مهم ترین شایعات درباره چهره های ایرانی
در دو هفته اخیر «اخبار» زیادی درباره ستارگان ایرانی در فضای مجازی منتشر شد. بیشتر این اخبار توسط خود ستاره ها تکذیب شد و نام «شایعه» به خود گرفت. در این مطلب سراغ مشاهیری رفتیم که جغد شوم «شایعه» این بار روی بام خانه آنها نشسته است.
مجله سرنخ - خاطره علی نسب: در دو هفته اخیر «اخبار» زیادی درباره ستارگان ایرانی در فضای مجازی منتشر شد. بیشتر این اخبار توسط خود ستاره ها تکذیب شد و نام «شایعه» به خود گرفت. در این مطلب سراغ مشاهیری رفتیم که جغد شوم «شایعه» این بار روی بام خانه آنها نشسته است.
حسام نواب صفوی فوت کرد
شایعه چه بود؟
آخرین روزهای مهر ماه، عکسی از اتومبیل چپ شده حسام نواب صفوی در یکی از جاده های شمال کشور در فضای اینترنتی با تیتر «حسام صفوی را هم از دست دادیم» منتشر شد. این عکس در چند ساعت آنقدر دست به دست و با اخبار گوناگون چرخید که حتی خود ما خبرنگاران هم باورمان شد که سر حسام بلایی آمده است. جالب است بدانید یکی از تیترهای خنده دار که زیر این عکس منتشر می شد این بود: «عزرائیل چرا دست از سر بازیگرها برنمی داری؟»
حقیقت چه بود؟
زمانی که با این بازیگر تماس گرفتیم او با خنده گفت که خبر را تایید می کند و هم اکنون روح او پشت خط تلفن است. نواب صفوی در حالی که از شنیدن شایعه مرگش به شدت آزرده شده بود گفت که بهتر است برخی از دوستان دست از شایعه سازی بردارند و با آبرو و احساسات خانواده ها بازی نکنند: «فکرش را بکنید خانواده من این خبر را در فضای مجازی می خواندند و با دیدن عکس ماشین من، این شایعه را باور می کردند. چرا برخی از ما کاری مهمتر از بازی با آبرو و احساسات هموطنان مان نداریم؟»
او همچنین یک روز بعد از این شایعه پراکنی ها، در یکی از صفحه های اجتماعی، عکسی از خود در حال دست تکان دادن (به معنی سلام) گذاشت و زیر این عکس نوشت «گر نگهدار من آنست که خود می دانم، شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد. دوستان، همشهریان، عزیزان، صبح امروز جهت حضور در دادگاه تجدید نظر ساری، عازم شمال کشور شدم. در حوالی شهرستان سوادکوه دچار تصادف مرگباری شدم به طوری که همه شاهدان عینی تصور مرگ مرا داشتند ولی خداوند بدون حتی یک خراش من را نجات داد.
من را به بیمارستان شهرستان زیرآب انتقال دادند ولی چون می دانستم عده ای با تبانی و تناقض گویی در دادگاه حقوقی و کیفری، قصد بی اعتبار کردن سند رسمی که در دست داشتم را دارند به رغم تذکر بسیار مسئولان بیمارستان، سریع آنجا را ترک کرده و خود را به قضات شریف دادگاه ساری رساندم تا با اطلاع ایشان، مانع از فاجعه بی اعتبار شدن سند رسمی شوم! اگر من بمیرم اتفاقی نمی افتد ولی اگر قانون بی اعتبار شود کشورم می میرد، ضمن تشکر از هلال احمر، پلیس راه منطقه سوادکوه و پل سفید و دادگاه تجدید نظر استان ساری، به اطلاع تمامی دوستان می رسانم به لطف خداوند متعال در سلامتی کامل هستم و فردا عازم فیلمبرداری خواهم شد. مهر ماه ۹۴ سید حسام نواب صفوی»
این شایعه صحت داشت
شاید برای شما هم جالب باشد بدانید در این مدت اخباری هم منتشر شد که توانست از برزخ شایعه جان سالم به در ببرد و لباس تایید و صحت بپوشد.
یکی از این اخبار «تیتر ازدواج مجدد آزاده نامداری» بود. او که یکی از مجریان صدا و سیما و همسر سابق فرزاد حسنی است یک هفته پیش مجبور شد به طرفداران خود خبر ازدواج دومش را اعلام کند. البته یکی از دوستان یا آشنایان او زودتر این زحمت را کشیده بود و در فضای مجازی خبر ازدواج او را منتشر کرده بود.
او زمانی که دید اخبار ضد و نقیض از ازدواجش روی سایت های زرد می رود و در کانال های مجازی منتشر می شود، تصمیم گرفت دلش را به دریا بزند و خبر ازدواج دوم خود را اعلام کند: «تلاطم رهایم نمی کنه. ما عادت داریم هر حرفی رو باور کنیم و پشت بندش داستان و سناریو بنویسیم، متاسفم برای همه آدمای متوهم که حتی خوشحالی همو تحمل نمی کنن. واقعا چی به دست میاریم از شایعه ساختن، بازم بی خیال، من محکم تر از اینم که این بازیا آزارم بده اما شوکه شدن دیگه سه ساله کار همیشه منه!»
او زمانی که دید حجم شایعه ها هر روز بیشتر از پیش می شوند خبر ازدواج خود را تایید کرده و متن دیگری را منتشر کرد: «از دیشب تا الان تو شوکم. توقع این که این همه آدم وارد جزیی ترین حریم خصوصی من بشن رو نداشتم. مث همیشه انگار برداشتام اشتباه بود و این بارم متاسفانه می دونم جریانی آزار دادن منو مدیریت می کنه که دیگه مهم نیست اصلم همیشه این بوده که با هوادارام صادق باشم. می خواستم بعد این فاجعه تلخ عربستان و همینطور ایام محرم و صفر حتما اینو بگم که گویا نمیشه صبر کرد. من در مهر ماه ۱۳۹۴ ازدواج کرده ام، این خیلی شخصیه اما با اتفاقات دیشب مجبورم الان اعلام کنم.
پ.ن.براتون آرزوی خوشبختی می کنم
پ.ن.برام آرزوی خوشبختی کنید».
باران کوثری ضربه مغزی شد
شایعه چه بود؟
سر صحنه فیلمبرداری فیلم «هفت ماهگی» به کارگردانی «هاتف علیمردانی» در حالی که پشت فرمان خورویی نشسته بود، کنترل خودرو از دستش خارج شد و اتومبیلش در یکی از پیچ ها به کامیونی که کنار خیابان یوسف آباد پارک شده بود برخورد کرد.
تصادف شدیدی بود و اورژانس خیلی زود به سر صحنه تصادف رسید و باران خیلی زود به بیمارستان منتقل شد. هنوز چند دقیقه از تصادف او نگذشته بود که شایعه ها جان گرفت، شایعه ها می گفتند که او در حین بازی در فیلم تصادف شدیدی کرده و ضربه مغزی شده است.
حقیقت چه بود؟
چند ساعت بعد از تصادف، لشکری قوچانی - یکی از عوامل فیلم سینمایی هفت ماهگی - در این باره به خبرنگاران گفت: «سطح هوشیاری ایشان خوب است و به دلیل جراحت مغزی تا ۲۴ ساعت تحت مراقبت ویژه است و خانواده اش نیز در بیمارستان کنارش هستند. متاسفانه چون ایربگ ماشین باز نشد، این اتفاق افتاد ضمن این که دو نفر دیگر هم در ماشین بودند که حال شان خوب است و ترخیص شدند. باران روحیه خوبی دارد و گفته می تواند پلان فیلم را بازی کند. از مردم می خواهیم برای سلامتی باران دعا کنند.»
او سعی کرد با این خبر، جواب دندان شکنی به شایعه سازان بدهد اما یک روز بعد، در حالی که شایعات درباره مرگ مغزی باران در حال افزایش بود، خانواده او با قاطعیت اعلام کردند که باران در هوشیاری کامل است و به هیچ وجه مرگ مغزی نشده است و به کما هم نرفته است.
رخشان بنی اعتماد که در بیمارستان بالای سر باران، تنها دخترش بود، در گفتگویی چند ثانیه ای با خبرنگار سرنخ عنوان کرد که بهتر است به حرف شایعه سازان گوش ندهید. به یاری خدا باران تا چند روز دیگر به سر صحنه برمی گردد و اکنون هم در سلامتی کامل به سر می برد.»
احسان علیخانی بازداشت شد
شایعه چه بود؟
ستاره های مشهور ایرانی یک ضرب المثل بانمک بین خودشان دارند و می گویند «شایعه» شتری است که دم در خانه هر آدم مشهوری ممکن است بنشیند. هفته گذشته این شتر دم در خانه احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» نشست. چند ساعت بعد از آنکه خبر بازداشت احسان علیخانی در صفحه ها و کانال های اینترنتی منتشر شد، خبری با تیتر «احسان علیخانی برای همیشه از ایران رفت» در بسیاری از سایت ها منتشر شد.
حقیقت چه بود؟
اما این طرف ماجرا کسی خبر نداشت مجری جوان صداوسیما از دست این شایعات چه می کشد. البته علیخانی زیاد نتوانست مقابل شایعات سکوت کند و درست دو روز بعد از انتشار خبر دستگیری، مهاجرتش و ... در یکی از صفحه های اجتماعی اش یک ویدئوی چند ثانیه ای را منتشر کرد.
او با چهره ای خسته و در حالی که کلاهی روی سر داشت رو به دوربین گفت: «در حال کار هستی که یکی زنگ می زند و از تصادفت می پرسد، یکی زنگ می زند و از سفرت می گوید...» و با متنی زیر همین پست، روی تمام شایعاتی که چهارشنبه دو هفته پیش را به او زهر کرده بود خط کشید.
او در این نوشته عنوان کرد: «سلام به همه دوستان عزیزم، چهارشنبه عجیب و بانمکی بود خیلی، رفتم جلسه شبکه سه، مجبور شدم چند بار بیام از جلسه بیرون؛ چرا؟ چون چند دوست رسانه ای از فرط بی خبری در سایت شون حال کردن همینطوری خبر بزنن که علیخانی تصادف کرد! علیخانی از ایران رفت! علیخانی بازداشت شد! بعد من باید به ۱۰۰ نفر دیگه توضیح بدم که نه بابا... نه، شایعه سا... شاید شوخی م یکنن، مگه می شه؟ چی می گی؟ ولی واقعا برای این دوستان رسانه ای متاسفم. زنگ می زنم می گم آقای محترم چرا این خبر رو زدین، میگه در یه گروه فضای مجازی دیدم. می گه ببخشید الان تکذیب می کنم لطفا شکایت نکنین، بی خیال... محرم شد خدا کنه ذره ای مردونگی صاحب این ماه، قسمت هممون بشه. حال خوب در این ماه پیدا کردین منم رو دعا کنین. احسان علیخانی»
شایعه ازدواج بهاره افشار با بنیامین
شایعه چه بود؟
یک ماه پیش بود که بنیامین بهادری در صفحه رسمی خود اعلام کرد که قرار است تصمیم مهمی برای زندگی خودش و بارانا (دخترش) بگیرد. همین یک جمله برای حاشیه سازان کافی بود تا شروع کنند به شایعه سازی. حاشیه سازان این بار عکس بنیامین را در کنار عکس بهاره افشار به اشتراک می گذاشتند و ازدواج شان را تبریک می گفتند.
حقیقت چه بود؟
بهاره افشار چند هفته ای در این باره سکوت کرد اما هفته پیش عکسی از صفحه دوم شناسنامه خود که خالی بود را منتشر کرده و این خبر را تکذیب کرد و در این باره نوشت «خسته ام بیشتر از این که عصبانی باشم. شاید نباید همیشه سکوت کرد، شاید باید ویران کرد تا هرگز جرأت نزدیک شدن به تو را نداشته باشند، از ازدواج های شش ماه یک بارم تا ممنوع الکاری در شرایطی که فقط روزی ۶ ساعت می خوابیم و مابقی را درگیر فیلمبرداری بودم، تا ورودم به سینما از طرف «ایکس» و حواشی دیگر... فقط آقایون خبرگزاری ها که اکثرا هم معتبرترینید با کدام دین و ایمان و باورتان به زندگی من حمله ور شده اید؟ یک لحظه چشم بر هم بگذارید و فکر کنید به مادرتان، خواهرتان و ناموستان، چون من هم دختر کسی، خواهر و ناموس کسی هستم، بعد از قانون که تک به تک شما را زیارت خواهم کرد، واگذارتان می کنم به حق و خدایم.»
بنیامین بهادری هم در صفحه خود عکسی از یکی از صفحه های خبرگزاری... گذاشت و نوشت «آقای..؟ شما دیگه چرا؟ مگه تو هم از این سایت های زردی؟ ما فکر می کردیم شما یه فرقی با بقیه می کنی (حداقل درباره صحت اخباری که منتشر می کنی) حالا خودت بگو این دروغ انسانیه یا دینی؟» او بعد از این نوشته با یک هشتگ کلمه هایی را کنار هم گذاشت تا همه طرفدارانش بدانند این خبر را تکذیب می کند #مرگ برشایعه
حسام نواب صفوی فوت کرد
شایعه چه بود؟
آخرین روزهای مهر ماه، عکسی از اتومبیل چپ شده حسام نواب صفوی در یکی از جاده های شمال کشور در فضای اینترنتی با تیتر «حسام صفوی را هم از دست دادیم» منتشر شد. این عکس در چند ساعت آنقدر دست به دست و با اخبار گوناگون چرخید که حتی خود ما خبرنگاران هم باورمان شد که سر حسام بلایی آمده است. جالب است بدانید یکی از تیترهای خنده دار که زیر این عکس منتشر می شد این بود: «عزرائیل چرا دست از سر بازیگرها برنمی داری؟»
حقیقت چه بود؟
زمانی که با این بازیگر تماس گرفتیم او با خنده گفت که خبر را تایید می کند و هم اکنون روح او پشت خط تلفن است. نواب صفوی در حالی که از شنیدن شایعه مرگش به شدت آزرده شده بود گفت که بهتر است برخی از دوستان دست از شایعه سازی بردارند و با آبرو و احساسات خانواده ها بازی نکنند: «فکرش را بکنید خانواده من این خبر را در فضای مجازی می خواندند و با دیدن عکس ماشین من، این شایعه را باور می کردند. چرا برخی از ما کاری مهمتر از بازی با آبرو و احساسات هموطنان مان نداریم؟»
او همچنین یک روز بعد از این شایعه پراکنی ها، در یکی از صفحه های اجتماعی، عکسی از خود در حال دست تکان دادن (به معنی سلام) گذاشت و زیر این عکس نوشت «گر نگهدار من آنست که خود می دانم، شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد. دوستان، همشهریان، عزیزان، صبح امروز جهت حضور در دادگاه تجدید نظر ساری، عازم شمال کشور شدم. در حوالی شهرستان سوادکوه دچار تصادف مرگباری شدم به طوری که همه شاهدان عینی تصور مرگ مرا داشتند ولی خداوند بدون حتی یک خراش من را نجات داد.
من را به بیمارستان شهرستان زیرآب انتقال دادند ولی چون می دانستم عده ای با تبانی و تناقض گویی در دادگاه حقوقی و کیفری، قصد بی اعتبار کردن سند رسمی که در دست داشتم را دارند به رغم تذکر بسیار مسئولان بیمارستان، سریع آنجا را ترک کرده و خود را به قضات شریف دادگاه ساری رساندم تا با اطلاع ایشان، مانع از فاجعه بی اعتبار شدن سند رسمی شوم! اگر من بمیرم اتفاقی نمی افتد ولی اگر قانون بی اعتبار شود کشورم می میرد، ضمن تشکر از هلال احمر، پلیس راه منطقه سوادکوه و پل سفید و دادگاه تجدید نظر استان ساری، به اطلاع تمامی دوستان می رسانم به لطف خداوند متعال در سلامتی کامل هستم و فردا عازم فیلمبرداری خواهم شد. مهر ماه ۹۴ سید حسام نواب صفوی»
این شایعه صحت داشت
شاید برای شما هم جالب باشد بدانید در این مدت اخباری هم منتشر شد که توانست از برزخ شایعه جان سالم به در ببرد و لباس تایید و صحت بپوشد.
یکی از این اخبار «تیتر ازدواج مجدد آزاده نامداری» بود. او که یکی از مجریان صدا و سیما و همسر سابق فرزاد حسنی است یک هفته پیش مجبور شد به طرفداران خود خبر ازدواج دومش را اعلام کند. البته یکی از دوستان یا آشنایان او زودتر این زحمت را کشیده بود و در فضای مجازی خبر ازدواج او را منتشر کرده بود.
او زمانی که دید اخبار ضد و نقیض از ازدواجش روی سایت های زرد می رود و در کانال های مجازی منتشر می شود، تصمیم گرفت دلش را به دریا بزند و خبر ازدواج دوم خود را اعلام کند: «تلاطم رهایم نمی کنه. ما عادت داریم هر حرفی رو باور کنیم و پشت بندش داستان و سناریو بنویسیم، متاسفم برای همه آدمای متوهم که حتی خوشحالی همو تحمل نمی کنن. واقعا چی به دست میاریم از شایعه ساختن، بازم بی خیال، من محکم تر از اینم که این بازیا آزارم بده اما شوکه شدن دیگه سه ساله کار همیشه منه!»
او زمانی که دید حجم شایعه ها هر روز بیشتر از پیش می شوند خبر ازدواج خود را تایید کرده و متن دیگری را منتشر کرد: «از دیشب تا الان تو شوکم. توقع این که این همه آدم وارد جزیی ترین حریم خصوصی من بشن رو نداشتم. مث همیشه انگار برداشتام اشتباه بود و این بارم متاسفانه می دونم جریانی آزار دادن منو مدیریت می کنه که دیگه مهم نیست اصلم همیشه این بوده که با هوادارام صادق باشم. می خواستم بعد این فاجعه تلخ عربستان و همینطور ایام محرم و صفر حتما اینو بگم که گویا نمیشه صبر کرد. من در مهر ماه ۱۳۹۴ ازدواج کرده ام، این خیلی شخصیه اما با اتفاقات دیشب مجبورم الان اعلام کنم.
پ.ن.براتون آرزوی خوشبختی می کنم
پ.ن.برام آرزوی خوشبختی کنید».
باران کوثری ضربه مغزی شد
شایعه چه بود؟
سر صحنه فیلمبرداری فیلم «هفت ماهگی» به کارگردانی «هاتف علیمردانی» در حالی که پشت فرمان خورویی نشسته بود، کنترل خودرو از دستش خارج شد و اتومبیلش در یکی از پیچ ها به کامیونی که کنار خیابان یوسف آباد پارک شده بود برخورد کرد.
تصادف شدیدی بود و اورژانس خیلی زود به سر صحنه تصادف رسید و باران خیلی زود به بیمارستان منتقل شد. هنوز چند دقیقه از تصادف او نگذشته بود که شایعه ها جان گرفت، شایعه ها می گفتند که او در حین بازی در فیلم تصادف شدیدی کرده و ضربه مغزی شده است.
حقیقت چه بود؟
چند ساعت بعد از تصادف، لشکری قوچانی - یکی از عوامل فیلم سینمایی هفت ماهگی - در این باره به خبرنگاران گفت: «سطح هوشیاری ایشان خوب است و به دلیل جراحت مغزی تا ۲۴ ساعت تحت مراقبت ویژه است و خانواده اش نیز در بیمارستان کنارش هستند. متاسفانه چون ایربگ ماشین باز نشد، این اتفاق افتاد ضمن این که دو نفر دیگر هم در ماشین بودند که حال شان خوب است و ترخیص شدند. باران روحیه خوبی دارد و گفته می تواند پلان فیلم را بازی کند. از مردم می خواهیم برای سلامتی باران دعا کنند.»
او سعی کرد با این خبر، جواب دندان شکنی به شایعه سازان بدهد اما یک روز بعد، در حالی که شایعات درباره مرگ مغزی باران در حال افزایش بود، خانواده او با قاطعیت اعلام کردند که باران در هوشیاری کامل است و به هیچ وجه مرگ مغزی نشده است و به کما هم نرفته است.
رخشان بنی اعتماد که در بیمارستان بالای سر باران، تنها دخترش بود، در گفتگویی چند ثانیه ای با خبرنگار سرنخ عنوان کرد که بهتر است به حرف شایعه سازان گوش ندهید. به یاری خدا باران تا چند روز دیگر به سر صحنه برمی گردد و اکنون هم در سلامتی کامل به سر می برد.»
احسان علیخانی بازداشت شد
شایعه چه بود؟
ستاره های مشهور ایرانی یک ضرب المثل بانمک بین خودشان دارند و می گویند «شایعه» شتری است که دم در خانه هر آدم مشهوری ممکن است بنشیند. هفته گذشته این شتر دم در خانه احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» نشست. چند ساعت بعد از آنکه خبر بازداشت احسان علیخانی در صفحه ها و کانال های اینترنتی منتشر شد، خبری با تیتر «احسان علیخانی برای همیشه از ایران رفت» در بسیاری از سایت ها منتشر شد.
حقیقت چه بود؟
اما این طرف ماجرا کسی خبر نداشت مجری جوان صداوسیما از دست این شایعات چه می کشد. البته علیخانی زیاد نتوانست مقابل شایعات سکوت کند و درست دو روز بعد از انتشار خبر دستگیری، مهاجرتش و ... در یکی از صفحه های اجتماعی اش یک ویدئوی چند ثانیه ای را منتشر کرد.
او با چهره ای خسته و در حالی که کلاهی روی سر داشت رو به دوربین گفت: «در حال کار هستی که یکی زنگ می زند و از تصادفت می پرسد، یکی زنگ می زند و از سفرت می گوید...» و با متنی زیر همین پست، روی تمام شایعاتی که چهارشنبه دو هفته پیش را به او زهر کرده بود خط کشید.
او در این نوشته عنوان کرد: «سلام به همه دوستان عزیزم، چهارشنبه عجیب و بانمکی بود خیلی، رفتم جلسه شبکه سه، مجبور شدم چند بار بیام از جلسه بیرون؛ چرا؟ چون چند دوست رسانه ای از فرط بی خبری در سایت شون حال کردن همینطوری خبر بزنن که علیخانی تصادف کرد! علیخانی از ایران رفت! علیخانی بازداشت شد! بعد من باید به ۱۰۰ نفر دیگه توضیح بدم که نه بابا... نه، شایعه سا... شاید شوخی م یکنن، مگه می شه؟ چی می گی؟ ولی واقعا برای این دوستان رسانه ای متاسفم. زنگ می زنم می گم آقای محترم چرا این خبر رو زدین، میگه در یه گروه فضای مجازی دیدم. می گه ببخشید الان تکذیب می کنم لطفا شکایت نکنین، بی خیال... محرم شد خدا کنه ذره ای مردونگی صاحب این ماه، قسمت هممون بشه. حال خوب در این ماه پیدا کردین منم رو دعا کنین. احسان علیخانی»
شایعه ازدواج بهاره افشار با بنیامین
شایعه چه بود؟
یک ماه پیش بود که بنیامین بهادری در صفحه رسمی خود اعلام کرد که قرار است تصمیم مهمی برای زندگی خودش و بارانا (دخترش) بگیرد. همین یک جمله برای حاشیه سازان کافی بود تا شروع کنند به شایعه سازی. حاشیه سازان این بار عکس بنیامین را در کنار عکس بهاره افشار به اشتراک می گذاشتند و ازدواج شان را تبریک می گفتند.
حقیقت چه بود؟
بهاره افشار چند هفته ای در این باره سکوت کرد اما هفته پیش عکسی از صفحه دوم شناسنامه خود که خالی بود را منتشر کرده و این خبر را تکذیب کرد و در این باره نوشت «خسته ام بیشتر از این که عصبانی باشم. شاید نباید همیشه سکوت کرد، شاید باید ویران کرد تا هرگز جرأت نزدیک شدن به تو را نداشته باشند، از ازدواج های شش ماه یک بارم تا ممنوع الکاری در شرایطی که فقط روزی ۶ ساعت می خوابیم و مابقی را درگیر فیلمبرداری بودم، تا ورودم به سینما از طرف «ایکس» و حواشی دیگر... فقط آقایون خبرگزاری ها که اکثرا هم معتبرترینید با کدام دین و ایمان و باورتان به زندگی من حمله ور شده اید؟ یک لحظه چشم بر هم بگذارید و فکر کنید به مادرتان، خواهرتان و ناموستان، چون من هم دختر کسی، خواهر و ناموس کسی هستم، بعد از قانون که تک به تک شما را زیارت خواهم کرد، واگذارتان می کنم به حق و خدایم.»
بنیامین بهادری هم در صفحه خود عکسی از یکی از صفحه های خبرگزاری... گذاشت و نوشت «آقای..؟ شما دیگه چرا؟ مگه تو هم از این سایت های زردی؟ ما فکر می کردیم شما یه فرقی با بقیه می کنی (حداقل درباره صحت اخباری که منتشر می کنی) حالا خودت بگو این دروغ انسانیه یا دینی؟» او بعد از این نوشته با یک هشتگ کلمه هایی را کنار هم گذاشت تا همه طرفدارانش بدانند این خبر را تکذیب می کند #مرگ برشایعه
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
مردم بیکارن به خدا میشینن شایعه میسازن!
پاسخ ها
آره ولی ما هم بیکار تر که میشینیم مهم تریناشو می خونیم!!!
البته این فیلم بازیگرهاست که ای بهم برخورد بازیگرها از هالیوودیش گرفته تا ایرانیش میمیرن که اسمشون کلیک بخوره سرچ بشه تو چشم و ذهن مردم باشن چون این به معنی تضمین اینده کاریه کارگردانها دنبال ادم فراموش شده نمیگزده همینطور مجله ها برای مصاحبه کافی شاپ ها و غیره واسه افتتاحیه و...