۴۰۳۰۰۵
۶ نظر
۵۰۲۷
۶ نظر
۵۰۲۷
پ

صدای حسن گل نراقی با «مرا ببوس» ماندگار شد

حسن گل نراقی خواننده ای غیرحرفه ای اما اهل ذوق بود در سال های پس از كودتای ۲۸ مرداد كه بسیاری دور هم به غمخواری و تسلای آوار كودتا جمع می شدند, ترانه ای را كه حیدر رقابی سروده بود خواند با همین ترانه نامش در لیست خوانندگان ایران قرار گرفت.

روزنامه شرق: حسن گل نراقی خواننده ای غیرحرفه ای اما اهل ذوق بود در سال های پس از كودتای ۲۸ مرداد كه بسیاری دور هم به غمخواری و تسلای آوار كودتا جمع می شدند, ترانه ای را كه حیدر رقابی سروده بود خواند با همین ترانه نامش در لیست خوانندگان ایران قرار گرفت

خودش مى گفت: «به تشويق دوستان ترانه ديگرى هم خواندم، اما خيلى زود تصميم گرفتم كنار بكشم. صداى من با مرا ببوس بايد در خاطرها مى ماند. از بچگى عشق كوزه گرى و بلورسازى داشتم. رسيدم به سراى بلورفروش ها. هيچكس در اين سراى بى كسى نمى داند من كيستم و مرا ببوس چيست!» در سال هاى بعد از كودتاى ۲۸ مرداد، بسيارى از شنوندگان ترانه غمگين و در عين حال شورانگيز مرا ببوس، بر اين تصور بودند كه شعر اين ترانه را سرهنگ ژاندارمرى عزت الله سيامك از رهبران سازمان نظامى حزب توده پيش از اعدام در۲۷ مهر ماه ۱۳۳۳ در زندان و در وصف سرنوشت غم انگيز افسرانى كه اعدام مى شدند، سروده است.
صدای حسن گل نراقی با «مرا ببوس» ماندگار شد
عده اى ديگر هم فكر مى كردند اين ترانه را سرهنگ دوم توپخانه محمدعلى مبشرى عضو ديگر اين سازمان در وصف سيامك سروده است. به دنبال اين شايعه بود كه سرانجام مطبوعات به اشاره ساواك نوشتند، سراينده ترانه عاشقانه مرا ببوس شاعرى به نام حيدر رقابى است. همين افشاگرى باعث شد، گذر شاعر و خواننده اين ترانه به زندان تيمور بختيار و سازمان ساواك كشيده شود. حيدر رقابى با تخلص «هاله» نخستين بار شعر مرا ببوس را در مجموعه «آسمان اشك» در سال ۱۳۲۹ به چاپ رساند. اما حقيقت اين است كه ماجراى ساخت اين ترانه به هيچ وجه به كودتا ربطى نداشته است، شايد شاعر آن را تحت تاثير وقايع سياسى روز سروده باشد اما آهنگ اين ترانه براى موسيقى متن يك فيلم سينمايى ساخته شد.

ترانه «مرا ببوس» براى فيلم «اتهام» ساخته شاپور ياسمى كه در ارديبهشت ماه سال ۱۳۳۵ روى پرده رفت، ساخته شد و در يكى از صحنه هاى فيلم توسط خواننده نه چندان معروفى به نام «پروانه» (ترانه شب هاى تهران هم از اوست و به اشتباه به مادر خاطره پروانه نسبت داده مى شود) و با لب خوانى ژاله علو خوانده شد. ژاله علو مى گويد: «حدود يك سال بعد از اكران فيلم اين ترانه از راديو با صداى گل نراقى پخش شد. به نوعى من مسبب آن بودم. موقع ساخت قطعه ها گاهى من هم با قطعه مى خواندم. من هم آن را مى خواندم. يك روز در يك ميهمانى خصوصى كه آقاى گل نراقى هم آنجا حضور داشت به اصرار دوستان اين ترانه را خواندم. آن شب چندبار به خواست حاضران اين ترانه اجرا شد. گل نراقى هم از آن خيلى استقبال كرد. اما بعد شنيدم مجرى راديو مى گويد ترانه اى پخش مى كنيم و نام شاعر و آهنگساز آن را به مسابقه مى گذاريم.
صدای حسن گل نراقی با «مرا ببوس» ماندگار شد
وقتى گل نراقى شروع كرد به خواندن سر جايم خشك شدم. نمى دانيد چه حالى شدم، چون نمى دانستم جواب عمويم را چه بدهم؟! بعد از تمام شدن ترانه عمويم زنگ زد و پرسيد كه تو اين كار را به كسى دادى؟ من انكار كردم. اما هفته بعد از آن، اسم گل نراقى كه خواننده آن بود فاش شد. او هم در مصاحبه اى كه در اطلاعات هفتگى انجام داده بود، گفت كه اين ترانه را برادرزاده آقاى وفادار به من داده است. عمويم خيلى از دستم ناراحت شد و گفت كه ديگر هيچ كارى را به من نشان نخواهد داد.» اما ماجرا طور ديگرى هم نقل شده است، پرويز خطيبى، نويسنده كتاب «در جست وجوى صبح» درباره ضبط مرا ببوس در راديو توسط گل نراقى مى گويد: «... دو، سه سال پس از اعدام افسران وابسته به حزب توده، آهنگ و شعر مرا ببوس در ذهن بسيارى از همكاران مجيد مانده بود، از جمله پرويز ياحقى كه آن را به شدت دوست مى داشت. يك روز كه اعضاى اركستر بزرگ راديو در استوديو شماره ۸ جمع شده بودند و انتظار روح الله خالقى را مى كشيدند، حسن گل نراقى به ديدار پرويز ياحقى آمد. حسن فرزند يكى از تجار معتبر بازار بود كه با اكثر هنرمندان دوستى و رفاقت داشت... به هر حال وقتى گل نراقى سراغ ياحقى را مى گيرد، او را به استوديو راهنمايى مى كنند، در آنجا پرويز ياحقى با ويولن و يكى از نوازندگان با پيانو مشغول نواختن آهنگ مرا ببوس بودند.
پرويز كه چشمش به گل نراقى مى افتد، مى گويد: به اين آهنگ گوش بده، گل نراقى يكى دو بار به آهنگ گوش مى دهد و آن را زير لب زمزمه مى كند و در اين ضمن مسئول ضبط برنامه موسيقى كه پشت دستگاه نشسته بود، دستگاه را به راه مى اندازد و اين قطعه را بى آنكه كسى متوجه شود، ضبط مى كند. گل نراقى به دنبال كار خودش مى رود و مسئول ضبط، نوار ضبط شده را از طريق رئيس وقت راديو براى معينيان سرپرست انتشارات راديو مى فرستد. وقتى معينيان و ساير مسئولان به نوار گوش مى دهند، تصميم مى گيرند كه آن را پخش كنند و ماجرا را با پرويز ياحقى در ميان مى گذارند. پرويز مى گويد، اين كار براى گل نراقى گران تمام مى شود، زيرا او از يك خانواده سرشناس مذهبى است و پدرش با كار هاى هنرى به شدت مخالف است.
قرار مى شود گل نراقى را به اداره راديو دعوت كنند و موضوع را با خودش در ميان بگذارند. گل نراقى مى آيد و گفته هاى پرويز ياحقى را تاييد مى كند ولى به علت اصرار دوستان قبول مى كند نوار بدون ذكر نام و با نام مستعار «خواننده ناشناس» پخش شود. روزى كه ترانه از راديو پخش شد، تهران يك صدا از آن آهنگ تازه حرف مى زد. همه از يكديگر مى پرسيدند كه اين صداى گرم و دلنشين به چه كسى تعلق دارد؟ ولى تمام اين سئوالات بى پاسخ مانده بود. هر كسى حدسى مى زد، حتى در ميان كاركنان راديو هم كسانى وجود داشتند كه خبرى از نام و نشان اين خواننده تازه كار نداشتند.» به هر حال ترانه اى كه آن روز تابستانى با ويلن پرويز ياحقى توسط حسن گل نراقى خوانده شد و بدون اطلاع وى ضبط گرديد، بارها و بارها پخش شد و روى نوار دست به دست گشت تا به عنوان ترانه اى ماندگار در تاريخ موسيقى ايران بماند. گل نراقى در مهر ماه سال ۱۳۷۲ گرفتار فراموشى و تومور مغزى شد و به رغم تلاش پزشكان، تسليم مرگ شد و به همراه ترانه اش، براى هميشه به ابديت پيوست و جاودان شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    خیلی ترانه تاثر برانگیزیه، خدا هم ترانه سرا و هم خواننده رو قرین رحمت خودش قرار بده. هر موقع گوش میکنم بی اختیار گریه میکنم.

  • بدون نام

    مثل آهنگ "یک شنبه غم انگیز" دارای روح خاص خودش و غم عظیمشه. البته مراببوس یک سر و گردن از gloomy sunday بالاتره

  • شهین

    روحش شاد
    واقعا پر از احساس هست تزانه ی مرا ببوس:)

  • بدون نام

    ممنون که مطالب خوب روزنامه ها رو همرسان میکنید.

  • مریم

    با تمام احترام ؛نمیدونم چطور با gloomy sunday مقایسه کردید چون غم و ناامیدی که تو یکشنبه غم انگیز هست هرگز تو هیچ ترانه ای تکرار نشده و من شخصا هروقت اونو گوش میدم درد و غم عجیبی حس میکنم که منحصربفرده.
    ولی ترانه مراببوس باغمش یه حس رمانتیک دلپذیر هم داره

  • بدون نام

    خیلی آهنگ زیبایی هست,مراببوووووس.....عالیه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج