نکونام: خوب است وقت کشی نکنیم و ببازیم؟

تماشا: شاید از نکونام انتقاد کنند که در زمین چندان درگیر بازی نمی کند. شاید انتقاد کنند که عقب می ایستد و دفاع می کند. شاید انتقاد کنند که کم کار است. اما وقتی با او حرف می زنی، اصلا نشانی از آن هافبک تیم ملی را ندارد. اصلا در موضع دفاعی نمی رود. انتقاد را با انتقاد جواب می دهد. آنقدر رک حرف می زند که صراحتش همه را قانع می کند.

او در دو ساعتی که روی صندلی روبروی ما نشسته بود هیچ سوالی را بی پاسخ نگذاشت. برخلاف برادرش که کنارش نشسته بود و کسی اصلا صدایش را نشنید. او آنقدر تند و با هیجان حرف زد که فنجان چای او را سه بار عوض کردند و حتی بار سوم هم آنقدر داغ حرف زد تا چای سرد شد.

پس از مدت ها سکوتش را شکسته بود و دوست داشت به همه انتقادها جواب بدهد. آنقدر که از شنیدن بعضی از سوالات خوشحال هم می شد. جوری حرف می زد که همه را به یاد آن هافبک دفاعی جوان تیم بلاژویچ انداخت. آماده، صریح و جنگجو.

زیاد از ژابی آلونسو مثال آوردی. جالب بود.سبک بازی ژابی آلونسو را دوست داری؟

- بله، الان ژابی آلونسو یکی از بهترین بازیکنان دنیاست.

جالب است که به عنوان یک بارسایی این را می گویی. اما زیاد خطا می کند. بازی اش یک جاهایی دیگر چرک می شود.

- وقتی در تیمی کریستیانو رونالدو، اوزیل، دی ماریا، مارسلو حمله می کنند کار دفاعی سخت می شود.

په په هست، می زند دیگر! خود آلونسو هم می زند. خطاهای بدی می کند.

- درست است. ژابی آلونسو یک په په درون دارد! اما وقتی یک تیم اینقدر حمله می کند دو نفر باید باشند که بزنند. مگر خود آربلوا کم می زند؟ اما نیاز است، چون پشت تیم خالی می شود. یک جاهایی باید بزنی، خطا کنی که تیم برگردد.

بوسکتس هم این کار را می کند. زیاد خطا می کند.

- دقیقا. ماسکرانو مگر نمیزند؟

در این مدت در بازی های رودررویی که داشتید، هیچ موقع ژابی آلونسو شما را زد؟

- بدترین خطا را یکی از بازیکنان ساراگوسا روی من انجام داد. یک بار هم در مادرید توپ بین من و ژابی آلونسو افتاد. او دیر رسید. منتکلزدم. اوهم که نگاه نمیکند طرف مقابلش کیست. با استوک آمد روی دنده من. البته در این چند فصل به رئال و بارسا هم جلوی تیم های دیگر سخت کارت میدهند. البته جنس فوتبالش است.

اگر انجام ندهد مورینیو او را بیرون میگذارد. مثلا خدیرا را برای چه در ترکیب تیم می گذارد؟ چون میدود و می جنگد. جور آن کسانی که جلو راه می روند را می کشد. ژابی آلونسو هم بازیکنی است که ما او را گرفتیم، فلجش کردیم و بازی را بردیم. او اگر در تیمی نباشد انگار ۴۰ درصد تیمشان نیست.

ماکلله هم این خصوصیات را داشت.

- کلود ماکلله زمانی بود. هر دوره ای یک بازیکن هست. هفابک دفاعی کلید یک تیم است. آن هم برای تیم هایی که حمله می کنند. تیمیکه هجومی و حمله کننده است باید یک خط قوی پشتش باشد که بتواند جلوی ضد حمله ها را بگیرد.

خدا را شکر تیم ملی حمله نمیکنند، شما مشکلی ندارید! جالب است عاشق سبک بازی بار سلونا هستید. بعد از آن طرف خطاهای رئال برای تان منطقی است.

- قابل توجیه است. فوتبال است دیگر. باید هر کاری بکنی که نتیجه بگیری، دیگر الان کسی یادش نمی آید لبنانی ها چقدر وقت تلف کردند و ما را بردند اما بردند دیگر.

شما جلوی هر دو تیم رئال وبارسا بازی کردید. سبک بازی کدامشان غیرقابل مهارتر است؟

- واقعا بارسلونا را نمی شود کاری کرد. هیچ کاری نمی توانی بکنی. باید بدوی.

البته سبک بازی رئال هم طوری است که یک دفعه ضربه مهلکی میزند.

- رئال اصلا برایش فرقی نمی کند جلوی کی بازی می کند.خوب دفاع می کند و خوب هم حمله می کند اما بارسلونا طوری حمله می کند که دیگر نمیتوانی بیرون بیایی. جلوی رئال می شود کاری کرد اما جلوی بارسلونا حمله کردن واقعا سخت است با اینکه همه کوچولو هستند.

توپ هم دستت نیست که بخواهی کاری بکنی.

- به خاطر همین فقط باید پشت توپ بدوی. واقعا خیلی سخت است.

شما هم اعتقاد دارید ژاوی بهترین بازیکن شان است؟

- ژاوی، مسی واینیستا هر سه. من یک چیز را به شما بگویم نقطه روشن آن تیم بوسکتس است. به خوبی جای یحیی توره را پر کرد. بوسکتس و پویول کلید تیمشان هستند. پویول هیچ کاری شاید نکند. قدرتی که به تیمش می دهد، بی نظیر است. نبود او در زمین تیم را شل می کند. من این دو را نقطه قوتشان میدانم. مثلث ژاوی اینیستا و مسی که دیگر هیچ.

با بازیکنان آن دو تیم ارتباط داری؟ یک بار گفتی با ژاوی در بازی با بارسلونا رودررو حرف زدی.

- من با ژاوی صحبت کردم چون به هر حال آنها می دانند کاپیتان تیم های ملی برای توپ طلا به کی رأی داده اند. من همدو سه سالی حق رأی داشتم به ژاوی رأی داده بودم. تشکر می کرد. طوری بود که من با او یک رابطه ای برقرار کردم. البته خودم دوست داشتم که با او رابطه برقرار کنم. با او صحبت می کردم. لباس با هم عوض میکردیم. حالا شاید در آینده به دردم خورد، شاید هم نه.

هنوز با او ارتباط داری؟ ایمیل به او می زنی؟

- دوست ندارم در مورد این موضوع چیزی بگویم ولی دنبال چیزهای دیگر وفکرهای دیگر هستم. به خاطر اینکه بازیکن بزرگی است و من مطمئنم یک روز مربی بزرگی هم می شود. به خاطر فکر و ذهنش من می گویم. از این چیزهایی که از یک بازیکن می بینی. فقط که نباید از بازی خوبش لذت ببری. باید یکسری چیزها هم از او یاد بگیری. هر چیز چه کوچک و چه بزرگ یاد بگیری خیلی جلویی.

امسال به مسی و اینیستا و ژاوی رأی دادی. من جایی خواندم که کاسیاس به راموس، رونالدو و ژاوی رأی داده. این مناسبات فوتبالی جالب است. همه جای دنیا هم اینطور است. همه می دانند که راموس بهترین بازیکن جهان نیست. مسی بیشترین گل را به کاسیاس زده. هیچ کس اندازه مسی در دنیا به او گل نزده، ولی حاضر نیست به او رأی بدهد.

- خوب طبیعی است. فوتبال است. به خاطر اینکه رقیب شان است. شما نمی توانی رقیبت را بزرگ کنی. اگر رقیبت را بزرگ کنی به خودت ضربه می زنی.

احتمالا رونالدو هم از دست کاسیاس ناراحت می شود که انتخاب اولش او را نگذاشته.

- قطعا همینطور است. رابطه این دو خوب نیست.

البته انگار رونالدو با هیچ کس رابطه اش خوب نیست.

- چرا. فاضلی، مدیر برنامه من، مدیر برنامه اوزیل، آلتین توپ و نوری شاهین بوده. او می گفت رونالدو با انضباط ترین فوتبالیست دنیاست. می گویند تا حالا ساعت ۱۲ شب را ندیده است. اینقدر که حرفه ای زندگی می کند ولی می گویند آنطورکه در زمین مغرور است در بیرون زمین نیست. من با مسوت اوزیل صحبت می کردم او هم همین را می گفت.

آن دوستی هم که البته رونالدو دارد، نمی گذارد شب ها بیرون بیاید بیرون!

- (می خندد) البته آنها بیرون بیا نیستند چون نمی توانند بیایند. هر جا که بروند دوربین روی آنها زوم است.

فرشاد عباسی اسپانیا دنبالشان است!

- فکر کن کسی مثل فرشاد عباسی گیر بیاد!

خودت بین رونالدو و مسی، کدام را انتخاب می کنی؟

- صددرصد مسی.

برویم سر بحث ناراحتی بازیکنان تیم ملی از رسانه ها. گویا شما از ویژه برنامه المپیک که در آن درآمد فوتبالیست ها با قهرمانان المپیک مقایسه شد ناراحت بودید؟

- مقایسه نبود. شما نمیتوانید هیچ رشته ای را با فوتبال مقایسه کنید چون قابل مقایسه نیست. شما ببینید من از اسپانیا می گویم که آنجا بودم. بهترین راننده فرمول یک دنیا آلونسوست که اسپانیایی است یا بهترین تنیسور دنیا رافائل نادال است که اسپانیایی است.

تیم ملی بسکتبال اسپانیا در المپیک به آمریکا باخت و نایب قهرمان شد. در فوتسال هم همین است. اما همه اینها یک طرف، فوتبال یک طرف. همه شهرت اسپانیا به خاطر فوتبالیست های آنهاست. آنها این موضوع را می دانند کمک می کنند و خودشان هم استفاده می کنند اما از دیگر رشته ها هم غافل نمی شوند.

در صورتی که در ایران از بقیه غافل می شوند و حواسشان به فوتبال است اما تا فوتبال نتیجه نمی گیرد می گویند والیبال. ولی این دو روز است. باید همیشه به این رشته ها توجه شود. چرا نباید به مدال آوران المپیک نفری ۱۰۰ میلیون و ۲۰۰ میلیون پاداش بدهند؟ من که نمی توانم از قرارداد ۵۰۰ میلیونی ام کم کنم و بگویم مثلا ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیون به تیم المپیک بدهم. به من چه ربطی دارد؟ مشکل از جای دیگر است. باید به آنها هم توجه شود.

این مشکل با بازی لبنان مصادف شد.

- نه دو بازی قبل از لبنان. ما در مجارستان بودیم.

شایعه شد شما نقش اول این تحریم ها بوده اید؟ هنوزهم رابطه بعضی رسانه ها با علی کریمی خوب نشده. خلاصه گفتند کار شما دو نفر بوده.

- دو نفر یا سه نفر؟ من نمی توانم دروغ بگویم. اصلا دروغ بگویم که چه کسی را راضی نگه دارم؟ نیازی نداریم که بخواهیم بازیکنی را راضی کنیم. شهامت حرف زدن را داریم. ما در اردوی مجارستان به خاطر تحریم رسانه ها رأی گیری کردیم. از ۲۵ بازیکن تیم ملی اگر یک نفر گفت که من دستم را سیخ سیخ نکرده بودم من می آیم و از همه معذرتخواهی می کنم. البته پیشنهاد این کار را کس دیگری داد که به نام ما ۳ نفر تمام شد. کسی که اصلا ذهن هیچکس به او نمی رسد. اما همه ۲۵ نفر تایید کردند و یاعلی گفتند.

این جور جاها خوب «یاعلی» می گویید!

- همه جا خوب یاعلی می گوییم. ولی بالاخره خبر اینجوری بیرون آمد. همه ما هم میدانیم که خبر از کجا بیرون آمد و به کجا رسید. حتی ما یک بار به بقیه گفتیم بروید هر کاری می خواهید بکنید. مصاحبه کنید. کاسه کوزه ها دارد سر ما خراب می شود اما همه گفتند نه! دوباره دست ۲۵ نفر بالا رفت. دیگر جوری شد که گفتیم بابا شما قوم کوفه اید نامردها؟ از این طرف می گویید آره ولی می روید و می گویید کار فلانی بوده!

چطور می شود که یک نفر دیگر بگوید ولی در رسانه ها نام شماها مطرح شود؟ یعنی یکی از بازیکنان تیم ملی خبر دروغی به رسانه ها داده است؟

- همانطورکه اخبار به شما می رسد، به ما هم می رسد. ایراد اینجاست که در رختکن حرفی زده می شود و دو دقیقه بعد خبرش به بیرون می رسد. این زشت است. ولی در اسپانیا اتفاقی در تیم افتاد و هنوز که هنوز است هیچ کس از آن خبر ندارد با اینکه آن بازیکن از تیم ما رفته.

بعد از بازی با کره جنوبی جوی به راه افتاده بود درباره وقت کشی تیم ملی. شما قبول دارید که در بازی با کره جنوبی بی مورد وقت کشی می کردید؟
- شما راضی بودید که ما وقت تلف نمی کردیم و مساوی می کردیم یا می باختیم؟ عیب ندارد ما از این به بعد وقت تلف نمی کنیم ولی اگر باختیم کسی نباید ایراد بگیرد. ما اگر حرفه ای گری نمی کردیم کسی میتوانست بگوید شما بازی را ببازید ولی وقت تلف نکنید؟ لبنانیها 20 دقیقه وقت تلف کردند. توپ را دور می کردند. مربی شان لایی رد می کرد و قر می آمد ولی بازی را بردند.

ولی این روش قابل دفاع نیست. ما همیشه به این شیوه معترض هستیم.

- چندمین بار بود که در تیم ملی این اتفاق می افتاد؟ ببینید تیم 10 نفره بود و تحت فشار. ما ژاپن را در تهران بردیم ولی یک ثانیه وقت تلف نکردیم. همین کره را چهار سال قبل جلو بودیم و اگر وقت تلف می کردیم بازی را می بردیم اما دقیقه 87 گل خوردیم.

اینکه به این کار اعتقاد نداریم قابل احترام است.

- بله. تیم ما بزرگ است. ما نیازی به این کار نداریم. ما تیم های عربی را مسخره می کنیم اما بعضی جاها باید با چنگ و دندان هر جوری شده خودت را حفظ کنی. یادم نمی رود آن بازی که در تهران به عربستان باختیم ما یک - صفر جلو بودیم و باید بازی را آرام می کردیم. توپ جمع کن های عربی وقتی تیمشان جلو باشد دیگر توپ به تو نمی دهند. انگار توپ جمع کنی در استادیوم نیست اما ما جلو بودیم و توپ جمع کن ها به سرعت توپ را به آنها می دادند و کمکشان می کردند.

بعضی از خبرنگاران دیده بودند که شما با توپ جمع کن ها حرف زدید. به آنها حرفی زدید؟

- آره! بازی ایران و کره به آنها گفتم یک کمی فکر کنید بابا! پدر ما دارد در می آید اما توپ جمع کن ها توپ را زود برای کره ای ها می انداختند که تو روخدا به ما گل بزنید!

باید یک جاهایی یکسری کارها را کرد. می دانید مورینیو با اینتر چطور بارسلونا را برد؟ این را هیچ کس در ایران نمی داند. همیشه در اسپانیا پیش از بازی زمین را آب می دهند.

بازی با چلسی را می گویید که گفتند چمن را به آب بسته تا بارسایی ها لیز بخورند؟

- نه با اینترمیلان بود که اگر یادتان باشد قضیه آن آتشفشان پیش آمده بود و بارسلونا زمینی به ایتالیا سفر کرد. مدیران اینترمیلان آنها در آن بازی چمن را آب ندادند و کوتاه نکردند. اینجوری سرعت بازی بارسا را گرفتند.

چمن را آب بدهند، به نفع بارسلوناست؟

- بله. توپ روی زمین خیس سریع تر می رود. بازی اول بارسا - رئال در بازی اول فصل گذشته مورینیو هم همین کار را کرد. آربلوآ توپ را استپ کرد. فکر کرد توپ سر می خورد اما توپ ماند و مسی توپ را گرفت و پنالتی هم گرفت. این اتفاقات می افتد و باید بعضی جاها این کارها را بکنی تا ببری. حالا اگر ما این کار را نمی کردیم و به جام جهانی نمی رفتیم چه فایده؟ اما اگر به جام جهانی برویم دیگر کسی نمی پرسد چه کسی وقت تلف کرد یا نکرد. ما جام جهانی می خواهیم و به زور هم شده باید برویم. ما به این نیاز داریم.

***************

چند وقت پیش شایعه شده بود که یکی از ملی پوشان با یکی از بازیگران زن سینما قصد ازدواج دارد. می گفتند شما هستید.

- در اسپانیا بودیم که خبر رسید یک فوتبالیست ایرانی دستگیر شده همه گفتند نکونام شیشه می برد به اسپانیا! وقتی به خانه رسیدم دیدم ۴۰۰ تماس تلفنی، ۵۰۰ تا اس ام اس. تماس گرفتم و از من پرسیدند کجایی؟ وقتی گفتم تمرین، گفتند دروغ نگو! چرا تلفن جواب نمی دادی؟ هر چه گفتم سر تمرین بودم باور نمی کرد. یا سایت اوساسونا را هک کردند و خبر دعوای مرا گذاشتند.

شما را در دیسکو نگرفتند؟

- (خنده) نه. دیسکو که خوب بود. یک اتفاق دیگر هم بود اما سر همه چیز هم اسم نکونام مطرح می شد.

سر صحبت شما با آقای احمدی نژاد هم شایعاتی بود؟ چه گفتید؟ چه صحبت مهمی بود که باید یک گوشه با هم می کردید؟

- شک نکنید که صحبت مهمی بود. ببینید ما ۲۴ بازیکن در تیم ملی بودیم که سه مدل لباس تن مان بود و این واقعا زشت است. به چه کسی باید بگوییم وقتی فدراسیون پول ندارد تامین کند؟ باید به کسی بگوییم که بتواند کمک کند. چه کسی بهتر از رئیس جمهور؟ من همین را گفتم. می توانید پیگیری کنید. گفتم ببینید یکی لباسش شماره ندارد یکی آستینش سفید است.

فقط در مورد تیم ملی صحبت کردید؟

- نه! در مورد سیاست هم حرف زدیم! (با خنده)

استقلال چطور؟

- نه آقا. استقلال چیه؟ من فقط درباره مشکلات تیم ملی حرف زدم. ما ۵ یا ۶ ماه، از مجارستان به بعد، فقط با یک مدل لباس تمرین کردیم. این هم جزو نیازها و مشکلات ماست. فقط این نیست که بگوییم حمایت حمایت ولی کلا می خواهم بگویم که صحبت ما فوتبالی بود. چیز دیگری نبود.

***************

در این یکی دو سال گذشته شماش یکی از کسانی بودید که به عملکرد صدا و سیما برای پخش فوتبال معترض بودید. دورانی که در اوساسونا بودید و با بارسلونا بازی داشتید، می دیدم همزمان با بازی شما سریال نشان می دهد.

- من یک سوال دارم. چند تیم در دنیا وجود دارند که بتوانند بارسلونا را ببرند؟ ما بارسلونا را بردیم. در ایران آن بازی را نشان ندادند. حتی تکرارش را.

مهدوی کیا که در هامبورگ بود تاکاهارا هم به این تیم رفت. مهدوی کیا می گفت در اولین تمرین تاکاهارا با هامبورگ، سی چهل خبرنگار ژاپنی سر تمرین آمدند. با این استقبال اصلا باشگاه ناخودآگاه فکر می کند باید از این بازیکن بیشتر بازی بگیرد.

- من ساده به شما بگویم. بعد از جام ملت های قطر مایورکا یک بازیکن ژاپنی گرفت. بازی هم نمی کرد. اولین بازی این تیم با اوساسونا بود. وقتی مایورکا از یک جزیره جنوبی در اسپانیا به پامپلونا در شمال آمد، ۵ یا ۶ خبرنگار ژاپنی با دوربین هم همراه این تیم بودند تا بازی او را پوشش بدهند.

لازم نیست کسی از ایران بیاید. صدا و سیما در اسپانیا دفتر دارد.

- بله. دفتر صدا و سیما در مادرید است که با ترن فقط ۳ ساعت تا شهر ما فاصله دارد. دقیقا پیش از جام ملت ها از الجزیره اسپورت به آنجا می آمدند و با من مصاحبه می کردند. تلویزیون های کره ای و ژاپنی هم بودند اما از صدا و سیما هیچ وقت نیامدند. از ما گذشت. ان شاءالله جوان های بعدی. (با خنده)

*****************

مدتی هست که وقتی تلویزیون تصویر بسته شما و رحمتی را نشان می دهد انگار دارید ذکر می گویید.

- آقا تو رو خدا ما را وارد این بحث ها نکنید!

مهدی رحمتی چه؟

- من کاری به کسی ندارم. هر کسی اعتقادات خودش را دارد. من هم یکسری اعتقادات دارم ولی فوتبالم را بازی می کنم. البته حرف هایی می زنم. مثلا پدرمان درآمد. یا با بازیکنان دیگر صحبت می کنم. اما این بحث ها نیست. من در بازی آنقدر داد می زنم که دیگر شب نایی برای حرف زدن ندارم. در فوتبال ایران اما هیچ حرف نمی زند. ببخشید همه ما لالیم. در اروپا سر تمرین یک تیم معمولی هم که بروید می بینید.

آنقدر حرف میزنند که مخ شما را می خورند. برو، بیا، بچرخ، بزن. اما در ایران یک نفر که حرف می زند همه می شنوند. به این خاطر که کسی حرف نمی زند. اطلاعات ما کم است. شاید اگر وقتی صاحب توپ باشم و به من بگویند بچرخ، صاحب موقعیت گلزنی بشوم. اتفاقی که در اروپا می افتد اما در ایران اینطور نیست. یادم نمی رود. برانکو برای اینکه ما را وادار به حرف زدن کند تمرین پاس بغل پا می داد و می گفت دو به دو به هم پاس بدهید و با هم حرف بزنید. اینها نیاز فوتبال ماست. فوتبال فقط یازده نفر و تاکتیک و سیستم نیست.

جالب است. چون ما همیشه فکر می کنیم تیم هایی که بازیکنانشان حرف نمی زنند هماهنگ ترند؟

- نه! آنهایی که حرف نمی زنند تعطیل هستند. شک نکنید. بازیکن اگر حرف نزند و اطلاعات از دور و برش نداشته باشد فایده ندارد.