بازیگران درخشان تاریخ سینما (۱۶): تام هنکس
توماس جفری "تام" هنکس در روز نهم جولای ۱۹۵۶ در کنکورد کالیفرنیا به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۷ بود که بازیگری را در جشنواره گریت لیکز شکسپیر آغاز کرد و بعدها به نیویورک سیتی نقل مکان کرد.
برترین ها: «فارست گامپ»، «نجات سرباز رایان»، «مسیر سبز»، «دورافتاده»، «رمز داوینچی»، «کاپیتان فیلیپس» و به تازگی «سالی» از جمله فیلم هایی هستند که بازیگر توانایی همچون تام هنکس، ستاره دوست داشتنی و بااستعداد هالیوودی، تماشایشان را برایمان لذت بخش کرده است.
توماس جفری "تام" هنکس در روز نهم جولای 1956 در کنکورد کالیفرنیا به دنیا آمد و در سال 1977 بود که بازیگری را در جشنواره گریت لیکز شکسپیر آغاز کرد و بعدها به نیویورک سیتی نقل مکان کرد.
وی در سیتکام تلویزیونی «دوستان صمیمی» بازی کرد، ولی با بازی در نقش ران هاوارد در فیلم «اسپلش» معروف شد. تام در فیلم های سینمایی محبوب و تحسین شده فراوانی ظاهر شده و حالا یکی از بانفوذترین و محترم ترین بازیگران مرد هالیوودی است.
وقتی تام پنج ساله بود پدر و مادرش از هم جدا شدند و او و برادر و خواهرش نزد پدرش که سرآشپزی به نام آموس بود بزرگ شدند. خانواده آنها دائماً در حال نقل مکان بود و در نهایت آنها در اوکلند کالیفرنیا مستقر شدند و تام به دبیرستان رفت. پس از فارغ التحصیل در سال ۱۹۷۴ او وارد کالجی در هیوارد کالیفرنیا شد و به دنبال مطالعه و تماشای اجرای یوجین اونیل در درام «مرد یخین می آید» (۱۹۴۶) تصمیم گرفت بازیگری را در پیش بگیرد و رشته اش را به تئاتر در دانشگاه دولتی کالیفرنیا در ساکرامنتو تغییر داد.
در سال ۱۹۷۷، هنکس استخدام شد تا در برنامه تابستانی جشنواره گریت لیکز شکسپیر در لیکوود اوهایو شرکت کند. طی سه سال بعد از آن، وی تابستان هایش را به بازیگری در اجراهای مختلف نمایشنامه های شکسپیر و زمستان هایش را به کار در پشت صحنه در یک شرکت تئاتر اجتماعی در ساکرامنتو می گذراند.
وی جایزه بهترین بازیگر مرد محفل منتقدین کلیولند را برای نقش پروتئوس در «دو نجیب زاده ورونایی» در سال ۱۹۷۸ دریافت کرد. تا اینکه در سال ۱۹۸۰ کالج را رها کرد و پس از سومین فصل جشنواره گریت لیکز به نیویورک سیتی نقل مکان کرد. پس از چندین بار تست بازیگری، نقش کوچکی در فیلم « می داند که تنها هستی» محصول سال ۱۹۸۰ به دست آورد. همان سال یک استعدادیاب از شبکه ای بی سی او را کشف کرد و برای سیتکام تلویزیونی «دوستان صمیمی» استخدامش کرد.
این برنامه پس از دو سال کنسل شد، ولی باعث شد که هنکس دیده شود و به عنوان بازیگر مهمان در اپیزودهای مختلف برنامه های محبوبی مانند «روزهای شاد» (۱۹۷۴ تا ۱۹۸۴)، «تاکسی» (۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳)، «قایق عشق» (۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷) و «پیوندهای خانوادگی» (۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹) بازی کند. در سال ۱۹۸۲ ران هاوارد، همبازی اش از سریال «روزهای شاد» که حالا کارگردان شده، هنکس را به یاد آورد و از او خواست که برای نقش مکمل در یک فیلم سینمایی تست بدهد.
آن نقش مکمل در نهایت به جان کَندی رسید و در عوض هنکس نقش اصلی فیلم «اسپلش» ساخته هاوارد در سال ۱۹۸۴ را بدست آورد و هنکس نقش مردی را بازی کرد که عاشق یک پری دریایی با بازی داریل هانا می شود. این فیلم بطور غافلگیر کننده ای موفق شد و هنکس ناگهانی تبدیل به چهره ای به یاد ماندنی شد.
تام در یک سری فیلم های دیگر که مهمترین شان «جشن مجردی» (1984)، «مردی با یک کفش قرمز» (1985)، «داوطلبان» (1985)، «گودال پول» (1986) و «درگ‌نت» (1987) بودند، بازی کرد و توانست از نقدهای منتقدین نسبتاً بدون ضرر و خدشه به وجهه اش بیرون آید و بینندگان اغلب بازی او را بهترین نکته مثبت هر فیلمی که بازی می کرد می دانستند.
در سال ۱۹۸۸، بالاخره هنکس برای نقشی انتخاب شد که او را تبدیل به یک ستاره می کرد و در فیلم «بزرگ» ساخته پنی مارشال نقش پسر ۱۳ ساله ای که یک شبه در بدن مرد ۳۵ ساله ای قرار می گیرد را بازی کرد. بازی او در این فیلم هم منتقدین و هم مخاطبین را مسحور کرد و هم باعث شد که اولین نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را بدست آورد.
با فیلم «بزرگ» هنکس ثابت کرد که می تواند کفه سنگین یک فیلم در موفقیت در گیشه هم باشد و در عین حال استعدادش در بازیگری را نیز به رخ کشید. طی چند سال بعد از آن، پروژه هایی که در آنها شرکت می کرد چندان به موفقیت مالی و فنی آن فیلم نرسیدند، با آنکه در عین حال استعداد هنکس را در ژانرهای کمدی و درام هم نشان می دادند.
در سال 1993 تام دو فیلم موفق بزرگ داشت: «بی خواب در سیاتل»، کمدی رمانتیکی نوشته نورا افران که در آن با مگ رایان دوباره همبازی شد و فیلم «فیلادلفیا» که در آن بازی دنزل واشینگتن همبازی شد. در فیلم «فیلادلفیا» هنکس نقش وکیلی را بازی می کرد که از شرکتش به خاطر ابتلا به ایدز اخراج شده بود و بازی اش آنقدر شجاعانه بود که باعث شد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای این اجرا کسب کند.
در آن سال، موفقیت هنکس با انتشار فیلم «فارست گامپ» (۱۹۹۴) به کارگردانی رابرت زمکیس تکرار شد، زیرا این فیلم در گیشه تبدیل به پدیده ای فوق موفق شد و حتی جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را نیز به دست آورد. هنکس نیز اسکار دومش را گرفت و اولین نفری در این پنجاه سال شد که این رکورد را می زند. در سال ۱۹۹۶ وی در فیلم موفق و پرفروش دیگری به نام «آپولو ۱۳» به کارگردانی ران هاوارد و بر اساس مأموریت فرود بی نتیجه سفینه آپولو ۱۳ روی ماه در سال ۱۹۷۰ ساخته شده بود.
این فیلم در سال 2002 با فرمت آیمکس منتشر شد که مانند فارست گامپ در گیشه بیش از 500 میلیون دلار فروش کرد. همان سال هنکس اولین بار کارگردانی و فیلمنامه نویسی را با «آن کاری که می کنی!» تجربه کرد که موفقی نسبی برایش به همراه داشت. وی کار پشت دوربین را با مینی سریال برنده جایزه امی «از زمین به ماه» محصول شبکه اچ بی او ادامه داد که هم تهیه کنندگی و کارگردانی و نویسندگی را انجام داد و هم در اپیزودهای مختلفی از آن بازی کرد.
در سال ۱۹۹۸ وی در فیلم پرفروش و بسیار تحسین شده «نجات سرباز رایان» نقش آفرینی کرد، درامی که در جنگ جهانی دوم اتفاق می افتاد و کارگردانی اش را استیون اسپیلبرگ به دست گرفته بود و دقت وحشتناکی در ساختن آن به کار گرفته بود. با آنکه این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد شد و فیلم محبوب به عنوان بهترین فیلم اسکار بود، ولی فقط اسپیلبرگ بود که اسکار را به خانه برد. اواخر سال ۱۹۹۸، هنکس بار دیگر با م گرایان و افران همکاری کرد و در کمدی رمانتیک موفق «نامه داری» بازی کرد.
وی در اواخر سال 1999 با از سر گرفتن صداپیشگی وودی کابوی در انیمیشن «داستان اسباب بازی» بار دیگر موفقیت در گیشه را تجربه کرد. «داستان اسباب بازی 2» نیز با صداپیشگی بینظیر هنکس در گیشه فراتر از انتظارات عمل کرد و با اکران در آخر هفته جشن شکرگزاری رکورد فروش 80.8 میلیون دلار را گذراند. وی در این اثنا در فیلم «مسیر سبز» داستانی اقتباسی از استیون کینگ نیز بازی کرد که در باکس آفیس رتبه دوم را پس از «داستان اسباب بازی 2» در اولین آخر هفته اکرانش بدست آورد.
برای جان بخشیدن به نقش مردی که در جزیره ای دورافتاده گیر کرده، در فیلم «دور افتاده» (۲۰۰۰) به کارگردانی زمکیس، هنکس تغییر ظاهر دراماتیکی را تجربه کرد. بازی او باعث شد که فیلمش در صدر جدول باکس آفیس قرار بگیرد و منتقدین تحسین هایشان را به سویش سرازیر کنند و بار دیگر نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد نصیبش شود که این بار به حق شایستگی دریافت این جایزه را داشت. در دهه نود هنکس رکورد بسیار خوبی در فیلم های موفق در گیشه به جای بگذارد و تبدیل به یکی از توانمندترین و محترم ترین بازیگران مرد هالیوود شود.
ظاهر و چهره خوبش و کاریزمای دائمی اش باعث شده بود که او را با افسانه های سینمایی گذشته مانند جیمی استوارت، کری گرنت، هنری فوندا و گری کوپر مقایسه کنند. در سال 2002، او از سوی موسسه فیلم آمریکا مفتخر به دریافت جایزه دستاورد یک عمر گشت و جوانترین بازیگر مردی شد که تابحال این افتخار را دریافت کرده است.
در سال ۲۰۰۲، هنکس تهیه کنندگی فیلم موفق «عروسی یونانی پر ریخت و پاش و بزرگ من» را بر عهده گرفت که نیا واردالوس در آن بازی کرده بود. پروژه های بعدی او برای تهیه کنندگی شامل مستند فضایی آیمکس «ویرانی باشکوه» (۲۰۰۵) و «اوان توانا» (۲۰۰۷) بودند. در سال ۲۰۰۴، وی در فیلم باز خلق شده برادران کوئن از کمدی کلاسیک «قاتلین پیرزن» بازی کرد. وی بار دیگر برای درام «ترمینال» در سال ۲۰۰۴ با اسپیلبرگ همکاری کرد و در فیلم خانوادگی «قطار سریع السیر قطبی» در سال ۲۰۰۴ نیز نقش آفرینی نمود.
فیلم دیگری که در سال 2006 از هنکس دیدیم، فیلم «رمز داوینچی» بود که بر اساس رمان پرفروش دن براون و با بازی اودره توتو ساخته شده بود. این فیلم در سطح جهانی بیش از 750 میلیون دلار فروش کرد. در فصل کریسمس 2007، بار دیگر او در نقش اصلی فیلم «جنگ چارلی ویلسون» درامی بر اساس تلاش های عضو تگزاسی کنگره آمریکایی برای کمک به شورشیان افغانی در جنگ شان با اتحاد شوروی، ظاهر شد. این اجرا باعث شد که هنکس نامزدی گلدن گلوب را از آن خود کند و سپس در سال 2009 وی در فیلم «فرشته ها و شیاطین» دنباله ای بر فیلم «داوینچی» بازی کرد.
وی همچنین صداپیشگی مینی سریال تلویزیونی تحسین شده «اقیانوس آرام» (۲۰۱۰) و انیمیشن «داستان اسباب بازی ۳» (۲۰۱۰) را هم انجام داد و سپس در فیلم هایی مانند «فوق العاده بلند و بیش از اندازه نزدیک» (۲۰۱۱) و «اطلس ابر» (۲۰۱۲) نیز ایفای نقش کرد.
در سال 2013، به دنبال حضور افسانه ای اش در سطح سینما، این بازیگر توانا با نمایشنامه «مرد خوش شانس» اولین بار وارد برادوی شد. وی نامزدی جایزه تونی بهترین بازی توسط بازیگر مرد را به دست آورد، ولی به تریسی لتز باخت. همان سال روی پرده نقره ای با فیلم مهیج «کاپیتان فیلیپس» ظاهر شد و سپس در فیلم «نجات آقای بنکس» نقش والت دیزنی را بازی کرد، فیلمی زندگی نامه ای که نشان می داد چطور رئیس این استودیو پی. ال. تراورس، با بازی اما تامپسون، را قانع کرد تا به او حق ساخت پروژه سینمایی «مری پاپینز» را بدهد.
تام با اولین همسرش، سامانتا لوئیس (بازیگر و تهیه کننده) در کالج آشنا شده بود. آنها در سال 1978 ازدواج کرده و دو فرزند به نام های کالین و الیزابت داشتند قبل از آنکه در سال 1987 از هم جدا شوند. در سال 1988 وی با ریتا ویلسون ازدواج کرد که در فیلم «داوطلبان» با او همبازی بود. هنکس و ویلسون دو فرزند به نام های چستر و ترومن دارند. قبل از ازدواج با ریتا ویلسون، وی به کلیسای ارتودکس یونان که مذهب ویلسون و خانواده اش بود گروید.
بعدها او در این مورد گفت: «باید بگم که وقتی به کلیسا میرم در مورد رمز و راز اون فکر می کنم. روی "چرایی" این موضوع مدیتیشن انجام میدم، روی اینکه مردم چرا اونطوری که هستن هستن و چرا چیزای بد برای آدمای خوب اتفاق میفته و چرا چیزای خوب برای آدمای بد اتفاق میفته... راز همون چیزی هستش که من بهش فکر می کنم، تقریباً، تئوری بزرگ متحدکننده تمام بشریت.»
هنکس اخیراً فاش کرده که با مشکل سلامتی مواجه است و در اکتبر 2013 اعتراف کرده بود که دیابت نوع دوم دارد. وی این موضوع را در برنامه تاک شوی زنده دیوید لترمن فاش کرد و گفت: «من رفتم پیش دکتر و به من گفتن: در جریان هستی که از 36 سالگی تابحال اعداد قند خون بالایی داشتی؟ خب حالا اون عددها پیشرفت کردن و تو دیابت نوع دو داری.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
عاشقشم. مگه بهتر از تام بازیکر داریم؟
پاسخ ها
منم واقعا عاشقشم ولی در کنار تام هنکس جان رنو و مخصوصا رابرت دنیرو را هم خیلی خیلی دوست دارم
بازیگری عالی، باشخصیت، محترم و باکلاس
بهترین بازیگر کل دوران هاست