وقتی عوام گرایی در ترکیه بیداد می کند
اردوغان، سلطان پوپولیست ها
یک مثل قدیمی است که می گوید مرضی که تو را نکشد، قوی ترت می کند. حالا گویا در قرن بیست و یکم در مورد کودتاها هم باید همین را گفت. کودتایی که تو را برنیندازد، قوی ترت می کند. حکایت سلطان هزار و یک شب سرزمین های عثمانی در قرن بیست و یکم همین است. کودتایی که اردوغان را سرنگون نکرده است، او را قوی تر از گذشته کرده است.
وضعیت اردوغان بعد از کودتا هر روز بهتر شده است. او این روزها محبوب تر از همیشه است. از همین روست که عجیب نیست که ادعای سلطانی هم بکند. کسی که بتواند بر موج پوپولیستی سوار شود، قطعا می تواند سلطان هم شود.
در همین سال ها بود که ترکیه نرخ تورم 70 درصد را نیز تجربه کرد و این نابسامانی یا برکناری مرحوم اربکان نه تنها پایان نیافت که اوج بحران اقتصادی ترکیه در سال های 1999 تا 2001 رقم خورد.
بدین صورت نخست وزیری اردوغان بر کشور بحران زده ترکیه آغاز شد. او هم زمان با اصلاحات اقتصادی تلاش برای پیوستن به اتحادیه اروپا را نیز در دستور کارش قرار داد و با شخصیت کاریزمایی که داشت، توانست در ساختار سیاسی کشور هم تغییراتی را ایجاد کند.
اردوغان از کجا آمده است؟
اردوغان 26 فوریه سال 1954 در یک محله متوسط استانبول در یک خانواده فقیر و متدین به دنیا آمد و در یک موسسه دینی مشغول تحصیل شد. او برای تامین هزینه تحصیلش، در خیابان دستفروشی می کرد. اردوغان به فوتبال علاقه مند است و در دهه 70 قرن گذشته یک بازیکن نیمه حرفه ای بود. او در سال 1981 از دانشگاه علوم اقتصادی در مرمره فارغ التحصیل شد و در سال 1976 به جنبش نجم الدین اربکان، مرشد سیاسی اش، پیوست که چند سال بعد سمت رییس دولت اسلامی در ترکیه را به عهده گرفت.
کودتای نظامی که ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ رخ داد، او را تا سال ۱۹۸۳ زمانی که اربکان حزب رفاه را تشکیل داد، از عرصه سیاسی دور کرد و او در سال ۱۹۸۵ مسئول این حزب در استانبول شد. در ۲۷ مارس ۱۹۹۴ به عنوان شهردار استانبول انتخاب شد و به علت مدیریت موثر خود محبوبیت زیادی به دست آورد. او بعد از سقوط اربکان زیر فشار نظامیان (۱۹۹۷) مجبور شد استعفا کند و در سال ۱۹۹۸ به اتهام تحریک به نفرت مذهبی محکوم و از عرصه سیاسی کنار گذاشته و در سال ۱۹۹۹ چهار ماه زندانی شد.
در ژوییه 2001 دادگاه قانون اساسی به او اجازه داد به سیاست بازگردد، بنابراین در 14 اوت 2001 حزب عدالت و توسعه را تاسیس کرد که ریاست آن را به عهده دارد.
هسته اولیه حزب عدالت و توسعه درواقع شاخه ای از شاگردان مرحوم نجم الدین رابکان بودند که به بهانه اصلاح طلبی از حزب او انشعاب کرده و حزب جدیدی با گفتمان اسلامی را تاسیس کردند. این شاگردان با استفاده از پول و امکاناتی که داشتند، با وجود این که شخص اربکان در قید حیات بود، خود را به عنوان کسانی که قرائت به روزتری از گفتمان اسلامی ضمن حفظ نکات مثبت فعالیت اربکان داشتند، معرفی کردند.
اربکان در تمام دوره های فعالیت خود در قدرت سیاسی نهضت عظیم خدمات رسانی به ملت را به راه انداخته بود. این حزب اربکان بود که با مجاهده سیاسی برای تقسیم عادلانه ثورت در کشور توانسته بود در تمام آناتولی کارگاه ها و کارخانه های مختلف راه اندازی کند. این حزب توانسته بود در دوره اردوغان معضلاتی مانند جمع آوری زباله در استانبول، لجن های بندر این شهر و فاضلاب استانبول را حل کند. قیمت قند و شکر در مناطقی که تحت اداره شهرداری های تحت امر حزب اربکان بود، ثبات داشت و... اما حزب عدالت و توسعه نیز چیزی کم نگذاشت. این حزب با روی کار آمدن خود نهضت عظیم خدمات رسانی را آغاز کرد.
جاده سازی، پل سازی، سدسازی، توسعه فرودگاه ها، نوسازی ناوگان شهری و جاده ای، کم کردن فرایندهای بوروکراتیک، توسعه خدمات الکترونیک، ثبات در قیمت ها، افزایش ارزش پول ملی، پخش زغال در مناطق محروم در زمستان ها، رسیدگی به وضعیت بازنشستگان، افزایش واحدهای دانشگاهی در شهرهای مختلف کشور و موارد بسیار این چنینی مسائلی است که نمی توان از کارنامه حزب عدالت و توسعه پاک کرد.
حزب در تمام کشور دارای دفاتر حزبی است که موظف به ثبت مشکلات مردم از ریز و درشت و انتقال آن به مرکز و از این طریق اطلاع رسانی دقیق به دولت در مورد مشکلات روزمره مردم هستند.
حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی نوامبر ۲۰۰۲ پیروز شد، اما اردوغان نتوانست سمت نخست وزیر را به عهده بگیرد، زیرا شورای عالی انتخابات دو ماه قبل از آن عدم صلاحیت انتخاب او را اعلام کرده بود. به همین علت او از عبدالله گل خواست این سمت را به عهده بگیرد تا امکان انتخاب او فراهم شود. او با اصلاحاتی که پارلمان تحت کنترل حزب عدالت و توسعه تصویب کرد، توانست نامزد شود و در ۱۱ مارس ۲۰۰۳ نخست وزیر شد.
اردوغان در این سال ها تبدیل به سلطانی شده است که به این راحتی ها از صندلی قدرت پایین نمی آید. اردوغان با نخست وزیری طی سه دوره پیاپی- به دلیل پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی 2007 و 2011- به دوره طولانی بی ثباتی حکومتی پایان داد. او پیروزی حزبش را در 12 انتخابات در 12 سال حکومت، رقم زد. در ساله حکومت او، اقتصاد ترکیه دوره رشد قوی را تا سال 2011 به ثبت رساند، ولی از آن زمان به بعد این رشد اقتصادی کند شد.
اردوغان درخصوص مسئله کردهای ترکیه شیوه جدیدی را در پیش گرفت و تغییرات بزرگی را به انجام رساند که انگیزه آن روند پیوستن به اتحادیه اروپاست.
نظام حزب عدالت و توسعه به او اجازه نمی دهد بیش از سه دوره قدرت را در اختیار داشته باشد، اما قصد دارد به عنوان رییس جمهور به حکومت ادامه دهد و اول ژوییه حزب عدالت و توسعه او را نامزد این سمت کرد.
به نظر می رسد اردوغان که مجبور است سمت نخست وزیر را در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۵ ترک کند، مصمم است قدرت را در ترکیه از جایگاه ریاست جمهوری و چه بسا تا سال ۲۰۲۳ حفظ کند. در این سال ترکیه صدمین سال تشکیل جمهوری را جشن می گیرد. اردوغان می تواند دو دوره رییس جمهور ترکیه باشد. هر دوره ریاست جمهوری در ترکیه پنج سال است.
ادوغان اعلام کرده است از همه اختیارات خود در پست ریاست جمهوری که تاکنون تا حد زیادی تشریفاتی بوده، بری اصلاح قانون اساسی و تبدیل نظام به ریاست جمهوری استفاده خواهدکرد.
کودتای نافرجامی که به سود رجب طیب اردوغان رییس جمهوری منتخب این کشور پایان یافت، با موجی از بازداشت ها و دستگیری ها همراه شده است. براساس گزارش ها، دولت ترکیه صدها تن اعم از ارتشی و غیرارتشی را به اتهام انجام کودتا بازداشت کرده است. آقای اردوغان مصمم است با سران کودتا به گونه جدی برخورد کند.
تحلیل های مختلفی پیرامون شکست کودتا و پیروزی اردوغان بر کودتاگران ارائه شده است؛ گمانه هایی از ساختگی بودن کودتا، تا مدیریت قوی دولتمردان ترکیه در کنترل آن.
هرچند سوالات بی پاسخ زیادی، ابهامات مختلف در مورد کودتا را افزایش داده است، اما چه این کودتا ساختگی بوده باشد و چه واقعی، آن چه در واقعیت جلوه پیدا کرد، حضور مردم در کف خیابان و حمایت از اردوغان و حزب عدالت و توسعه بود؛ حمایتی که با همه اتفاقات این سال ها و ناکامی های مختلف اردوغان در عرصه سیاست خارجی در هیچ انتخاباتی قطعی نشد و پیروزی های پی در پی را برای او به همراه داشت.
هر چند در مورد شکست کودتا می توان دلایل مختلفی را متصور شد، اما نمی توان از دلیل مهم محبوبیت اردوغان نیز به راحتی عبور کرد. شاید اگر وضعیت اقتصادی ترکیه همانند زمان مرحوم اربکان یعنی سال 1997 بود، سرنوشت سیاسی اردوغان بهتر از استاد مرحومش نمی شد. حتی اگر کودتا یک طراحی خودساخته هم باشد، نمی شود حضور مردم بی اطلاع از پشت پرده سیاست را در مقابل تانک های نظامیان کودتاچی، انکار و نادیده گرفت.
آن ها یقینا آمده بودند تا از رییس جمهوری که زندگی آن ها را بهبود بخشیده بود، حمایت کنند. پس اگر نتوانیم رفاه اقتصادی مردم ترکیه را مهم ترین دلیل شکست کودتا بنامیم، اما می توانیم آن را مهم ترین دلیل حمایت مردم از اردوغان بدانیم.
نظر کاربران
نکته اخلاقی برای سران کشور خودمون،رفاه اقتصادی ضامن و حافظ حکومت شماست...