دیوید بووی در فاصله دو روز بعد از انتشار آخرین آلبومش بر اثر سرطان درگذشت
وداع با افسانهای که جهان را خاکستری میدید
دیوید بووی یکی از بزرگتری هنرمندان عصر طلایی راک در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ روز گذشته بر اثر سرطان درگذشت و اینگونه موسیقی پاپ یکی از شاخصارین و غریبترین چهرههایش را از دست داد.
بووی که چندر روز پیش در روز تولد ۶۹ سالگیاش بیست و پنجمین آلبوم استودیی را منتشر کرده بود، روز یکشنبه با میلیونها هوا دارش در سرتا سر دنیا وداع کرد.
در بیانیه ای که خانواده او در رسانه های اجتماعی منتشر کرده اند آمده: «دیوید بووی امروز درحالیکه خانواده اش در کنار او بودند، پس از ۱۸ ماه مبارزه شجاعانه با سرطان در آرامش درگذشت»
خواننده ، آهنگساز و ترانه سرایی برجستهای که با ادبیات منحصر به فردش در تحولات بزرگی که در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی ره داد بسیار موثر بود. بووی یکی از ساختار شکنترین جهرههای راک در عصری طلایی راک بود. مردی که با چشمان دو رنگ که تصویری جادویی در عیم حال با اتوریته و جذابیت خاص خودش روی صحنه ظاهر میشد. پرفرومنس به خصوص خودش داشت و ادبیات موسیقی راک را به سهم خود ارتقا داد.
دیوید بووی (David Bowie) آفتابپرست دنیای موسیقی بود. هنرمندی که در سراسر حرفه و زندگیاش به او به چشم بیگانهای عجیب غریب نگاه کردهاند مردی با چشمانی آبی و ظاهری غیرمتعارف، راکری موفق و سنت شکن و یک ستاره تمام عیار موسیقی پاپ که در هرکدام از این جنبهها مقلدان زیادی از راه و روش او در دنیای موسیقی متولد شدند. همکاری بووی در اواخر دهه هفتاد با برایان اینو (یکی از بنیانگذارن موسیقی امبینت) او را در زمره معدود هنرمندان پیشکسوتی قرار داد که موسیقی جریان نو آنها را جدی گرفت. در دهه هشتاد بووی با آلبوم «بیا برقصیم» (۱۹۸۳) موسیقی پاپ جریان اصلی را دنبال کرد و تلاشهای بسیاری نمود تا با تمایلات جدید و معاصر آن زمان همگام باشد.
دهه نود دورهای بود که بووی موسیقی گرانج، اینداستریال راک، رپ و دنس را به آغوش کشید و موفقیتهای متعددی هم در این عرصهها کسب کرد. تا آن زمان دیگر جایگاه او در تاریخ موسیقی محکم و مسلم شده بود و بووی به عنوان هنرمندی شناخته میشد که بر هنر اجرای پرطمطراق و خودنمایی همان تاثیری را داشت که جیمی هندریکس برای گیتار الکتریک داشت.
علاقمندان سینما هم او را در فیلمهای به کارگردانی نیکلاس روگ و کریستوفر نولان دیدهاند. مشهورترین فیلمی که او بازی کرد، «پرستیژ» نام داشت. در بازیگری هم موفق بود و البته به دلیل تمرکزش بر موسیقی هیچگاه بازیگری را چندان جدی نگرفت.
دیوید بووی با نام دیوید جونز هشت ژانویه ۱۹۴۷ در لندن به دنیا آمد در سیزده سالگی نواختن ساکسیفون را آغاز کرد و و بعد از ترک دبیرستان بروملی سه سال به عنوان هنرمند تبلیغات فعالیت کرد. بعد نواختن در گروه را آغاز کرد و نام خود را به دیوید بووی تغییر داد تا نام او با نام دیوی جونز از گروه مانکیز اشتباه گرفته نشود. او در سال ۱۹۶۶ سه تکآهنگ منتشر کرد و به این ترتیب فعالیت خود را به عنوان یک موزیسین صاحب اثر به طور رسمی آغاز نمود. او در سال ۱۹۶۹ با انتشار قطعهای به نام «اعجوبهی فضایی» شهرت بسیاری کسب کرد و این ترانه تبدیل به اولین قطعهی هیت او شد.
بووی در نوجوانی دچار حادثهای شد و یکی از چشمانش از آن به بعد جهان را خاکستری میدید و از تشخیص رنگ ها ناتوان شد. این اتفاق در تمام طول او تفیسر متفاوتی از زندگی برای او به همراه داشت.
موسیقی نوآورانهی بووی و مهارت او روی استیج بعد جدیدی را به موسیقی پاپیولار دهه هفتاد افزود. بووی در طی چهار دهه فعالیت حرفهای خود افتخارات زیادی را کسب کرده است از جمله دو جایزه گرمی، چند جایزه بریت، چند جایزه برای موزیک ویدئوهایش و بسیاری افتخارات و جوایز دیگر. تاکنون بیش از ۱۴۰ میلیون نسخه از آلبومهای او فروش رفته و در بریتانیا ۹ آلبوم پلاتینیوم، ۱۱ طلا و ۸ نقره را در کارنامه کاری اش ثبت کرده است. مجله رولینگ استون در لیست صد هنرمند راک او را در جایگاه سی و نهم قرار داده و بیست و سومین خواننده موفق تاریخ راک میداند. بووی در سال ۱۹۹۶ به تالار مشاهیر راک اند رول پیوست و در سال ۲۰۱۳ یکی از اعضای تالار مشاهیر علمیتخیلی و فانتزی شناخته شد.
آخرین ستاره سیاه
آخرین آلبوم بووی «ستاره سیاه» (Blackstar) نام داشت که با عکس ستارهای سیاه رنگ روی جلد آن به بازار عرضه شد. این آلبوم سه روز پیش (هشتم ژانویه ۲۰۱۶/ هجدهم دی ماه) توسط کمپانی خودش (ISO Records) منتشر شد. ستاره سیاه بیست و پنجمین آلبوم استودیویی بووی محسوب میشود که حدود ۴۱ دقیقه و شامل هفت قطعه است. قطعهی عنوان این آلبوم که در سال گذشته میلادی، روز بیست نوامبر به صورت تکآهنگ منتشر شد در سریال تلویزیونی «آخرین پلنگها» استفاده شده است. از این آلبوم تک آهنگ دیگری نیز به نام «لازاروس» قبل از انتشار آلبوم به صورت دیجیتال منتشر شده بود و دو قطعه هم از آثار پیشین او هستند که برای این آلبوم ضبط مجدد شده اند. در این آلبوم از سازهای گیتار اکوستیک، فلوت، ساکسیفون، پیانو، ارگان، کیبورد، گیتار باس، درامز و پرکاشن استفاده شده است.
برخورد منتقدین با این آلبوم مثبت بوده و در سایت متاکریتیک ۸۶ امیتیاز آورده است. این امتیاز از ۱۰۰ و بر اساس ۲۸ نقدی است که در مورد آلبوم نوشته شده. امتیاز دیگر سایتها و مجلات نقد موسیقی به این آلبوم به قرار زیر است:
سایت آل میوزیک: ۵/۴ ستاره؛ مجله تخصصی موسیقی اکسکلیم: ۱۰/۸ امتیاز؛ روزنامه انگلیسی ایندیپندنت: ۵/۴ ستاره؛ نیویورک تایمز: +؛ مجله انامای (NME): ۵/۴ ستاره؛ مجله اینترنتی موسیقی پیچفورک: ۱۰/۸.۵؛ مجله اینترنتی پاپمترز: ۱۰/۹ امتیاز؛ مجله رولینگ استون ۵/۴ ستاره و مجله موسیقی اسپین: ۱۰/۷ امتیاز
با این حساب میتوان گفت این آلبوم در مجموع مورد تایید و توجه منتقدان قرار گرفته است. دیوید فریک، منتقد مجله رولینگ استون آن را یکی از خشنترین اثار تجربهگرایانهی بووی و بهترین شاهکار ضد پاپی خواند که از دهه هفتاد به بعد توسط بووی خلق شده است. اندی گیل از مجله ایندیپندنت این آلبوم را افراطی ترین اثر بووی معرفی کرد و نوشت: «ستاره سیاه در بیشترین فاصلهای که بووی از موسیقی پاپ گرفته ایستاده است».
تام دویل، منتقد مجله کیو نوشت: «ستاره سیاه بیانیهای موجزتر از "روز بعد" (آلبوم پیشین بووی در سال ۲۰۱۳) و البته خیلی جذابتر از آن است». مایکل رنسیک منقد مجله اکسکلیم نیز نقد مثبتی بر این آلبوم نوشت و در آن گفت: «ستاره سیاه اظهارات کسی است که به زندگی در گذشته علاقهای ندارد اما برای اولین بار در این سالها توقف کرده تا بقیه به او برسند». نیویورک تایمز هم این آلبوم را اثری احساسی و مرموز توصیف کرد که همزمان ساختارمند و خودانگیخته است و بالاتر از همهی اینها اثری است خودمحور که در پی پاسخ دادن به توقعات و انتظارات مخاطبان ایستگاههای رادیوییاش نیست.
ارسال نظر