آجیل خوری در نوروز با شهرام قائدی
شهرام قائدی در ماههای اخیر با ظاهری كاملا متفاوت نسبت به قبل نشان داده است كه خواستن توانستن است. او حتی میخواهد این تغییر را در روند كاریاش نیز ایجاد كند.
افسردگی یك هنرمند!
سال ۹۴ سال خوبی برای من نبود و امیدوارم سال ۹۵ اوضاع بهتر شود و اتفاقات بهتری بیفتد. یعنی اینکه كار برای من و همكارانم بیشتر باشد. وقتی كارهای بیشتری پیشنهاد شود، قدرت انتخاب هم بالا میرود و آدم كارهایی را انجام میدهد كه دوست دارد. وقتی این طور باشد دیگر به اجبار تن به هر كاری نمیدهی و عذاب آن را به روحت منتقل نمیكنی! ابزار بازیگر، روح و جسمش است كه اگر كار خوب انجام ندهد یا اصلا كاری نباشد كه انجام بدهد، در خطر افسردگی قرار میگیرد. در سال ۹۴ هنرمندان زیادی بودند كه این درد را به جان خریدند و در كارهای حضور داشتند كه دوست نداشتند.
انقلاب در وجود خودم
در زندگی شخصیام برنامه دارم. ورزش میكنم و بدنم را میسازم، خودم را آپگرید میكنم، فیلمهای روز میبینم و كتاب میخوانم كه بخشی از آن از سر بیكاری است. راستش سعی كردم انقلابی در خودم ایجاد كنم و با جرات و جسارت به خیلی از كارها « نه » گفتم تا در كارهای بد نباشم و آنقدر نه گفتم تا اینكه به گوش بقیه رسید و دیگر كسی زنگ نزد!
آمادگی برای مبارزه!
برای سال جدید خودم را آماده مبارزه كردهام. به خودم گفتم در سال ۹۴ دردهای فراوانی كشیدم كه با اراده محكم جلو بروم و حالا همهجوره آمادهام. اگر سیستمی میخواهد با شهرام قائدی در سال ۹۵ مبارزه كند، قطعا موتور آن سیستم ایراد دارد. از نظر روحی، جسمی، فیزیكی و روانی آمادهام. به جرات قسم میخورم فیلمنامهای در سال جدید نوشته نخواهد شد كه برای من نقش نداشته باشد.
لطفا دروغ نگویید!
من ابزاری دارم به نام بدن و بیان كه با آنها با دخترم حرف میزنم، با همسرم بیرون میروم، با همسایهها كلكل میكنم، چك میكشم، خرید میكنم و ... با همان ابزار هم بازی میكنم. اگر این ابزار در كار خراب باشد قطعا به زندگیام نیز سرایت میكند. با صراحت باید اعلام كنم كه هر بزرگی، هر نوآمدهای و هر دوستی كه در این حرفه میگوید من بین كار و زندگیام خطكشی كردهام از دو حالت خارج نیست یا دروغگوی بزرگی است یا مایهداری بیدرد!
احتمالا مقدار معینی پول از جایی به آنها تزریق میشود كه آن را به خانواده میدهند و میگویند شما اینها را خرج كنید، سفر و مهمانی بروید، خرید كنید و عیدتان را جشن بگیرید؛ من هم یا فیلم بازی میكنم یا نمیكنم! وقتی نان شما در سینماست، روحت در كار سینماست و ... مگر میشود كار در زندگیات وارد نشود؟ راستش حال و هوای عید من غصهدار است و این حال بد من به خانوادهام هم سرایت میكند.
به روح اعتقاد داری!؟
عید را خیلی دوست دارم، فرهنگمان را دوست دارم، خانوادهام را دوست دارم اما روحم بیمار است. شما به روح اعتقاد داری!؟ یكجورهایی برای خانوادهام نقش مرد شاد را بازی میكنم و این هم دردی روی دردهای دیگر است. مهم نیست كه ندارم اما باید بهترین سفر را برویم، در بهترین رستوران غذا بخوریم و بهترین خرید را داشته باشیم اما برای تامین زندگی در برابر خیلی ناحقیها كوتاه بیاییم.
من مشكل دارم و این مشكل نباید یقه زن و بچه من را بگیرد. بخشی هم به خاطر اشتباهات خودم بوده اما این رودخانهای جاری است و من به اندازه مشت و توان خودم از آن آب برداشتم كه نتیجهاش این شده است. اما هیچوقت امیدم را از دست نمیدهم. تازه ۴۰ سالگی را رد كردم و حالا با ظاهر جدید میخواهم فصل تازهای را شروع كنم.
راه نجات مهمانیها
از بچگی برای من آجیل در مهمانیها مانند راه نجات بود. هرچه مهمان به شما دورتر و غریبهتر باشد، كاربرد آجیل بیشتر است؛ مثلا بعد از تعارفات و حرفهای روتین و بیمعنی این طور مهمانیها كه چقدر هوا بد است، چقدر همه چیز گران است و ... نوبت به سروكردن آجیل میرسد كه انگار بحث را پایان میدهد یا وقتی حرفی برای گفتن نیست، آجیل میخوریم و بخشی از آن هم راهی جیب میشود!
من به خاطر رژیم به شكل چند عدد در روز بیشتر نمیتوانم آجیل مصرف كنم اما عاشق آن هستم؛ بهخصوص آجیلهای شب یلدا كه تركیبات بیشتری هم دارد. ضمنا آجیل با تماشای تلویزیون هم بسیار میچسبد. در حالی که همه روبه رو را نگاه میكنند، در سكوت، آجیل میخورند!
واژه زیبایی به نام امید
امید واژه قشنگی است. امیدوار باشید چون اتفاقات زیبایی در راه است. درهای جهان به ما باز شده و تحریمها برداشته شده و این حتی به جو حاكم در خیابانهای ما هم سرایت كرد و مردم آن تنش و عصبانیت قبل را ندارند. انشالله روز به روز وضعیت معیشت مردم بهتر میشود و به لطف خدا برای من و همكارانم هم فرصتهای كاری بهتر و بیشتری ایجاد می شود و عید همه شما كه این مصاحبه را میخوانید به شدت مبارك باشد.
ارسال نظر