دوستان و دشمنان کارلوس کی روش در ایران
با اولین نشانه های لرزیدن پایه های حکومت کی روش، مخالفان او برای تخریبش به صف می شوند و در سمت مقابل، کی روش در تمام این سال ها مشغول پیش بردن شطرنج پیچیده ای است که مخالفان را از راه به در کند.
با رسانه ای شدن خبر استعفای کی روش هم خیلی ها از بازی تازه ای گفتند که سرمربی پرتغالی برای تضعیف دشمنان و فعال کردن حامیانش پیش می برد.
* دشمنان
وزارت ورزش
اختلاف سلیقه؛ از اولین روزی که محمود گودرزی، سکان ریاست ورزش ایران را به دست گرفت، اختلاف سلیقه مناسب ترین کلمه ای است که می توان برای روابط این دو نفر انتخاب کرد. بیشتر از طرفین ماجرا، شاید بتوان علی کفاشیان را عامل اصلی اختلافات پیش آمده دانست.
رئیس فدراسیون ایران بعد از جام جهانی با وزیر ورزش توافقی شفاهی کرده بود کی روش را کنار بگذارد. قول و قرارهایی که منجر شد به اینکه حسین فرکی به نزدیکی های نیمکت تیم ملی برسد اما با چرخش علی کفاشیان و البته فشار رسانه ها و مردم، وزیر ورزش زیر هجمه رسانه ها قرار گرفت. حسین فرکی بدون تیم ماند والبته رفتار منفعل علی کفاشیان منجر به ادامه حضور کی روش شد.
پرده دوم اختلافات وزیر ورزش و کی روش بعد از حذف ایران از جام ملت های آسیا رقم خورد و مخالفت وزیر با سرمربی تیم ملی دوباره علنی شد؛ اختلافی که نزدیک بود کی روش را به درهای خروج نزدیک کند اما حمایت های دولت و شخص رئیس جمهور باعث شد وزیر ورزش تا امروز سیاست خاموش تری را علیه کی روش اتخاذ کند و حداقل در چند ماه گذشته همه چیز در حالت آتش بس قرار گرفته است.
دبیر کل فدراسیون
علیرضا اسدی؛ اولین بار این نام بعد از جلسه دبیرکل فدراسیون و کارلوس کی روش در رسانه ها مطرح شد؛ مردی که گفته می شود مجوز مخصوص وزارت ورزش را برای کنترل و کاهش اختیارات کی روش در فوتبال ایران داشت. کنترل کردن مربی پرتغالی که حتی کفاشیان هم در جلسه های داخلی دست پایین را نسبت به او دارد، لزوما اتفاق بدی نیست اما درگیری های او با اجزای فدراسیون بیشتر از دلایل شخصی، به کمبودهایی مربوط می شود که در تیم ملی وجود دارد؛ زمین، کمپ، اردو و... به همین دلیل کوچک سیاست وزارت ورزش در سپردن نوک پیکان حمله به اسدی برای حمله به کی روش از اول هم پروژه ای شکست خورده به نظر می رسید.
حالا تصور کنید این پروژه اشتباه با اجرای فوق العاده بدی هم همراه شد تا علیرضا اسدی، سیبل حملات رسانه ها شود. خروجی جلسه دونفره اسدی- کی روش که توسط کی روش به بیرون درز پیدا کرد و درست کردن اتهاماتی مثل پورسانت کی روش از برند لباس تیم ملی، جز اینکه مدتی تیترهای جنجالی به رسانه ها بدهد و در نهایت منجر به استعفای رییس کمیته اخلاق بشود، کارکرد دیگری نداشت.
اعضای فدراسیون
کارلوس کی روش جلوی ساختمان فدراسیون فوتبال ایستاده بود و از حضور افرادی در طبقه سوم فدراسیون می گفت که تاب حضور او را در ایران ندارند؛ طبقه ای که به جز علیرضا اسدی، دشمن همیشگی کی روش، دفتر عباس ترابیان، دبیر کمیته بازاریابی فدراسیون هم هست.
چند سال پیش که هر روز اخبار متناقضی درباره حضور کی روش در ایران شنیده می شد، این عباس ترابیان بود که در سفر به دوبی با مربی پرتغالی ملاقات کرد و بعد هم در برنامه نود از متن ای میل های رد و بدل شده بین خودش و کی روش گفت اما رابطه نزدیک کی روش- ترابیان نقطه شروع ماجراست.
رابطه سرد آنها تا جایی پیش رفت که کی روش او را به اینکه برای حضور دژاگه و قوچان نژاد در یکی از دیدارهای تیم ملی اختلال ایجاد کرده متهم کرد و اینکه پول روزانه ای را که فدراسیون برای بازیکنان درنظر گرفته بود، به بازیکنان نزدیک به خودش می داده. به جز عباس ترابیان، هیئت رئیسه فدراسیون هم روابط چندان گرمی با سرمربی تیم ملی ندارد و از نگاه بالا به پایین کی روش به تمام اجزای فدراسیون ناخرسند است.
مربیان داخلی
ائتلاف مربیان مخالف کی روش را می توان در دو جبهه دسته بندی کرد. ائتلاف اول، مربیان سنتی هستند؛ مربی هایی که محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی در راس آنها قرار دارند. پای ثابت میزگردهای برکناری کی روش در صدا و سیما- به عنوان مهم ترین رسانه علیه کی روش - همیشه محمد مایلی کهن است. مایلی کهن به عنوان نوک پیکان حمله به کی روش، فهرست متنوعی از جنجال های لفظی، نامه نگاری، حضور در برنامه های مختلف را در هجوم به مربی پرتغالی در کارنامه اش دارد.
اختلافات قلعه نویی و کی روش هم به قدر عمیق است که بازیکنان زیادی مثل امیرحسین صادقی، نکونام و بیگ زاده قربانی این اختلافات شده اند. اما در سمت مقابل دسته مربیان آکادمیک تری قرار دارند که زیر عنوان کانون مربیان ایران از جبهه مربیان سنتی دفاع می کنند؛ مربیانی که سرآمدشان مجید جلالی است و نام حسین فرکی هم بینشان به چشم می خورد. بیانیه های کانون مربیان بعد از حذف تیم ملی از هر تورنمنتی، پای ثابت دعواهای طرفین است.
* دوستان
مربیان نسل جدید
بعد از علی دایی، خداداد عزیزی و محمد خاکپور که بلافاصله بعد از پایان دوران بازی، خیزی بلند برای مربیگری برداشتند و این روزها هم دارند بدون نقطه عطف خاصی تیم هایی معمولی را در لیگ برتر هدایت می کنند، نسل بعدی مربیان ایرانی را می توان جزء موفقیت های فوتبال ایران به شمار آورد.
نسل دوم که با ظهور مربیانی مثل یحیی گل محمدی، منصوریان، عبدالله ویسی، هاشمیان و مهدوی کیا، شروع شد، رخوت فوتبال ایران را دور ریختند، گرایش به استفاده از بازیکنان جوان داشتند، برخلاف همتاهای نسل اولیشان که شیفته کنفرانس های مطبوعاتی هستند و معمولا هم سواد آکادمیکی در فوتبال ندارند، دوره های مربیگری خوبی را پشت سر گذاشتند و قدم به قدم تبدیل به مربی های بهتری می شوند.
نقطه ای که درباره این نسل از مربیان ما را به تامل بیشتری وا می دارد، رابطه آنها با کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی است. برخلاف بیشتر مربیان داخلی که در ائتلاف دشمنان کی روش قرار می گیرند، مربیان نسل دوم و موفق فوتبال ایران ترجیح داده اند به جای اتهام زنی و شکایت از سیطره کی روش بر فوتبال ایران، سر تمرینات تیم ملی بروند، از او مشاوره بگیرند و به دنبال بالابردن استانداردهای مربیگریشان باشند.
عبدالله ویسی سر تمرینات تیم ملی می رود و از کارهای تاکتیکی کی روش نت برداری می کند. علیرضا منصوریان تمرینات بدنسازی و ریکاوری نفت تهران را براساس مشاوره های کی روش می چیند و گل محمد و هاشمیان و مهدوی کیا هم همیشه در رسانه های جزء حامیان او قرار گرفته اند. مربیانی که شاید نسبت به تعداد مربیان داخلی مخالف کی روش تعداد کمتری داشته باشند اما قطعا به خاطر نتایج تیم هایشان و ذهنیت مثبتی که بین مردم و رسانه ها دارند، حمایتشان تاثیرگذاری بیشتری از جناح رو به روی آنها دارد.
شهریار، بزرگ ترین حامی کارلوس
علی دایی همیشه انتقاداتی فنی نسبت به شیوه بازی تیم ملی تحت هدایت کی روش دارد و چندباری هم نسبت به تعطیلی لیگ و تصمیم های فدراسیون نظراتی مخالف کی روش داشته، اما در مقاطع حساس تیم ملی همیشه با قاطعیت از تیم ملی حمایت کرده است. بعد از حذف ایران از جام ملت ها و هجمه تخریبی مخالفان کی روش، علی دایی عملکرد کی روش و جوانگرایی تیم ملی را مطلوب ارزیابی کرد.
علی دایی همیشه به عنوان یک همکار حرفه ای و مهم ترین چهره فوتبال ایران پشت کی روش ایستاده است. چه موقعی که تیم ملی به خاطر استفاده از بازیکنان سرباز زیرفشار قرار گرفته بود، چه زمانی که خیلی ها حذف مقابل عراق در جام ملت ها را برنتابیدند، پشت سرمربی پرتغالی ایستاد و مثال بسیار خوبی بود برای برخورد حرفه ای با یک همکار.
در سمت مقابل این رابطه هم کارلوس کی روش قرار دارد. مربی پرتغالی برخلاف شیوه رفتاری اش در برابر بیشتر مربیان داخلی- که هیچ وقت اظهارنظری نسبت به آنها ندارد و دیده نشده از کسی تمجید کند- بارها از علی دایی گفته است: اینکه باید به حرف ها و نصیحت های دایی گوش داد و علی دایی جزء مربیانی است که می تواند به پیشرفت فوتبال در ایران کمک کند.
مردم
چند ساعت بعد از انتشار خبر استعفای کی روش در رسانه ها، کافی بود سری به صفحه، اینستاگرام، حسن روحانی، رئیس جمهور ایران بزنید تا ضریب نفوذ محبوبیت کی روش دستتان بیاید. مردمی که برخلاف طیف مخالفان او، به شدت از عملکرد کارلوس در ایران راضی هستند و به هیچ قیمتی حاضر نیستند تیم ملی ایران به دوران پیش از کی روش برگردد. مهم ترین دلیلی که کی روش را تبدیل به پرسابقه ترین سرمربی تیم ملی در تاریخ فوتبال ایران می کند، همین حمایت های مردمی است. طناب حضور کی روش در ایران، به مو رسیده اما هیچ وقت به لطف پیامک ها، کامنت ها و حمایت های هواداران تیم ملی پاره نشده است.
بعد از جام جهانی و جام ملت های آسیا، مدیران ورزش کشور درباره پایان کار کی روش در ایران به اجماع رسیده بودند اما همین حمایت ها بود که پای رئیس جمهور را به قضیه باز کرد و کی روش را تا امروز برنده تمام نبردها کرده است. برخلاف بیشتر مخالفان کی روش که او را مستشاری غربی می دانند که ایرانی ها را تحقیر می کند، آنالیز رفتاری کی روش در سال های حضور در ایران ثابت می کند او بیشتر از خیلی از مربیان ایران هم مقبولیت مردمی دارد، هم به خوبی از این محبوبیت به نفع مقاصدش استفاده می کند.
فردوسی پور
این یک واقعیت است که عادل فردوسی پور در جریان گزارش های فوتبال و برنامه ۹۰ می تواند افکار عمومی را به سمت مثبت یا منفی جلوه دادن چیزی هدایت کند. خیلی ها می گویند جمله «خداحافظ آقای برانکو»ی عادل فردوسی پور درجریان گزارش آخرین دیدار ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ سنگ قبر حضور برانکو در ایران شد یا شوخی «چقدر خوبیم ما...» در شب شکست مقابل آرژانتین، سند بازی رضایت بخش ایرانی ها بود.
عادل فردوسی پور با تکیه بر قدرت رسانه ای برنامه ۹۰، همیشه توانسته هجمه ها و فشارهایی را که به کی روش وارد می شود، جمع و جور کند؛ حامی ای که می تواند شکست ایران در جام ملت های آسیا را موجه نشان دهد و باعث شود مردم ایران در نظرسنجی این برنامه با پیامک های میلیونی خود رو به روی وزارت ورزش و همه برنامه های که قرار بود حکم به اخراج کی روش بدهند، بایستند به همه اینها مشورت پذیری کی روش از مرد اول رسانه ها را هم اضافه کنید تا دستتان بیاید کی روش خودرای چطور مقابل عادل فردوسی پور نرمش به خرج می دهد.
نظر کاربران
کی روش به فوتبال ما شخصیت ودیسیپلین داد اولین بارتوتاریخ تیم ملی تیمی داریم که میشه بهش افتخارکرد وبالید تیمی که تا آخرین لحظه میجنگه مثه بازی باعراق پس کی روش بایدبمونه ما دوستش داریم عاشقانه
خداوکیلی یه دونه است . نه اینکه نفهمیم اگه ایرانه بخاطر پوله و همینطور تجریه ولی این مرد خیلی بزرگه هر مصاحبه کی روش یه کتاب درسه .
خدایش از ما ایرانی ها ایرانی تره
محبوب و ماندکار
کی روش کبیر
قلعه نوعی و درخشان و به عنوان دشمن جا انداختی!