علی کفاشیان: شاه تعامل هستم!
علی کفاشیان اگرچه در پست ریاست فدراسیون فوتبال فرد قابل نقدی است و همانطور که خودش هم اعتقاد دارد، هرگز بدون ایراد نبوده اما چه کسی است که نداند او یکی از خوش اخلاق ترین مدیران ورزشی طی دهه های اخیر بوده است.
با علی کفاشیان، مرد شماره یک فوتبال ایران که در دو دوره اخیر انتخابات فدراسیون برنده بیرون آمده است درباره بسیاری از مسائل مربوط به فوتبال ایران صحبت کرده ایم. متن گفتگوی مثلث با رییس فدراسیون فوتبال را می خوانید. در انجام این گفتگو لازم است از نقش فراوان آقای مصطفی شوقی تشکر کنیم.
حضور علی کفاشیان در فوتبال را شاید بتوان در دو نیمه کلی دید.
- البته الان در وقت اضافه حضور دارم. (می خندد)
ابتدا نیمه ای را دیدیم که فوتبال برای شما هزینه می کرد. شما با فوتبال و مدیریت آن آشنایی نداشتید اما بعد از دومین بار که رییس فوتبال ایران شدید ماجرا کمی تغییر کرد. انگار این شما بودید که در مقاطع مختلف هزینه فوتبال شدید. پرسش من این است که کدام هزینه سنگین تر بود؟
- در همه کشورهای پیشرفته، فوتبال این گونه است که وقتی روی یک نفر هزینه می کنند و تشکیلات فوتبال را به او می سپارند، صبر می کنند تا زمان بهره برداری فرا برسد. بعد از چهار سال آن مدیر با شرایط فوتبال آن کشور آشنا شده است. می داند که فوتبال آن کشور را چگونه اداره کند. موانع رشد آن فوتبال را شناخته. می داند که چگونه باید با نهادهای بین المللی لابی های موثر داشته باشد. بنابراین در دور دوم ریاست آن فرد همه انتظار دارند که او فوتبال را بهتر از قبل مدیریت کند. این انتظار بجا و طبیعی است.
وقتی قرار است فرد جدیدی جانشین آن مدیر شود این بدان معنا نیست که رییس جدید فوتبال باز هم این دوره هزینه و بازدهی را طی کند بلکه بهتر است از تجربیات مدیر قبلی استفاده شود تا رییس جدید فوتبال مجبور نباشد راه های رفته را دوباره طی کند. من بیش از ۳۰ سال است که در ورزش این کشور فعالیت می کنم. به این نتیجه رسیده ام که وقتی قرار است یک مدیر را برای نهادی انتخاب کنیم باید این فرصت را به او بدهیم که اشتباه کند. باید بدانیم که او یکی، دو سال زمان نیاز دارد که بتواند خود را بشناساند. در مورد من هم همین طور بود.
تقریبا یکی دو سال طول کشید تا اهالی فوتبال من را پذیرفتند. مدیریت فوتبال به نظرم کار ساده ای نیست. پیچیده است. این طور نیست که شما یک دستورالعمل کلی داشته باشید و طبق آن حرکت کنید. پیچ و خم های زیادی دارد. به عنوان مثال اگر شما بخواهید رییس فدراسیون دوومیدانی باشید شاید شش ماه طول بکشد که ورزشکاران این رشته شما را قبول کنند اما در فوتبال این زمان چند برابر است. دو سال و نیم تا سه سال طول می کشد تا شما را بپذیرند. باز هم مثال می زنم؛ من در دو مقطع کاملا متفاوت ریاست فدراسیون دوومیدانی را برعهده گرفتم.
هر دو بار هم مدت زمانی طول کشید تا من را به عنوان رییس بپذیرند. این طور نبود که به مدیریت قبلی من استناد کنند و بگویند چون این مدیر چند سال پیش هم رییس فدراسیون بوده، حالا باز هم می تواند مثل قبل موفق شود. من برای بار دوم که به فدراسیون دوومیدانی رفتم برای آنها غریبه بودم. این اتفاق در مورد فوتبال هم رخ داد. وقتی برای اولین بار رییس فدراسیون فوتبال شدم، خیلی ها خودشان را رییس می دانستند. خیلی ها خودشان را از من قوی تر می دانستند و اصلا من را به عنوان یک مدیر فوتبالی قبول نداشتند، در صورتی که من با تجربه مدیریتی ۳۰ ساله وارد فدراسیون فوتبال شدم.
واقعا به مرور بخش های مهمی که قبل از فوتبال در آنها حضور داشته ام نیازی نیست اما وقتی وارد فوتبال شدم، نفسم بند آمد. متوجه شدم که اینجا دنیای متفاوتی است. اما فوتبال برای من هزینه کرد تا شدم آن مدیری که فوتبالی ها تا حدی قبولش کردند. نتیجه این پذیرفتن آن شد که در دور دوم مجمع فوتبال به من رأی اعتماد داد تا برای چهار سال دیگر بتوانم در خدمت فوتبال باشم. این اعتماد نتیجه بخش بود. ما بالاترین شاخص ها را به دست آوردیم. به جام جهانی رفتیم. تیم های مختلف ما در رده های مختلف در سطح آسیا ایستادند و دیده شدند.
کدام هزینه سنگین تر بود؟
- قطعا هر کسی که بخواهد وارد فدراسیون فوتبال شود باید برایش هزینه شود. شاید مهمترین هزینه هم همان زمان است. فوتبال برای من هزینه نکرد بلکه این سیر همواره وجود داشته و شما نمی توانید بگویید مدیری وجود دارد که وارد فدراسیون شود و از همان ابتدا تا آخرین روز کاری اش به عنوان رییس فدراسیون هیچ اشتباهی مرتکب نشود. در دور دوم هم این من نبودم که برای فوتبال هزینه دادم. فقط سعی کردم فوتبال را به سمت مستقل شدن پیش ببرم.
اما شما در پست های مختلفی که پیش از ریاست فدراسیون فوتبال داشتید راحت بودید. شخصیتی بودید که همواره در پست های مختلف به بهترین شکل ممکن کارتان را انجام می دادید. در فوتبال ام شرایط شما تغییر کرد. تحت فشار قرار گرفتید. موافقید؟
- موافقم. باید به حرف های شما این را اضافه کنم که در تمام دوران مدیریتم به اندازه این هشت سال به من توهین نشد. بی احترامی هایی به من شده که واقعا انگیزه کار کردن را از من گرفته است. راحت تر بگویم؛ دلم شکسته.
اما هنوز هستید.
- بله، چون دلگرم هستم.
دلگرم به چه چیزی؟
- به نظرات و احساساتی که مردم دارند. واقعا دلم به این مردم خوش است. دیدگاه مردم درباره من و کارهایی که در فوتبال انجام داده ام مثبت است و همین برایم کافی است.
گر فوتبال این قدر شما را اذیت کرده چرا دردور دوم باز هم واردانتخابات شدید؟
- اشتباه نکنید. فوتبال من را اذیت نکرد. حاشیه های این فوتبال من را اذیت کرد. کج سلیقگی افراد غیرمسئولی که می خواستند هر طور شده در فوتبال این کشور اعمال نفوذ کنند و حرف زورشان را به کرسی بنشانند من را اذیت کرد. البته من امروز خوشحالم. وجدانم راحت است چون هیچ وقت کم نیاوردم.
شما رییس صبوری بودید. این را باید در مورد شما گفت. فکر می کنید رییس بعدی به اندازه شما صبور باشد؟
- در فوتبال، شما به شرط ظرفیت است که می توانید زنده بمانید و ادامه دهید. گاهی اوقات احساس می کنم که در آستانه انفجار هستم اما باز هم خودم را کنترل می کنم.
چه چیزهایی شما را اذیت می کند که می گویید گاهی در آستانه انفجار قرار می گیرید؟
- وقتی می بینم که همه انگیزه ام رشد اوضاع عمومی فوتبال این مملکت است اما عده ای همه فکر و ذهن شان این است که این زحمات را طور دیگری جلوه دهند به شدت دلسرد می شوم. به من توهین می کنند. تهمت می زنند. این درست نیست. قرار ما این بد اخلاقی ها نبود. قرار نبود که به جای گرفتن نشان لیاقت به من نشان درجه یک محکومیت بدهند و بگویند کفاشیان متهم ردیف اول است. این مزد کسی نیست که همیشه با صبوری پیش رفته است.
چرا باید در این فوتبال بمانم؟ شما حتما می خواهید این را از من بپرسید. به شما می گویم که فقط به خاطر مردم. از بچه پنج ساله گرفته تا افراد ۷۰ ساله در این مملکت به من لطف دارند و دل شان برای این فوتبال می سوزد. امیدوارم فوتبال بعد از من یک مرد صبور را به خود ببیند. مدیری که مرد باشد و دوام بیاورد. هشت سال تحت فشار کار کردن گمان نکنید که کار ساده ای است.
بعضی ها هستند که دو روز هم دوام نمی آورند. البته این را بگویم که در چهار سال نخست ریاست من در فوتبال با من مدارا شد. من هم از آن فرصت استفاده کردم تا زودتر به اوضاع فوتبال مسلط شوم اما جالب است، درست در چهار سال اخیر که به کار مسلط شده ام به هر روشی که شده می خواهند من را کنار بزنند.
چه کسی یا چه کسانی شما را تحت فشار قرار داده اند؟
- طی سال های اخیر از چند نهاد رسمی کشور این فشار به من تحمیل شده است. از چند جبهه من را تحت فشار قرار داده اند. انگار قرار است هر یک از این نهادها گزینه دلخواه خودشان را به ریاست فوتبال برسانند. این به نفع فوتبال نیست. مقامات بالادستی یا به طور کلی نهادهای مختلف و مهم کشور باید میان خودشان به اجماع برسند چون در این صورت هر کسی که رییس شود، کار بسیار سختی خواهد داشت. هر سرپرست یا وزیری که به وزارت ورزش آمده سعی کرده به نوعی در فوتبال دخالت کند و سلیقه های خودش را در فوتبال پیاده کند.
شما هم البته همیشه مقابل این اعمال نفوذها ایستادگی نکردید؛ درست است؟
- من شاه تعامل هستم. هیچ کس به اندازه من نمی تواند به موقع و بجا با نهادهای مختلف تعامل کند اما با این حد از تعامل هم باز تحت فشارهای سنگینی قرار دارم. این خوب نیست. به نظرم رییس بعد از من کار دشواری در پیش خواهد داشت.
شما در دولت احمدی نژاد هم تحت فشار بودید؟
- بله.
به نظر می رسد بحث دولت احمدی نژاد یا دولت روحانی نیست بلکه بحث اصلی این است که فوتبال جایی است که وزارت ورزش به شدت به دنبال در اختیار گرفتن اوضاع آن است و فوتبال را محلی می بیند که سیاست های خودش را در آنجا عملی کند، موافقید؟
- به نظر من موضوع اصلی این است که انتخاب مقام بالادستی ورزش کشور باید با دقت بیشتری انجام شود. وقتی شما فردی را در مدیریت کلان ورزش قرار می دهید که تحت تاثیر اطرافیان قرار می گیرد و خیلی زود علیه فوتبال تحریک شده و موضع می گیرد، نتیجه اش همین است که مشاهده می کنید. در همه دوره ها این اعمال نفوذ و این دخالت ها وجود داشته است. شما به دوره آقای هاشمی طبا نگاه نکنید. آن دوره واقعا استثنا بود.
ورزش کشور ثبات داشت چون خود هاشمی طبا ورزشی مدیریت می کرد و ورزشی به جریانات مختلف نگاه می کرد و تصمیم می گرفت اما شما در اکثر دوره ها می بینید که رؤسای وقت سازمان تربیت بدنی یا وزرای ورزش چون در مقام بالادستی قرار گرفتند همه سعی شان این بوده که در امور فوتبال دخالت کنند.
شما در مقابل این جریان چه کردید؟ دستاورد شما چه بوده؟
- استقلال فوتبال. این دستاورد مدیریت من در فدراسیون بوده. مانشان دادیم که فوتبال می تواند با مقاومت و مستقل بودنش خیلی کارها انجام دهد. می تواند روی پای خودش بایستد و به هیچ نهادی هم وابسته نباشد. البته یک نکته مهم را باید بگویم؛ من علاقه ای ندارم که میان فدراسیون و سایر نهادها جنگ باشد.
در این جنگ که شاید نابرابر هم باشد این فوتبال است که از بین می رود اما قرار نیست که هر روز یک تصمیمی از مقامات بالادستی مخابره شود و ما هم چشم بسته بگوییم چشم. در صورتی که باز هم می گویم ما همواره در مسیر تعامل بوده ایم اما چه باید کرد. استقلال فوتبال را دوست ندارند. مقامات بالادستی فدراسیون فوتبال از مستقل بودن ما ناراحتند اما ما و خیلی های دیگر می دانیم که این استقلال برای فوتبال ما یک ارزش است و باید پای آن بایستیم.
اعمال سلیقه از سوی وزیر ورزش کدام دولت شما را به هم ریخته؟ کدام یک برای شما سخت تر بوده؟
- هر دو برایم سخت بوده. من اینجا صادقانه کارم را انجام می دهم. آنها از مسیر اصلی و درست وارد نشدند. من به خوبی می دانم که وزیر ورزش حق دارد به عنوان یک مقام بالادستی از رییس فدراسیونی ناراضی باشد. چه اشکالی دارد. حق او است که اعلام نارضایتی کند و از ما بخواهد که مجمع تشکیل دهیم. وقتی مجمع را تشکیل دادیم وزیر یا نماینده وزیر به مجمع بیاید و با اعضای ما خیلی راحت نقطه نظراتش را در میان بگذارد. اصلا بگوید که آقایان مجمع! این مدیر به درد فوتبال نمی خورد. چرا صریح نیستند؟
چرا با مسئله فوتبال صریح برخورد نمی کنند؟ بیایند مجمع را قانع کنند. در این صورت من هیچ اصراری به ماندن ندارم اما به یک شرط؛ استقلال فوتبال را نادیده نگیرند. آقایان اجازه بدهند که نفر بعدی انتخاب شود. آن هم نه با اعمال فشار بلکه با نظر و رأی مجمع فدراسیون فوتبال. اما اگر آقایان راه دیگری را انتخاب کنند، بروند پای نهادهای امنیتی و نظارتی را وسط بکشند، رییس فدراسیون را به زندان بیندازند یا با جنگ روانی بخواهند فوتبال را به هم بریزند واقعا نتیجه کار نتیجه خوبی نخواهد شد.
شما به شدت دلخور هستید.
- دلخورم.از وزرای ورزشی که این گونه تلخ و سخت با من برخورد کردند شدیدا دلخورم و تا عمر دارم این رفتارشان را فراموش نمی کنم و از آنها نمی گذرم اما این راه کنار زدن من نیست. من حیثیت فوتبال ملی را با هیچ چیز عوض نمی کنم. راه ماندن یا رفتن من فقط مجمع است و بس.
مجمعی که بیش از ۶۰ درصد آن زیر نظر شماست؟
- شاید هم زیر نظر وزارت ورزش. نه؟ می خواهم بگویم مجمع است که تصمیم نهایی را می گیرد. اعضای مجمع افرادی هستند که دل شان برای این فوتبال می سوزد. مجمع افرادی هستند که استخوان خرد کرده این فوتبال هستند. آدم های عادی نیستند. مجمع بهترین جا برای تصمیم گیری در مورد مدیریت فوتبال است. وزارت ورزش اگر ۲۰ یا ۲۵ نفر از این اعضا را قانع کند که من به درد این فوتبال نمی خورم، می توانند با امضای همین افراد مجمع فوق العاده تشکیل بدهند و اساسا رییس فدراسیون را تعلیق کنند. این خیلی راه خوبی است. این را یاد بگیرند.
این گونه با فوتبال برخورد کنید. نه اینکه آبروی آن فرد را به بازی بگیرید و به او تهمت بزنید تا خودش احساس کند که دیگر جایی در فوتبال ندارد. من با رؤسای هیات فوتبال استان ها هرگز چنین برخوردی نکرده ام. گاهی در مورد برخی افراد با اعضای هیات فوتبال آن استان صحبت کرده ام و گفته ام حضور این آدم نه به درد فلان استان و نه به درد فوتبال مملکت مان نمی خورد اما خدا را شاهد می گیرم که در مورد برکناری اش که اتفاقا خیلی راحت هم می توانم چنین کاری انجام دهم از راه زور و تهدید وارد نشده ام. صریح حرفم را زده ام. گفته ام این آدم را قبول ندارم اما باز هم تصمیم نهایی را بر عهده هیات فوتبال آن استان گذاشته ام که خودشان در مورد آن فرد تصمیم نهایی را بگیرند.
آقای کفاشیان! با ضعیف ترین رییس فدراسیون فوتبال هم این گونه برخورد نشده که با شما برخورد صورت گرفته است. چرا؟
- این بهای استقلال فوتبال است. شما برای مستقل شدن باید مبارزه کنید. گناه من این است که اساسنامه ام را اجرا کرده ام. الان اساسنامه من را زیر سوال می برند. می گویند نه. این اساسنامه را قبول نداریم. چرا؟ چرا قبول ندارند. چون باب میل آقایان نیست. چون این اساسنامه به آنها اجازه نمی دهد در فوتبال دخالت و اعمال سلیقه کنند. چرا به اساسنامه ای که برای تدوین آن خیلی زحمت کشیده شد احترام نمی گذارید؟
چرا از استقلال مجمع فدراسیون فوتبال می ترسید؟ به خدا اعضای مجمع دل شان برای فوتبال می سوزد. اگر بیشتر از وزیر دل شان برای فوتبال نسوزد کمتر از وزیر نمی سوزد. اصلا تشخیص مجمع اشتباه است که پای من ایستاده اند. اجازه بدهید خودشان تصمیم بگیرند و خودشان اگر اشتباه می کنند اصلاحاتی صورت بدهند. اصلا بروید فردی را بیاورید که بالاتر از کفاشیان بتواند نظر مثبت مجمع را جلب کند.
خیلی تلخ کام هستید.
- چون ناراحتم. این ضربه ها جوانمردانه نیست. این رفتارها زشت است. این رفتارها اگر نتیجه بخش شود در آینده هر فردی که رییس فوتبال شود باید به مقامات بالادستی اش فقط بگوید بله قربان، چشم قربان. من این را بارها گفته ام. دوستان که خدا را شکر همه مستندساز هستند. بروند از فوتبال هشت سال پیش تا همین حالا که در خدمت شما هستم مستند تهیه کنند، ببینید در فوتبال چه تغییراتی ایجاد شده است.
هشت سال است که در بدترین شرایط اقتصادی فوتبال را اداره می کنیم. من پول را نمی توانستم جابجا کنم. هشت سال است که پولی به این فدراسیون واریز نشده. شاخص های فوتبال ایران را از هشت سال پیش تاکنون مقایسه کنید تا ببینید ما چگونه کار کرده ایم. ببینید چه دستاوردهایی داشته ایم. ساخت و سازهای ما را نسبت به ۸ سال پیش مقایسه کنید. ما را با فدراسیون های موفق مقایسه کنید. در یک فرآیند هشت ساله ببینید ما چگونه عمل کرده ایم و در سطح کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا چه کرسی هایی را در اختیار گرفته ایم. چه مقام هایی داشته ایم و کدام شاخص ها را رشد داده ایم.
خیلی از فعالیت های ما هم اصلا دیده نشد. ماهم در بوق و کرنا نکردیم. شش ماه تمام می رفتیم و می آمدیم تا بانوان ما با حجاب در مسابقات فوتبال حضور پیدا کنند. اجازه نمی دادند اما ما آنها را قانع کردیم که باید بازی کنیم و اتفاقا بانوان ما باید با حجاب بازی کنند. اینها کارهای ارزشمندی است. تا حرف می زنیم می گویند والیبال. اشکالی ندارد.
بیایند والیبال را با فوتسال ما مقایسه کنند. ببینند فوتسال ما در چه سطحی قرار دارد و والیبال در ۸ سال اخیر چگونه عمل کرده است. چرا می خواهید ذهنیت مردم را نسبت به فوتبال خراب کنید؟ چرا در مقایسه هایی قرار می دهید که اصلا منطقی نیست. ذهنیت دولت، مجلس و قوه قضاییه را خراب می کنند و مرتب می گویند فوتبال فاسد است.
صدها هزار نفر در این جامعه کارت معافیت سربازی شان تقلبی است اما چرا می آیند همه تمرکزشان را روی افشاگری در مورد فوتبالیست ها می گذارند؟ اگر فوتبالیست خطایی کرده باید مجازات شود اما چرا ذهن مردم را نسبت به کل فوتبال خراب می کنند؟ این کارها بد است. این فوتبالیست ها الگوی فرزندان شما هستند. چرا بد اخلاقی می کنید؟
به نظر می رسد که شما نسبت به طیفی از مدیران بالادستی تان معترض هستید که هیچ گاه حوصله شنیدن یا درک موفقیت های فدراسیون شما را نداشته اند.
- ما در بخش بانوان کارهایی کرده ایم که اگر بخواهم برای شما درباره جزییات آن بگویم یک روز تمام باید توضیح بدهم. کاری کردیم که ارزش بانوی ایرانی در دنیای ورزش چند برابر شد. آقایان باید ممنون ما باشند چون نشان دادیم که بانوی محجبه ایرانی تا چه حد می تواند در میادین مختلف فوتبال و فوتسال ارزشمند و با انگیزه ظاهر شود و بر سکوهای قهرمانی بایستد. نخواستند این موفقیت ها را ببینند. در مسابقات آسیایی و البته جهانی دو بار همین بانوان محجبه و تلاشگر فوتسال ایران موفق شدند ژاپن را شکست بدهند. آن هم ژاپنی که همه می دانیم در بخش نرم افزار و سخت افزار چقدر از ما جلوتر است و چه امکاناتی را در اختیار دارد. آقایانی که مرتب از ما انتقاد می کنند بیایند و بگویند که چه زمانی توانستند در آن واحد ۹ یا ۱۰ سمت مهم در ای اف سی داشته باشند.
در مقابل این دستاوردها برخوردها با شما چگونه بوده است؟
- پول نمی دهند. تلویزیون پول فوتبال را نمی دهد. مجلس علیه ما بیانیه صادر می کند. مقامات نظارتی و امنیتی دفتر کاری من را به هم می ریزند. به من تهمت می زنند. در برخی رسانه ها به من توهین می کنند و ... اینها برخوردهایی است که به نظرم مزد زحمات ماست.
اما با همه این برخوردها شما نمی گویید که برای بار سوم نامزد انتخابات فدراسیون فوتبال نخواهید شد. چرا؟
- من نمی خواهم عقب نشینی کنم.
چرا؟
- چون معتقدم کاری که انجام داده ام و روشی که در این فوتبال داشته ام درست بوده است. حالا باید اعاده حیثیت کنم. حالا باید از استقلال فوتبال دفاع کنم. الان هم می گویم که من هستم. با صدای بلند هم می گویم. بگذارید آنها من را حذف کنند. اگر از فوتبال بروم دیگر پشت سرم را هم نگاه نمی کنم. اصلا به ورزش برنمی گردم. می روم دنبال کارم. می روم دنبال زندگی خودم. اما خودم نمی روم. اگر این قدر نبودن من برای شان به مسئله تبدیل شده من می ایستم که نگویند خود کفاشیان رفت و ما کاری با او نداشتیم. آنها باید هزینه بدهند. بدون هزینه نمی توانند کارشان را پیش ببرند.
شما علاقه دارید که بمانید؟
- نه. ۹۹ درصد دلم می خواهد بروم اما دوست دارم آقایان ویترین خود را با حذف من کامل کنند. چرا آقایان هر جا می نشینند می گویند فوتبالی ها فاسد هستند. آیا فساد فقط در فوتبال است؟ آیا برچسب زدن به کل یک مجموعه کار درستی است؟ مردم ما با فوتبال زندگی می کنند. گوش شان بدهکار این تهمت های ناروا نیست. به آرژانتین می بازیم اما بیرون می ریزند و برای غیرتمندی بچه های تیم ملی دست می زنند. چرا آقایان نمی خواهند مردم و علاقه و تعصب و دلخوشی مردم را ببینند؟
آقای کفاشیان! به نظر می رسد جریان فاسد جلوه دادن یا به نوعی بی انصافی در مورد فوتبال از آنجایی شروع شد که لیست قرارداد بازیکنان استقلال و پرسپولیس از سوی وزارت ورزش منتشر شد. شاید این کار مقدمه ای بود تا مرحله به مرحله این فوتبال از چشم مردم بیفتد. نظر شما چیست؟
- شما فکر می کنید کمیسیون اصل نود مجلس محترم شورای اسلامی چرا آن گزارش را درباره فوتبال منتشر کرد؟ معلوم است که برایشان ذهنیت غلط ایجاد کردند. متاسفانه یکسری از افراد هم به این مسئله دامن زدند. همان افراد کوته نگری که فکر می کنند هر گاه خودشان در رأس امور فوتبال هستند همه چیز پاک و سالم است و هر گاه نیستند همه چیز نادرست و فاسد است. این افراد هم در ایجاد و دامن زدن به مخالفت های اساسی با فوتبال سنگ هایی به سینه زدند که در نهایت باید بگویم این فوتبال آسیبش را خواهد دید. اینها آدم های کوچکی هستند. از حقارت آنهاست که این گونه فکر می کنند و نمی دانند که خواسته یا ناخواسته در مسیر نابودی فوتبال حرکت می کنند.
همه اینها به خاطر این است که شما را کنار بزنند؟
- شاید این هم بخشی از ایده شان باشد اما ایده اصلی شان این است که مردم را از فوتبال دلسرد کنند. فوتبال را فاسد نشان دهند. همه سعی شان این است که خلاف جریان آب شنا کنند اما نمی توانند چون قرار گرفتن در مسیر حرفه ای فوتبال قاعده و قانون دارد. ما اگر می خواهیم در فوتبال دنیا پیشرفت کنیم باید هزینه فوتبال حرفه ای را بدهیم. فوتبال ما باید با آسیا و شرایط عمومی جهان حرکت کند. این قایق که نامش فوتبال ایران است باید در مسیر همین رودخانه حرکت کند. حال آنکه ما نمی توانیم مسیر حرکت آب در این رودخانه را تغییر دهیم. از طرفی نمی توانیم این قایق را بگیریم و از این رودخانه بیرون بیندازیم.
ما خلاف جریان حرفه ای نمی توانیم حرکت کنیم. شما نمی توانید بگویید ما فوتبال را می خواهیم به شرطی که فوتبالیست حرفه ای در سطح لیگ برتر ۵۰ میلیون پول بگیرد. وقتی این طوری فکر می کنیم همه چیز به سمت فساد می رود. همه چیز به سمت پول های زیرمیزی می رود. بهترین بازیکنان ما جذب لیگ های عربی می شوند. شما می خواهید فوتبالیست ما مثل مسی بازی کند اما ۵۰ میلیون پول بگیرد. شما باید نرخ های به روز جهانی را بدانید و در این مسیر حرکت کنید. باور کنید ذهنیت بعضی ها همین اندازه که می گویم بچگانه و سطحی است.
شما از استقلال فوتبال حرف زدید. عده ای می گویند فوتبال مستقل شده اما به نفع علی کفاشیان یا دست کم به نفع نهادهای بین المللی. نظر شما چیست؟
- این را قبول ندارم چون فوتبال ما مجمع دارد. اگر تاکنون یک قدم به نفع خودم برمی داشتم و به منافع ملی و فوتبال کشورم فکر نمی کردم مجمع با من برخورد می کرد. اگر این طور بودم الان اصلا مورد تایید مجمع نبودم. روزی که من آمدم فوتبال فقط یک ساختمان داشت. الان هر بخشی را که نگاه می کنید سازمان جداگانه ای دارد. ساختمان مستقلی دارد. مجمع این نکات را بررسی می کند. ما به فوتسال استقلال عمل دادیم، نتیجه این شد که امسال سه جام گرفتیم.
اینها کارهای مثبتی است که هیچ کدام شان در راستای منافع فرد نبوده بلکه منافع فوتبال ملی در آن در نظر گرفته شده است. این استقلال به نفع فوتبال ماست چون رییس بعدی اگر بخواهد با سلیقه های شخصی نفع خودش را در نظر بگیرد، فدراسیون فوتبال و در واقع سیستمی که بر آن حاکم شده چنین اجازه ای را به آن فرد نخواهد داد. این اتفاق خوبی است یا اتفاق دی است؟ روزی که من آمدم فوتسال اصلا اساسنامه نداشت. سازمان لیگ هیات رییسه نداشت. بخش های مختلف همین طور. من این سیستم را مثل بچه خودم دوست دارم.
نمی خواهم آن را تحویل فرد یا جریانی بدهم که قدرش را نمی داند و همه چیز این فوتبال دوباره از نقطه صفر شروع شود. می خواهم این بچه ای که هشت سال برایش زحمت کشیده ام را به دست فردی بسپرم که می داند چگونه باید آن را بزرگ کند. می خواهم با خیال راحت بروم. من اهل تعامل و توافق هستم. چون اهل تعامل بودم ۳۵ سال در عرصه مدیریت ورزش دوام آورده ام. در هر مجموعه ای که کار کرده ام از من می خواستند در آنجا بمانم و به مدیریتم ادامه بدهم چون اهل کارم. اهل گفتگو و تعاملم. انتقادپذیرم و کار جمعی را دوست دارم.
اما در فوتبال اصرار دارند که شما بروید.
- بله. شاید دل شان را زده ام. برای برخی رسانه ها. برای برخی مسئولان و به طور کلی برای عده ای دیگر خوشایند نیست که علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال باقی بماند.
تحلیل شما از انتخابات آینده فوتبال چیست؟
- اگر ببینم فردی هست که به درد فوتبال می خورد و آقایان هم با او مشکلی ندارند از مجمع می خواهم که از فرد جدید حمایت کنند. به مجمع می گویم که وارد دعوا نشوند چون این دعواها به نفع فوتبال نیست. از مجمع خواهش می کنم که به گزینه مناسب برای اداره فوتبال رأی بدهند.
آیا دولت در انتخابات فدراسیون فوتبال دخالت خواهد کرد؟
- نمی دانم. در تلاش هستند که افرادی را بیاورند و مورد حمایت قرار بدهند اما اینکه بتوانند این کار را انجام بدهند یا خیر را بنده نمی دانم.
گزینه دولت وجود خواهد داشت؟
- فعلا که گزینه ای نشان نداده اند. فقط نظرشان این است که من نباشم. آنها من را نمی خواهند.
آقای اسلامیان چطور؟ مهمترین آلترناتیو شما ایشان نیستند.
- نه. من خودم خیلی از آقای اسلامیان خواستم که وارد انتخابات شود اما او وارد انتخابات نخواهد شد. می گوید اگر تو باشی من در فوتبال می مانم و اگر تو از فوتبال بروی، من هم در فدراسیون نمی مانم. او صد در هزار با من هماهنگ است. روزی که او را به فدراسیون فوتبال آوردم به او گفتم تو را به اینجا آورده ام که بعد از من، تو رییس فوتبال ایران باشی. او گفت من در صورتی در فوتبال می مانم که شما در این فوتبال حضور داشته باشید، در غیر این صورت اصلا نمی مانم.
عده ای می گویند اسلامیان بیشتر از آنکه آلترناتیو رییس فدراسیون فوتبال باشد، آلترناتیو وزیر ورزش است. نظر شما چیست؟
- شاید. اسلامیان فردی است که با دولت رابطه خیلی خوبی دارد. چنین فردی خیلی به درد می خورد که در پست های مهم از او استفاده شود. باید از افراد مجربی که در حوزه فوتبال فعالیت کرده اند به خوبی استفاده کنند اما متاسفانه الان ذهنیت برخی از دولتمردان را طوری به هم ریخته اند که گمان می کنند اگر صد میلیون به فوتبال کمک کنند پول شان را به مرکز فساد تزریق کرده اند. این ذهنیت خیلی برخورنده است.
می خواهم در مورد حضورتان در برنامه نود و چالشی که با عادل فردوسی پور داشتید با شما صحبت کنم. در این برنامه عادل فردوسی پور متفاوت از گذشته با شما سخن گفت. خودتان چه نظری دارید؟
- آنها برنامه داشتند که بنده را تخریب کنند. من ممنوع التصویر بودم. چرا دعوت شدم؟ خیلی این رفتار را نمی پسندم. هر چند مردم خودشان بهتر مسائل را می دانند. صدا و سیما به یکی از بازوهای جریان اصلی تبدیل شده که می خواهد من را تخریب کند.
شما قبل از برنامه می دانستید که ماجرا چیست؟
- بله.
پس چرا در برنامه حضور پیدا کردید؟
- چرا نباید بروم. من با خیال راحت و دل قرص وارد این برنامه شدم. می دانستم که می توانم از خودم و فوتبال و البته کارنامه ام دفاع کنم. من نمی ترسم. خدا شاهد است که حرف هایم در برنامه نود همه واقعیت داشت. از آن حرف هایم بازخوردهای خوبی هم گرفتم.
به نظر می رسد کنار رفتن برخی از افراد نزدیک به شما در فدراسیون فوتبال که البته خواسته وزارت ورزش بود نیز در تشدید فشارها نسبت به شما تاثیر فراوانی داشت، موافقید؟
- هر سازمانی حق دارد درون خودش تغییراتی را ایجاد کند. مگر خود صدا و سیما هر از گاهی در درون خودش دست به تغییر نمی زند. من با آقای نبی و خانم شجاعی حرف زدم. گفتم اگر کنار بروید فوتبال ضربه نمی خورد. اجازه بدهید موقتا هم که شده به رأی این آقایان احترام بگذاریم. فکر نکنند که ما اصلا رأی آنها را به حساب نمی آوریم. یک جاهایی باید صلح کرد و یک جاهایی باید ایستاد.
یعنی آنجایی که پای دوستان شما در بین است باید صلح کرد و آنجایی که پای خود شما در بین است باید جنگید؟
- واقعا این طور نیست. برخی از همین دوستان اتفاقا با وزارت ورزش رابطه خوبی هم داشتند، تعامل خوبی هم داشتند. اما به طور کلی ما به این نتیجه رسیدیم که به نفع فوتبال است که تغییراتی ایجاد کنیم. اگر این تغییرات موقعیت کلی فوتبال را به هم می ریخت قطعا با وزارت ورزش همراه نمی شدیم. اتفاقا برخی از نزدیکان من با وزارت ورزش رابطه خیلی خوبی دارند. من اگر قرار بود به خودم و سلیقه خودم اهمیت بدهم اجازه نمی دادم چنین فردی در فدراسیون کار کند اما بحث من این است که چه اشکالی دارد که وزارت ورزش حتی اگر شده با یک نفر از فدراسیون فوتبال ارتباط خوبی برقرار کند.
آقای کفاشیان! شما پنج سال است که جدی ترین حامی کی روش هستید و به طور کلی به مربی ایرانی روی خوش نشان نداده اید، چرا؟
- خواسته مردم برای من خیلی اهمیت دارد. مردم همیشه از ما خواسته اند که مربی خوب و بزرگی برای تیم ملی بیاوریم. برگ برنده ما این است که مربی را برای تیم ملی آورده ایم که کارش را بلد است. حتی وقتی می بازد هم مردم دوستش دارند چون می دانند وظیفه اش را به درستی انجام داده است. ما مردم را راضی نگه داشتیم و این اتفاق مهمی است.
مردم کی روش را دوست دارند و می دانند که او به تیم ملی شخصیت داده است و به همین دلیل است که حتی در موقع باخت هم تیم ملی را سرزنش نمی کنند. این برای این است که مردم فوتبال را درک می کنند و می بینند تیم ملی حتی در روز باخت هم با همه وجود تلاش می کندو حالا اینکه در یک بازی هم می بازد، این دیگر مربوط به ماهیت فوتبال است.
در مقطعی که وزارت ورزش به شدت اصرار داشت که قرارداد کی روش تمدید نشود آیا این دولت بود که در این زمینه به وزارت ورزش تذکر داد؟
- از طرف دولت به وزارت ورزش توصیه هایی کرده بودند اما اینکه آقای روحانی دستور داده بودند یا فرد دیگری را، من نمی دانم اما می دانم که دولت در آن مقطع وارد عمل شد و این حمایت را هم داشتند.
وزارت ورزش اما مدعی است که هرگز به شما نگفته که کی روش باید برود. شما این را تایید می کنید؟
- صد بار فقط به من گفتند.
چرا کی روش حامی شماست؟
- ما درک متقابلی از کار با یکدیگر داریم. او به رشد فوتبال ما کمک می کند. اگر او درخواست زمین مناسب تمرین و بازی های دوستانه خوب دارد، تنها دلیلش رشد فوتبال ماست و دلیل شخصی ندارد.
بامزه ترین شوخی شما در طول این سال ها چه بوده؟
- اینکه می گویم خسته شده ام شوخی بامزه ای است؛ چون اهل خستگی نیستم.
اگر از فوتبال بروید چه خواهید کرد؟
- با حاج خانم که سال هاست من را درک می کند و همیشه کنارم بوده و به من قوت قلب داده مسافرت می روم؛ ماسوله. جای قشنگی است. غار علی صدر هم می رویم. (می خندد) آن موقع حتما حوصله رانندگی کردن هم خواهم داشت.
نظر کاربران
اگه تمام کاراش هم اشتباه باشه آوردن ونگه داشتن کی روش بهترین وعاقلانه ترین کاری بود که کرده...دمش گرم