی تهران انجام شده است.
* موضوع انتشار آلبوم شما در داخل کشور چقدر صحت دارد؟ صحبت ها و حرف و حدیث های فراوانی در این یکی دو ساله عمطرح شده است. خودتان خیلی واضح در اینباره صحبت می کنید؟ واقعا مذاکره ای با مقامات مسئول در این راستا صورت گرفته است؟
انتشار آلبومم در ایران کاملا جدی است. شاید کمی زمانش طولانی شده باشد اما مذاکرات صورت گرفته و جلسات فراوانی برگزار شده است. مقامات ارشدی، موافقت خود را حتی به صورت مکتوب به من اعلام کردهاند و از آن لحاظ هیچ مشکلی وجود ندارد. این مدارک همه مستند و موجود است و مشکلی نیست.
* پس این همه تاخیر در انتشار اثر، چه دلیل خاصی میتواند داشته باشد؟
به خاطر وجود برخی افراد شخصی و غیر دولتی که انگیزههای مالی عجیب و غریبی را سعی داشتند با من محقق کنند، کار کمی عقب افتاده؛ انتشار آلبوم منظورم است. در حال حاضر هم نسخه نهایی آلبوم در حال میکس و مسترینگ است و منتظر یک اتفاق یا موقعیت خوب هستیم که بعد از انجام مراحل مجوز، آلبوم را در داخل کشور منتشر کنیم.
*صحت دارد که در آلبوم جدید قطعاتی را برای جنگ و دفاع مقدس هم خواندهاید؟
بله. قطعهای به نام «عشقهای خدایی» را در آلبوم جدید برای آن دوره خاص تاریخ ایران ساختهام.
* این تصمیم شما برای ساختن این آثار را باید تصمیمی سفارشی برای اخذ آسانتر مجوز به حساب آورد؟
برخلاف خیلیها که فکر می کنند این آثار را برای گرفتن مجوز تولید کردهام، باید بگویم من برای اعتقادات قلبیام نیازی به مجوز نمیبینم. این آثار را در سال ۲۰۰۶ ساختهام. در سالهایی که اصلا قرار نبود به ایران بیایم. این بهترین جوابی است که میتوانم به تو بدهم که همه بفهمند ارادت من به شهدا و رزمندگان چیزی دلی است و برایم مهم است که از مفاهیم اعتقادیام سوء برداشتی صورت نگیرد.
*تصاویر عجیب و تکان دهندهای هم در ویدئوی این آثار شما به چشم میآید که روح هر بینندهای را منقلب میکند. این تصاویر چطور متولد شدهاند؟
من چهار سال اول جنگ را در ایران بودم و جزو کسانی نبودم که بلافاصله بعد از انقلاب از ایران خارج شدند. کاملا با حال و هوای جنگ در ایران آشنا بودم و هستم و تصاویر آن هنوز هم در ذهن من مانده است. تصاویری که در این ویدئوها آمده، تصاویری است که از جنگ در ذهن من بوده و با چشم خودم آنها را دیدهام.
رابطه من با جنگ یک رابطه کاملا حسی و عمیق است و در هیچ برههای از زندگی هنریام، کار یا قطعهای را به سفارش جایی اجرا نکردهام و نخواندهام و اصولا اعتقاد دارم اگر در اثری، رابطهای حسی و عمیق نباشد، بدون شک آن اثر نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
* عدهای در اوایل حضور شما سعی کردند بازگشتتان را به نام خودشان ثبت کنند. آیا شما با میل خودتان به ایران برگشتید یا در این بین پای فرد خاصی از مقامات دولتی یا غیر دولتی در میان بوده است؟
من فقط به خاطر عشقم به ایران و مردم ایران به کشورم برگشتهام و هیچ مقام و فرد خاصی در این تصمیم دخیل نبوده است. من زندگی کردن در کنار هموطنانم را انتخاب کردم و فعالیت هنری برای هموطنانم حس خوبی را به سمت من متصاعد میکرد که همین باعث شد، تصمیم به بازگشت بگیرم. علاقه و خواست خانوادهام هم برای بازگشت به ایران در این تصمیم من بیتاثیر نبوده است.
* بازگشت به ایران را باید فصل جدیدی از فعالیتهای هنری شما به حساب آورد؟
قطعا همین طور است. من سعی دارم جوانان هنردوست ایرانی را در انتخابهایشان کمک کنم و فضای موسیقی داخلی را عوض کنم.
* انتشار قطعه جدید شما بهنام «محکوم» با خواننده جوان و مجاز داخلی «سمیر زند»، اتفاقی بود که خیلیها را شگفتزده کرد. از جنبههای دیگر که بگذریم، آیا این حرکت بهمعنای اعلام شما مبنی بر دغدغه داشتن و مهم دانستن همراهی و یاری به جوانانی است که در داخل کشور فعالیت میکنند؟
قطعا دور جدید فعالیتهای من در ایران، با اتفاقات و غافلگیریهای زیادی همراه خواهد بود. یکی از وظایف من کمک به جریان موسیقی روز کشور است و در هر کسی که آن قابلیتهای مورد نظر را ببینم، حتما برای همکاری و کمک، چیزی را دریغ نمی کنم. ایشان هم جزو کسانی بودند که از قبل رزومهشان را دیده بودم و همین باعث شد، این همکاری صورت بگیرد.
* اقامت در شمال کشور و حضورنداشتنتان در پایتخت هم از آن دست اتفاقاتی بود که شایعات زیادی را در پی داشت. آیا صحت دارد که در پایتخت مزاحمتهایی از سوی افراد ناشناس نسبت به شما و خانوادهتان صورت گرفته است؟
نه؛ این شایعات به گوش خودم هم رسید اما واقعا هیچ مشکلی در تهران و زندگی در پایتخت نداشتم و فضای آرام و پاکیزه شمال کشور را برای ادامه فعالیتهایم بهتر و مناسبتر دانستم. سکوت شمال به من انرژی میدهد تا بهتر در مورد زندگی و فعالیتهایم فکر کنم و تصمیم بگیرم.
* هنر و هنرمند مقام والایی دارند. درباره نفوذ نگاههای سیاسی به هنر چه اعتقادی دارید؟ آیا سیاست و هنر در یک مقوله میگنجند؟
هنرمند عضوی از جامعهای است که در آن زندگی میکند. با این تفاوت که با ابزاری که در اختیار دارد، فکرها و تفکرات مردم را در جامعه با شعر و ملودی فریاد میزند تا همه درجریان دغدغههای آنها باشند اما در این بین وظایف دیگری هم دارد. تولید خوراک فکری سالم و به دور از هر گونه آلودگی و راهنمایی جوانان به مسیر درست، تعهدات مهم یک هنرمند است که آنها را با آثارش به جامعه تزریق میکند.
هنرمند با مردم و برای مردم زندگی میکند. هیچوقت کاری با سیاست نداشته و ندارم اتفاقا همیشه هم از آن فراری بودهام. تاریخ نشان داده که بزرگترین برندهها در جهان و در مقوله هنر، کسانی بودهاند که بهنوعی صدای مردم زمان خودشان بودهاند. این برای من از همهچیز مهمتر است.
نظر کاربران
زنده باد استاد حبیب محبیان .ٌصــــدای ایــــــران.
"به شب نشینی خرچنگ های مردابی //چگونه رقص کند ماهی زلال پرست ؟ //
وای حبیب.....عاشقتم.انشاا... بزودی کنسرت اولتو تو ایران ببینیم
هر شب تو آسمونها...دنبال تو میگردم...دنبال یک ستاره ام....اما پیداش نکردم....سرگردون لابه لای.....ابرای پاره پاره ام...چشمک بزن ستاره.....منتظر اشااااره ام....
صــــــــــدای پـــــای باروووون..........
درود بر مرد تنهای شب
در این زمانه ی وانفسا که می روند خوانندگان به دیار غربت ، تو حبیب دل ها شدی با آمدنت .
امیدوارم زودتر مجوز آلبومت را بگیری .
من هم برای این مرد بزرگ ارزوی سلامتی و موفقیت بیشتر میکنم