سروش صحت: طرفداریم در فوتبال مفت نمی ارزد!
فوتبال بازی نمی کنم ولی به شدت فوتبال نگاه می کنم اما من خیلی طرفدار بدی هستم. از آن طرفدارها که مفت نمی ارزند چون طرفدار واقعی نباید به دنبال دلیل و منطق باشد و نباید با هر وزش بادی تیمش را عوض کند.
او هم بازیگر موفقی است و هم نویسنده و کارگردانی توانا. این روزها صحت با نقش «سرافراز» در فیلم «خوابم می آد» روی پرده سینماهاست. نقشی که به اذعان خودش، عطاران و منتقدان از کارهای متفاوتش است. اما به این نقش انتقادهایی هم شده است که صحت بعضی از آنها را می پذیرد و بعضی را پاسخ می دهد.
می خواستیم با صحت درباره این فیلم صحبت کنیم اما حرفمان به قول معروف گل انداخت و به فوتبال، دغدغه های شخصی او و حضور پسرش در «شام ایرانی» کشید. با تماشای دقیق تر سروش صحت همراه باشید:
فیلم دوپاره است، به خود رضا هم گفتم
«خوابم می آد» اولین تجربه همکاری سروش صحت و رضا عطاران نیست. این دو نویسنده، کارگردان و بازیگر آنقدر با هم کار کرده اند که دیگر حسابی جنس کار هم را می شناسند. بازی صحت در نقش سرافراز، آدم گردن کلفت، مخوف و مرد رند، نقشی متفاوت در کارنامه این بازیگر است.
او درباره این نقش می گوید: «اولین توضیحی که رضا درباره این نقش به من داد این بود که سرافراز آدم مخوفی است. علت اینکه اینقدر هم کم حرف می زند به خاطر این است که این خوف را بیشتر در دل بقیه ایجاد کند. یعنی این مسئله که به نظر مخوف بیاید، برایش خیلی مهم است. او می خواهد زیاد دیده و شناخته نشود تا بیشتر این خوف را ایجاد کند. اما سرافراز در عین حال آدم رند و زبلی است که با وجود این همه پول، خدم و حشمی که دارد، حتی از یک تراول پنجاه هزار تومانی هم نمی گذرد. سرافراز همه چیز را می خواهد. عطاران به من گفت این نقش متفاوت با کارهایی است که تا به حال انجام داده ای. درست هم می گفت. برای من واقعا نقش متفاوتی بود.»
صحبت همچنین در پاسخ به این انتقاد که ارتباط بین سرافراز در شروع فیلم یا صحنه های نیمه دوم کمرنگ است، می گوید: «خیلی ها بر این باور هستند که «خوابم می آد» فیلمی دو تکه است. به نظر من هم فیلم دو تکه یا دو پاره است و این را به خود رضا هم گفتم. بخش اول فیلم که در خانه و خانواده می گذرد، با آن بخشی که داستان وارد فضای آدم ربایی و دزدی می شود، دو بخش مجزا هستند که خوب به هم چفت و بسط نشده اند.»
انتقاد دیگری که به نقش سرافراز وارد است واکنش او به گروگان گرفته شدن همسرش است. بازیگر نقش سرافراز در این باره می گوید: «به نظر من زمان فیلم همینطوری هم زیاد بود چه برسد به اینکه می خواستیم همه این واکنش ها را نمایش بدهیم. اینها چیزهایی است که همین الان هم می شود فهمید و احتیاجی به تصاویر اضافه ندارد. مثلا مشخص بود که در همان طلافروشی تلفنی قرار و مدارهای شان را گذاشته اند. این هم که مثل روز روشن بود که دوتا آدم ربای ناشی و بی دست و پا نمی توانند از پس آدمی مثل سرافراز بربیایند و از او پول بگیرند. آدمی که همیشه ۳ نفر بادیگارد دور و برش هست، قطعا از پس این دوتا برمی آمد.»
صحت همچنین درباره نحوه ورود به این پروژه توضیح می دهد: «وقتی رضا به من این نقش را پیشنهاد داد، قطعا آشنایی و دوستی مان برایم انگیزه بسیار قوی ای بود اما به هر حال مثل همیشه اول فیلمنامه را خواندم و پسندیدم و بعد رفتم صحبت کردم.»
این مرد کلاه دارد
اما این طرفداری و علاقه سروش صحت به دوست و همکارش رضا عطاران، به اولین همکاری شان برنمی گردد. او از زمان «ساعت خوش» عطاران را دوست داشته. صحت درباره نحوه آشنایی شان می گوید: «من از زمان «ساعت خوش» رضا را دوست داشتم اما آشنایی ما به سریال «قطار ابدی» برمی گردد. این سریال را بهروز بقایی و رضا عطاران می ساختند و من یکی از نویسندگان این کار بودم و ۱۰ قسمت آن را نوشتم.
دوستی ما از همان سال ۷۸ یعنی ۱۳ سال پیش شروع شد.» بازیگر فیلم هایی چون «گاوخونی» و «سن پطرزبورگ» درباره ماندگارترین تصویری که از عطاران در ذهن دارد، گفت: «مردی که کلاه سرش است و همینطور که در مسیر زندگی پیش می رود، به هر چیز خنده داری می خندد. سر همین کار «خوابم می آد» محیط خیلی دوستانه بود و همینطور که کار مسیر خودش را طی می کرد به ما هم کلی خوش گذشت و دور هم خندیدیم.
هیچ کس سر کار عطاران احساس بسته و منقبض بودن نمی کند و جوی است که همه از کاری که می کنند لذت می برند. در این کار علاوه بر خود عطاران، هومن بهمنش، مدیر فیلمبرداری هم به عنوان کوهی از انرژی مثبت بود. بهمنش همانقدر که کارش خوب است، دوست داشتنی است و با او سر کار خیلی خوش می گذرد. سر فیلمبرداری این فیلم مثل این بود که یک عده پیک نیک رفته باشند و حین تفریح و خوش گذرانی کارشان را هم بکنند.»
از آن طرفدارها هستم که مفت نمی ارزند
سروش صحت یک فوتبالدوست حرفه ای است. برای همین وقتی عادل فردوسی پور برای حضور در برنامه ۹۰ از او دعوت کرد، لحظه ای درنگ نکرد. رامبد جوان، حبیب رضایی و سروش صحت مهمانان ویژه آخرین برنامه ۹۰ در سال ۹۰ بودند.
صحت درباره چگونگی حضورش در این برنامه پرطرفدار می گوید: «هر سه نفر ما مثل اکثر مردم ۹۰ دوست و فردوسی پور دوست بودیم. من آقای فردوسی پور را قبلا هم چند بار دیده بودم و آشنایی داشتیم. برای همین وقتی با من تماس گرفت و گفت دوست دارد در آخرین برنامه سال شرکت داشته باشم، با کمال میل پذیرفتم. او توضیح داد که سال قبل سورپرایز ما این بوده که مرتضی احمدی را در آخرین برنامه سال آوردیم و امسال دوست داریم شما بیایید. من زیاده از حد خوشحال و هیجان زده شده بودم. اینقدر که دیگر وقتی آنجا رسیدیم یک مقدار ساکت شده بودم.»
صحت که از استقبال مردم از این قسمت برنامه ۹۰ خوشحال بود، می گوید: «خدا را شکر، گویا مردم خیلی آن قسمت را دوست داشتند و استقبال کردند. فردوسی پور هم از حضور ما راضی بود.»
بازیگر فیلم های «پوپک و مش ماشالا» و «تقاطع» فوتبالیست نیست اما فوتبال را خیلی دوست دارد. او با تاکید بر این علاقه می گوید: «فوتبال بازی نمی کنم ولی به شدت فوتبال نگاه می کنم اما من خیلی طرفدار بدی هستم. از آن طرفدارها که مفت نمی ارزند چون طرفدار واقعی نباید به دنبال دلیل و منطق باشد و نباید با هر وزش بادی تیمش را عوض کند.
طرفدار واقعی باید رگ گردنش برای تیمش باد کند و باید خارج از هر منطق و معیار و دلیلی طرفدار تیمش بماند. طرفدار باید در هر شرایط پا به پای تیمش برود ولی من هیچ کدام از این خصلت ها را ندارم و مثل آب خوردن تیمم را عوض می کنم.
گاهی طرفدار قهرمانم و گاهی طرفدار تیم بازنده. گاهی طرفدار تیمی هستم که فکر می کنم وضع اقتصادی کشورش خراب است و احتیاج به برد دارد. گاهی طرفدار تیمی که ستاره آن را دوست دارم و گاهی طرفدار تیمی که مثلا یکی از اقواممان در شهر آنها زندگی می کند.
مثلا زمانی طرفدار برزیل بودم اما الان چون مسی در آرژانتین است، طرفدار آرژانتین هستم. از آلمان همیشه بدم می آمد اما الان چون یوآخیم لو را دوست دارم، طرفدار آلمان هستم چون ماتراتزی به زیدان اهانت کرد از ایتالیا بدم می آید اما چون مقابل اسپانیا خوب بازی کرد، از آن خوشم آمد اما از آن طرف چون وضع اقتصاد اسپانیا هم خراب است دلم می خواست این تیم ببرد.
ولی بعد دیدم وضع اقتصادی ایتالیا از اسپانیا هم خراب تر است برای همین دوباره طرفدار ایتالیا شدم. خلاصه در هر بازی همه این معادلات پیچیده را دخیل می کنم اما در نهایت به نظرم مهم این است که از فوتبال دیدن لذت می برم.»
خوشحالم به هیچ وجه استقلالی و پرسپولیسی نیستم
اما صحت که یک طرفدار پیچیده فوتبال است درباره تیم های ایرانی تکلیفش روشن تر است: «الان خوشحالم که در تیم های ایرانی دیگر به هیچ وجه طرفدار تیم های استقلال و پرسپولیس نیستم چون این دو تیم به اندازه کافی طرفدار دارند. من فکر می کنم الان وقت حمایت از تیم های شهرستانی است. تیم هایی مثل سپاهان که واقعا تیم خوبی است یا تراکتورسازی یا مس سرچشمه، اینها تیم های خوبی هستند که به یک شهر انرژی می دهند. طرفدارهای این تیم ها با جدی گرفتن آنها باید باعث شوند فوتبال دو قطبی ما به سمت فوتبال چند قطبی برود و هر تیمی طرفدارهای خاص خودش را داشته باشد.»
صحت که زمانی شنا بازی می کرده تماشاگر جدی همه ورزش هاست. او می گوید: «در این مورد من با همسایه مان آقای داوود رشیدی، هم سلیقه هستم و هر دو بیننده پر و پا قرص همه مسابقات ورزشی هستیم و خیلی به ما خوش می گذرد چون پای همدیگر در تماشای مسابقات هستیم اما تماشای دوومیدانی در این بین یک مزه دیگری دارد. چه لذتی دارد وقتی تلاش زیبای قهرمانان برای عبور از خط پایان را می بینی.»
این تئاترهای دوست داشتنی
سروش صحت یک چهره فرهنگی به تمام معناست. او را همیشه می توانید در سالن های سینما، تئاتر و گالری ها پیدا کنید. او همینطور کتاب و مجله خوان حرفه ای است و یک ستون ثابت هم پنجشنبه هر هفته در صفحه آخر روزنامه اعتماد دارد.
صحت درباره فعالیت های فرهنگی اخیرش می گوید: «جدیدترین کتابی که گرفتم و دارم می خوانم «آدولف» نوشته بنجامین کنستانت است. تئاتر خوب هم این اواخر زیاد دیدم. یکی «خیال های جاده جاجرود» به کارگردانی غزاله معتمد بود، یکی «گروتسکی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی» که خیلی خوب بود و همینطور «عجایب المخلوقات» رضا ثروتی و من «عاشق حامد بهداد هستم» افشین هاشمی که بسیار دوست داشتم. هر چهارتا کار به نظرم عالی بودند. این اواخر چون درگیر کار بودم سینما کم رفتم. فیلم «وقت اضافه» را هم به کارگردانی گوست وان چاک دیدم که واقعا دل از من برد.»
حیف که عمر کوتاه است
نویسنده سریال های «بزنگاه» و «ترش و شیرین» درباره مهمترین دغدغه این روزهایش می گوید: «چقدر حیف است که عمر کوتاه و وقت ما در این زندگی کم است. کلی چیز برای خوش گذرانی در این دنیاست که آدم حتی نمی رسد سراغ آنها برود.»
صحت از آن دست آدم هاست که همیشه با زندگی حال کرده. او درباره لذت های دوران جوانی می گوید: «من اصولا در هر مقطعی از زندگی در حد مقدورات آن مقطع با زندگی حال کردم.»
خاطرات مرد ناتمام
سروش صحت این روزها باز هم در حال بازی سریالی برای تلویزیون است. او در این باره می گوید: «این روزها دارم در سریالی به نام «خاطرات مرد ناتمام» بازی می کنم. کارگران این مجموعه صادق کرمیار است. این سریال قرار است از شبکه یک پخش شود. دیگر بازیگران این مجموعه هم امین زندگانی، محمود پاک نیت، سارا خوئینی ها، مهوش صبرکن، سیامک صفری و مهرداد ضیایی هستند.»
او درباره انتخاب نقشش در این سریال می گوید: «من با آقای کرمیار قبلا یک تله فیلم کار کرده بودم.از طرف دیگر همیشه دوست داشتم با آقای علی اکبری تهیه کننده این سریال، همکاری کنم. فیلمنامه این سریال را هم دوست خوب روزنامه نگارم، سید علی میر فتاح، نوشته که دیگر برای من هیچ جای تردیدی نگذاشت که بازی در این مجموعه را قبول کنم. من اصولا قلم آقای میرفتاح را خیلی دوست دارم. یک مسئله دیگر هم این بود که من تا به حال فقط یک کار تاریخی بازی کرده ام. «خاطرات مرد ناتمام» هم بخشی از تاریخ معاصر است و داستان آن در سال ۱۳۲۷ اتفاق می افتد.»
این روزها سر این بازیگر و نویسنده اصفهانی شلوغ است و کار او به همین جا ختم نمی شود. صحت دست به قلم هم شده. او در این باره می گوید: «فیلمنامه یک فیلم سینمایی را هم به اتفاق ایمان صفایی نوشتیم که قرار است به تهیه کنندگی مصطفی شایسته ساخته شود. نگارش سناریو یک سریال را هم با ایمان به تازگی شروع کردیم.»
البته صحت که تجربه کارگردانی سریال های تلویزیونی «چارخونه» و «ساختمان پزشکان» را در کارنامه کاری اش دارد، هنوز تصمیم نگرفته کار سینمایی را کارگردانی کند، حتی این فیلمنامه جدید را او ضمن تاکید بر اینکه شاید سال آینده یک فیلم سینمایی را کارگردانی کند، می گوید: «قرار نیست این فیلمنامه سینمایی را که نوشته ام خودم کارگردانی کنم. اما اگر شرایط مهیا باشد امیدوارم سال آینده اولین کار سینمایی ام را کارگردانی کنم. امیدوارم سال آینده این اوضاع و احوالی که الان سینمای ما دارد بهتر شده باشد و من هم بتوانم کارم را شروع کنم.»
عطاران واقعی است، ادا و اصول ندارد
سروش صحت هم مثل خیلی از مردم طرفدار رضا عطاران است. او در این باره می گوید: «من هم خود رضا عطاران و هم کارهایش را خیلی دوست دارم.» صحت همینطور درباره دلایل این علاقه و رفاقت، ادامه می دهد: «اولین چیزی که در رضا بی نظیر است و مهمترین علت علاقه من به او، مهربانی اش است. عطاران آدم واقعی است و ادا و اصول کم دارد. یعنی با خودش و بقیه روراست است. همینطور با خودش و با بقیه تعارف ندارد. مهربانی و محبت او واقعی است و به خاطر منافع و مصالح نییست. همین جور که بی توجهی اش یا وقتی کاری را نمی کند، باز هم واقعی است و از روی حساب و کتاب نیست.
روابط رضا هیچ وقت بر اساس منفعت طلبی نیست. او کاری را می کند که حسش به او گفته باشد، صحیح و درست است. عطاران خیلی دوست باز است اما دوستی را در کار دخیل نمی کند. همه اینها را اضافه کنید به اینکه هم کارش را خوب بلد است و هم خیلی خلاق و خوشفکر است. دست آخر باید بگویم رضا عطاران هنرمندی است که شخصیت بسیار زلالی دارد که همین شخصیت باعث می شود آدم های مختلف از طیف های مختلف در کنارش احساس راحتی و آرامش بکنند و از رفاقت با او لذت ببرند.»
دوست نداشتم پسرم در «شام ایرانی» باشد
یکی از برنامه های پربیننده ای که سال گذشته سروش صحت در آن شرکت داشت «شام ایرانی» بود. او در این برنامه برای اولین بار با پسرش، سورنا، دیده شد. صحت که ظاهرا خیلی هم از این داستان راضی به نظر می رسد، می گوید: «قرار نبود سورنا در این برنامه باشد. من هم اصلا دوست نداشتم حضور داشته باشد. هیچ جای دیگر هم در رسانه ها تا به حال نبوده که سورنا را شرکت داده باشم. خیلی به من گفتند که با پسرم یا همسرم گفت و گوی مشترک و از این برنامه ها داشته باشیم اما من قبول نمی کنم چون فکر می کنم هویت کاری ما از مسائل خانوادگی مان جداست و هر کدام شخصیت مستقل خودمان را داریم و دوست ندارم خانواده با کار قاطی شود اما آن روزی که آقای بیرنگ آمد خانه ما را برای ضبط «شام ایرانی» ببیند سورنا هم در خانه بود.
ارسال نظر