ماری کوری، دانشمندی که با نابرابری ها جنگید
ماری کوری در کنار همه ویژگی های شخصیتی قابل توجهش دانشمندی با دیدگاه و طرز تفکر ستودنی بود. برای دانشمندان هم دوره ایش اما، او تنها یک زن بود، زنی که بر حسب تصادف به علم نیز علاقه داشت.
با این همه، طولی نکشید که دستاوردهای عظیم او از سوی همگان مورد توجه قرار گرفت و آن «یک زن» علمیرا بنا نهاد که درک امروز ما از رفتار رادیو اکتیو را می سازد، در رآکتورهای هسته ای مان مورد استفاده قرار می گیرد، در اکتشافات فضایی به آن استناد می گردد و کل رشته پزشکی را بر مبنایش بنا کرده اند و آن چیزی نیست جز رادیولوژی.
کوری در آن دوران به هیچ وجه تحت تاثیر باورهای غلط جامعه و نگرش نه چندان مثبت آن نسبت به بانوان قرار نگرفت و هوش و نبوغ سرشارش او را به سمت کشفیات معجزه آسایی سوق داد که جامعه علمی نمی تواند آنها را نادیده بگیرد.
او در مسیر درستی قدم گذاشته بود و موفق شد نامش را به عنوان نخستین دانشمندی به ثبت برساند که دو جایزه نوبل را دریافت کرد، سه موسسه رادیولوژی به نامش ثبت شد، دختر بزرگش موفق به دریافت جایزه نوبل گردید و مورد احترام نوابغ دوران از جمله آلبرت اینشتین قرار گرفت.
امروز این خانم را به عنوان یکی از بزرگ ترین دانشمندان تاریخ می شناسند. از همین رو، به مناسب سالروز تولدش که در همین ماه است قصد داریم نگاهی داشته باشیم به تارخچه موانع و دستاوردهای او در عصری که زنان جایگاهی در آن نداشتند.
ماریا سالومی اسکلودوسکا در تاریخ ۷ نوامبر ۱۸۶۷ میلادی در ورشوی لهستان متولد شد. این تصویر یکی از نخستین عکس های او در سن ۱۶ سالگی است.
او در ورشوی لهستان متولد شد و نام اصلی اش ماریا سالومی اسکلودوسکا است. نام میانی او از کلمه لهستانی Salome گرفته شده که به زبان عبری «صلح» معنی می دهد.
ماریا بعدها نام فامیل شوهرش را گرفت و ترجمه فرانسوی اسم کوچکش را مورد استفاده قرار داد و به ماری کوری شهرت یافت.
خواهران کوری علیرغم محدودیت های دولتی آن دوران برای تحصیل زنان، مصمم بودند که به مدارج عالی علمی برسند.
لهستان که در آن زمان تحت تسلط روسیه بود در میانه های انقلاب جنبش زنان به سر می برد اما تغییرات روندی آرام داشتند.
چون زنان همچنان از تحصیل در سطوح عالیه محروم بودند کوری و یکی از خواهرانش به دانشگاه Flying رفتند؛ نوعی موسسه آموزشی که در اواسط دهه ۱۸۸۰ میلادی زنان را هم پذیرش می کرد.
او در سال 1891 میلادی عاقبت به فرانسه مهاجرت کرد
کوری برای ادامه تحصیلاتش در رشته شیمی، ریاضی و فیزیک تصمیم گرفت در دانشگاه سوربن ثبت نام کند و در آنجا به سمت مدیریت آزمایشگاه فیزیک این دانشگاه منصوب گردید.
در سال 1894 میلادی، برای تدریس به کشور خود بازگشت.
او بعد از دریافت دو مدرک علمی از دانشگاه سوربن در سال ۱۸۹۴ میلادی عازم لهستان شد با این امید که به عنوان استاد در دانشگاه کراکف مشغول به کار شود.
با این همه، تلاشش برای تصدی چنین سمتی به جایی نرسید و علت هم تنها یک چیز بود؛ زن بودنش.
در همان سال کوری با مردی ملاقات کرد که به عشق زندگی اش بدل شد
پیر کوری یکی از اساتید دانشکده فیزیک دانشگاه سوربن بود. ماری احساساتش بعد از نخستین ملاقات خود با پیر را اینطور نوشت:
به نظر از من خیلی کوچکتر بود اما ۳۵ سال داشت. با ظاهری در هم ریخته و اندک سراسیمه مقابل قامت بلند او در جایم میخکوب شده بودم و مدهوش چشمانی شدم که به من خیره شده بودند. صدای آرام، سادگی بی همتا و لبخند ملیحی که بر لب داشت، اعتماد به نفس زیادی به او داده بود. طولی نکشید که سر صحبت را باز کردیم و صحبتمان گل انداخت؛ موضوع بحث پرسش هایی علمی بود که دوست داشتم نظرش را در مورد آنها بدانم.
پیر بعد از چندبار مطرح کردن پیشنهاد ازدواج جواب بله را از ماری دریافت کرد
پیر و ماری در جریان یک مراسم ساده در تاریخ ۲۶ جولای ۱۸۹۵ در فرانسه ازدواج کردند. ماری ترجیح داد در جریان مراسم ازدواجش پیراهنی به رنگ آبی تیره بر تن کند (که شبیه به یونیفورم آزمایشگاهش بود) و آن زوج کمی بعد به دو شریک علمی بی نظیر تبدیل شدند.
ماری بعد از ازدواجش شروع به بررسی خواص عنصر رادیواکتیو اورانیوم کرد.
سه سال پژوهش و مطالعه ماری، پیر را مجاب کرد که پروژه های تحقیقاتی اش را کنار گذاشته و به او ملحق شود و آن انتخاب قطعا باعث پیشرفت ماری در تحقیقاتش گردید.
در اواخر دهه 1890 میلادی، ماری ایده ای جدید را مطرح کرد که علم را سراپا متحول نمود.
او نخستین دانشمندی بود که فرضیاتش را در مورد خواص عجیب و غریب اورانیوم مطرح کرد که براساسش، این خواص نه از یک منبع بیرونی بلکه از اتم های خود این عنصر ریشه می گرفتند و ماری در ادامه مدعی شد که این خواص باید در عناصر دیگر هم وجود داشته باشند و صرفا به اورانیوم محدود نمی شوند. کمی بعد کوری به این نتیجه رسید که توریوم نیز همین خواص را دارد و و بعدها عبارت «رادیواکتیویتی» را ابداع کرد تا این رفتار را توصیف نماید.
بعد از این کشف ماری و پیر، به پیشرفت های بیشتری در زمینه علمی دست یافتند.
بین سال های ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۲، ماری و پیر دو عنصر کاملا جدید به نام های پولونیوم و رادیوم را کشف کردند. آنها همچنین دریافتند زمانی که سلول های تشکیل دهنده تومور در معرض این ماده قرار می گیرند با سرعت بیشتری نسبت به سلول های سالم از بین می روند.
امروزه رادیو درمانی روشی رایج برای کوچک کردن و از بین بردن تومورهاست.
در سال 1903 میلادی، جایزه نوبل فیزیک به پیر کوری، ماری کوری و هنری بکوئرل اهدا شد.
در ابتدا آکادمی سلطنتی علوم سوئد تنها پیر و بکوئرل را شایسته دریافت این جایزه اعلام کرد اما پیر بعد از اطلاع از این امر، نسبت به آن اعتراض کرد و اینطور شد که ماری هم نوبل فیزیک را دریافت کرد منتها جایزه نقدی پس از دریافت میان پیر و بکوئرل تقسیم شد و ماری از آن سهمی نبرد.
در هر حال، پیر و ماری به خاطر «خدمات ارزشمندی که با همراهی پروفسور هنری بکوئرل در زمینه کشف پدیده رادیواکتیو» انجام داده بودند مورد تقدیر قرار گرفتند.
اما ماری حتی بعد از آنکه نامش را به عنوان نخستین زن برنده جایزه نوبل به ثبت رساند، از سوی مجامع علمی نادیده گرفته شد.
کمی بعد از اعلام اسامی برندگان جایزه نوبل فیزیک، دانشگاه پاریس کرسی جدیدی در این رشته را به پیر اختصاص داد. در سال ۱۹۰۵ پیر به عضویت آکادمی علوم فرانسه در آمد اما ماری علیرغم نقش قابل توجهی که در این دستاوردها داشت صرفا به خاطر زن بودنش هم از سوی دانشگاه و هم آکادمی علوم فرانسه نادیده گرفته شد.
ماری در استکهلم نیز به خاطر جنسیتش نادیده گرفته شد.
در سال ۱۹۰۵ میلادی، این زوج دانشمند برای دریافت جوایز نوبل خود عازم استکهلم شدند (آنها این سفر را از سال ۱۹۰۳ به خاطر مشغله زیاد به تعویق انداخته بودند).
رسم بر این بود که برندگان نوبل، قبل از دریافت جایزه نقدی، سخنرانی کوتاهی در مورد فعالیت علمی خود داشته باشند اما چون ماری زن بود، اجازه این کار را دریافت نکرد و به همین خاطر صرفا به سخنرانی همسرش گوش داد.
در سال 1906 پیر کوری بصورت غیر منتظره از دنیا رفت.
در یک شب بارانی در ماه آوریل، پیر با یک کالسکه برخورد کرد و جان خود را از دست داد.
یک ماه بعد، دانشگاه پاریس جایگاه پیر به عنوان پروفسور و کرسی استادی فیزیک را به ماری اهدا کرد و اینگونه شد که او نامش را به عنوان نخستین زنی که به عنوان استاد در دانشگاه مشغول به کار شد به ثبت رساند.
ماری که از مرگ همسر به شدت آزرده خاطر بود، راهش را ادامه داد.
بین سال های ۱۹۰۶ الی ۱۹۱۱ میلادی، ماری در حالی که نخستین و تنها کلاس رادیواکتیویتی دنیا را برگزار می کرد، درگیر ویرایش کارهای تحقیقاتی همسر مرحومش بود و کتابی تحت عنوان Traité' de Radioactivité یا معاهده رادیواکتیویته را به چاپ رساند، سخت درگیر دو دختر خردسالش شده بود که از همسر مرحومش برایش به یادگار مانده بودند.
این کتاب حالا به عنوان نخستین اثر تحقیقاتی کلاسیک در حوزه رادیواکتیویتی در نظر گرفته می شود.
به خاطر تبعیض جنسیتی سختی که از سوی آکادمی علوم فرانسه اعمال می شد، کوری هیچ جایگاهی در اسناد تاریخی آن دوران نداشت.
در سال 1911 میلادی، آکادمی علوم فرانسه بار دیگر از پذیرش ماری کوری خودداری کرد. او در بازه زمانی یک ساله از این ماجرا مجددا جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد و نامش را به عنوان نخستین دانشمندی به ثبت رساند که دو مرتبه شایسته دریافت چنین عنوانی شناخته شده بود. این آکادمی تا سال 1962 هیچ عضو زنی را نپذیرفت.
ماری نوبل شیمی سال ۱۹۱۱ را دریافت کرد
ماری به خاطر خدمات ارزنده ای که به واسطه کشف عناصر رادیوم و پولونیوم، ایزوله سازی رادیوم و مطالعاتش در مورد ماهیت و ترکیبات شیمیایی این عناصر داشته و باعث پیشرفت علم شیمی شده بود، شایسته دریافت این جایزه شناخته شد و در آن سال تنها دانشمندی بود که نوبل شیمی را دریافت کرد.
زندگی ادامه داشت.
همان سال ماری نوبل دومش را دریافت کرد و به عنوان عضو دائمی کنفرانس های فیزیک Solvay انتخاب شد که نام های مطرحی چون آلبرت اینشتین و مکسول پلنک نیز در آن عضویت داشتند.
در سال 1911، لهستان موسسه رادیواکتیویتی ورشو را به افتخار او راه اندازی کرد.
ماری پیشنهاد تحصیل در مقطع دکتری این موسسه را دریافت کرد و از اینکه نمی توانست آن را بپذیرد بسیار ناراحت بود. او تنها به این دلیل در فرانسه ماند که دانشگاه پاریس طی همکاری اش با انستیتوی پاستور توافق کرده بودند موسسه رادیوم را راه اندازی کنند که امروزه با نام موسسه کوری شناخته می شود.
با آغاز جنگ در سال ۱۹۱۴ میلادی، فعالیت موسسه رادیوم معلق گردید.
کوری برای آنکه باری از روی دوش فرانسه بردارد، نخستین مرکز رادیولوژی نظامی را در این کشور راه اندازی کرد که در آن از اشعه اکس برای تشخیص محل گلوله و استخوان های شکسته سربازان استفاده می شد.
ماری همان اندک میزان رادیوم خود را که حدودا یک گرم می شد بنابه درخواست دولت فرانسه به مقامات این کشور تحویل داد و به این خاطر هیچگاه مورد تقدیر قرار نگرفت.
با وجود آنکه فرانسه از تلاش های او قدردانی نکرد، دولت آمریکا او را مورد تقدیر قرار داد.
کمی بعد از خاتمه جنگ، ویلیام ملونی از موسسه رادیوم بازدید به عمل آورد و به ماری گفت که دولت آمریکا حاضر است ۱۰۰ هزار دلار را در اختیار او قرار دهد تا برای موسسه اش یک گرم رادیوم خریداری کند.
زمانی که کوری و دخترانش برای دریافت این کمک هزینه عازم آمریکا شدند رئیس جمهور وقت این کشور، وارن هاردینگ شخصا کلید طلایی جعبه ای را به او داد که حاوی رادیوم بود.
دولت فرانسه هیچ عنوان رسمی برای تقدیر از تلاش های کوری به او نداده بود و به همین دلیل بسیار شرمگین بود. از همین رو پیش از ملاقات کوری با هاردینگ به او پیشنهاد داد که عنوان افتخاری لژیونر را دریافت کند اما کوری آن پیشنهاد را نپذیرفت.
شهرت کوری فرصت هایی طلایی و هیجان انگیز را پیش رویش قرار داد.
ماری تا دهه ۱۹۲۰ میلادی، به شهرتی جهانی دست یافت. او در این یک دهه به بلژیک، برزیل، اسپانیا و چکسلواکی سفر کرد و در مورد کارهای علمی اش سخنرانی نمود؛ امتیازی که تنها دو دهه قبل صرفا به خاطر جنسیتش از آنها محروم بود.
در سال ۱۹۲۲ میلادی، کوری عنوان فلوشیپ را در آکادمی پزشکی فرانسه دریافت کرد.
اهمیتی که به واسطه شهرت برای ماری به وجود آمده بود او را جذب خود نکرد، و به همین خاطر تصمیم گرفت به پاریس باز گردد.
آلبرت اینشتین زمانی در مورد او نوشت: در میان تمامی مشاهیر، ماری کوری تنها کسی است که شهرت خرابش نکرد.
کوری بودن خوب است
در سال ۱۹۲۶ میلادی، دختر بزرگ ماری به نام آیرین با جین فدریک جولیوت کوری فیزیکدان فرانسوی ازدواج کرد.
این دو نفر در ادامه تحقیقاتی را در موسسه رادیوم فرانسه انجام دادند و در سال ۱۹۳۵ میلادی، مشترکان نوبل شیمی را دریافت کردند. امروز خانواده کوری، رکورد جهانی بیشترین تعداد دریافت کنندگان نوبل در یک خانواده را از آن خود دارد.
ماری غلیرغم آنکه سال ها در معرض پرتوهای کشنده رادیواکتیو قرار گرفته بود تا 66 سالگی اش عمر کرد.
ماری در ۴ جولای ۱۹۳۴ در اثر ابتلا به کم خونی آپلاستیک درگذشت؛ نوعی بیماری که باعث آسیب رسیدن به مغز استخوان و سلول های بنیادین درون آنها می شود.
تصور می شود که این آسیب به خاطر قرار گرفتن طولانی مدت ماری در معرض امواج رادیواکتیو بوده و متاسفانه این خطر در آن دوران شناخته شده نبود. امروز ماری در پانتئون فرانسه در کنار همسرش آرمیده است.
میراث کوری جاودانه است.
نظر کاربران
روحشان شاد
مرسی. عالی بود.
جالب بود ولي كامل نبود
زنی جسور، شریف، انسان و مغرور، سپاس
اكه در رابطه ي عشقولانه اش بعد از فوت همسرش هم مينوشتين مقاله ي جذاب تري ميشد؛)