سوال از بازیگران؛ اگر یک پورشه برنده شوید چه کار میکنید؟
فكرش را بكنید، واقعا فقط یک لحظه فكرش را بكنید اگر امروز زنگ در خانهتان را بزنند و بگویند شما برنده یك دستگاه اتومبیل پورشه هستید، حتی فكر آن هم فوقالعاده است.
برترین ها: فكرش را بكنید، واقعا فقط یک لحظه فكرش را بكنید اگر امروز زنگ در خانهتان را بزنند و بگویند شما برنده یك دستگاه اتومبیل پورشه هستید، حتی فكر آن هم فوقالعاده است.
ما ستارههای محبوب شما را در آرزوهای ایدهآلمان شریك كردیم تا ببینیم آنها چه میگویند. البته همانطور كه حدس میزدیم مثل همیشه غیرقابل پیشبینی بودند و با جوابهایشان شگفت زده شدیم.
همیشه پرانرژی و سرحال است. بعید میدانیم كسی تا به حال او را بدون لبخند دیده باشد. با شناختی كه از شور و هیجان او داشتیم، به نظرمان بهترین گزینه برای خیالپردازی با یك ماشین گرانقیمت و مدل بالا رسید. حدسمان درست بود. رستمی، عاشق ماشین است و خودش پشت یك دستگاه خودرو كیا اسپورتیج مینشیند. ماشینی كه البته به راحتی حاضر است آن را قربانی پورشه عزیز بكند: «اگر من یك پورشه ببرم به سرعت ماشین خودم و پورشه را میفروشم و یك دستگاه مازراتی میخرم. قلبا پورشه را دوست ندارم. اما برای مازراتی عزیزم همه كاری میكنم. اول از همه بخشی از همان پول فروش پورشه را برای مازراتی جانم خیرات میكنم و به یك موسسه خیریه صدقه میدهم. بعد هم با بقیه پول آن دست زن و بچهام را میگیرم و به سفری دور و دراز میرویم، جایی در آمریكایجنوبی یا خاور دور. تا وقتی پولهایم تمام شود همانجا میمانیم.»
انگار بازی در نقش دكترها و دانشمندان زن ذلیل و دست و پا چلفتی، پیشانی نوشت اوست. دكتر نیما افشار مظلوم سریال «ساختمان پزشكان» را حتما یادتان است. او این روزها با سریال «ساخت ایران» بار دیگر مهمان خانههای شماست. سراغ بهنام تشكر رفتیم تا ببینیم اگر یك بازیگر حرفهای و خوشصدای تئاتر صاحب پورشه شود چه میكند: «قطعا آن را میفروشم و هرگز سوارش نمیشوم. به یك علت ساده، خجالت میكشم. از اینكه در شهری كه خیلی مردم در به در به دنبال تامین مخارج روزانهشان هستند، من پشت ماشین ۲۰۰،۳۰۰ میلیونی بنشینم از صمیم قلب خجالت میكشم. بعد هم من كه خانه ندارم و مستاجرم بهتر است پورشه را بفروشم و با پول آن خانهای كوچك و ماشینی مدل پایینتر بخرم.»
خب، هیچ كس هم نگفته زنها عاشق ماشین هستند. تا بوده از قدیم مردها عشق اول و آخر زندگیشان ماشین بوده. اصلا چرا ما فكر میكنیم چون عاشق پورشه هستیم همه باید عاشق آن باشند؟ بعضیها هستند که پورشه دوست ندارند، به یك علت ساده، آنها اصلا رانندگی نمیكنند. گلاره عباسی، بازیگر جوان تلویزیون یكی از این افراد است. البته او از بردن پورشه خیلی هیجانزده میشود: «وای فقط خدا میداند چقدر خوشحال میشوم اگر ماشینی به این گرانقیمتی ببرم نه به خاطر خودش، به خاطر پولش. امیدوارم پورشه باعث شود حداقل بروم رانندگی یاد بگیرم و گواهینامه بگیرم. البته در هر حال جناب گرانقیمت را خواهم فروخت تا به آرزوهایم برسم. یكی از برنامههای من برای زندگیام سفر به دور دنیاست، پس پورشه را میفروشم و با پولش به هرجا كه بخواهم سفر میكنم. اصلا ای كاش الان واقعا با من تماس بگیرند و بگویند پورشه بردی. كاش شما زنگ زده بودید و این را به من می گفتید. حالا به این نتیجه رسیدم كه با این دستمزدهای بازیگری كه هیچ وقت نمیتوان به سفر دور دنیا رفت، من از این به بعد میروم تو كار شركت در مسابقات و قرعهكشیها شاید سرانجام یك ماشین گرانقیمت بردم و عاقبت به خیر شدم.»
احتمالا برای همیشه او را با نقش بلدالملك در «قهوه تلخ» به یاد میآوریم اما اگر بخواهید عارف لرستانی را بیشتر بشناسید، باید بدانید كه او اتفاقا با این كاراكتر شباهتهایی هم دارد. لرستانی اگر بیشتر از بلدالملك جدی نباشد كمتر نیست. او یك كرمانشاهی باغیرت است كه اهداف مهمی را دنبال میكندكه پورشه و ماشین و ماشین بازی در آن هیچ جایی ندارد:« صد در صد میفروشم، شك نكن. اصلا ماشین باز نیستم. در این شهر اگر پورشه داشته باشید، فقط معذب میشوید و باید مواظب باشید بلایی سر ماشینتان نیاید. من برای پورشهای كه ببرم برنامههای بهتری دارم. سالهاست میخواهم مستند چند قسمتی درباره شهرم، (كرمانشاه)، بسازم. میخواهم درباره همه چیز آن از حیاتوحش و طبیعت گرفته تا موسیقی،تاریخ و... صحبت كنم. نه اینكه حالا بگویم از پول بدم میآید، اتفاقا میخواهم با ساخت این مجموعه هم به شهرم ادای دین بكنم و هم پول در بیاورم.»
بیتردید اگر یك نفر در فهرست ۱۰ نفره ما باشد كه به راحتی بتواند یك دستگاه پورشه خریداری كند و احتیاجی به بردن آن نداشته باشد، مسعودخان دهنمكی است؛ كارگردان مجموعه فیلمهای پرفروش «اخراجیها» میلیاردها تومان از فروش این فیلمها درآمد داشته است. درآمدی كه قسمت عمده آن صرف مطالعه و تحقیق و انتشار كتاب پیرامون دفاع مقدس شده است. او به گفته خودش خیلی ماشین باز نیست اما خاطرات جالبی در این مورد دارد:
« من وقتی هنوز اخراجیها را نساخته بودم، یك پراید داشتم. بعد بعضیها كه من را میشناختند، میگفتند آقای دهنمكی پول از كجا آوردی این ماشین را خریدی در صورتی كه خرید چنین ماشینی آن موقع با پول شخصی برای من مقدور بود. اما بامزه این است كه بعد از اخراجیها من یك هیوندا IX۳خریدم. اما حالا باز هم بعضیها میگویند آقای ده نمكی پس بنز و بیام و را كجا گذاشتی چرا آنها را سوار نمیشوی. اما جدای از این حرفها من نه اهل ماشین و ماشین بازی هستم و نه اهل تجملات. من اگر هم چنین ماشینی ببرم شاید برای تفریح یكی، دو بار با آن دوری بزنم اما در نهایت آن را میفروشم و پولش را صرف ساخت یك فیلم میكنم. با یك پورشه ۳۰۰ میلیون تومانی یا حتی گرانتر بهراحتی میتوان یك كار فرهنگی و اجتماعی خوب كرد.»
پدیده بازیگری در سال ۹۰ شد. او با سریال «وضعیت سفید» یك شبه ره صد ساله را رفت و به یكی از بازیگران شناختهشده تبدیل شد. شباهت عجیب او به یكی از بازیگران پیش از انقلاب به سرعت اسمش را سر زبانها انداخت. عباس غزالی بچه صاف و ساده جنوب شهر است كه سالها برای رسیدن به این نقطه تلاش كرده و زحمت كشیده. او برای به دست آوردن ماشین گُلی هم كه زیر پا دارد، كم تلاش نكرده بنابراین ماشینش را دوست دارد و از آن راضی است. اما خب چه كسی است كه پورشه را نخواهد حالا گیریم كه بخواهد آن را بفروشد:« معلومه خیلی خیلی خوشحال میشوم. مگر غیر از این ممكن است. فكر كنم از خوشحالی ۳،۲ شبی خوابم نبرد. اول یك مدت با عذرخواهی از گُل عزیزم پشت آن مینشینم و برای خودم در این شهر بزرگ دور میزنم. البته احتمالا نتوانم از امكان سرعت بالای آن استفاده كنم چون همیشه در ترافیك و پشت چراغ قرمز میمانم. اما خیالی نیست همان هم مزه خودش را دارد. اما بعد از مدتی آن را میفروشم و از یك مشاور اقتصادی مشورت میگیرم(چون خودم خیلی از سرمایهگذاری و این چیزها سر در نمیآورم، فاصلهاش با هنر زیاد است.) تا ببینم با پول آن چه سرمایهگذاریای میتوانم بكنم. من عشق ماشین مدل بالا هستم اما از این ماشین گُلی كه دارم خیلی راضیام و دوستش دارم.»
خیلیها میگویند او بالاخره روزی یكی از سوپراستارهای سینمای ایران میشود. وقتی نخستین كارش دیده شد، گفتند او تركیبی از شهاب حسینی و محمدرضا گلزار است اما بعد از فیلمهایی چون «امشب شب مهتابه»، «صد سال به این سال ها»، «بیداری رویا»، «یه حبه قند» و... دیگر باور آوردند كه این جوان خوشسیما سبك و سیاقی متفاوت و مستقل دارد. امیرحسین آرمان یك عشق ماشین واقعی است. درست است كه او به یك پژو ۲۰۶ صندوقدار قناعت كرده اما شبها در آرزوی ماشین رؤیاهایش، لامبورگینی، میخوابد:«پورشه، واقعا چه كسی ممكن است آن را نخواهد. اگر عاشق ماشین باشید كه دیگر تكلیفتان معلوم است از خوشحالی سكته میكنید. اما من به پورشه خودم میگویم، عشقم جایی برای ما در این شهر نیست. پس آن را میفروشم و میروم در مناطق آزاد که مالیات ماشین گران نیست یک خانه و یک پورشه میخرم. البته ماشین رؤیاهای من لامبورگینی رونتون است كه از آن فقط ۲۰ عدد ساخته شده. امیدوارم روزی به آن برسم.»
برای كسی كه هر ماشینی بخواهد میتواند تهیه كند، بردن یك اتومبیل پورشه اصلا نمیتواند زیبایی داشته باشد. این سؤال مهمی است كه وقتی میخواهید درباره پورشه با دانیال عبادی صحبت كنید به ذهنتان میرسد. عبادی را به دلیل تحصیلات عالیاش در بهترین دانشگاه فنی كشور باید شاگرد اول سینما دانست. بعید میدانم بازیگر دیگری را با مدرك كارشناسی ارشد از دانشگاه صنعتی شریف در سینما و تلویزیون داشته باشیم. او این روزها سرش خیلی شلوغ است. عبادی هم مثل بیشتر مردان جوان، عاشق ماشینهای مدل بالاست. با این تفاوت كه او به دلیل شرایط مالیاش امكان تهیه اكثر آنها را دارد اما حالا با اتومبیل لندكروزش راحت است و تصمیمی برای تغییر آن ندارد. عبادی تصمیم جالبی برای پورشه خیالیاش دارد:«اگر این جایزه را ببرم قطعا همه آن را بین چند نفری كه میدانم به كمك احتیاج دارند و آنها را میشناسم، تقسیم میكنم.»
شما كه هنوز روح مهربان سریال «پنج كیلو تا بهشت» را در ماه رمضان گذشته از یاد نبردید. پریناز ایزدیار از بازیگران جوان و پرانرژی سینما و تلویزیون است. اگر شما هم جزو هواداران او هستید ما به شما اطمینان میدهیم بهزودی او را در یكی از سریالهای به یادماندنی این سالها خواهید دید. او كه حالا به یك پژو ۲۰۷ قناعت كرده برنده یك دستگاه اتومبیل پورشه شدن را در خواب هم نمیبیند:«اصلا حتی نمیتوانم فكرش را بكنم. چنین چیزی در مغزم نمیگنجد. مگر میشود؟ اگر پورشه ببرم صد در صد مدتی سوارش میشوم اما فكر میكنم بعد از مدتی آن را بفروشم. در این شهر استفاده از این جور ماشینها سخت است، بعد هم با پول آن میتوانم خیلی كارها انجام دهم. اما بدون اینكه بخواهم شعار بدهم یا پز خیری بگیرم میگویم قطعا بخشی از پول فروش پورشه را صرف كارهای خیریه مثل كمك به كودكان بیسرپرست و بد سرپرست میكنم.»
او یك بازیگر حرفهای تئاتر است كه خیلی از نقشها مثل نقش مرلین مونرو را برای نخستین بار در ایران روی صحنه اجرا كرده. اما بیتردید شما این بازیگر جوان را بیشتر با سریالها و فیلمهای سینماییاش میشناسید. فرناز رهنما، كه همین جا یك بار برای همیشه بگوییم هیچ نسبتی با بهاره رهنما ندارد، آن زن افسرده و بدبین سریال «ساختمان پزشكان» نیست. او پرانرژی، اهل ورزش و یك رزمیكار درست و حسابی است كه البته از بردن یك دستگاه پورشه ترشح آدرنالین در خون بدنش به بالاترین حد خودش میرسد. این را خودش میگوید:«وای اگر این خبر را بشنوم دلم هری میریزد و آدرنالین خونم در بالاترین حد ممكن ترشح خواهد شد. اینقدر ذوقزده میشوم كه گوشی تلفن را بر میدارم و بلافاصله به همه دوستان، خانواده و فامیل خبر میدهم. البته در شهری كه شما حتی اینچنین ماشینی را نمیتوانید راحت پارك كنید، طبیعی است كه پورشه عزیز دردانه را با حسرت و دلتنگی میفروشم. خب خانه ما طبقه چهارم است و آسانسور هم نداریم. اگر من و همسرم بخواهیم خانواده كوچكمان را بزرگتر كنیم و فرزندی داشته باشیم، بهتره خانه را عوض كنیم. پس من این ماشین گرانقیمت را میفروشم و خانهای بزرگتر میخرم.»
نظر کاربران
جالب بود ولی آخه الان که با 300 ملیون هم نمی شه یه خونه ی شیک خرید ...
راستی اصلا تصور نمیکردم دانیال عبادی یه همچین سابقه ی خوبی داشته !!!!!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
بازم ایول به ده نمکی که میخواد بفروشتش باهاش کار فرهنگی کنه!
بعضی ها که ...
دانیال عبادی رو تاحالا ندیده بودم ولی خوش بحالش منم عاشق سینمام.واقا باریک داره
احسنت
نمیدونستم بازیگرای ما این قدر روشن فکر باشن !!!!!!!!!!!
ولی خودمونیما اینا همش یه مشت حرفه..............